confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = ابوالهذیل علاف | |||
| تصویر = ابوالهذیل علاف.jpg | |||
| نام = محمد بن هذیل بن عبدالله مکحول عبدی | |||
| نامهای دیگر = | |||
|نام | | سال تولد = 130 ق | ||
| تاریخ تولد = آغاز خلافت [[عباسیان]] | |||
| | | محل تولد = [[بصره]] | ||
| | | سال درگذشت = | ||
| | | تاریخ درگذشت = 235 ق | ||
| محل درگذشت = | |||
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | عثمان بن خالد طویل | بشر بن سعید | ابوعثمان زعفرانی}} | |||
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |ابراهیم بن سیّار نظّام |ابویعقوب یوسف بن عبدالله بن اسحق شَحّام }} | |||
| دین = [[اسلام]] | |||
|تولد | | مذهب = | ||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |الحجج |علی المجوس الی الدّمشقیّین |و... }} | |||
| | | فعالیتها = از نخستین پیشوایان [[معتزله]] | ||
| | | وبگاه = | ||
}} | |||
'''ابوالهذیل محمد بن هذیل بن عبدالله''' (یا عبیدالله) بن مکحول بصری، ملقب به علاف از بزرگترین متکلمین قرن دوم و سوم و از نخستین پیشوایان [[معتزله]] بود. وی که [[محمد شهرستانی]] از او با عنوان «ابوالهذیل حمدان بن هذیل علاف» یاد میکند در حوالی سال 130 [[سال قمری|هجریقمری]] زاده شده و بیشتر عمر خود را در [[بصره]] گذرانده است. | |||
|محل | |||
| | |||
| | |||
|شاگردان | |||
|ابراهیم بن سیّار نظّام | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
|} | |||
'''ابوالهذیل محمد بن هذیل بن عبدالله''' (یا عبیدالله) بن مکحول بصری، ملقب به علاف از | |||
ابوهذیل شاگرد عثمان بن ابی عثمان، بشر بن سعید و ابوعثمان زعفرانی است که این جمله شاگردان واصل بن عطا | ابوهذیل شاگرد عثمان بن ابی عثمان، بشر بن سعید و ابوعثمان زعفرانی است که این جمله شاگردان [[واصل بن عطا]] و [[عمرو بن عبید]] بودهاند. ابوالهذیل به سبب عمر بلند و استمرار تدریس، شاگردان بسیاری پرورش داده است. تا جایی که میتوان از جمله آنان به [[مأمون عباسی|مأمون]] [[خلیفه]] [[عباسیان|عباسی]] اشاره کرد. ابوهذیل را در جدل بسیار زبردست دانستهاند و وسعت اطلاعات او را به حدّ اغراقآمیزی تشریح کردهاند. | ||
وی در دوره [[مأمون]] که دوره بلوغ و نشاط اعتزال است، در گسترش آراء خویش بسیار کوشا بوده است. سفرها و مناظرات بسیار وی با دانشمندان مرجئه | وی در دوره [[مأمون]] که دوره بلوغ و نشاط اعتزال است، در گسترش آراء خویش بسیار کوشا بوده است. سفرها و مناظرات بسیار وی با دانشمندان [[مرجئه]] [[جبریه]]، [[مذهب شیعه|امامیه]] و حتی دیگر متکلمان معتزله نمونه گویای این تلاش است. ابوهذیل در سالهای آخر عمر به کوری دچار شده و در سال 226 یا 227 و یا 235 هجری قمری در [[سامرا]] درگذشت. وی که نسبت به [[بنی هاشم|بنیهاشم]] گرایش داشته، صراحتاً [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] را بر [[عثمان]] برتری میداده است. جالب اینجاست که [[نماز میت]] بر جنازه وی بنابر [[مذهب شیعه|مذهب امامیه]]، با پنج تکبیر بوده است. از ابوهذیل بیش از 1200 کتاب که قریب به اتفاق آنها در رد بر مخالفین نگاشته شده، نقل شده است. | ||
== مکان و زمان تولد و مرگ == | == مکان و زمان تولد و مرگ == | ||
