confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'موضع گیری' به 'موضعگیری') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ناصرالدین شاه قاجار''' معروف به قبله عالم و سلطان صاحبقرآن، چهارمین شاه از دودمان قاجار [[ایران]] با نزدیک به پنجاه سال پادشاهی بود که سفرهایی به برخی از کشورهای اروپایی و شهرهای ایران داشت و آن را مکتوب نمود. | '''ناصرالدین شاه قاجار''' معروف به قبله عالم و سلطان صاحبقرآن، چهارمین شاه از دودمان قاجار [[ایران]] با نزدیک به پنجاه سال پادشاهی بود که سفرهایی به برخی از کشورهای اروپایی و شهرهای ایران داشت و آن را مکتوب نمود. | ||
در تربیت ناصرالدین سعی بسیار شد و مسئولیت آموزش برخی از شاهزادهها به میرزا عیسی قائم مقام فراهانی و فرزندش میرزا ابوالقاسم و پس از آن به [[میرزا تقی خان امیرکبیر]] واگذار گردید. ناصرالدین یکی از شاهزادههایی بود که دانش خود را از [[امیرکبیر]] آموخت. در چهارده سالگی با گلین خانم دختر یکی از شاهزادگان قاجار پیمان زناشویی بست. | در تربیت ناصرالدین سعی بسیار شد و مسئولیت آموزش برخی از شاهزادهها به میرزا عیسی قائم مقام فراهانی و فرزندش میرزا ابوالقاسم و پس از آن به [[میرزا تقی خان امیرکبیر]] واگذار گردید. ناصرالدین یکی از شاهزادههایی بود که دانش خود را از [[امیرکبیر]] آموخت. در چهارده سالگی با گلین خانم دختر یکی از شاهزادگان قاجار پیمان زناشویی بست. | ||
=خلاصه زندگی ناصرالدین شاه= | == خلاصه زندگی ناصرالدین شاه == | ||
ناصرالدین شاه در ششم [[ماه صفر]] 1247 ه. ق در نزدیکی [[آذربایجان]] به دنیا آمد. پدرش "محمدشاه" و مادرش "جهان خانم" معروف به "مهد علیا" میباشد. <ref>سپهر، لسان الملك؛ ناسخ التواریخ، تهران، اسلامیه، 53، ص 965</ref> | ناصرالدین شاه در ششم [[ماه صفر]] 1247 ه. ق در نزدیکی [[آذربایجان]] به دنیا آمد. پدرش "محمدشاه" و مادرش "جهان خانم" معروف به "مهد علیا" میباشد. <ref>سپهر، لسان الملك؛ ناسخ التواریخ، تهران، اسلامیه، 53، ص 965</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۶: | ||
ناصرالدین میرزا در 14 سالگی، با "گلین خانم،" دختر شاهزاده "احمد علی"، یكی از نوادگان فتحعلیشاه، طی مراسم با شكوهی ازدواج كرد. <ref> روضة الصفا، همان، ص 8313</ref> البته او به همین ازدواج بسنده نكرد چنانچه حرمسرای ناصری و نفوذ و تاثیر زنان حرمسرای وی، در امور مملكتی، در تاریخ ایران مشهور است. | ناصرالدین میرزا در 14 سالگی، با "گلین خانم،" دختر شاهزاده "احمد علی"، یكی از نوادگان فتحعلیشاه، طی مراسم با شكوهی ازدواج كرد. <ref> روضة الصفا، همان، ص 8313</ref> البته او به همین ازدواج بسنده نكرد چنانچه حرمسرای ناصری و نفوذ و تاثیر زنان حرمسرای وی، در امور مملكتی، در تاریخ ایران مشهور است. | ||
=پادشاهی ناصرالدین شاه= | == پادشاهی ناصرالدین شاه == | ||
محمدشاه در اواخر تابستان 1264 ه. ق، در [[تهران]] درگذشت <ref>هدایت، رضاقلی خان؛ روضة اصفا، بی جا، مكزی، 1339 ه. ق، ص 8176</ref> و ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمدشاه در این زمان در تبریز بود. و تا رسیدن او امور پایتخت توسط مهد علیا مادر وی اداره میشد. | محمدشاه در اواخر تابستان 1264 ه. ق، در [[تهران]] درگذشت <ref>هدایت، رضاقلی خان؛ روضة اصفا، بی جا، مكزی، 1339 ه. ق، ص 8176</ref> و ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمدشاه در این زمان در تبریز بود. و تا رسیدن او امور پایتخت توسط مهد علیا مادر وی اداره میشد. | ||