او در آغاز خلافت عباسیان در سال 131 هـ، یا 134 هـ <ref>ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref> و یا 135 هـ <ref>خطیب بغدادی، همان، ج 3، ص 370</ref> در شهر بصره به دنیا آمده و بزرگ شده و پرورش یافته و دانش آموخته، و تا سال 204 هـ، در آنجا بوده است. اما در همین سال، در عصر خلافت مأمون، شاید به دعوت وی وارد بغداد شده <ref> الغرابی، ابوالهذیل علاف، ص 14</ref> و حداقل حدود 17 سال در این شهر اقامت گزیده و پس از آن به سُرَّمَن رَای (نام سامره و سامرا) رفته و در سال 226 هـ یا 227 هـ، اواخر خلافت معتصم یا در ایام خلافت واثق <ref>نک:خطیب بغدادی، همان جا:ابن خلکان، همان، ج4، ص 267</ref> در میان سالهای 227 هـ تا 232 هـ و یا در سال 235 هـ در آغاز خلافت متوکّل | او در آغاز خلافت [[عباسیان]] در سال 131 هـ، یا 134 هـ<ref>ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref> و یا 135 هـ <ref>خطیب بغدادی، همان، ج 3، ص 370</ref> در شهر بصره به دنیا آمده و بزرگ شده و پرورش یافته و دانش آموخته، و تا سال 204 هـ، در آنجا بوده است. اما در همین سال، در عصر خلافت مأمون، شاید به دعوت وی وارد [[بغداد]] شده<ref> الغرابی، ابوالهذیل علاف، ص 14</ref> و حداقل حدود 17 سال در این شهر اقامت گزیده و پس از آن به [[سامرا|سُرَّمَن رَای]] (نام [[سامرا|سامره]] و [[سامرا]]) رفته و در سال 226 هـ یا 227 هـ، اواخر خلافت [[معتصم عباسی|معتصم]] یا در ایام خلافت واثق<ref>نک:خطیب بغدادی، همان جا:ابن خلکان، همان، ج4، ص 267</ref> در میان سالهای 227 هـ تا 232 هـ و یا در سال 235 هـ در آغاز [[متوکل|خلافت متوکّل]] در همان شهر مرده و ابوعبدالله احمد بن ابی داود(و:240 هـ) ادیب، [[فقیه]] و متکلم معتزلی با پنج تکبیر، یعنی برابر [[فقه]] [[مذهب شیعه|شیعه]] بر جنازه وی نمازگزارده است<ref> خطیب بغدادی، همان جا</ref>. | ||
== نام و شهرت == | == نام و شهرت == | ||
ابوالهذیل، محمد بن الهذیل بن عبدالله مکحول عبدی <ref>ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج4، ص 265</ref> معروف به علّاف، یا حَمْدان بن هـذیل علّاف <ref> شهرستانی، ملل و نحل، ج1، ص 49</ref> و یا محمد بن هـذیل بن عبدالله بن مکحول، <ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج3، ص 366</ref> آزاد عبدالقیس، قبیله ای از قبایل [[بحرین]] است | ابوالهذیل، محمد بن الهذیل بن عبدالله مکحول عبدی<ref>ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج4، ص 265</ref> معروف به علّاف، یا حَمْدان بن هـذیل علّاف <ref> شهرستانی، ملل و نحل، ج1، ص 49</ref> و یا محمد بن هـذیل بن عبدالله بن مکحول، <ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج3، ص 366</ref> آزاد عبدالقیس، قبیله ای از قبایل [[بحرین]] است<ref>ابن خلکان، همان جا</ref>. طبق نوشته قدما او علّاف نبوده، ولی چون در بازار علّافان [[بصره]] ساکن بوده، به علّاف مشهور شده است<ref>نک:قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص 264؛ ابن المرتضی، طبقات المعتزله، ص44</ref>. اما بعضی از پژوهندگان جدید بر این باورند که او پیشه علّافی داشته و مانند برخی دیگر از معتزلیان، همچون غزّال، نظّام، فُوطی، [[اسکافیه|اسکافی]] و غیره به حرفه و پیشهاش شهرت یافته است<ref>نک:قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص 264؛ ابن المرتضی، طبقات المعتزله، ص44</ref>. | ||
== تبار ابوالهذیل علاف == | == تبار ابوالهذیل علاف == | ||