خط ۸۰: | خط ۷۷: | ||
از آغاز سلطنت تا مرگ شاه قاجار، 6 صدراعظم روی كار آمدند كه همگی به یكی از دول بیگانه، وابسته بودند. جز امیركبیر كه با سیاست موازنه راه نفوذ آنها را مسدود میكرد. صدراعظم بعدی "میرزا آقاخان نوری" بود. او یكی از كسانی است كه نگرش شاه را نسبت به صدراعظم لایق خود تغییر داد حتی یكی از شروطش برای وزارت، قتل امیرکبیر بود. بالاخره نیز با بدگوئیها و دسیسه چینیهای او و مهد علیا "مادرشاه" و دیگر درباریان كه بعلت فساد و بی لیاقتی توسط امیر بركنار شده و راه نفوذ و منافعشان مسدود گشته بود، شاه را مجبور کردند تا نسنجیده ترین تصمیم تاریخ را بگیرد و اول وی را عزل نموده و سرانجام نیز حكم به قتل وی بدهد. <ref>آدمیت، فریدون، امیركبیر و ایران، تهران، خوارزمی، 1363، ص 257</ref> | از آغاز سلطنت تا مرگ شاه قاجار، 6 صدراعظم روی كار آمدند كه همگی به یكی از دول بیگانه، وابسته بودند. جز امیركبیر كه با سیاست موازنه راه نفوذ آنها را مسدود میكرد. صدراعظم بعدی "میرزا آقاخان نوری" بود. او یكی از كسانی است كه نگرش شاه را نسبت به صدراعظم لایق خود تغییر داد حتی یكی از شروطش برای وزارت، قتل امیرکبیر بود. بالاخره نیز با بدگوئیها و دسیسه چینیهای او و مهد علیا "مادرشاه" و دیگر درباریان كه بعلت فساد و بی لیاقتی توسط امیر بركنار شده و راه نفوذ و منافعشان مسدود گشته بود، شاه را مجبور کردند تا نسنجیده ترین تصمیم تاریخ را بگیرد و اول وی را عزل نموده و سرانجام نیز حكم به قتل وی بدهد. <ref>آدمیت، فریدون، امیركبیر و ایران، تهران، خوارزمی، 1363، ص 257</ref> | ||
=اصلاحات دوره ناصری= | == اصلاحات دوره ناصری == | ||
در دوران [[قاجار]] خاصه دوره ناصری، با تلف شدن فرصتها برای پیشرفت كشور، شیوع رشوه و بی برنامگی، ضعف در اداره امور و گماشتن افراد نالایق بر پستهای حساس و كلیدی، اوضاع وخیم اقتصادی، نفوذ شوم استعمار و استبداد و بها ندادن به دانش و صنعت، همگی ایران را به سراشیب سقوط كشانده بود. اما با پشتكار و عشق و علاقه خاص امیركبیر به ایران و اقدامات دلسوزانه او، اقدامات اصلاحی با روندی پرشتاب و موثر پی گرفته شد. | در دوران [[قاجار]] خاصه دوره ناصری، با تلف شدن فرصتها برای پیشرفت كشور، شیوع رشوه و بی برنامگی، ضعف در اداره امور و گماشتن افراد نالایق بر پستهای حساس و كلیدی، اوضاع وخیم اقتصادی، نفوذ شوم استعمار و استبداد و بها ندادن به دانش و صنعت، همگی ایران را به سراشیب سقوط كشانده بود. اما با پشتكار و عشق و علاقه خاص امیركبیر به ایران و اقدامات دلسوزانه او، اقدامات اصلاحی با روندی پرشتاب و موثر پی گرفته شد. | ||
خط ۹۱: | خط ۸۷: | ||
اگر چه این اقدامات چندان نتیجهای نداد و بار دیگر همچون گذشته به انتصاب صدراعظم اقدام كرد ولی علاقه به پیشرفت در ناصرالدین شاه دیده میشد، اما روحیه مستبدانه و خودپسندی و بیم از آگاهی مردم از یك سو، و نابسامانی اوضاع كشور و نفوذ روز افزون روس و انگلیس مانع جدی بر سر اصلاحات بود. <ref>ناصرالدین شاه قاجار، سفرنامه، تهران، غزل، بی تا، ص 141</ref> | اگر چه این اقدامات چندان نتیجهای نداد و بار دیگر همچون گذشته به انتصاب صدراعظم اقدام كرد ولی علاقه به پیشرفت در ناصرالدین شاه دیده میشد، اما روحیه مستبدانه و خودپسندی و بیم از آگاهی مردم از یك سو، و نابسامانی اوضاع كشور و نفوذ روز افزون روس و انگلیس مانع جدی بر سر اصلاحات بود. <ref>ناصرالدین شاه قاجار، سفرنامه، تهران، غزل، بی تا، ص 141</ref> | ||