احتمال ایرانی بودنش هست، آشنایی وی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، این احتمال را تقویت میکند. ملطی، آنجا که درباره | احتمال ایرانی بودنش هست، آشنایی وی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، این احتمال را تقویت میکند. ملطی، آنجا که درباره ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصمّ سخن میگوید، مینویسد: ابوالهذیل وی را به فارسی، «خرامان» ملقّب میساخت<ref> ملطفی شافعی، التنبیه و الرّد علی اهل الاهواء و البدع، ص 42</ref>. از حکایت ابوحیّان توحیدی<ref> نک:ابوحیان توحیدی، البصائر و الذّخائر، ص 178</ref> و حُصری قیروانی<ref>نک:حُصری قیروانی، جمع الجواهر فی الملح و النوادر، ص 74</ref> نیز برمیآید که او با زبان و فرهنگ ایرانی و کتاب جاویدان خرد آشنایی داشته است. | ||
== استادان و مشایخ == | == استادان و مشایخ == | ||
ابوالهذیل، اعتزال را در بصره از ابوعمرو و عثمان بن خالد طویل، شاگرد واصل بن عطا و عمرو بن عبید و فرستاده واصل به آرمینیّه <ref>نک:قاضی عبدالجبار، همان، ص 164، 251؛ ابن المرتضی، همان، ص 44؛ حمیری، الحور العین، ص 208؛ شهرستانی، همان جا، جرجانی، شرح مواقف، ج8، ص 379؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ج4، ص 165</ref> و بشربن سعید و ابوعثمان زعفرانی، مصاحبان واصل <ref> ملطی شافعی، همان، ص 43</ref> آموخته، و به روایت خیاط در مجلس ابوموسی مردار (و:226 هـ) نیز حضور یافته و از مقالات وی درباره | ابوالهذیل، اعتزال را در بصره از ابوعمرو و عثمان بن خالد طویل، شاگرد واصل بن عطا و عمرو بن عبید و فرستاده واصل به آرمینیّه<ref>نک:قاضی عبدالجبار، همان، ص 164، 251؛ ابن المرتضی، همان، ص 44؛ حمیری، الحور العین، ص 208؛ شهرستانی، همان جا، جرجانی، شرح مواقف، ج8، ص 379؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ج4، ص 165</ref> و بشربن سعید و ابوعثمان زعفرانی، مصاحبان واصل <ref> ملطی شافعی، همان، ص 43</ref> آموخته، و به روایت خیاط در مجلس ابوموسی مردار (و:226 هـ) نیز حضور یافته و از مقالات وی درباره [[عدل]] و سایر مسایل کلامی بهرهمند شده و تحت تأثیرش قرار گرفته و مجلسش را ستوده است<ref> خیاط، الانتصار، ص 119-118</ref>. ابوالهذیل از غیاث بن ابراهیم قاضی، سلیمان بن مریم و جز آنان هم به نقل روایت پرداخته است<ref> ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج5، ص 413</ref>. گفتنی است خیاط، واصل و عمرو را از شیوخ علّاف به شمار آورده<ref> خیاط، همان، ص 119</ref> که قطعاً درست نیست، زیرا او آنها را ندیده است، اما به کتابهای واصل دست یافته است. [[قاضی عبدالجبار]] مینویسد:«ابوالهذیل، پیش زن واصل رفت؛ او دو صندوق از کلام واصل را به وی داد و شاید کلّ کلامش از آن باشد<ref> قاضی عبدالجبار، همان، ص 241</ref>». | ||
== شاگردان == | == شاگردان == | ||
شاگردان برجسته و سرشناس علّاف، خواهرزاده اش، ابراهیم بن | شاگردان برجسته و سرشناس علّاف، خواهرزاده اش، [[ابراهیم بن سیار نظام]]، متکلّم نامدار معتزلی و ابویعقوب یوسف بن عبدالله بن اسحق شَحّام (و:223 هـ) است که در عصر خود به ریاست [[معتزله]] [[بصره]] رسیده و در رد مخالفان و [[تفسیر|تفسیر قرآن]] و فن جدل از احذق مردم بوده است<ref> ابن المرتضی، همان، ص 72-71</ref>. ابوعبدالله دبّاغ، یحیی بن بشر ارجائی (یا ارجانی)، ابوعلی بن قائد اَسواری (و:200 هـ)، ابوجعفر بن مبشر و ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصم نیز از شاگردان او به شمار رفتهاند<ref>همان، ص 78؛ نشار، همان، ج1، ص 451</ref>. به روایت ملطی، احمد بن ابی دواد وزیر نیز از شاگردان وی بوده است<ref>ملطی شافعی، همان، ص 44</ref>. عیسی بن محمد کاتب، ابوالعیناء و دیگران از وی روایت کردهاند<ref>ابن حجر عسقلانی، همان جا؛ خطیب بغدادی، همان، ج3، ص 366</ref>. | ||
== تالیفات علاف == | == تالیفات علاف == | ||
او کثیرالتألیف بوده و کتب و رسالات بسیاری در ردّ مخالفان، و نیز شرح و بیان برخی از مسائل کلامی-[[فلسفی]] و [[کلامی]] محض نوشته است. به روایت ملطی هزار و دویست کتاب در رد مخالفان و نقض | او کثیرالتألیف بوده و کتب و رسالات بسیاری در ردّ مخالفان، و نیز شرح و بیان برخی از مسائل کلامی-[[فلسفی]] و [[کلامی]] محض نوشته است. به روایت ملطی هزار و دویست کتاب در رد مخالفان و نقض کتابهایشان نگاشته و فقط کتاب الحجج را در [[اصول]]، وضع کرده است<ref>ملطی شافعی، همان، ص 43</ref>. ابن المرتضی از یحیی بن بشر حکایت میکند که ابوالهذیل در رد مخالفان در مسائل دقیق و جلیل کلام، شصت کتاب نوشت<ref> ابن المرتضی، همان، ص 44</ref>. ابن حجر نیز او را مولف کتابهای کثیری در مذهب اعتزال میشناسد<ref>ابن حجر عسقلانی، همان جا</ref>. در بعضی از نسخ الفهرست ابن ندیم، کتب ذیل به نام وی ثبت شده است: | ||
# | # کتاب الامامة علی هشام؛ | ||
# کتاب الحُجَج؛ در این کتاب از فنای مقدورات [[خداوند]] سخن گفته است | # کتاب علی ابن شمر فی الإرجا؛ | ||
# کتاب القوالب؛ در این کتاب، بابی است که در ردّ دهریّه است. او در این کتاب، قول دهریّه را ذکر کرده که به موحّدین گفتهاند: وقتی که جایز شد بعد از هر حرکتی، حرکتی جز آن و بعد از هر حادثی، حادثی جز آن باشد تا بی نهایت، پس چرا درست نیست قول کسانی که میگویند:حرکتی نیست مگر | # کتاب طاعة لایراد الله بها؛ | ||
# الرّد علی النّظام <ref>همان، ص 132</ref> | # کتاب علی السّوفسطائیه؛ | ||
# کتابی در ردّ بر نظام در خصوص اعراض، انسان و جز لایتجزّی <ref> همان جا</ref> | # کتاب علی المجوس؛ | ||
# الاصول الخمسه که آن را در زمان [[هارون الرشید]] نگاشته است | # کتاب علی الیهود؛ | ||
# کتاب الحجّة، در اصول <ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> به احتمال قوی، [[اصول فقه]] | # کتاب التولید علی النّظام؛ | ||
# کتاب الوعد و الوعید؛ | |||
# کتاب مقتل غَیلان؛ | |||
# کتاب الی الدّمشقیّین؛ | |||
# کتاب المجالس؛ | |||
# کتاب الحجّة؛ | |||
# کتاب صفة الله بالعدل و نفی القبیح؛ | |||
# کتاب الحجّة علی الملحدین؛ | |||
# کتاب تسمیة اهل الاحداث؛ | |||
# کتاب ضرار فی قوله ان الله یغضب من فعله؛ | |||
# کتاب علی النّصاری؛ | |||
# کتاب مسائل فی الحرکات و غیرها؛ | |||
# کتاب علی عمار النّصرانی فی الردّ علی النّصاری؛ | |||
# کتاب فی صفة الغضب و الرّضا من الله رجل ثناوه؛ | |||
# کتاب السَّخط و الرّضا؛ | |||
# کتاب المخلوق علی حفص الفرد؛ | |||
# کتاب الرّد علی مکیف المدینی(؟)؛ | |||
# کتاب الحدّ علی ابراهیم؛ | |||
# کتاب الرّد علی الغیلانیّة فی الارجاء؛ | |||
# کاب علی حفص الفرد فی فعل و یفعل؛ | |||
# کتاب علی النّظام فی تجویز القدرة علی الظّلم؛ | |||
# کتاب علی النّظام فی خلق الشیء و جوابه عنه؛ | |||
# کتاب الرّد علی القدریّه و المجّبّره؛ | |||
# کتاب علی ضرار و جهم و ابی حنیفه و حفص فی المخلوق؛ | |||
# کتاب علی النّظام فی الانسان؛ | |||
# کتاب الرّد علی اهل الادیان؛ | |||
# کتاب فی جمیع الاصناف؛ | |||
# کتاب الاستطاعة؛ | |||
# کتاب الحرکات؛ | |||
# کتاب فی خلق الشی ء عن الشیء؛ | |||
# کتاب التفهّم و حرکات اهل الجنة؛ | |||
# کتاب جواب القبائی؛ | |||
# کتاب علی من قال تعذیب الاطفال؛ | |||
# کتاب الحوض و الشفّاعة وعذاب القبر؛ | |||
# کتاب علی اصحاب الحدیث فی التّشبیه؛ | |||
# کتاب تثبیت الاعراض؛ | |||
# کتاب السمع و البصر عملا ام عمل بهما؛ | |||
# کتاب الانسان ما هو؛ | |||
# کتاب علامات صدق الرسول؛ | |||
# کتاب طول الانسان و لونه و تالیفه؛ | |||
# کتاب فی الصوت ما هو<ref> ابن ندیم، الفهرست، ص 296</ref>. | |||
[[ابن خلکان]] نوشته است:«ابوالهذیل را کتابی است معروف به میلاس؛ میلاس، مجوسی بوده؛ ابوالهذیل را با جماعتی از ثنویّه گرد آورده و ابوالهذیل، ثنویّه را مجاب کرده و میلاس [[اسلام]] آورده است<ref> ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref>». در منابع دیگر کتابهایی به وی نسبت داده شده که برخی از آنها در ثبت [[ابن ندیم]] مذکور است، از جمله: | |||
# رسالهای که در آن از [[عدل]]، [[توحید]] و وعید برای عامه سخن رانده است؛ ملطی به گونهای به تحسین این رساله پرداخته<ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> که گویا آن را دیده است. | |||
# کتاب الحُجَج؛ در این کتاب از فنای مقدورات [[خدا|خداوند]] سخن گفته است<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 124</ref>. | |||
# کتاب القوالب؛ در این کتاب، بابی است که در ردّ دهریّه است. او در این کتاب، قول دهریّه را ذکر کرده که به موحّدین گفتهاند: وقتی که جایز شد بعد از هر حرکتی، حرکتی جز آن و بعد از هر حادثی، حادثی جز آن باشد تا بی نهایت، پس چرا درست نیست قول کسانی که میگویند:حرکتی نیست مگر اینکه پیش از آن، حرکتی است و حادثی نیست مگر آنکه پیش از آن حادثی است تا بی نهایت؟ او از این الزام، جواب داده و آنها را برابر دانسته و گفته است: همچنان که حوادث را آغازی است که پیش از آن حادثی نبوده، همچنین آنها را آخری است که بعد از آن حادثی نخواهد بود و لذا قایل به فنای مقدورات الهی شده است<ref>همان جا</ref>. | |||
# الرّد علی النّظام<ref>همان، ص 132</ref>. | |||
# کتابی در ردّ بر نظام در خصوص اعراض، انسان و جز لایتجزّی<ref> همان جا</ref>. | |||
# الاصول الخمسه که آن را در زمان [[هارون الرشید]] نگاشته است<ref>نسفی، بحرالکلام به نقل از:رسایل العدل و التوحید، ج1، ص 461</ref>. | |||
# کتاب الحجّة، در اصول<ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> به احتمال قوی، [[اصول فقه]] | |||
== جستارهای وابست == | |||
* [[واصل بن عطا]] | |||
* [[مأمون عباسی|مأمون]] | |||
* [[بنی هاشم|بنیهاشم]] | |||
* [[سامرا]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
[https://rasekhoon.net/article/show/790418/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B0%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%81-%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B2%D9%84%D9%87-1 برگرفته از سایت راسخون] | * [https://rasekhoon.net/article/show/790418/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B0%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%81-%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B2%D9%84%D9%87-1 برگرفته از سایت راسخون] rasekhoon.net | ||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده: | [[رده:متکلمان]] |