=سفر به فرنگ= | == سفر به فرنگ == | ||
آگاهی ناصرالدین شاه از جوامع اروپایی و مطالعه سفرنامهها و كتابهای مربوط به آن دیار، اشتیاق او را برای سفر به ممالك غربی برانگیخت. سفرهای پر هزینه و نه چندان سودمند كه برای تامین هزینه آنها گاه مجبور به دادن امتیاز از دول بیگانه و گاه گرفتن وام از خود آنان میشد. | آگاهی ناصرالدین شاه از جوامع اروپایی و مطالعه سفرنامهها و كتابهای مربوط به آن دیار، اشتیاق او را برای سفر به ممالك غربی برانگیخت. سفرهای پر هزینه و نه چندان سودمند كه برای تامین هزینه آنها گاه مجبور به دادن امتیاز از دول بیگانه و گاه گرفتن وام از خود آنان میشد. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۳: | ||
سفر سوم و آخرین سفر او با همراهی "امین السلطان" به انگلیس بود. <ref>ناصرالدین شاه قاجار، سفرنامه، تهران، غزل، بی تا، ص 141</ref> | سفر سوم و آخرین سفر او با همراهی "امین السلطان" به انگلیس بود. <ref>ناصرالدین شاه قاجار، سفرنامه، تهران، غزل، بی تا، ص 141</ref> | ||
=روابط خارجی= | == روابط خارجی == | ||
از ابتدای سلسله قاجار تا حكومت ناصرالدین شاه بیشتر روابط خارجی با دو كشور روس و انگلیس بود. اما در دوره ناصری با سفرهای او و علاقه به پیاده كردن تكنولوژی و عوامل پیشرفت آنها در كشور، این ارتباطات گسترش یافت. امیركبیر نیز برای اعزام دانشجو و گسترش كشتیرانی و تاسیس «دارالفنون» و ایجاد پست و .... دست به برقراری روابط با كشورهایی همچون فرانسه، [[آمریكا]]، اتریش و آلمان دست زد. <ref> مهدوی، عبدالرضا؛ تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، امیركبیر، ص 75</ref> | از ابتدای سلسله قاجار تا حكومت ناصرالدین شاه بیشتر روابط خارجی با دو كشور روس و انگلیس بود. اما در دوره ناصری با سفرهای او و علاقه به پیاده كردن تكنولوژی و عوامل پیشرفت آنها در كشور، این ارتباطات گسترش یافت. امیركبیر نیز برای اعزام دانشجو و گسترش كشتیرانی و تاسیس «دارالفنون» و ایجاد پست و .... دست به برقراری روابط با كشورهایی همچون فرانسه، [[آمریكا]]، اتریش و آلمان دست زد. <ref> مهدوی، عبدالرضا؛ تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، امیركبیر، ص 75</ref> | ||
=امتیازات به بیگانگان= | == امتیازات به بیگانگان == | ||
امتیازات و قراردادهای این دوره از تاسف آورترین و غم انگیزترین امتیازات واگذار شده به بیگانگان است كه فهرست وار به آن اشاره میكنیم: | امتیازات و قراردادهای این دوره از تاسف آورترین و غم انگیزترین امتیازات واگذار شده به بیگانگان است كه فهرست وار به آن اشاره میكنیم: | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۰۸: | ||
5- امتیاز تاسیس "بانك استقراضی" که به روس داده شد. <ref>شمیم، پیشین، ص 175</ref> | 5- امتیاز تاسیس "بانك استقراضی" که به روس داده شد. <ref>شمیم، پیشین، ص 175</ref> | ||
=روحانیت و ناصرالدین شاه= | == روحانیت و ناصرالدین شاه == | ||
با افزایش ناكارآمدی اقتصادی و سیاسی در دوره ناصری و گسترش نارضایتیهای عامه مردم، علما بیشتر، در اندیشه اصلاحات و محدود كردن استبداد و [[استعمار]] افتادند. و این باعث برخوردهای مستقیم میان علما و حكومت در این دوره شد. یكی از رهبران مبارز این دوران "[[ملاعلی كنی]]" بود كه نقش موثری در رهبری افكار عمومی و قیامهای مردمی علیه دولت داشت. ملاعلی كنی در جریان [[نهضت تنباكو]] با نوشتن نامه برای شخص شاه و در دست گرفتن رهبری مردم، باعث لغو این امتیاز و حتی عزل "سپهسالار" نماینده ایرانی طرف قرارداد شد و در جریان احداث «فراموشخانه» توسط "[[ملكم خان]]" نیز تلاش بسیاری كرده و باعث تعطیلی آن شد. | با افزایش ناكارآمدی اقتصادی و سیاسی در دوره ناصری و گسترش نارضایتیهای عامه مردم، علما بیشتر، در اندیشه اصلاحات و محدود كردن استبداد و [[استعمار]] افتادند. و این باعث برخوردهای مستقیم میان علما و حكومت در این دوره شد. یكی از رهبران مبارز این دوران "[[ملاعلی كنی]]" بود كه نقش موثری در رهبری افكار عمومی و قیامهای مردمی علیه دولت داشت. ملاعلی كنی در جریان [[نهضت تنباكو]] با نوشتن نامه برای شخص شاه و در دست گرفتن رهبری مردم، باعث لغو این امتیاز و حتی عزل "سپهسالار" نماینده ایرانی طرف قرارداد شد و در جریان احداث «فراموشخانه» توسط "[[ملكم خان]]" نیز تلاش بسیاری كرده و باعث تعطیلی آن شد. | ||
"[[ملاهادی سبزوار]]" حكیم فرزانه و فیلسوف دوره ناصری است، او با مناعت طبع و بلند نظری بسیار، از قدرت و حاكمیت فاصله میگرفت و به توجهات ناصرالدین شاه و كمكهای مالی او كه برای جلب حمایت و پشتیبانی این روحانی وارسته، انجام میشد، توجهی نمیکرد. <ref> شمیم، پیشین، ص 175</ref> | "[[ملاهادی سبزوار]]" حكیم فرزانه و فیلسوف دوره ناصری است، او با مناعت طبع و بلند نظری بسیار، از قدرت و حاكمیت فاصله میگرفت و به توجهات ناصرالدین شاه و كمكهای مالی او كه برای جلب حمایت و پشتیبانی این روحانی وارسته، انجام میشد، توجهی نمیکرد. <ref> شمیم، پیشین، ص 175</ref> | ||
=سرانجام ناصرالدین شاه= | == سرانجام ناصرالدین شاه == | ||
با فرا رسیدن [[ذیقعده]] 1313 ه. ق ناصرالدین شاه و درباریان خود را برای پنجاهمین سال سلطنت آماده میكردند، اما واقعه قتل او در [[حرم]] [[حضرت عبدالعظیم(ع)]] تمام تصورات آنها را در هم ریخت. قاتل شاه "[[میرزا رضا كرمانی]]" بود، كه در سال 1307 ه. ق با "[[سید جمال الدین اسدآبادی]]"، آشنا شده بود و سخت تحت تأثیر اندیشه او قرار گرفته بود وی به این طریق وارد فعالیتهای سیاسی میشود و در جریان قیامهای مردمی مثل قیام تنباكو، چندی به زندان افتاده و شكنجه میشود. و سرانجام تصمیم به قتل ناصرالدین شاه میگیرد. | با فرا رسیدن [[ذیقعده]] 1313 ه. ق ناصرالدین شاه و درباریان خود را برای پنجاهمین سال سلطنت آماده میكردند، اما واقعه قتل او در [[حرم]] [[حضرت عبدالعظیم(ع)]] تمام تصورات آنها را در هم ریخت. قاتل شاه "[[میرزا رضا كرمانی]]" بود، كه در سال 1307 ه. ق با "[[سید جمال الدین اسدآبادی]]"، آشنا شده بود و سخت تحت تأثیر اندیشه او قرار گرفته بود وی به این طریق وارد فعالیتهای سیاسی میشود و در جریان قیامهای مردمی مثل قیام تنباكو، چندی به زندان افتاده و شكنجه میشود. و سرانجام تصمیم به قتل ناصرالدین شاه میگیرد. | ||
همان روزی كه شاه قصد برپایی جشن پنجاه سالگی سلطنت اش را دارد، او را با ضرب یك گلوله از پای در میآورد تا آخرین سال سلطنت او را رقم زند. <ref>دانشور، داریوش؛ وقایع دارالخلافه، مشهد، گوتنبرگ، چاپ اول، ج 7، ص 126</ref> | همان روزی كه شاه قصد برپایی جشن پنجاه سالگی سلطنت اش را دارد، او را با ضرب یك گلوله از پای در میآورد تا آخرین سال سلطنت او را رقم زند. <ref>دانشور، داریوش؛ وقایع دارالخلافه، مشهد، گوتنبرگ، چاپ اول، ج 7، ص 126</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |