۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یاد آور' به 'یادآور') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
</div> | </div> | ||
'''برنامهای برای پیاده كردن «حقوق بشر»''' عنوان مقالهای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره نوزدهم میباشد که به قلم توفیق علی وهبه <ref>رئیس مركز عربی مطالعات و پژوهشها - [[قاهره]]</ref> تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.</div> | '''برنامهای برای پیاده كردن «حقوق بشر»''' عنوان مقالهای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره نوزدهم میباشد که به قلم توفیق علی وهبه <ref>رئیس مركز عربی مطالعات و پژوهشها - [[قاهره]]</ref> تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.</div> | ||
=چکیده:= | |||
== چکیده: == | |||
اسلام طرح و برنامهای برای تحقق حقوق بشر تدوین کرده است که در چارچوب رابطه انسان با خدا و رابطه او با همنوعان خود و همچنین رابطه او با تمام جهان هستی، قرار میگیرد. اسلام ریشه و اساس کار در پذیرش و اعلام حقوق بشر بوده است و تمامی منشور جهانی حقوق بشر و موافقتنامهها و اعلامیههای بینالمللی حقوق و آزادیها، تنها بخش اندکی از دستورالعملهایی است که اسلام در این مورد مقرر نموده است. اسلام قرنها از تمامی جهان در این مورد پیشقدمتر بوده است. نگارنده با توجه به مبانی یاد شده، بخشهایی از اصول و قواعد حقوق بشری را از منظر اسلام و سنت بررسی نموده است.<br> | اسلام طرح و برنامهای برای تحقق حقوق بشر تدوین کرده است که در چارچوب رابطه انسان با خدا و رابطه او با همنوعان خود و همچنین رابطه او با تمام جهان هستی، قرار میگیرد. اسلام ریشه و اساس کار در پذیرش و اعلام حقوق بشر بوده است و تمامی منشور جهانی حقوق بشر و موافقتنامهها و اعلامیههای بینالمللی حقوق و آزادیها، تنها بخش اندکی از دستورالعملهایی است که اسلام در این مورد مقرر نموده است. اسلام قرنها از تمامی جهان در این مورد پیشقدمتر بوده است. نگارنده با توجه به مبانی یاد شده، بخشهایی از اصول و قواعد حقوق بشری را از منظر اسلام و سنت بررسی نموده است.<br> | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
تربیت اسلامی رابطۀ بنده با پروردگار، رابطه وی با خود و پیوندش با دیگر مردم و نیز رابطه او با همۀ آفریدهها و حتی تمامی جهان هستی را در بر میگیرد. | تربیت اسلامی رابطۀ بنده با پروردگار، رابطه وی با خود و پیوندش با دیگر مردم و نیز رابطه او با همۀ آفریدهها و حتی تمامی جهان هستی را در بر میگیرد. | ||
اسلام طرح یا برنامهای برای تحقق حقوق بشر تدوین کرد که در چارچوب همین روابط و پیوندهای متعدد قرار میگیرد و این حقوق را تضمین کرد و ویژگیهای آنرا پیش از آنکه فرد متولد شود و پس از تولد و طی حرکتش در زندگی مشخص ساخت؛ این حقوق ویژۀ هر انسانی صرفنظر از رنگ پوست، جنس، نژاد یا وضعیت اجتماعی یا موقعیت شغلی اوست، چون همۀ انسانها بنا به فرمودۀ پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در برابر خدا برابرند: «ای مردم! بدانید که خدای شما یکی و پدر شما یکی است و اینکه هیچ عربی بر غیر عرب یا غیر عربی بر عرب و سرخ پوستی بر | اسلام طرح یا برنامهای برای تحقق حقوق بشر تدوین کرد که در چارچوب همین روابط و پیوندهای متعدد قرار میگیرد و این حقوق را تضمین کرد و ویژگیهای آنرا پیش از آنکه فرد متولد شود و پس از تولد و طی حرکتش در زندگی مشخص ساخت؛ این حقوق ویژۀ هر انسانی صرفنظر از رنگ پوست، جنس، نژاد یا وضعیت اجتماعی یا موقعیت شغلی اوست، چون همۀ انسانها بنا به فرمودۀ پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در برابر خدا برابرند: «ای مردم! بدانید که خدای شما یکی و پدر شما یکی است و اینکه هیچ عربی بر غیر عرب یا غیر عربی بر عرب و سرخ پوستی بر سیاهپوست یا سیاهپوستی بر سرخ پوست و... برتری ندارد مگر به پرهیزگاری...» («مسند احمد» شماره 22978).<br> | ||
بنابراین اسلام، اساس برنامه در پذیرش و اعلام حقوق بشر است و «منشور جهانی حقوق بشر» سال 1948 «سازمان ملل متحد» و موافقتنامهها و اعلامیههای بینالمللی حقوق و آزادیهایی که پس از آن صادر گردید، تنها بخش اندکی از آن چیزهایی است که اسلام مقرر نموده است. اسلام صدها سال از تمامی جهان در این راستا پیشقدم بوده و شریعت اسلامی، منبع و سرچشمۀ اصلی و اساسی حقوق بشر در هر زمان و مکانی است.<br> | بنابراین اسلام، اساس برنامه در پذیرش و اعلام حقوق بشر است و «منشور جهانی حقوق بشر» سال 1948 «سازمان ملل متحد» و موافقتنامهها و اعلامیههای بینالمللی حقوق و آزادیهایی که پس از آن صادر گردید، تنها بخش اندکی از آن چیزهایی است که اسلام مقرر نموده است. اسلام صدها سال از تمامی جهان در این راستا پیشقدم بوده و شریعت اسلامی، منبع و سرچشمۀ اصلی و اساسی حقوق بشر در هر زمان و مکانی است.<br> | ||
در برنامۀ حقوق بشری اسلام، اصل آن است که این حقوق عام بوده و همۀ انسانهای روی زمین را صرفنظر از دین و باورها یا نژاد و رنگ پوستشان شامل میشود و جایز نیست آنها را محدود کرد یا کاهش داد، مشروط بر اینکه به تجاوز به دیگران منجر نگردد: «یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کثِیرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا؛ ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همو که شما را از تنی یگانه آفرید و از سرشت او، همسرش را پدید آورد و از آن دو مردان و زنان بسیار در جهان بپراکند؛ و از خدا ـ که با سوگند بر نام او از هم درخواست میکنند ـ و از بریدن پیوند خویشان، پروا کنید که بیگمان خداوند چشم بر شما دارد.» (نساء/1).<br> | در برنامۀ حقوق بشری اسلام، اصل آن است که این حقوق عام بوده و همۀ انسانهای روی زمین را صرفنظر از دین و باورها یا نژاد و رنگ پوستشان شامل میشود و جایز نیست آنها را محدود کرد یا کاهش داد، مشروط بر اینکه به تجاوز به دیگران منجر نگردد: «یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کثِیرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا؛ ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همو که شما را از تنی یگانه آفرید و از سرشت او، همسرش را پدید آورد و از آن دو مردان و زنان بسیار در جهان بپراکند؛ و از خدا ـ که با سوگند بر نام او از هم درخواست میکنند ـ و از بریدن پیوند خویشان، پروا کنید که بیگمان خداوند چشم بر شما دارد.» (نساء/1).<br> | ||
نگاه اسلام به انسان به اعتبار شخصیت مستقل و دارای حقوق و آزادیهایی است که از آنها بینیاز نیست و برای وی در نظر گرفته شده است. برخی از این حقوق عبارت است از:<br> | نگاه اسلام به انسان به اعتبار شخصیت مستقل و دارای حقوق و آزادیهایی است که از آنها بینیاز نیست و برای وی در نظر گرفته شده است. برخی از این حقوق عبارت است از:<br> | ||
=1ـ حق زندگی= | ==1ـ حق زندگی== | ||
اسلام حق زندگی و حیات را برای همۀ مردم تضمین کرده و تجاوز به جان افراد را حرام نموده تا همگان در زندگی خویش امنیت داشته و از زندگی با ثبات و پایدار و سعادتمندانهای برخوردار باشند. بنابراین زندگی هدیۀ خداوند عزوجل به انسان ـ و دیگر آفریدهها ـ است که تجاوز به آن یا خدشهدار ساختن آن جایز نیست.<br> | اسلام حق زندگی و حیات را برای همۀ مردم تضمین کرده و تجاوز به جان افراد را حرام نموده تا همگان در زندگی خویش امنیت داشته و از زندگی با ثبات و پایدار و سعادتمندانهای برخوردار باشند. بنابراین زندگی هدیۀ خداوند عزوجل به انسان ـ و دیگر آفریدهها ـ است که تجاوز به آن یا خدشهدار ساختن آن جایز نیست.<br> | ||
خداوند متعال میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکلُواْ أَمْوَالَکمْ بَینَکمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَکونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکمْ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکمْ رَحِیمًا * وَمَن یفْعَلْ ذَلِک عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا وَکانَ ذَلِک عَلَی اللّهِ یسِیرًا * إِن تَجْتَنِبُواْ کبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنکمْ سَیئَاتِکمْ وَنُدْخِلْکم مُّدْخَلاً کرِیمًا؛ ای مؤمنان! داراییهای یکدیگر را میان خود، نادرست نخورید مگر داد و ستدی با رضای خودتان باشد و یکدیگر را نکشید، بیگمان خداوند نسبت به شما بخشاینده است * و هر کس به تجاوز و ستم، آنرا انجام دهد او را در آتشی (دردناک) در خواهم آورد و این بر خداوند آسان است * اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شدهاید دوری گزینید، از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در میآوریم.» (نساء/29 ـ 31).<br> | خداوند متعال میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکلُواْ أَمْوَالَکمْ بَینَکمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَکونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکمْ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکمْ رَحِیمًا * وَمَن یفْعَلْ ذَلِک عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا وَکانَ ذَلِک عَلَی اللّهِ یسِیرًا * إِن تَجْتَنِبُواْ کبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنکمْ سَیئَاتِکمْ وَنُدْخِلْکم مُّدْخَلاً کرِیمًا؛ ای مؤمنان! داراییهای یکدیگر را میان خود، نادرست نخورید مگر داد و ستدی با رضای خودتان باشد و یکدیگر را نکشید، بیگمان خداوند نسبت به شما بخشاینده است * و هر کس به تجاوز و ستم، آنرا انجام دهد او را در آتشی (دردناک) در خواهم آورد و این بر خداوند آسان است * اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شدهاید دوری گزینید، از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در میآوریم.» (نساء/29 ـ 31).<br> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۶: | ||
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «خون فرد مسلمان تنها در سه حالت، حلال میگردد: زن شوهردار زناکار و نفس در ازای نفس و تارک دینی که از جمع [امت] بیرون شده است.» <ref> حديث را «بخاري» روايت كرده است. </ref><br> | پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «خون فرد مسلمان تنها در سه حالت، حلال میگردد: زن شوهردار زناکار و نفس در ازای نفس و تارک دینی که از جمع [امت] بیرون شده است.» <ref> حديث را «بخاري» روايت كرده است. </ref><br> | ||
= | == 2ـ حق مردگان == | ||
اسلام تنها به حق انسان زنده بسنده نمیکند و حق مردۀ او را نیز پاس داشته است. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «مردگان را دشنام ندهید زیرا آنان به [سزای] آنچه کردند رسیدند.» حديث را «بخاري» روايت كرده است. </ref> و میفرماید: «اگر کسی برادر (مؤمن) خود را کفن کرد به نیکویی کفن کند.» <ref> حديث را «مسلم» روايت كرده است. </ref> و نیز میفرماید: «نیکیهای مردگانتان را یاد کنید و از بدیهای ایشان چیزی مگویید.» <ref> حديث را «ابو داود»، «حاكم» و «بيهقي» روايت كردهاند. </ref> و در جایی دیگر میفرماید: «اگر استخوان مسلمان مردهای شکسته شود مانند آن است که استخوان مسلمان زندهای شکسته شده است.» <ref> حديث را «ابو داود» و «ابن ماجه» و ديگران روايت كردهاند. </ref><br> | اسلام تنها به حق انسان زنده بسنده نمیکند و حق مردۀ او را نیز پاس داشته است. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «مردگان را دشنام ندهید زیرا آنان به [سزای] آنچه کردند رسیدند.» حديث را «بخاري» روايت كرده است. </ref> و میفرماید: «اگر کسی برادر (مؤمن) خود را کفن کرد به نیکویی کفن کند.» <ref> حديث را «مسلم» روايت كرده است. </ref> و نیز میفرماید: «نیکیهای مردگانتان را یاد کنید و از بدیهای ایشان چیزی مگویید.» <ref> حديث را «ابو داود»، «حاكم» و «بيهقي» روايت كردهاند. </ref> و در جایی دیگر میفرماید: «اگر استخوان مسلمان مردهای شکسته شود مانند آن است که استخوان مسلمان زندهای شکسته شده است.» <ref> حديث را «ابو داود» و «ابن ماجه» و ديگران روايت كردهاند. </ref><br> | ||
اسلام حقوق دیگری نیز برای مردگان در نظر گرفته است، از جمله: حق نماز بر مرده و تشییع جنازۀ او و حق دعا و صدقه دادن برای او و ... .<br> | اسلام حقوق دیگری نیز برای مردگان در نظر گرفته است، از جمله: حق نماز بر مرده و تشییع جنازۀ او و حق دعا و صدقه دادن برای او و ... .<br> | ||
=3 ـ حق آزادی= | == 3 ـ حق آزادی == | ||
انسان در انجام کارهای خود تا جایی که به دیگران زیان نرساند، آزاد است، زیرا یکی از قاعدههای اصولی در این دین قاعدۀ «لا ضرر و لا ضرار» است.<br> | انسان در انجام کارهای خود تا جایی که به دیگران زیان نرساند، آزاد است، زیرا یکی از قاعدههای اصولی در این دین قاعدۀ «لا ضرر و لا ضرار» است.<br> | ||
اسلام به آزادی فرا میخواند؛ انسان از بدو تولد آزاد است؛ «عمر بن خطاب» میگوید: «از چه هنگام مردم را به بردگی گرفتهاید حال آنکه مادرانشان آنان را آزاد به دنیا آوردهاند». انسان در عقیده خویش آزاد است؛ «لا اکراه في الدین»؛ در اظهار نظر آزاد است؛ «و امرهم شوری بینهم» و در تأیید خیر و صلاح و انکار شرّ و فساد آزاد است؛ «یأمرون بالمعروف و نهیون عن المنکر» و سرانجام در گزینش شیوۀ کار خود نیز آزاد است.<br> | اسلام به آزادی فرا میخواند؛ انسان از بدو تولد آزاد است؛ «عمر بن خطاب» میگوید: «از چه هنگام مردم را به بردگی گرفتهاید حال آنکه مادرانشان آنان را آزاد به دنیا آوردهاند». انسان در عقیده خویش آزاد است؛ «لا اکراه في الدین»؛ در اظهار نظر آزاد است؛ «و امرهم شوری بینهم» و در تأیید خیر و صلاح و انکار شرّ و فساد آزاد است؛ «یأمرون بالمعروف و نهیون عن المنکر» و سرانجام در گزینش شیوۀ کار خود نیز آزاد است.<br> | ||
اسلام، آزادی ادبی، آزادی علمی، آزادی سیاسی، آزادی مدنی و آزادی اجتماعی را تضمین کرده است مشروط بر آنکه آن آزادی سودمند و سازنده باشد، زیرا تجاوز به دیگران جایز نیست؛ اسلام به تهذیب نفس توجه کرده و مهرورزی با مردم را ارج نهاده و آنان را به عشق و دوستی یکدیگر و عدم تجاوز به منافع دیگران، تشویق و ترغیب کرده است.<br> | اسلام، آزادی ادبی، آزادی علمی، آزادی سیاسی، آزادی مدنی و آزادی اجتماعی را تضمین کرده است مشروط بر آنکه آن آزادی سودمند و سازنده باشد، زیرا تجاوز به دیگران جایز نیست؛ اسلام به تهذیب نفس توجه کرده و مهرورزی با مردم را ارج نهاده و آنان را به عشق و دوستی یکدیگر و عدم تجاوز به منافع دیگران، تشویق و ترغیب کرده است.<br> | ||
=نمودهای آزادی در اسلام= | == نمودهای آزادی در اسلام == | ||
== الف ـ آزادی انسانی == | === الف ـ آزادی انسانی === | ||
انسان از بدو تولد، آزاد است و نمیتواند از آن کسی یا بنده و بردۀ کسی جز خداوند متعال باشد؛ در همین مورد است که «عمر بن خطاب» گفتۀ مشهور خود را خطاب به «عمرو بن عاص» و فرزندش بر زبان آورده است: «از چه هنگام مردم را به بردگی گرفتهاید حال آنکه مادرانشان آنان را آزاد به دنیا آوردهاند». بنابراین فرد، در مالکیت فرد دیگری یا دولت نیست؛ او از آزادی کامل و حقوق برابر با همه افراد امت، برخوردار است، حاکم و فرمانروا نیز تنها فردی از میان مردم است که طبق شرایطی زمام کار را برای تصدی امور بر عهده گرفته و مسلمانان بر این اساس با وی دست بیعت دادهاند. همچنین دولت اسلامی قدرتمند باید از کشورهای مستضعف حمایت کند تا آزادی خود را به دست آورند؛ خداوند متعال میفرماید: «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّی لاَ تَکونَ فِتْنَةٌ وَیکونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمِینَ؛ و با آنان تا آنجا نبرد کنید که آشوب از میان برخیزد و تنها دین خداوند بر جای ماند پس اگر دست از جنگ باز داشتند، (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد.» (بقره/193).<br> | انسان از بدو تولد، آزاد است و نمیتواند از آن کسی یا بنده و بردۀ کسی جز خداوند متعال باشد؛ در همین مورد است که «عمر بن خطاب» گفتۀ مشهور خود را خطاب به «عمرو بن عاص» و فرزندش بر زبان آورده است: «از چه هنگام مردم را به بردگی گرفتهاید حال آنکه مادرانشان آنان را آزاد به دنیا آوردهاند». بنابراین فرد، در مالکیت فرد دیگری یا دولت نیست؛ او از آزادی کامل و حقوق برابر با همه افراد امت، برخوردار است، حاکم و فرمانروا نیز تنها فردی از میان مردم است که طبق شرایطی زمام کار را برای تصدی امور بر عهده گرفته و مسلمانان بر این اساس با وی دست بیعت دادهاند. همچنین دولت اسلامی قدرتمند باید از کشورهای مستضعف حمایت کند تا آزادی خود را به دست آورند؛ خداوند متعال میفرماید: «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّی لاَ تَکونَ فِتْنَةٌ وَیکونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمِینَ؛ و با آنان تا آنجا نبرد کنید که آشوب از میان برخیزد و تنها دین خداوند بر جای ماند پس اگر دست از جنگ باز داشتند، (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد.» (بقره/193).<br> | ||
برخیها به اسلام ایراد میگیرند که نظام بردگی را روا دانسته و این نظام به منزلۀ ویرانی حقوق انسان و به رسمیت نشناختن انسان بودن اوست، ولی این منتقدان، به اوضاع و احوال موجود هنگام ظهور دین اسلام و اینکه بردگان در آن زمان از مهمترین شالودههای نظام اقتصادی به شمار میرفتند، توجه ندارند. ولی اسلام برای از میان برداشتن این نظام، منابع بردگی را از سرچشمه خشک کرد. اکنون ما شاهد آن هستیم که باندهای سازمانیافته در برخی کشورهای غربی مدعی پیشرفت و مدنیت اقدام به ربودن مردان و زنان و کودکان از کشورهای فقیر و عقب افتاده میکنند و آنان را به کارهای نا مشروعی چون روسپیگری و قاچاق و اشاعۀ مواد مخدّر وا میدارند، تو گویی زمان هزاران سال به عقب بازگشته است.<br> | برخیها به اسلام ایراد میگیرند که نظام بردگی را روا دانسته و این نظام به منزلۀ ویرانی حقوق انسان و به رسمیت نشناختن انسان بودن اوست، ولی این منتقدان، به اوضاع و احوال موجود هنگام ظهور دین اسلام و اینکه بردگان در آن زمان از مهمترین شالودههای نظام اقتصادی به شمار میرفتند، توجه ندارند. ولی اسلام برای از میان برداشتن این نظام، منابع بردگی را از سرچشمه خشک کرد. اکنون ما شاهد آن هستیم که باندهای سازمانیافته در برخی کشورهای غربی مدعی پیشرفت و مدنیت اقدام به ربودن مردان و زنان و کودکان از کشورهای فقیر و عقب افتاده میکنند و آنان را به کارهای نا مشروعی چون روسپیگری و قاچاق و اشاعۀ مواد مخدّر وا میدارند، تو گویی زمان هزاران سال به عقب بازگشته است.<br> | ||
== ب ـ آزادی سیاسی == | === ب ـ آزادی سیاسی === | ||
آزادی سیاسی یعنی اینکه هر فرد عاقل و بالغی، از راه انتخاب یا کاندید شدن برای پستهای نمایندگی و ... در ادارۀ امور کشوری مشارکت کند. شهروندان در انتخاب کارگزاران و نمایندگان خود کاملاً آزادند. اسلام این نظام را پذیرفته است و خلفای راشدین چهارگانه همگی از راه مبایعت، تعیین شدند، زیرا اسلام مقرر کرده که خلافت صحیح، خلافتی است که بر اساس مبایعت درستی از سوی مسلمانان صورت گرفته باشد.<br> | آزادی سیاسی یعنی اینکه هر فرد عاقل و بالغی، از راه انتخاب یا کاندید شدن برای پستهای نمایندگی و ... در ادارۀ امور کشوری مشارکت کند. شهروندان در انتخاب کارگزاران و نمایندگان خود کاملاً آزادند. اسلام این نظام را پذیرفته است و خلفای راشدین چهارگانه همگی از راه مبایعت، تعیین شدند، زیرا اسلام مقرر کرده که خلافت صحیح، خلافتی است که بر اساس مبایعت درستی از سوی مسلمانان صورت گرفته باشد.<br> | ||
همچنانکه قوۀ اجرایی نمیتواند در امور مهم دولتی اقدامی کند مگر آنکه به عموم مردم باز گردد و نظر آنان را همچون نظامات دموکراسی مستقیم، جویا شود. دراینباره است که «ابوبکر» پس از عهدهداری خلافت میگوید: «ای مردم! به ولایت بر شما گماشته شدم ولی از شما بهتر نیستم. اگر مرا بر حق یافتید، یاریم کنید و اگر مرا بر باطل یافتید، اصلاحم کنید. از من در آنجاهایی که خدا را اطاعت میکنم، اطاعت کنید و اگر معصیت کردم، اطاعتم نکنید».<br> | همچنانکه قوۀ اجرایی نمیتواند در امور مهم دولتی اقدامی کند مگر آنکه به عموم مردم باز گردد و نظر آنان را همچون نظامات دموکراسی مستقیم، جویا شود. دراینباره است که «ابوبکر» پس از عهدهداری خلافت میگوید: «ای مردم! به ولایت بر شما گماشته شدم ولی از شما بهتر نیستم. اگر مرا بر حق یافتید، یاریم کنید و اگر مرا بر باطل یافتید، اصلاحم کنید. از من در آنجاهایی که خدا را اطاعت میکنم، اطاعت کنید و اگر معصیت کردم، اطاعتم نکنید».<br> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۷: | ||
خلفای راشدین و کسانی که پس از ایشان آمدند نیز بر همین سنت و شیوۀ نیکو بودند و اگر میخواستند اقدام مهمی را انجام دهند همۀ اهالی منطقهای را که مسئله به ایشان مربوط میشد، گردهم میآوردند و از ایشان نظرسنجی عمومی به عمل میآوردند و طبق نتایج نظرسنجی عمل میکردند.<br> | خلفای راشدین و کسانی که پس از ایشان آمدند نیز بر همین سنت و شیوۀ نیکو بودند و اگر میخواستند اقدام مهمی را انجام دهند همۀ اهالی منطقهای را که مسئله به ایشان مربوط میشد، گردهم میآوردند و از ایشان نظرسنجی عمومی به عمل میآوردند و طبق نتایج نظرسنجی عمل میکردند.<br> | ||
== ج ـ آزادی اندیشه و نظر == | === ج ـ آزادی اندیشه و نظر === | ||
خداوند متعال میفرماید: «وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَأُوْلَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینان هستند که رستگارند» (آل عمران/104).<br> | خداوند متعال میفرماید: «وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَأُوْلَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینان هستند که رستگارند» (آل عمران/104).<br> | ||
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرماید: «برترین جهاد، سخن حق در برابر سلطان ستمگر است.» همچنین میفرماید: «کسی که در برابر حق خاموش باشد، شیطان لال است.» و در جایی دیگر میفرماید: «هر کس از شما پلشتیای دید آنرا با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست در دل تغییرش دهد که این ضعیفترین مرتبۀ ایمان است.» | پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرماید: «برترین جهاد، سخن حق در برابر سلطان ستمگر است.» همچنین میفرماید: «کسی که در برابر حق خاموش باشد، شیطان لال است.» و در جایی دیگر میفرماید: «هر کس از شما پلشتیای دید آنرا با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست در دل تغییرش دهد که این ضعیفترین مرتبۀ ایمان است.» | ||
خط ۸۴: | خط ۸۵: | ||
و آیات فراوان دیگری که همگی به بحث و اندیشه و تأمل در ملکوت پروردگار و آفریدههای وی فرا میخوانند، زیرا بحث و تأمل در این پدیدهها و آفریدهها، حتماً به باور به وجود خدا و اعتقاد عمیق بر اساس پایهها و نظریات علمی منجر میگردد و این چیزی است که اسلام به آن فرا میخواند و آنرا دوست میدارد. بر همین اساس بود که مدارس و مکتبهای فقهی متعددی چون مدرسۀ فقهی «ابوحنیفه»، «شافعی»، «احمد بن حنبل» و «مالک بن انس» و پیروان ایشان شکل گرفت. ولی با این حال گاه ممکن است نظرات، از راه مستقیم منحرف گردد. این انحراف گناهی است که اسلام مرتکبان آنرا مجازات میکند. (الاسلام شریعه الحیاه، ص70 و 71).<br> | و آیات فراوان دیگری که همگی به بحث و اندیشه و تأمل در ملکوت پروردگار و آفریدههای وی فرا میخوانند، زیرا بحث و تأمل در این پدیدهها و آفریدهها، حتماً به باور به وجود خدا و اعتقاد عمیق بر اساس پایهها و نظریات علمی منجر میگردد و این چیزی است که اسلام به آن فرا میخواند و آنرا دوست میدارد. بر همین اساس بود که مدارس و مکتبهای فقهی متعددی چون مدرسۀ فقهی «ابوحنیفه»، «شافعی»، «احمد بن حنبل» و «مالک بن انس» و پیروان ایشان شکل گرفت. ولی با این حال گاه ممکن است نظرات، از راه مستقیم منحرف گردد. این انحراف گناهی است که اسلام مرتکبان آنرا مجازات میکند. (الاسلام شریعه الحیاه، ص70 و 71).<br> | ||
== د ـ آزادی دین و عقیده == | === د ـ آزادی دین و عقیده === | ||
اسلام این اصل را پیش از آنکه هیچ کدام از کشورهای جهان آنرا شناخته باشند، مورد توجه قرار داد. آزادی دینی در اسلام مبتنی بر سه اصل زیر است:<br> | اسلام این اصل را پیش از آنکه هیچ کدام از کشورهای جهان آنرا شناخته باشند، مورد توجه قرار داد. آزادی دینی در اسلام مبتنی بر سه اصل زیر است:<br> | ||
# آزادی گزینش و انتخاب دین؛ | # آزادی گزینش و انتخاب دین؛ | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۱: | ||
«تقلید بدون تعقّل و هدایت، کار کافران است و آدمی در صورتی که دین خود را با تعقّل دریافت و خود را شناخت و قانع گردید، مؤمن [واقعی] است و کسی که به آموختن بدون خرد و کار بدون فهم ـ حتی اگر کار نیکی باشد ـ پرورش یافته باشد، مؤمن نیست. منظور از ایمان آن است که انسان خود را با دانش آمیخته و آموخته کند و کار نیک انجام دهد چون میداند که کار نیک، پسندیده و مورد رضای الهی است و از کارهای شرّ دوری گزیند چون به فرجام بد و میزان زیان آن واقف است.»<br> | «تقلید بدون تعقّل و هدایت، کار کافران است و آدمی در صورتی که دین خود را با تعقّل دریافت و خود را شناخت و قانع گردید، مؤمن [واقعی] است و کسی که به آموختن بدون خرد و کار بدون فهم ـ حتی اگر کار نیکی باشد ـ پرورش یافته باشد، مؤمن نیست. منظور از ایمان آن است که انسان خود را با دانش آمیخته و آموخته کند و کار نیک انجام دهد چون میداند که کار نیک، پسندیده و مورد رضای الهی است و از کارهای شرّ دوری گزیند چون به فرجام بد و میزان زیان آن واقف است.»<br> | ||
=4 ـ حق برابری= | == 4 ـ حق برابری == | ||
پیش از اسلام، نظام طبقاتی بر جهان حاکم بود و بهرهگیری انسان از همنوع خود و ستم به او و اهانت به انسانیت او و آسیبرساندن به کرامت و عزّت او امری عادی بود. زن در آن جوامع، کمترین بهایی نداشت و تنها ابزاری در دست همسری بود که میتوانست او را بکشد و در معرض انواع شکنجه و آزار قرار دهد.<br> | پیش از اسلام، نظام طبقاتی بر جهان حاکم بود و بهرهگیری انسان از همنوع خود و ستم به او و اهانت به انسانیت او و آسیبرساندن به کرامت و عزّت او امری عادی بود. زن در آن جوامع، کمترین بهایی نداشت و تنها ابزاری در دست همسری بود که میتوانست او را بکشد و در معرض انواع شکنجه و آزار قرار دهد.<br> | ||
ستمگری همگانی تا ظهور اسلام، همه جا شایع بود. اسلام به برادری فراخواند و حقوق زن را به عنوان انسان به وی باز گرداند و روشن ساخت که ستم و نابرابری با طبیعت بشریت منافات دارد، زیرا مردم با یکدیگر برابرند و میان عرب و عجم جز به تقوا، تفاوتی وجود ندارد و باید در حقوق و وظایف، برابر باشند.<br> | ستمگری همگانی تا ظهور اسلام، همه جا شایع بود. اسلام به برادری فراخواند و حقوق زن را به عنوان انسان به وی باز گرداند و روشن ساخت که ستم و نابرابری با طبیعت بشریت منافات دارد، زیرا مردم با یکدیگر برابرند و میان عرب و عجم جز به تقوا، تفاوتی وجود ندارد و باید در حقوق و وظایف، برابر باشند.<br> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۷: | ||
در این باره آقای «جب» در کتاب خود: «وقتی اسلام مطرح است» میگوید: «ولی اسلام هنوز هم میتواند به بشریت خدمت گرانسنگ و والایی تقدیم کند؛ هیچ نهادی جز اسلام قادر به همبسته ساختن نژادهای مختلف و متخاصم بشریت در جبههای واحد و بر اساس برابری نیست. جامعۀ بزرگ اسلامی در آفریقا و هند و اندونزی و حتی آن جامعۀ کوچک اسلامی در چین و جامعۀ کوچک اسلامی در ژاپن، همه و همه بیانگر آناند که اسلام همچنان توان آن را دارد که بر امثال این عناصر با نژادها و طبقات مختلف چیره گردد؛ چنانچه درگیریهای کشورهای بزرگ شرق و غرب مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد مطمئناً برای حل و فصل این درگیریها، دست به دامان اسلام میگردید. (به نقل از: ابراهیم محمد اسماعیل در کتاب الاسلام و المذاهب الاقتصادیة المعاصرة).<br> | در این باره آقای «جب» در کتاب خود: «وقتی اسلام مطرح است» میگوید: «ولی اسلام هنوز هم میتواند به بشریت خدمت گرانسنگ و والایی تقدیم کند؛ هیچ نهادی جز اسلام قادر به همبسته ساختن نژادهای مختلف و متخاصم بشریت در جبههای واحد و بر اساس برابری نیست. جامعۀ بزرگ اسلامی در آفریقا و هند و اندونزی و حتی آن جامعۀ کوچک اسلامی در چین و جامعۀ کوچک اسلامی در ژاپن، همه و همه بیانگر آناند که اسلام همچنان توان آن را دارد که بر امثال این عناصر با نژادها و طبقات مختلف چیره گردد؛ چنانچه درگیریهای کشورهای بزرگ شرق و غرب مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد مطمئناً برای حل و فصل این درگیریها، دست به دامان اسلام میگردید. (به نقل از: ابراهیم محمد اسماعیل در کتاب الاسلام و المذاهب الاقتصادیة المعاصرة).<br> | ||
بنابراین اسلام، نخستین تثبیت کنندۀ برابری میان مردم است: «مردم چون دندانههای یک شانه با هم برابرند». نمودهای این برابری نیز به موارد زیر باز میگردد:<br> | بنابراین اسلام، نخستین تثبیت کنندۀ برابری میان مردم است: «مردم چون دندانههای یک شانه با هم برابرند». نمودهای این برابری نیز به موارد زیر باز میگردد:<br> | ||
== الف ـ برابری انسانی == | |||
=== الف ـ برابری انسانی === | |||
مردم با یکدیگر برابرند و تفاوتی میان آنان نیست، چون پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرموده است: «همگی از آن آدم و آدم از خاک است». (از خطبۀ رسول اکرم در حجةالوداع).<br> | مردم با یکدیگر برابرند و تفاوتی میان آنان نیست، چون پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرموده است: «همگی از آن آدم و آدم از خاک است». (از خطبۀ رسول اکرم در حجةالوداع).<br> | ||
ثروتمند و فقیر در ارزش انسانی با یکدیگر برابرند و از این نظر جز در کار نیک و شایستگیهای برتر و در آنچه فرد به خدای خود و به برادران خود و به وطنش تقدیم میکند، تفاوتی میان مردم وجود ندارد. (حقوق الانسان في الاسلام).<br> | ثروتمند و فقیر در ارزش انسانی با یکدیگر برابرند و از این نظر جز در کار نیک و شایستگیهای برتر و در آنچه فرد به خدای خود و به برادران خود و به وطنش تقدیم میکند، تفاوتی میان مردم وجود ندارد. (حقوق الانسان في الاسلام).<br> | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۴: | ||
پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز در خطبه «حجة الوداع» میفرماید: «ای مردم! خدای شما یکی و پدر شما یکی است، همگی از آن آدم و آدم از خاک است. گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست. هیچ عربی بر غیر عرب و هیچ غیر عربی بر عرب و هیچ سرخپوستی بر سفیدپوست و هیچ سفیدپوستی بر سرخپوست و سیاهپوست برتری ندارد مگر به تقوا. آیا این پیام را رساندم؟ خداوندا گواه باش. این پیام را حاضران به غایبان برسانند». روایت شده که روزی «ابوذر غفاری» در حضور پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) با بردۀ سیاهپوستی جر و بحث کرد و نسبت به آن برده، خشم گرفت و با تندی به او گفت: ای فرزند زن سیاه! پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) خشمگین شد و فرمود: «پیمانه لبریز شد، پیمانه لبریز شد [کار از حدّ خود گذشت]، فرزند زن سفید بر فرزندان سیاه، جز به تقوا و کار نیک، برتری ندارد» «ابوذر» غمناک شد و گونۀ خود را بر زمین گذاشت و به آن برده گفت: «برخیز و بر گونهام لگد بزن».<br> | پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز در خطبه «حجة الوداع» میفرماید: «ای مردم! خدای شما یکی و پدر شما یکی است، همگی از آن آدم و آدم از خاک است. گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست. هیچ عربی بر غیر عرب و هیچ غیر عربی بر عرب و هیچ سرخپوستی بر سفیدپوست و هیچ سفیدپوستی بر سرخپوست و سیاهپوست برتری ندارد مگر به تقوا. آیا این پیام را رساندم؟ خداوندا گواه باش. این پیام را حاضران به غایبان برسانند». روایت شده که روزی «ابوذر غفاری» در حضور پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) با بردۀ سیاهپوستی جر و بحث کرد و نسبت به آن برده، خشم گرفت و با تندی به او گفت: ای فرزند زن سیاه! پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) خشمگین شد و فرمود: «پیمانه لبریز شد، پیمانه لبریز شد [کار از حدّ خود گذشت]، فرزند زن سفید بر فرزندان سیاه، جز به تقوا و کار نیک، برتری ندارد» «ابوذر» غمناک شد و گونۀ خود را بر زمین گذاشت و به آن برده گفت: «برخیز و بر گونهام لگد بزن».<br> | ||
== ب ـ برابری قانونی == | === ب ـ برابری قانونی === | ||
اسلام برابری همگان در برابر قانون و در حقوق عمومی را مقرّر کرد. مردم همگی با هم برابرند، تفاوتی میان فرمانروا و فرمانبر، پادشاه و گدا، دارا و ندار و... وجود ندارد. «ابوبکر» دراینباره در اولین سخنرانی پس از به عهده گرفتن خلافت میگوید: «... ضعیف شما از نظر من قدرتمند است تا حق او را باز ستانم و نیرومند شما از نظر من ضعیف است تا حق را از وی بازپس گیرم.»<br> | اسلام برابری همگان در برابر قانون و در حقوق عمومی را مقرّر کرد. مردم همگی با هم برابرند، تفاوتی میان فرمانروا و فرمانبر، پادشاه و گدا، دارا و ندار و... وجود ندارد. «ابوبکر» دراینباره در اولین سخنرانی پس از به عهده گرفتن خلافت میگوید: «... ضعیف شما از نظر من قدرتمند است تا حق او را باز ستانم و نیرومند شما از نظر من ضعیف است تا حق را از وی بازپس گیرم.»<br> | ||
== ج ـ برابری در اندیشه و عمل «عمر بن خطاب» == | === ج ـ برابری در اندیشه و عمل «عمر بن خطاب» === | ||
«عمر بن خطاب» که خود بنیانگذار نظام قضا در اسلام است و ساماندهی و برقراری این نظام بر اساس نیرومندی برگرفته از کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به دست او صورت گرفت، میگوید: «ای مردم! به خدا سوگند که هیچکس از شما نزد من نیرومندتر از ضعیف نیست تا اینکه حق او را بازستانم و هیچ کس نزد من ضعیفتر از قوی نیست تا حق را از وی باز ستانم.» و طی نامهای به «ابو موسی اشعری» ـ یکی از قاضیان خود ـ بیشتر احکام قضا در اسلام را برشمرد. وی در این نامه میگوید: | «عمر بن خطاب» که خود بنیانگذار نظام قضا در اسلام است و ساماندهی و برقراری این نظام بر اساس نیرومندی برگرفته از کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به دست او صورت گرفت، میگوید: «ای مردم! به خدا سوگند که هیچکس از شما نزد من نیرومندتر از ضعیف نیست تا اینکه حق او را بازستانم و هیچ کس نزد من ضعیفتر از قوی نیست تا حق را از وی باز ستانم.» و طی نامهای به «ابو موسی اشعری» ـ یکی از قاضیان خود ـ بیشتر احکام قضا در اسلام را برشمرد. وی در این نامه میگوید: | ||
«از بندۀ خدا «عمر بن خطاب» امیرالمؤمنین به «عبد الله بن قیس»: سلام علیکم؛ اما بعد، بدان که قضا از فرضیههای استوار و سنتهای پیروی شده است، وقتی اظهاراتی میشود، خوب درک و تأمل کن و هرگاه [حقیقت] برایت روشن شد، اجرا کن [حکم کن] زیرا سخن گفتن از حق بدون اجرا، سودی ندارد؛ در چهره و عدالت و نشست و برخاست خود، مردمان را برابر بدار تا هیچ صاحب مقامی به بیعدالتیات طمع نورزد و هیچ ضعیفی از عدالتت، نومید نشود.»<br> | «از بندۀ خدا «عمر بن خطاب» امیرالمؤمنین به «عبد الله بن قیس»: سلام علیکم؛ اما بعد، بدان که قضا از فرضیههای استوار و سنتهای پیروی شده است، وقتی اظهاراتی میشود، خوب درک و تأمل کن و هرگاه [حقیقت] برایت روشن شد، اجرا کن [حکم کن] زیرا سخن گفتن از حق بدون اجرا، سودی ندارد؛ در چهره و عدالت و نشست و برخاست خود، مردمان را برابر بدار تا هیچ صاحب مقامی به بیعدالتیات طمع نورزد و هیچ ضعیفی از عدالتت، نومید نشود.»<br> | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۲: | ||
پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) در «حجه الوداع» میفرماید: «ای مردم! خدای شما یکی و پدر شما یکی است، همگی از آن آدم و آدم از خاک است. هیچ عربی بر غیر عرب و هیچ غیر عربی بر عرب و هیچ سرخپوستی بر سفیدپوست و هیچ سفیدپوستی بر سرخپوست و سیاهپوست جز به تقوا، برتری ندارد».<br> | پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) در «حجه الوداع» میفرماید: «ای مردم! خدای شما یکی و پدر شما یکی است، همگی از آن آدم و آدم از خاک است. هیچ عربی بر غیر عرب و هیچ غیر عربی بر عرب و هیچ سرخپوستی بر سفیدپوست و هیچ سفیدپوستی بر سرخپوست و سیاهپوست جز به تقوا، برتری ندارد».<br> | ||
=5 ـ حق انسان در حمایت از شرف و حرمت و زندگی خصوصی خویش= | == 5 ـ حق انسان در حمایت از شرف و حرمت و زندگی خصوصی خویش == | ||
هر انسان حق دارد در عِرض و ناموس و شرف خود مورد حمایت قرار گیرد. زندگی خصوصی افراد در اسلام مصون و محترم است و هر گونه تجاوزی به آن، مجازات دنیوی و اخروی دارد؛ برای مثال، هر کس با ارتکاب زنا، به حریم دیگران تجاوز کند مجازاتش مرگ (در صورت داشتن همسر) و تازیانه (در صورت نداشتن همسر) است.<br> | هر انسان حق دارد در عِرض و ناموس و شرف خود مورد حمایت قرار گیرد. زندگی خصوصی افراد در اسلام مصون و محترم است و هر گونه تجاوزی به آن، مجازات دنیوی و اخروی دارد؛ برای مثال، هر کس با ارتکاب زنا، به حریم دیگران تجاوز کند مجازاتش مرگ (در صورت داشتن همسر) و تازیانه (در صورت نداشتن همسر) است.<br> | ||
خداوند میفرماید: «الزَّانِیةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکم بِهِمَا رَأْفَةٌ في دِینِ اللَّهِ إِن کنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَلْیشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ؛ به هر یک از زن و مرد زناکار، صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خدا، بخشایشی بر آن دو، به شما دست دهد و هنگام عذابشان باید دستهای از مؤمنان گواه باشند.» (نور/2).<br> | خداوند میفرماید: «الزَّانِیةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکم بِهِمَا رَأْفَةٌ في دِینِ اللَّهِ إِن کنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَلْیشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ؛ به هر یک از زن و مرد زناکار، صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خدا، بخشایشی بر آن دو، به شما دست دهد و هنگام عذابشان باید دستهای از مؤمنان گواه باشند.» (نور/2).<br> | ||
رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرماید: «خون هر فرد مسلمان حلال نمیشود مگر در سه مورد...» که از جمله آنها از زنای محصنه یاد کرد. و نیز فرمود: «هر کس به خاطر مال خود کشته شود شهید است، هر کس به خاطر خون خود کشته شود شهید است و هر کس به خاطر دین خود کشته شود، شهید است و هر کس به خاطر خویشانش کشته شود شهید است». <br> | رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرماید: «خون هر فرد مسلمان حلال نمیشود مگر در سه مورد...» که از جمله آنها از زنای محصنه یاد کرد. و نیز فرمود: «هر کس به خاطر مال خود کشته شود شهید است، هر کس به خاطر خون خود کشته شود شهید است و هر کس به خاطر دین خود کشته شود، شهید است و هر کس به خاطر خویشانش کشته شود شهید است». <br> | ||
=6 ـ حق مالکیت و حرمت مال دیگران= | |||
== 6 ـ حق مالکیت و حرمت مال دیگران == | |||
اسلام به مالکیت و دارایی اشخاص احترام میگذارد و آنها را پاس میدارد و تجاوز به آنها را تحریم میکند و متجاوزان را مجازات میفرماید، خداوند عزوجل میگوید: | اسلام به مالکیت و دارایی اشخاص احترام میگذارد و آنها را پاس میدارد و تجاوز به آنها را تحریم میکند و متجاوزان را مجازات میفرماید، خداوند عزوجل میگوید: | ||
«لَّیسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکةِ وَالْکتَابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَی الزَّکاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ في الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِک الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ؛ نیکوکاری آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش، به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان، ببخشد و نماز برپای دارد و زکات بپردازد و آنان که چون پیمان بندند به وفا کنند و بویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامۀ کارزار؛ آنان راستگویند وآنانند که به راستی پرهیزگارند.» (بقره/177).<br> | «لَّیسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکةِ وَالْکتَابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَی الزَّکاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ في الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِک الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ؛ نیکوکاری آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش، به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان، ببخشد و نماز برپای دارد و زکات بپردازد و آنان که چون پیمان بندند به وفا کنند و بویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامۀ کارزار؛ آنان راستگویند وآنانند که به راستی پرهیزگارند.» (بقره/177).<br> | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۶: | ||
هر حقی، مبتنی بر سندی است و همه حقوق مقرر در اسلام، بر پایه قوانین و احکامی است که خود آنها را سامان میبخشد و تأمین آنها را برای هر انسانی به صورت کامل تضمین میکند.<br> | هر حقی، مبتنی بر سندی است و همه حقوق مقرر در اسلام، بر پایه قوانین و احکامی است که خود آنها را سامان میبخشد و تأمین آنها را برای هر انسانی به صورت کامل تضمین میکند.<br> | ||
== مهمترین راههای مالکیت در اسلام:== | === مهمترین راههای مالکیت در اسلام: === | ||
اسلام اجازه میدهد که از راه خرید و فروش، بخشش و وصیت مالکیت حاصل شود؛ اینها همه راههای شرعی مورد قبول همۀ قوانین و ادیان و مکتبهای اقتصادی است. اسلام همچنین مالکیت از راه کسب و کار حلال را نیز به رسمیت میشناسد ولی در عین حال مالکیت از راه ستم، غصب و بهرهکشی را نفی میکند؛ «پاکترین کسبها، کار آدمی به دستان خویش است.»<br> | اسلام اجازه میدهد که از راه خرید و فروش، بخشش و وصیت مالکیت حاصل شود؛ اینها همه راههای شرعی مورد قبول همۀ قوانین و ادیان و مکتبهای اقتصادی است. اسلام همچنین مالکیت از راه کسب و کار حلال را نیز به رسمیت میشناسد ولی در عین حال مالکیت از راه ستم، غصب و بهرهکشی را نفی میکند؛ «پاکترین کسبها، کار آدمی به دستان خویش است.»<br> | ||
=7 ـ حق تأمین اجتماعی= | |||
== 7 ـ حق تأمین اجتماعی == | |||
دعوت اسلامی، دعوتی فراگیر و عمومی به دین و دنیاست که همۀ مردم در هر زمان و مکانی را در بر میگیرد، و همانگونه که شریعت اسلام به بیان بنیادهای دین و قواعد آن توجه کرده، به بنای جامعه و شکلدهی به زندگی بر اساس پایهها و شالودههایی همسو با ارزشها و بنیادهای دین هم توجه کرده است و در این راستا هر آنچه را مخالف طبیعت و فطرت پاک و سالم انسان است، لغو کرده و به همین دلیل ربا و زنا و قتل و شرب خمر و قمار و زنده به گور کردن دختران و هر آنچه به مفهوم تجاوز مادی و معنوی به ایشان است را تحریم کرده و پاکیهای هر چیز را مباح دانسته و از پلشتیها نهی کرده است.<br> | دعوت اسلامی، دعوتی فراگیر و عمومی به دین و دنیاست که همۀ مردم در هر زمان و مکانی را در بر میگیرد، و همانگونه که شریعت اسلام به بیان بنیادهای دین و قواعد آن توجه کرده، به بنای جامعه و شکلدهی به زندگی بر اساس پایهها و شالودههایی همسو با ارزشها و بنیادهای دین هم توجه کرده است و در این راستا هر آنچه را مخالف طبیعت و فطرت پاک و سالم انسان است، لغو کرده و به همین دلیل ربا و زنا و قتل و شرب خمر و قمار و زنده به گور کردن دختران و هر آنچه به مفهوم تجاوز مادی و معنوی به ایشان است را تحریم کرده و پاکیهای هر چیز را مباح دانسته و از پلشتیها نهی کرده است.<br> | ||
اسلام، از جامعه در برابر فقر و تنگدستی حمایت میکند؛ از مستمندان و نیازمندان و یتیمان حمایت نموده و برای آنان در اموال ثروتمندان حقی منظور میکند. خداوند میفرماید: «أَرَأَیتَ الَّذِی یکذِّبُ بِالدِّینِ * فَذَلِک الَّذِی یدُعُّ الْیتِیمَ * وَلَا یحُضُّ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکینِ؛ آیا آن کس را که روز پاداش و کیفر را دروغ میشمارد، دیدهای؟ * او همان کسی است که یتیم را میراند * و مردم را به سیر کردن مستمند بر نمیانگیزد» (ماعون/1ـ3) و «لَّیسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکةِ وَالْکتَابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَی الزَّکاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ في الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِک الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ؛ نیکوکاری آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید بلکه نیکی]از آن[کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب]آسمانی[و پیامبران ایمان آورد و دارایی را در عین دوست داشتنش، به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه]آزادی[بردگان، ببخشد و نماز برپای دارد و زکات بپردازد و آنان که چون پیمان بندند وفا کنند و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامۀ کارزار، آنان راستگویند وآناناند که به راستی پرهیزگارند». (بقره/177).<br> | اسلام، از جامعه در برابر فقر و تنگدستی حمایت میکند؛ از مستمندان و نیازمندان و یتیمان حمایت نموده و برای آنان در اموال ثروتمندان حقی منظور میکند. خداوند میفرماید: «أَرَأَیتَ الَّذِی یکذِّبُ بِالدِّینِ * فَذَلِک الَّذِی یدُعُّ الْیتِیمَ * وَلَا یحُضُّ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکینِ؛ آیا آن کس را که روز پاداش و کیفر را دروغ میشمارد، دیدهای؟ * او همان کسی است که یتیم را میراند * و مردم را به سیر کردن مستمند بر نمیانگیزد» (ماعون/1ـ3) و «لَّیسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکةِ وَالْکتَابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَی الزَّکاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ في الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِک الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ؛ نیکوکاری آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید بلکه نیکی]از آن[کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب]آسمانی[و پیامبران ایمان آورد و دارایی را در عین دوست داشتنش، به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه]آزادی[بردگان، ببخشد و نماز برپای دارد و زکات بپردازد و آنان که چون پیمان بندند وفا کنند و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامۀ کارزار، آنان راستگویند وآناناند که به راستی پرهیزگارند». (بقره/177).<br> | ||
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرماید: «کسی که شب سیر بخوابد و بداند همسایهاش گرسنه مانده است، مؤمن نیست».<br> | پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرماید: «کسی که شب سیر بخوابد و بداند همسایهاش گرسنه مانده است، مؤمن نیست».<br> | ||
=حقوق همسایه= | == حقوق همسایه == | ||
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «جبراییل چنان به همسایه سفارشم کرد که گمان بردم ارث هم میبرد.» و نیز فرمود: «من و سرپرست یتیم هر دو به بهشت میرویم.» | پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «جبراییل چنان به همسایه سفارشم کرد که گمان بردم ارث هم میبرد.» و نیز فرمود: «من و سرپرست یتیم هر دو به بهشت میرویم.» | ||
دستورات اسلام درباره لزوم رعایت حال همسایه تمامی جنبههای زندگی اجتماعی و اقتصادی را در بر میگیرد؛ به همین دلیل اسلام جامعه را بر بنیادهای اصیلی بنا کرده که خود این مسئله، رعایت و حمایت اجتماعی را در پی دارد؛ قرآن کریم در جاهای متعددی به این نکته اشاره کرده است: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِک في شِیعِ الأَوَّلِینَ؛ و به راستی پیش از تو]پیامبرانی[در میان امتهای پیشین فرستادیم.» (حجر/10) و نیز میفرماید: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکنتُمْ عَلَیَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکم مِّنْهَا کذَلِک یبَینُ اللّهُ لَکمْ آیاتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ؛ و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید و نعمتهای خداوند را بر خود به یادآورید که دشمنان همدیگر بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید؛ و در لبۀ پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید باشد که شما راهیاب گردید.» (آلعمران/103).<br> | دستورات اسلام درباره لزوم رعایت حال همسایه تمامی جنبههای زندگی اجتماعی و اقتصادی را در بر میگیرد؛ به همین دلیل اسلام جامعه را بر بنیادهای اصیلی بنا کرده که خود این مسئله، رعایت و حمایت اجتماعی را در پی دارد؛ قرآن کریم در جاهای متعددی به این نکته اشاره کرده است: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِک في شِیعِ الأَوَّلِینَ؛ و به راستی پیش از تو]پیامبرانی[در میان امتهای پیشین فرستادیم.» (حجر/10) و نیز میفرماید: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکنتُمْ عَلَیَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکم مِّنْهَا کذَلِک یبَینُ اللّهُ لَکمْ آیاتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ؛ و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید و نعمتهای خداوند را بر خود به یادآورید که دشمنان همدیگر بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید؛ و در لبۀ پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید باشد که شما راهیاب گردید.» (آلعمران/103).<br> | ||
وقتی قرآن این برادری را مقرر میکند، آنرا به عنوان یک حقیقت در نظر میگیرد و هر کس باید با مؤمنان به عنوان برادران خویش برخورد کند، همچنانکه نباید از میان کافران دوست یا برادری برگزیند حتی اگر از خویشان وی باشند. خداوند به کسانی که روابط با غیر مؤمنان را بر [ارتباط با] خدا و رسول خدا ترجیح میدهند، سخت هشدار میدهد و میفرماید: «لَا تَجِدُ قَوْمًا یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ یوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُوْلَئِک کتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَیدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِک حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند، دوستی ورزند، هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان بوده باشند؛ آناناند که خداوند ایمان را در دلشان بر نوشته و با روحی از خویش، تأییدشان کرده است و آنان را به بهشتهایی در میآورد که از بن آنها جویباران، روان است، و در آنها جاوداناند. خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند». (مجادله/22).<br> | وقتی قرآن این برادری را مقرر میکند، آنرا به عنوان یک حقیقت در نظر میگیرد و هر کس باید با مؤمنان به عنوان برادران خویش برخورد کند، همچنانکه نباید از میان کافران دوست یا برادری برگزیند حتی اگر از خویشان وی باشند. خداوند به کسانی که روابط با غیر مؤمنان را بر [ارتباط با] خدا و رسول خدا ترجیح میدهند، سخت هشدار میدهد و میفرماید: «لَا تَجِدُ قَوْمًا یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ یوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُوْلَئِک کتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَیدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِک حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند، دوستی ورزند، هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان بوده باشند؛ آناناند که خداوند ایمان را در دلشان بر نوشته و با روحی از خویش، تأییدشان کرده است و آنان را به بهشتهایی در میآورد که از بن آنها جویباران، روان است، و در آنها جاوداناند. خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند». (مجادله/22).<br> | ||
=اصول تأمین اجتماعی در اسلام= | == اصول تأمین اجتماعی در اسلام == | ||
1ـ برادری صادقانه همۀ مسلمانان با یکدیگر؛ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ».<br> | 1ـ برادری صادقانه همۀ مسلمانان با یکدیگر؛ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ».<br> | ||
2ـ دوستی مؤمنان با یکدیگر؛ «لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکمْ أَوْلِیاء؛ ای مؤمنان! ... دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید...» (ممتحنه/1) که حکمی منطقی است، زیرا منافق دو دل و دو رو، نمیتواند همپیمان و دوست مؤمنی باشد که خدا و رسول خدا را بر کسی ترجیح میدهد، زیرا اینان به اسلام به عنوان یک دین و به حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآله) به عنوان پیامبر و فرستادۀ خدا، ایمان ندارند و بنابراین نمیتوانند دوستدار مسلمانان باشند.<br> | 2ـ دوستی مؤمنان با یکدیگر؛ «لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکمْ أَوْلِیاء؛ ای مؤمنان! ... دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید...» (ممتحنه/1) که حکمی منطقی است، زیرا منافق دو دل و دو رو، نمیتواند همپیمان و دوست مؤمنی باشد که خدا و رسول خدا را بر کسی ترجیح میدهد، زیرا اینان به اسلام به عنوان یک دین و به حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآله) به عنوان پیامبر و فرستادۀ خدا، ایمان ندارند و بنابراین نمیتوانند دوستدار مسلمانان باشند.<br> | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۵: | ||
4ـ وجوب محبت و مهرورزی میان مؤمنان. رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) دراینباره میفرماید: «برای مردم همانی را دوست بدار که برای خود دوست میداری» و نیز میفرماید: «ایمان نیاورده کسی مگر آنچه را که برای خود دوست میدارد برای برادرش نیز دوست بدارد».<br> | 4ـ وجوب محبت و مهرورزی میان مؤمنان. رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) دراینباره میفرماید: «برای مردم همانی را دوست بدار که برای خود دوست میداری» و نیز میفرماید: «ایمان نیاورده کسی مگر آنچه را که برای خود دوست میدارد برای برادرش نیز دوست بدارد».<br> | ||
=حق زنان= | == حق زنان == | ||
اسلام میان زن و مرد تبعیض قایل نیست و در بسیاری از حقوق آنها را با هم برابر دانسته و در برخی حقوق، یکی را بر دیگری ترجیح داده است. تبعیضی وجود ندارد مگر در حدود معین و بنابر ضرورتهایی که مصلحت هرکدام از آنها یا مصلحت جامعه ایجاب میکند.<br> | اسلام میان زن و مرد تبعیض قایل نیست و در بسیاری از حقوق آنها را با هم برابر دانسته و در برخی حقوق، یکی را بر دیگری ترجیح داده است. تبعیضی وجود ندارد مگر در حدود معین و بنابر ضرورتهایی که مصلحت هرکدام از آنها یا مصلحت جامعه ایجاب میکند.<br> | ||
خداوند میفرماید: «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکم مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثَی بَعْضُکم مِّن بَعْضٍ؛ آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که من پاداش انجام دهندۀ هیچ کاری از شما، چه مرد و چه زن ـ که همانند یکدیگرید ـ را تباه نمیگردانم...» (آلعمران/195) و نیز میفرماید: «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّک یضِیقُ صَدْرُک بِمَا یقُولُونَ؛ و ما به درستی میدانیم که تو از آنچه میگویند دلتنگ میگردی.» (حجر/97) و در جایی دیگر میفرماید: «وَمَن یعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَکرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِک یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ یظْلَمُونَ نَقِیرًا؛ و کسانی که کارهای شایسته انجام دهند چه مرد، چه زن و مؤمن باشند به بهشت در میآیند و سر سوزنی ستم نخواهند دید.» (نساء/124).<br> | خداوند میفرماید: «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکم مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثَی بَعْضُکم مِّن بَعْضٍ؛ آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که من پاداش انجام دهندۀ هیچ کاری از شما، چه مرد و چه زن ـ که همانند یکدیگرید ـ را تباه نمیگردانم...» (آلعمران/195) و نیز میفرماید: «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّک یضِیقُ صَدْرُک بِمَا یقُولُونَ؛ و ما به درستی میدانیم که تو از آنچه میگویند دلتنگ میگردی.» (حجر/97) و در جایی دیگر میفرماید: «وَمَن یعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَکرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِک یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ یظْلَمُونَ نَقِیرًا؛ و کسانی که کارهای شایسته انجام دهند چه مرد، چه زن و مؤمن باشند به بهشت در میآیند و سر سوزنی ستم نخواهند دید.» (نساء/124).<br> | ||
و پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «زنان خواهران مردانند». علاوه بر این، اسلام شخصیت حقوقی مستقل زن را پاس میدارد. او حق تملک، عقد و پیمان و انجام هرکاری و نیز حق مشارکت در زندگی عمومی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را دارد.<br> | و پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «زنان خواهران مردانند». علاوه بر این، اسلام شخصیت حقوقی مستقل زن را پاس میدارد. او حق تملک، عقد و پیمان و انجام هرکاری و نیز حق مشارکت در زندگی عمومی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را دارد.<br> | ||
=اسلام و زن= | == اسلام و زن == | ||
اسلام آمد تا جلو ظلم و ستم را بگیرد و مانع از بهرهکشی انسان از انسان گردد و راه آزادی را در برابر همۀ مردم اعم از غنی و فقیر، قدرتمند و ناتوان، آزاد و برده و ... هموار سازد و حقوق را نه تنها به مردان که به زنان نیز تقدیم دارد.<br> | اسلام آمد تا جلو ظلم و ستم را بگیرد و مانع از بهرهکشی انسان از انسان گردد و راه آزادی را در برابر همۀ مردم اعم از غنی و فقیر، قدرتمند و ناتوان، آزاد و برده و ... هموار سازد و حقوق را نه تنها به مردان که به زنان نیز تقدیم دارد.<br> | ||
زن در وضعیتی قرار داشت که شایسته انسان نبود؛ از هیچ حقی برخوردار نبود، کسی او را به حساب نمیآورد نمیگرفت و کار به جایی رسیده بود که در شیرخوارگی او را زنده بگور میکردند و در بزرگسالی در کنار میراث، او را به ارث میبردند.<br> | زن در وضعیتی قرار داشت که شایسته انسان نبود؛ از هیچ حقی برخوردار نبود، کسی او را به حساب نمیآورد نمیگرفت و کار به جایی رسیده بود که در شیرخوارگی او را زنده بگور میکردند و در بزرگسالی در کنار میراث، او را به ارث میبردند.<br> | ||
=گرامیداشت زن در اسلام= | == گرامیداشت زن در اسلام == | ||
اسلام شأن و منزلت زن را بالا برد و حقوق او را به عنوان شریک مرد در زندگی به وی بازگرداند. خداوند در جاهای بسیاری از قرآن مجید از زن و مرد یاد کرده و گفتمانهای تکلیفی را خطاب به هر دوی آنها ایراد کرده است؛ از جمله میفرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکم مِّن ذَکرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ ای مردم! شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است.» (حجرات/ 13).<br> | اسلام شأن و منزلت زن را بالا برد و حقوق او را به عنوان شریک مرد در زندگی به وی بازگرداند. خداوند در جاهای بسیاری از قرآن مجید از زن و مرد یاد کرده و گفتمانهای تکلیفی را خطاب به هر دوی آنها ایراد کرده است؛ از جمله میفرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکم مِّن ذَکرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ ای مردم! شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است.» (حجرات/ 13).<br> | ||
و دربارۀ زنان میفرماید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ؛... آنها جامۀ شما و شما جامۀ آنهایید...» (بقره/187). همچنانکه پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرماید: «زنان خواهران مرداناند».<br> | و دربارۀ زنان میفرماید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ؛... آنها جامۀ شما و شما جامۀ آنهایید...» (بقره/187). همچنانکه پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرماید: «زنان خواهران مرداناند».<br> | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۸۰: | ||
مادر مکتبی است که اگر آنرا به درستی آماده کنی ... ملتی نیکوسرشت تدارک دیدهای.<br> | مادر مکتبی است که اگر آنرا به درستی آماده کنی ... ملتی نیکوسرشت تدارک دیدهای.<br> | ||
=ادعاهای باطل= | == ادعاهای باطل == | ||
هر از گاهی، نداهایی مبنی بر برابری زن و مرد به گوش میرسد، گویا این نکته نادیده گرفته شده است که زن، مادر و خواهر و دختر و همسر مرد است، و مرد نیز نسبت به زن، پدر و برادر و فرزند و همسر اوست. آنها از یک نفس آفریده شده و هریک مکمل دیگری و نه در تناقض با یکدیگرند؛ هیچکدام نباید به دیگری ستم روا دارد و هیچ دلیلی برای چنین فریادهایی که هدف از آن پراکندن جامعه و مفسدهجویی و برهم زدن روابط مرد با خواهر یا زن و شوهر و مادر و فرزند اوست، وجود ندارد.<br> | هر از گاهی، نداهایی مبنی بر برابری زن و مرد به گوش میرسد، گویا این نکته نادیده گرفته شده است که زن، مادر و خواهر و دختر و همسر مرد است، و مرد نیز نسبت به زن، پدر و برادر و فرزند و همسر اوست. آنها از یک نفس آفریده شده و هریک مکمل دیگری و نه در تناقض با یکدیگرند؛ هیچکدام نباید به دیگری ستم روا دارد و هیچ دلیلی برای چنین فریادهایی که هدف از آن پراکندن جامعه و مفسدهجویی و برهم زدن روابط مرد با خواهر یا زن و شوهر و مادر و فرزند اوست، وجود ندارد.<br> | ||
خداوند مرد و زن را از یک نفس آفریده و جسم هر کدام را متناسب با نقشی که در زندگی دارند، در نظر گرفته است و وقتی خداوند خود میان آنان تفاوت قایل شده چرا ما متفاوت بودن آنها را نمیپذیریم. خداوند متعال میفرماید: «وَلِلرِّجَالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَةٌ؛ و مردان را بر زنان، پایهای برتری است...» (بقره/228). برابری کامل میان مرد و زن، غیرممکن است. خداوند به زن، وظایف و نقشهایی سپرده که مرد از انجام آنها برنمیآید. برای مرد نیز وظایف دیگری در نظر گرفته است و هرکدام مسئولیتهای خاص خود را در ازای خانواده و جامعه برعهده دارند. بنابراین لازم است مقام زن را از آن سطح انسانی و شایستهای که خداوند برای وی در نظر گرفته است، پایین نیاوریم.<br> | خداوند مرد و زن را از یک نفس آفریده و جسم هر کدام را متناسب با نقشی که در زندگی دارند، در نظر گرفته است و وقتی خداوند خود میان آنان تفاوت قایل شده چرا ما متفاوت بودن آنها را نمیپذیریم. خداوند متعال میفرماید: «وَلِلرِّجَالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَةٌ؛ و مردان را بر زنان، پایهای برتری است...» (بقره/228). برابری کامل میان مرد و زن، غیرممکن است. خداوند به زن، وظایف و نقشهایی سپرده که مرد از انجام آنها برنمیآید. برای مرد نیز وظایف دیگری در نظر گرفته است و هرکدام مسئولیتهای خاص خود را در ازای خانواده و جامعه برعهده دارند. بنابراین لازم است مقام زن را از آن سطح انسانی و شایستهای که خداوند برای وی در نظر گرفته است، پایین نیاوریم.<br> | ||
اسلام نمیپذیرد که زن، خوار گردد یا حرمت وی آسیب بیند یا انسانیتش هتک شود؛ اسلام زن را در جایگاه مناسب خود قرار میدهد تا بتواند فرزندان خود و جوانان و مردان آینده و حامیان و قهرمانان امت را پرورش دهد.<br> | اسلام نمیپذیرد که زن، خوار گردد یا حرمت وی آسیب بیند یا انسانیتش هتک شود؛ اسلام زن را در جایگاه مناسب خود قرار میدهد تا بتواند فرزندان خود و جوانان و مردان آینده و حامیان و قهرمانان امت را پرورش دهد.<br> | ||
=کار زن= | |||
== کار زن == | |||
اسلام به زن فرصت کار کردن خارج از خانه را، در صورت وجود ضرورت برای این کار، میدهد. چه اگر ضرورتی وجود نداشته باشد همان بهتر که زن در خانه بماند و به فرزندانش رسیدگی کرده و آنها را تربیت کند. تربیت فرزندان، کار سادهای نیست و زنی که فرزندان قدرتمند و سالم و توانا و با معلومات به وطن تقدیم میکند بهتر از زنی است که فرزندان خود را به دست مربیانی میسپارد که چه بسا اخلاقشان را فاسد میکنند و آسیب جدی به نسل جوان و آینده امت وارد میآورند.<br> | اسلام به زن فرصت کار کردن خارج از خانه را، در صورت وجود ضرورت برای این کار، میدهد. چه اگر ضرورتی وجود نداشته باشد همان بهتر که زن در خانه بماند و به فرزندانش رسیدگی کرده و آنها را تربیت کند. تربیت فرزندان، کار سادهای نیست و زنی که فرزندان قدرتمند و سالم و توانا و با معلومات به وطن تقدیم میکند بهتر از زنی است که فرزندان خود را به دست مربیانی میسپارد که چه بسا اخلاقشان را فاسد میکنند و آسیب جدی به نسل جوان و آینده امت وارد میآورند.<br> | ||
کار زن در خانه، اهمیت بیشتری نسبت به کار وی در خارج از خانه دارد و وظیفه امت نیز آن است که به زن راههای برتر در ادارۀ خانه و رسیدگی به خانواده را آموزش دهد. البته اینکار مانع از مشارکت وی در زندگی اجتماعی و کمک به زندگی سیاسی در جامعۀ خود نیست؛ او حق عهدهداری وظایف عمومی و مشارکت در جمعیتهای خیریه و شرکت در انتخابات عمومی و کاندید ساختن خود و عضویت در مجالس نمایندگان و قانونگذاران و نیز بر عهده گرفتن پست وزارت و استانداری و دیگر پستهای اجرایی و سیاسی را بیهیچ قید و شرط یا تبعیضی نسبت به مردان، دارد.<br> | کار زن در خانه، اهمیت بیشتری نسبت به کار وی در خارج از خانه دارد و وظیفه امت نیز آن است که به زن راههای برتر در ادارۀ خانه و رسیدگی به خانواده را آموزش دهد. البته اینکار مانع از مشارکت وی در زندگی اجتماعی و کمک به زندگی سیاسی در جامعۀ خود نیست؛ او حق عهدهداری وظایف عمومی و مشارکت در جمعیتهای خیریه و شرکت در انتخابات عمومی و کاندید ساختن خود و عضویت در مجالس نمایندگان و قانونگذاران و نیز بر عهده گرفتن پست وزارت و استانداری و دیگر پستهای اجرایی و سیاسی را بیهیچ قید و شرط یا تبعیضی نسبت به مردان، دارد.<br> | ||
=عهدهداری پستهای حساس توسط زنان در کشورهای اسلامی= | == عهدهداری پستهای حساس توسط زنان در کشورهای اسلامی == | ||
زنان بسیاری وجود دارند که خود را برای پست نخستوزیری در مصر کاندید کردهاند. از آن مهمتر اینکه در گذشته زنانی بودند که پست نخستوزیری در برخی کشورهای اسلامی را بر عهده داشتند؛ برای نمونه ملکهای به نام «اروی» حکومت بر یمن را بر عهده داشت و یا زنی به نام «شجره الدر» بر مصر حکمفرمایی میکرد و ... <br> | زنان بسیاری وجود دارند که خود را برای پست نخستوزیری در مصر کاندید کردهاند. از آن مهمتر اینکه در گذشته زنانی بودند که پست نخستوزیری در برخی کشورهای اسلامی را بر عهده داشتند؛ برای نمونه ملکهای به نام «اروی» حکومت بر یمن را بر عهده داشت و یا زنی به نام «شجره الدر» بر مصر حکمفرمایی میکرد و ... <br> | ||
حال که اسلام همۀ حقوق زن را به وی اعطا کرده، وظیفۀ اوست که به خوبی و شایستگی این حقوق را به کار گیرد و در مورد آنها زیادهروی نکند. کسانی نیز که علیه اسلام تبلیغ میکنند و حقوق زنان را بهانهای برای حملات خود قرار دادهاند باید در وهلۀ نخست به طبیعت هر یک از زن و مرد توجه کنند و بدانند که زن و مرد، از یکدیگر جدایی ناپذیرند و هرکدام نقش و وظایفی در زندگی دارند که باید آنرا به خوبی انجام دهند. طبیعت مرد به گونهای است که نمیتواند حامله شود و فرزند تربیت کند، زیرا این کار تنها مربوط به زنان است. همچنانکه از زن نیز نمیتوان بیش از توانش انتظار داشت.<br> | حال که اسلام همۀ حقوق زن را به وی اعطا کرده، وظیفۀ اوست که به خوبی و شایستگی این حقوق را به کار گیرد و در مورد آنها زیادهروی نکند. کسانی نیز که علیه اسلام تبلیغ میکنند و حقوق زنان را بهانهای برای حملات خود قرار دادهاند باید در وهلۀ نخست به طبیعت هر یک از زن و مرد توجه کنند و بدانند که زن و مرد، از یکدیگر جدایی ناپذیرند و هرکدام نقش و وظایفی در زندگی دارند که باید آنرا به خوبی انجام دهند. طبیعت مرد به گونهای است که نمیتواند حامله شود و فرزند تربیت کند، زیرا این کار تنها مربوط به زنان است. همچنانکه از زن نیز نمیتوان بیش از توانش انتظار داشت.<br> | ||
=کار اصلی زن= | == کار اصلی زن == | ||
البته زنان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و خلفای راشدین، به کار و جهاد هم میپرداختند ولی این مسئله یک اصل کلی در این مورد نیست. قاعده کلی، قرار گرفتن زن در خانه و استثنای بر این قاعده، بیرون رفتن از خانه به حکم ضرورت یا کار است؛ اگر جامعه نیازمند کار زن باشد یا زن خود به این کار نیاز داشته باشد، کار کردن او بدون اشکال است. آنچه اسلام با توجه به تکوین جسمی زن مقرر مینماید، همین امر است. و از آن بالاتر اینکه اسلام [به دلیل همین ویژگیهای جسمی] او را از برخی تکلیفهای شرعی و عبادات معذور داشته است؛ زن در دورۀ حیض و نفاس، نماز و روزه ندارد و ملزم به قضای نمازها نیست هرچند باید روزهها را اعاده کند و هیچ تکلیف مادی (پولی) بر عهدۀ وی نیست و خویشان مرد او، مکلف به تأمین مخارج وی هستند.<br> | البته زنان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و خلفای راشدین، به کار و جهاد هم میپرداختند ولی این مسئله یک اصل کلی در این مورد نیست. قاعده کلی، قرار گرفتن زن در خانه و استثنای بر این قاعده، بیرون رفتن از خانه به حکم ضرورت یا کار است؛ اگر جامعه نیازمند کار زن باشد یا زن خود به این کار نیاز داشته باشد، کار کردن او بدون اشکال است. آنچه اسلام با توجه به تکوین جسمی زن مقرر مینماید، همین امر است. و از آن بالاتر اینکه اسلام [به دلیل همین ویژگیهای جسمی] او را از برخی تکلیفهای شرعی و عبادات معذور داشته است؛ زن در دورۀ حیض و نفاس، نماز و روزه ندارد و ملزم به قضای نمازها نیست هرچند باید روزهها را اعاده کند و هیچ تکلیف مادی (پولی) بر عهدۀ وی نیست و خویشان مرد او، مکلف به تأمین مخارج وی هستند.<br> | ||
همچنانکه شوهر مکلف به تأمین نفقه همسر خود بیتوجه به داراییهای خصوصی اوست. زن مکلف به جهاد هم نیست مگر آنکه خود داوطلبانه به اینکار اقدام کند و یا جنگ، نیازمند خدمت او باشد.<br> | همچنانکه شوهر مکلف به تأمین نفقه همسر خود بیتوجه به داراییهای خصوصی اوست. زن مکلف به جهاد هم نیست مگر آنکه خود داوطلبانه به اینکار اقدام کند و یا جنگ، نیازمند خدمت او باشد.<br> | ||
خط ۱۹۶: | خط ۲۰۱: | ||
«الکسین کارل» میگوید: «انسان فراتر از هر شرّی در جهان است و اگر خود انحطاط پیدا کرد و فرو پاشید، دیری نمیپاید که زیبایی تمدن و حتی عظمت مادی دنیا متلاشی خواهد گشت.» (الانسان، کارل، 1948م، ص11).<br> | «الکسین کارل» میگوید: «انسان فراتر از هر شرّی در جهان است و اگر خود انحطاط پیدا کرد و فرو پاشید، دیری نمیپاید که زیبایی تمدن و حتی عظمت مادی دنیا متلاشی خواهد گشت.» (الانسان، کارل، 1948م، ص11).<br> | ||
=اسلام و مسئله برابری زن و مرد= | == اسلام و مسئله برابری زن و مرد == | ||
خداوند عزوجل میفرماید: «وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کظِیمٌ * یتَوَارَی مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیمْسِکهُ عَلَی هُونٍ أَمْ یدُسُّهُ في التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یحْکمُونَ؛ و چون یکی از ایشان را به دختر(دار شدن) نوید دهند، چهرهاش از خشم سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد * از بدی خبری که به او دادهاند، از قوم خود پنهان میگردد، آیا او را با احساس (خواری) نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند، همانا بد داوری میکنند.» (نحل/58 و59).<br> | خداوند عزوجل میفرماید: «وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کظِیمٌ * یتَوَارَی مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیمْسِکهُ عَلَی هُونٍ أَمْ یدُسُّهُ في التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یحْکمُونَ؛ و چون یکی از ایشان را به دختر(دار شدن) نوید دهند، چهرهاش از خشم سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد * از بدی خبری که به او دادهاند، از قوم خود پنهان میگردد، آیا او را با احساس (خواری) نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند، همانا بد داوری میکنند.» (نحل/58 و59).<br> | ||
قرآن مجید، این کتاب بزرگ اسلام، وضع زن را در زمان جاهلیت، اینگونه بیان میکند که او از بدو تولد، ننگ خانواده به شمار میرفت و اگر شانس زندگی پیدا میکرد، از همۀ حقوق محروم بود؛ نه ارثی میبرد، نه حق امضای قراردادی را داشت و... زن، تنها کالایی بود که خانواده همسرش او را به ارث میبرد.<br> | قرآن مجید، این کتاب بزرگ اسلام، وضع زن را در زمان جاهلیت، اینگونه بیان میکند که او از بدو تولد، ننگ خانواده به شمار میرفت و اگر شانس زندگی پیدا میکرد، از همۀ حقوق محروم بود؛ نه ارثی میبرد، نه حق امضای قراردادی را داشت و... زن، تنها کالایی بود که خانواده همسرش او را به ارث میبرد.<br> | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۸: | ||
و میفرماید: «وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلَی بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمًا؛ و آنچه را خداوند برخی از شما را با آن بر برخی دیگر برتری داده است، آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند، بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند، بهرهای است؛ و از بخشش خداوند درخواست کنید که خداوند به هرچیزی داناست.» (نساء/32) و در جایی دیگر میفرماید: «إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ به درستی که گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند، دانایی آگاه است.» (حجرات/13) و در این مورد زن و مرد با همدیگر فرقی ندارند.<br> | و میفرماید: «وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلَی بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمًا؛ و آنچه را خداوند برخی از شما را با آن بر برخی دیگر برتری داده است، آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند، بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند، بهرهای است؛ و از بخشش خداوند درخواست کنید که خداوند به هرچیزی داناست.» (نساء/32) و در جایی دیگر میفرماید: «إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ به درستی که گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند، دانایی آگاه است.» (حجرات/13) و در این مورد زن و مرد با همدیگر فرقی ندارند.<br> | ||
=سفارش پیامبر(ص) نسبت به مادر= | == سفارش پیامبر(ص) نسبت به مادر == | ||
اسلام به زن به عنوان مادر توجه جدی نموده و در این مورد او را بر مرد مقدّم شمرده است. روایت شده که روزی، مردی به حضور پیامبرخدا(صلیاللهعلیهوآله) رسید و از آن حضرت پرسید: «چه کسی حق بیشتری برمن دارد؟ فرمود: مادرت. گفت: پس از او چه کسی؟ فرمود: مادرت. گفت: پس از او چه کسی؟ فرمود: مادرت. گفت: پس از او؟ فرمود: پدرت.»<br> | اسلام به زن به عنوان مادر توجه جدی نموده و در این مورد او را بر مرد مقدّم شمرده است. روایت شده که روزی، مردی به حضور پیامبرخدا(صلیاللهعلیهوآله) رسید و از آن حضرت پرسید: «چه کسی حق بیشتری برمن دارد؟ فرمود: مادرت. گفت: پس از او چه کسی؟ فرمود: مادرت. گفت: پس از او چه کسی؟ فرمود: مادرت. گفت: پس از او؟ فرمود: پدرت.»<br> | ||
در قرآن کریم آمده است: «وَوَصَّینَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کرْهًا وَوَضَعَتْهُ کرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّی إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلَی وَالِدَی وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی في ذُرِّیتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیک وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ؛ و به آدمی سپردهایم به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است ـ و بارداری و از شیرگرفتنش سی ماه است تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود، بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتی را که به من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای، سپاس گویم و کار شایستهای کنم که تو میپسندی و برای من، در دودمان من شایستگی قرار ده که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم.» (احقاف/15). <br> | در قرآن کریم آمده است: «وَوَصَّینَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کرْهًا وَوَضَعَتْهُ کرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّی إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلَی وَالِدَی وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی في ذُرِّیتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیک وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ؛ و به آدمی سپردهایم به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است ـ و بارداری و از شیرگرفتنش سی ماه است تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود، بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتی را که به من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای، سپاس گویم و کار شایستهای کنم که تو میپسندی و برای من، در دودمان من شایستگی قرار ده که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم.» (احقاف/15). <br> | ||
به این ترتیب روشن میشود که اسلام، از نظر ارزش انسانی، میان مرد و زن تفاوتی قایل نیست.<br> | به این ترتیب روشن میشود که اسلام، از نظر ارزش انسانی، میان مرد و زن تفاوتی قایل نیست.<br> | ||
=کار در عرصههای مناسب= | |||
== کار در عرصههای مناسب == | |||
اسلام به زن اجازه داده که با حفظ وقار و شأن خود، به محیط کار درآید؛ زن نیز باید همۀ بخشهای تن خود به جز صورت و دو دست خود را ـ که دراینباره میان فقها اختلاف نظر است (مذهب «ابوحنفیه» و «شافعی» و قولی از «احمد» چنین است ولی «مالک» و ظاهر مذهب «احمد» بر آن است که هرچیز زن، عورت است حتی ناخنهای او که باید پوشانده شود، از این رو از نظر ایشان، باید صورت و دستان زن نیز پوشانده شود؛ ر. ک: حجاب المراه و لباسها في الصلاه، شیخ الاسلام ابن تیمیه)ـ بپوشاند.<br> | اسلام به زن اجازه داده که با حفظ وقار و شأن خود، به محیط کار درآید؛ زن نیز باید همۀ بخشهای تن خود به جز صورت و دو دست خود را ـ که دراینباره میان فقها اختلاف نظر است (مذهب «ابوحنفیه» و «شافعی» و قولی از «احمد» چنین است ولی «مالک» و ظاهر مذهب «احمد» بر آن است که هرچیز زن، عورت است حتی ناخنهای او که باید پوشانده شود، از این رو از نظر ایشان، باید صورت و دستان زن نیز پوشانده شود؛ ر. ک: حجاب المراه و لباسها في الصلاه، شیخ الاسلام ابن تیمیه)ـ بپوشاند.<br> | ||
زن باید در آن عرصهای که مناسب اوست کار کند و کار او نباید زیان جسمی یا اجتماعی یا اندامی به وی وارد آورد و علاوه بر آن کار وی در بیرون منزل نباید منافاتی با وظایف خانهداری و همسرداری و فرزندداری او و نیز با اوضاع وی در خانواده و جامعه داشته باشد. اسلام به زن اجازه میدهد همۀ مقامهای عمومی ـ و نه ولایتهای عام ـ را عهدهدار گردد و شخصیت کامل مدنی او و شایستگیاش در برعهده گرفتن تعهدات و عقد قراردادهای خرید و فروش و بخشش و جز آن را به وی میدهد. بنابراین شخصیت زن جدای از شخصیت مرد و متمایز از آن است خواه این مرد پدر، برادر یا همسراو باشد. زن میتواند از دسترنج کار تجاری یا عمومی خود، درآمد داشته باشد. (حقوق الانسان في الاسلام، پیشین). خداوند متعال میفرماید: «وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلَی بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمًا؛ و آنچه را خداوند برخی از شما را با آن بر برخی دیگر برتری داده است، آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند، بهرهای است و زنان را]هم[از آنچه برای خویش به کف میآورند، بهرهای؛ و از بخشش خداوند درخواست کنید که خداوند به هرچیزی داناست.» (نساء/32).<br> | زن باید در آن عرصهای که مناسب اوست کار کند و کار او نباید زیان جسمی یا اجتماعی یا اندامی به وی وارد آورد و علاوه بر آن کار وی در بیرون منزل نباید منافاتی با وظایف خانهداری و همسرداری و فرزندداری او و نیز با اوضاع وی در خانواده و جامعه داشته باشد. اسلام به زن اجازه میدهد همۀ مقامهای عمومی ـ و نه ولایتهای عام ـ را عهدهدار گردد و شخصیت کامل مدنی او و شایستگیاش در برعهده گرفتن تعهدات و عقد قراردادهای خرید و فروش و بخشش و جز آن را به وی میدهد. بنابراین شخصیت زن جدای از شخصیت مرد و متمایز از آن است خواه این مرد پدر، برادر یا همسراو باشد. زن میتواند از دسترنج کار تجاری یا عمومی خود، درآمد داشته باشد. (حقوق الانسان في الاسلام، پیشین). خداوند متعال میفرماید: «وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلَی بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمًا؛ و آنچه را خداوند برخی از شما را با آن بر برخی دیگر برتری داده است، آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند، بهرهای است و زنان را]هم[از آنچه برای خویش به کف میآورند، بهرهای؛ و از بخشش خداوند درخواست کنید که خداوند به هرچیزی داناست.» (نساء/32).<br> | ||
=جنبههای برتری زن= | == جنبههای برتری زن == | ||
برخی جنبههای برتری زن بر مرد وجود دارد که باعث میشود بر شأن و منزلت وی افزوده شود و این برخلاف ادعاهای دشمنان اسلام مبنی بر پایینتر بودن شأن وی از مرد است؛ زن در بسیاری موارد، از مرد هم بالاتر و برتر است.<br> | برخی جنبههای برتری زن بر مرد وجود دارد که باعث میشود بر شأن و منزلت وی افزوده شود و این برخلاف ادعاهای دشمنان اسلام مبنی بر پایینتر بودن شأن وی از مرد است؛ زن در بسیاری موارد، از مرد هم بالاتر و برتر است.<br> | ||
==1ـ مورد خواستگاری قرار گرفتن == | === 1ـ مورد خواستگاری قرار گرفتن === | ||
این مرد است که به سوی زن میرود و از وی خواستگاری میکند و نه آنگونه که در غرب و کشورهای غیراسلامی متداول است که زن از مرد خواستگاری میکند و خانواده مبالغ زیادی به مرد میپردازند تا با دخترشان ازدواج نماید. اخیراً در روزنامهها آمده بود که برخی اولیای دختران در یکی از کشورهای غیراسلامی مبالغی را به برخی جوانان پسر پرداخت کردند تا با دخترانشان ازدواج کنند ولی پسران مبالغ را گرفتند و فرار کردند.<br> | این مرد است که به سوی زن میرود و از وی خواستگاری میکند و نه آنگونه که در غرب و کشورهای غیراسلامی متداول است که زن از مرد خواستگاری میکند و خانواده مبالغ زیادی به مرد میپردازند تا با دخترشان ازدواج نماید. اخیراً در روزنامهها آمده بود که برخی اولیای دختران در یکی از کشورهای غیراسلامی مبالغی را به برخی جوانان پسر پرداخت کردند تا با دخترانشان ازدواج کنند ولی پسران مبالغ را گرفتند و فرار کردند.<br> | ||
اسلام زن را در وضعیت متمایزی قرار میدهد به گونهای که خواستگار به سراغ وی میرود و او بدون هیچ فشار یا اجباری از سوی خانواده، به گزینش میپردازد. مردی که اقدام به خواستگاری از دختری میکند تا با او ازدواج نماید و نفقه او را تأمین کند، هدایایی به او تقدیم میکند تا رضایتش را جلب کند و در طول زندگی زناشویی نیز همواره سعی میکند او را برای خود نگه دارد و میکوشد با بذل مال، او را مورد توجه و عنایت خویش قرار دهد.<br> | اسلام زن را در وضعیت متمایزی قرار میدهد به گونهای که خواستگار به سراغ وی میرود و او بدون هیچ فشار یا اجباری از سوی خانواده، به گزینش میپردازد. مردی که اقدام به خواستگاری از دختری میکند تا با او ازدواج نماید و نفقه او را تأمین کند، هدایایی به او تقدیم میکند تا رضایتش را جلب کند و در طول زندگی زناشویی نیز همواره سعی میکند او را برای خود نگه دارد و میکوشد با بذل مال، او را مورد توجه و عنایت خویش قرار دهد.<br> | ||
==2ـ بقای پیوندهای زن با خانوادۀ خویش و ارثبری از آنها == | === 2ـ بقای پیوندهای زن با خانوادۀ خویش و ارثبری از آنها === | ||
زن پس از ازدواج همچنان وابسته به خانوادهاش باقی میماند و برخلاف آنچه در غرب متداول است نام و نام خانوادگی خود را از دست نمیدهد و پیوندش با خانواده و رابطه ارثیاش با آنها باقی میماند.<br> | زن پس از ازدواج همچنان وابسته به خانوادهاش باقی میماند و برخلاف آنچه در غرب متداول است نام و نام خانوادگی خود را از دست نمیدهد و پیوندش با خانواده و رابطه ارثیاش با آنها باقی میماند.<br> | ||
==3ـ درنظر گرفتن مهریه به عنوان هدیهای از سوی همسر == | === 3ـ درنظر گرفتن مهریه به عنوان هدیهای از سوی همسر === | ||
مهریه حق ویژۀ زن است و هرگونه که بخواهد میتواند در آن دخل و تصرف کند. هیچ بار مالی در ازدواج بر دوش او نیست. دربارۀ «مهریه» در قرآن کریم آمده است: «وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَکمْ عَن شَیءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَکلُوهُ هَنِیئًا مَّرِیئًا؛ و کابین زنان را با خشنودی به آنان بپردازید و اگر با خوشدلی چیزی از آنرا به شما بخشیدند، نوش و گوارا بخورید.» (نساء/4).<br> | مهریه حق ویژۀ زن است و هرگونه که بخواهد میتواند در آن دخل و تصرف کند. هیچ بار مالی در ازدواج بر دوش او نیست. دربارۀ «مهریه» در قرآن کریم آمده است: «وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَکمْ عَن شَیءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَکلُوهُ هَنِیئًا مَّرِیئًا؛ و کابین زنان را با خشنودی به آنان بپردازید و اگر با خوشدلی چیزی از آنرا به شما بخشیدند، نوش و گوارا بخورید.» (نساء/4).<br> | ||
==4ـ شایستگی مردی که به خواستگاری زن میرود == | === 4ـ شایستگی مردی که به خواستگاری زن میرود === | ||
فقها برای مردی که به خواستگاری از زن اقدام میکند شرط میکنند که به لحاظ نسب و دین و مال و ... با وی همسنگ باشد و بر اساس برخی مذاهب فقهی، اگر دختری خود را به ازدواج مرد ناشایستی درآورد، ولی او میتواند این عقد را فسخ کند. این شرط به سود زن در نظر گرفته شده تا به ازدواج با کسی که چه بسا با وی بدرفتاری خواهد کرد یا به خانوادهاش زیان خواهد رساند یا بر اثر بیدینی یا اخلاق بد، کرامتش را تهدید خواهد کرد، اقدام ننماید.<br> | فقها برای مردی که به خواستگاری از زن اقدام میکند شرط میکنند که به لحاظ نسب و دین و مال و ... با وی همسنگ باشد و بر اساس برخی مذاهب فقهی، اگر دختری خود را به ازدواج مرد ناشایستی درآورد، ولی او میتواند این عقد را فسخ کند. این شرط به سود زن در نظر گرفته شده تا به ازدواج با کسی که چه بسا با وی بدرفتاری خواهد کرد یا به خانوادهاش زیان خواهد رساند یا بر اثر بیدینی یا اخلاق بد، کرامتش را تهدید خواهد کرد، اقدام ننماید.<br> | ||
==5ـ سن بلوغ == | === 5ـ سن بلوغ === | ||
فقها، سن بلوغ دختر را ـ اگر بلوغ سنی را در نظر بگیریم ـ حدود سه یا چهار سال کمتر از مرد در نظر گرفتهاند. همچنین اگر نشانههای طبیعی را ملاک قرار دهیم، به نظر علمای شرع، دختر پیش از پسر، بالغ میشود و به این ترتیب پیش از مرد به حقوق خود دست پیدا میکند؛ حقوقی همچون: <br> | فقها، سن بلوغ دختر را ـ اگر بلوغ سنی را در نظر بگیریم ـ حدود سه یا چهار سال کمتر از مرد در نظر گرفتهاند. همچنین اگر نشانههای طبیعی را ملاک قرار دهیم، به نظر علمای شرع، دختر پیش از پسر، بالغ میشود و به این ترتیب پیش از مرد به حقوق خود دست پیدا میکند؛ حقوقی همچون: <br> | ||
الف: اداره امور مالی خود و دریافت اموال از ولی یا وصی ومدیریت شخصی آنها؛<br> | الف: اداره امور مالی خود و دریافت اموال از ولی یا وصی ومدیریت شخصی آنها؛<br> | ||
خط ۲۳۴: | خط ۲۴۰: | ||
بنابراین، موضوع برابری زن و مرد در سن بلوغ، به منافع زن زیان میرساند و بهرهگیری از حقوق پیش گفتۀ او را به تأخیر میاندازد.<br> | بنابراین، موضوع برابری زن و مرد در سن بلوغ، به منافع زن زیان میرساند و بهرهگیری از حقوق پیش گفتۀ او را به تأخیر میاندازد.<br> | ||
==6ـ برتری شهادت زن بر شهادت مرد در برخی موارد == | === 6ـ برتری شهادت زن بر شهادت مرد در برخی موارد === | ||
شهادت زن به تنهایی و بدون ضمیمه شدن به شهادت مرد در مواردی که جز زنان در جریان آن قرار نمیگیرند، از جمله اثبات باکره بودن یا نبودن، اثبات تحقیق آمیزش جنسی، اثبات تولد نوزاد و اثبات زنده یا مرده بودن نوزاد، اثبات شیردهی، شهادت در خصوص مسایلی چون ضرب و جرح و آسیبهایی که در نشستهای خاص زنان صورت میگیرد و دیگر مواردی که جز زنان کسی شاهد آنها نیست، پذیرفته میشود.<br> | شهادت زن به تنهایی و بدون ضمیمه شدن به شهادت مرد در مواردی که جز زنان در جریان آن قرار نمیگیرند، از جمله اثبات باکره بودن یا نبودن، اثبات تحقیق آمیزش جنسی، اثبات تولد نوزاد و اثبات زنده یا مرده بودن نوزاد، اثبات شیردهی، شهادت در خصوص مسایلی چون ضرب و جرح و آسیبهایی که در نشستهای خاص زنان صورت میگیرد و دیگر مواردی که جز زنان کسی شاهد آنها نیست، پذیرفته میشود.<br> | ||
این نوع شهادتها، پیامدهای مهمی دارد که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:<br> | این نوع شهادتها، پیامدهای مهمی دارد که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:<br> | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۸: | ||
4ـ در موضوع شیردهی نیز تنها شهادت زنان پذیرفته میشود؛ این شهادت از چنان اهمیتی برخوردار است که محرمی شیرخوار و شیرده را به دنبال دارد و شیرخوار فرزند رضاعی آن زن میگردد.<br> | 4ـ در موضوع شیردهی نیز تنها شهادت زنان پذیرفته میشود؛ این شهادت از چنان اهمیتی برخوردار است که محرمی شیرخوار و شیرده را به دنبال دارد و شیرخوار فرزند رضاعی آن زن میگردد.<br> | ||
==7ـ نفقۀ زن == | === 7ـ نفقۀ زن === | ||
نفقه و هزینههای جاری زن بر عهدۀ مرد است حتی اگر زن ثروتمند باشد، ولی پیش از ازدواج نفقه او بر عهدۀ خودش (در صورت ثروتمند بودن) و برعهدۀ مردان خاندانش (در صورت عدم توانایی مالی) است. او ملزم به کسب درآمد یا انجام کار در خارج از خانه نیست. اسلام از او حمایت و پاسداری کرده است ولی اگر داوطلبانه خواهان کارکردن باشد یا شرایط، او را برای کار و کسب به بیرون از خانهاش بکشاند، مانعی بر سر راهش نیست و کسی او را وادار به انجام آن نکرده است.<br> | نفقه و هزینههای جاری زن بر عهدۀ مرد است حتی اگر زن ثروتمند باشد، ولی پیش از ازدواج نفقه او بر عهدۀ خودش (در صورت ثروتمند بودن) و برعهدۀ مردان خاندانش (در صورت عدم توانایی مالی) است. او ملزم به کسب درآمد یا انجام کار در خارج از خانه نیست. اسلام از او حمایت و پاسداری کرده است ولی اگر داوطلبانه خواهان کارکردن باشد یا شرایط، او را برای کار و کسب به بیرون از خانهاش بکشاند، مانعی بر سر راهش نیست و کسی او را وادار به انجام آن نکرده است.<br> | ||
==8ـ استقلال مالی == | === 8ـ استقلال مالی === | ||
او بی هیچ وصایت و سرپرستی از سوی کسی، میتواند در اموال خود دخل و تصرف کند. انسان اهلیت و شایستگی انجام کارهای خود را در همۀ دورههای زندگی دارد و شرع اسلام آنرا برای زن و مرد بیهیچ تبعیضی مقرر داشته است.<br> | او بی هیچ وصایت و سرپرستی از سوی کسی، میتواند در اموال خود دخل و تصرف کند. انسان اهلیت و شایستگی انجام کارهای خود را در همۀ دورههای زندگی دارد و شرع اسلام آنرا برای زن و مرد بیهیچ تبعیضی مقرر داشته است.<br> | ||
خداوند متعال میفرماید: «لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبْنَ؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند، بهرهای و زنان را هم از آنچه برای خویش به کف میآورند، بهرهای است.» (نساء/32).<br> | خداوند متعال میفرماید: «لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکتَسَبْنَ؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند، بهرهای و زنان را هم از آنچه برای خویش به کف میآورند، بهرهای است.» (نساء/32).<br> | ||
==9ـ حق ازدواج == | === 9ـ حق ازدواج === | ||
زن بنا به مذهب «امام ابوحنیفه» میتواند خود ازدواج کند. «موصلی» میگوید: «عبارت زنان در نکاح معتبر است حتی اگر زن آزاد و عاقلی خود را ازدواج دهد و نیز اگر دیگری را به وکالت یا ولایت، ازدواج دهد و نیز اگر دیگری را برای ازدواج خود وکالت دهد یا دیگری او را ازدواج دهد و او بپذیرد. در مورد دختر باکرۀ بالغه برای ازدواج، اجباری وجود ندارد.» («المختار للفتوی» ج3، ص90ـ92).<br> | زن بنا به مذهب «امام ابوحنیفه» میتواند خود ازدواج کند. «موصلی» میگوید: «عبارت زنان در نکاح معتبر است حتی اگر زن آزاد و عاقلی خود را ازدواج دهد و نیز اگر دیگری را به وکالت یا ولایت، ازدواج دهد و نیز اگر دیگری را برای ازدواج خود وکالت دهد یا دیگری او را ازدواج دهد و او بپذیرد. در مورد دختر باکرۀ بالغه برای ازدواج، اجباری وجود ندارد.» («المختار للفتوی» ج3، ص90ـ92).<br> | ||
==10ـ حق شرطگذاری == | === 10ـ حق شرطگذاری === | ||
زن حق دارد در عقد ازدواج، شرطهایی را در نظر گیرد که حقوق وی را حفظ کند، از جمله حق طلاق دادن خود یا حق بیرون رفتن از منزل برای کار و موارد دیگری در حدود آنچه شریعت اسلام پذیرفته است.<br> | زن حق دارد در عقد ازدواج، شرطهایی را در نظر گیرد که حقوق وی را حفظ کند، از جمله حق طلاق دادن خود یا حق بیرون رفتن از منزل برای کار و موارد دیگری در حدود آنچه شریعت اسلام پذیرفته است.<br> | ||
==11ـ خطاب قرآن به زن == | === 11ـ خطاب قرآن به زن === | ||
اسلام زن را با لحن محبتآمیز، مهربانانه و همراه با اعتماد به مخاطب و به صیغۀ خبری دلالتکننده بر درخواست، مورد خطاب قرار داده است، مانند: «وَالْوَالِدَاتُ یرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَینِ کامِلَینِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر میدهند، این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است.» (بقره/233) «وَالْمُطَلَّقَاتُ یتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ؛ و زنان طلاق داده باید تا سر پاکی (از حیض) انتظار کشند و ...» (بقره/228).<br> | اسلام زن را با لحن محبتآمیز، مهربانانه و همراه با اعتماد به مخاطب و به صیغۀ خبری دلالتکننده بر درخواست، مورد خطاب قرار داده است، مانند: «وَالْوَالِدَاتُ یرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَینِ کامِلَینِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر میدهند، این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است.» (بقره/233) «وَالْمُطَلَّقَاتُ یتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ؛ و زنان طلاق داده باید تا سر پاکی (از حیض) انتظار کشند و ...» (بقره/228).<br> | ||
خداوند عزوجل برخلاف خطاب به مردان، زنان را با صیغۀ امر مورد خطاب قرار نمیدهد. صیغۀ امر، بیانگر شدت و قاطعیت است، حال آنکه صیغۀ خبری، بیانگر درخواست و متناسب با لطافت و شدت حساسیت زن است. («جوانب تفصیلیه للمرأة في الشریعة الاسلامیة»، «دکتر محمد محروس المدرسی الاعظمی»، مجله الاحمدیه شماره16، محرم 1425ق، ص143ـ162).<br> | خداوند عزوجل برخلاف خطاب به مردان، زنان را با صیغۀ امر مورد خطاب قرار نمیدهد. صیغۀ امر، بیانگر شدت و قاطعیت است، حال آنکه صیغۀ خبری، بیانگر درخواست و متناسب با لطافت و شدت حساسیت زن است. («جوانب تفصیلیه للمرأة في الشریعة الاسلامیة»، «دکتر محمد محروس المدرسی الاعظمی»، مجله الاحمدیه شماره16، محرم 1425ق، ص143ـ162).<br> | ||
==12ـ اختصاص سورههایی از قرآن به نام زنان == | === 12ـ اختصاص سورههایی از قرآن به نام زنان === | ||
از جمله مهمترین جنبههای برتری زنان، نازل شدن سورهای در قرآن کریم به نام سوره النساء (زنان) شامل احکام مربوط به زنان و نیز سورۀ مریم است (المرأه في الاسلام، قضایا نسائیه معاصره و موقف الاسلام فیها، ص149 و 153 به بعد) که این هم از بخششهای پروردگار متعال است که آنرا ویژۀ زنان قرار داده است: «ذَلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ این بخشش خداوند است به هر که بخواهد میبخشد و خداوند دارای بخشش سترگ است.» (جمعه/4).<br> | از جمله مهمترین جنبههای برتری زنان، نازل شدن سورهای در قرآن کریم به نام سوره النساء (زنان) شامل احکام مربوط به زنان و نیز سورۀ مریم است (المرأه في الاسلام، قضایا نسائیه معاصره و موقف الاسلام فیها، ص149 و 153 به بعد) که این هم از بخششهای پروردگار متعال است که آنرا ویژۀ زنان قرار داده است: «ذَلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ این بخشش خداوند است به هر که بخواهد میبخشد و خداوند دارای بخشش سترگ است.» (جمعه/4).<br> | ||
=حقوق غیرمسلمانان در جامعۀ اسلامی= | == حقوق غیرمسلمانان در جامعۀ اسلامی == | ||
اسلام به غیرمسلمانان اجازه داده تا در کنف حمایت دولت اسلامی زندگی کنند و خوراکیها و پوشاکهایی را که دینشان مباح دانسته برای آنان مباح ساخته و توصیه به خوشرفتاری با آنها و عدم تجاوز به حقوقشان کرده و به آنها آزادی عبادت و پاسداری از عبادتگاههای ویژۀ آنها و عدم تعدی به آنها را ارزانی داشته است. تاریخ اسلام حوادث فراوانی در این راستا ثبت کرده که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:<br> | اسلام به غیرمسلمانان اجازه داده تا در کنف حمایت دولت اسلامی زندگی کنند و خوراکیها و پوشاکهایی را که دینشان مباح دانسته برای آنان مباح ساخته و توصیه به خوشرفتاری با آنها و عدم تجاوز به حقوقشان کرده و به آنها آزادی عبادت و پاسداری از عبادتگاههای ویژۀ آنها و عدم تعدی به آنها را ارزانی داشته است. تاریخ اسلام حوادث فراوانی در این راستا ثبت کرده که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:<br> | ||
فاتحان مسلمان از عبادتگاههای یهودی و مسیحی در فلسطین و مصر و شام، پاسداری کردند.<br> | فاتحان مسلمان از عبادتگاههای یهودی و مسیحی در فلسطین و مصر و شام، پاسداری کردند.<br> | ||
خط ۲۷۲: | خط ۲۷۸: | ||
و نیز میفرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَی کلَمَةٍ سَوَاء بَینَنَا وَبَینَکمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِک بِهِ شَیئًا وَلاَ یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است هم داستان شویم که جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و برخی از ما، برخی دیگر را به جای خداوند به خدایی نگیرد، پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم.» (آل عمران/64).<br> | و نیز میفرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَی کلَمَةٍ سَوَاء بَینَنَا وَبَینَکمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِک بِهِ شَیئًا وَلاَ یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است هم داستان شویم که جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و برخی از ما، برخی دیگر را به جای خداوند به خدایی نگیرد، پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم.» (آل عمران/64).<br> | ||
=حقوق غیرنظامیان و اسرای جنگی در درگیریهای مسلحانه= | == حقوق غیرنظامیان و اسرای جنگی در درگیریهای مسلحانه == | ||
در روابط بینالمللی در اسلام، اصل آن است که جامعه در صلح زندگی کند. جنگ حالتی استثنایی و فوقالعاده است و اسلام قواعد و اصول معینی را برای برخورد با غیرنظامیان و اسیران جنگی (در شرایط جنگ) در نظر گرفته که برخی در قرآن و برخی نیز در سنت شریف نبوی، مطرح شده است.<br> | در روابط بینالمللی در اسلام، اصل آن است که جامعه در صلح زندگی کند. جنگ حالتی استثنایی و فوقالعاده است و اسلام قواعد و اصول معینی را برای برخورد با غیرنظامیان و اسیران جنگی (در شرایط جنگ) در نظر گرفته که برخی در قرآن و برخی نیز در سنت شریف نبوی، مطرح شده است.<br> | ||
خداوند متعال میفرماید: «قاتلوا في سبیل الله الذین یقاتلونکم و لاتعتدوا؛ در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند بجنگید و تجاوز نکنید»؛ یعنی اینکه جنگ، میان سربازان و لشکریان جنگی است و شامل غیرنظامیان و دیگران نمیشود.<br> | خداوند متعال میفرماید: «قاتلوا في سبیل الله الذین یقاتلونکم و لاتعتدوا؛ در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند بجنگید و تجاوز نکنید»؛ یعنی اینکه جنگ، میان سربازان و لشکریان جنگی است و شامل غیرنظامیان و دیگران نمیشود.<br> | ||
خط ۲۹۵: | خط ۳۰۱: | ||
اسلام، از قتل اسیران یا انتقام از ایشان یا شکنجۀ آنها نهی فرموده است. آنها تا زمانی که جنگ به پایان رسد باید نگهداری شوند. در این حالت ولی امر میتواند با آنها به دو شکل برخورد نماید:<br> | اسلام، از قتل اسیران یا انتقام از ایشان یا شکنجۀ آنها نهی فرموده است. آنها تا زمانی که جنگ به پایان رسد باید نگهداری شوند. در این حالت ولی امر میتواند با آنها به دو شکل برخورد نماید:<br> | ||
==1ـ عفو و بخشش == | === 1ـ عفو و بخشش === | ||
یعنی آزاد کردن بدون شرط اسیر در صورتی که مصلحت عمومی ایجاب کند یا او مالی برای دادن فدیه نداشته باشد. از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) روایت شده که وقتی مصلحت مسلمانان ایجاب کرد، یکی از اسیران را آزاد کرد. «ابوهریره» میگوید: گروهی از مسلمانان، «ثمامه بن أتال» از بزرگان «یمامه» را در راه «نجد» به اسارت گرفتند و او را به «مدینه» آوردند. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) پرسید: ای «ثمامه»! چه داری؟ گفت: من خیر دارم. اگر بکشی، جانداری را کشتهای و اگر ببخشایی، بر سپاسگذاری بخشیدهای و اگر پول میخواهی بخواه هرچقدر میخواهی به تو میدهیم. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) رهایش کرد و فردای آن روز دستور داد بدون فدیه آزادش سازند، او نیز به سمت آبادی خود رفت ولی در نزدیکی مدینه، تحت تأثیر این کردۀ پیامبر قرار گرفت و غسل کرد و به مسجد بازگشت و پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را در مسجد یافت. شهادتین گفت و به «یمامه» بازگشت؛ در آن زمان اهل مکه گندم را از «یمامه» میخریدند و او سوگند یاد کرد که تنها با اجازۀ رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به آنان گندم بفروشد؛ اهالی مکه نیز طی نامهای به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از وی خواستند با ادامۀ تجارت میان آنها و مردم «یمامه» موافقت نماید و اجازۀ فروش گندم از سوی یمامه به ایشان را بدهد. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز به «ثمامه» نوشت که این کار را انجام دهد. همچنانکه آن حضرت(صلیاللهعلیهوآله) پس از فتح مکه به وسیلۀ مسلمانان، بر اهل مکه منت نهاد و گفتۀ مشهور خود را بر زبان آورد که: «امروز شما را سرزنش نمیکنم؛ خدا شما را بیامرزد؛ بروید که همۀ شما آزادید».<br> | یعنی آزاد کردن بدون شرط اسیر در صورتی که مصلحت عمومی ایجاب کند یا او مالی برای دادن فدیه نداشته باشد. از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) روایت شده که وقتی مصلحت مسلمانان ایجاب کرد، یکی از اسیران را آزاد کرد. «ابوهریره» میگوید: گروهی از مسلمانان، «ثمامه بن أتال» از بزرگان «یمامه» را در راه «نجد» به اسارت گرفتند و او را به «مدینه» آوردند. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) پرسید: ای «ثمامه»! چه داری؟ گفت: من خیر دارم. اگر بکشی، جانداری را کشتهای و اگر ببخشایی، بر سپاسگذاری بخشیدهای و اگر پول میخواهی بخواه هرچقدر میخواهی به تو میدهیم. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) رهایش کرد و فردای آن روز دستور داد بدون فدیه آزادش سازند، او نیز به سمت آبادی خود رفت ولی در نزدیکی مدینه، تحت تأثیر این کردۀ پیامبر قرار گرفت و غسل کرد و به مسجد بازگشت و پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را در مسجد یافت. شهادتین گفت و به «یمامه» بازگشت؛ در آن زمان اهل مکه گندم را از «یمامه» میخریدند و او سوگند یاد کرد که تنها با اجازۀ رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به آنان گندم بفروشد؛ اهالی مکه نیز طی نامهای به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از وی خواستند با ادامۀ تجارت میان آنها و مردم «یمامه» موافقت نماید و اجازۀ فروش گندم از سوی یمامه به ایشان را بدهد. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز به «ثمامه» نوشت که این کار را انجام دهد. همچنانکه آن حضرت(صلیاللهعلیهوآله) پس از فتح مکه به وسیلۀ مسلمانان، بر اهل مکه منت نهاد و گفتۀ مشهور خود را بر زبان آورد که: «امروز شما را سرزنش نمیکنم؛ خدا شما را بیامرزد؛ بروید که همۀ شما آزادید».<br> | ||
==2ـ فدیه گرفتن == | === 2ـ فدیه گرفتن === | ||
فدیه به صورت تعویض اسیران جنگی با اسرای خودی یا پرداخت فدیه از سوی اسیر برای آزاد شدن است که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فدیۀ اسرای مشرکان را در یکی از غزوهها، آموزش خواندن و نوشتن به ده نفر از مسلمانان قرار داد. اسلام، به بردگی گرفتن اسرا را ردّ میکند و تنها معامله به مثل را با آنان میپذیرد؛ یعنی اگر دشمن اسرای مسلمان را به بیگاری کشید، مسلمانان نیز اجازه دارند اسرای دشمن را به بیگاری بگیرند. آن حضرت هرگز آزادهای را به بردگی نکشید و حتی تمام بردگان زمان جاهلیت خود را آزاد کرد، همچنانکه همۀ بردگانی را نیز که به وی هدیه میکردند، آزاد میکرد ولی در مورد برده جنگی، معامله به مثل میفرمود.<br> | فدیه به صورت تعویض اسیران جنگی با اسرای خودی یا پرداخت فدیه از سوی اسیر برای آزاد شدن است که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فدیۀ اسرای مشرکان را در یکی از غزوهها، آموزش خواندن و نوشتن به ده نفر از مسلمانان قرار داد. اسلام، به بردگی گرفتن اسرا را ردّ میکند و تنها معامله به مثل را با آنان میپذیرد؛ یعنی اگر دشمن اسرای مسلمان را به بیگاری کشید، مسلمانان نیز اجازه دارند اسرای دشمن را به بیگاری بگیرند. آن حضرت هرگز آزادهای را به بردگی نکشید و حتی تمام بردگان زمان جاهلیت خود را آزاد کرد، همچنانکه همۀ بردگانی را نیز که به وی هدیه میکردند، آزاد میکرد ولی در مورد برده جنگی، معامله به مثل میفرمود.<br> | ||
قرآن کریم نیز بردگی را نه تحمیل کرد و نه نهی کرد و در مورد آن سکوت اختیار کرد. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز بیگاری کشیدن و بردگی اسرای جنگی را مقرر نداشت ولی مانع از آن هم نشد، از این روست که خلفای راشدین و برخی حکام مسلمانان پس از ایشان، اسرا را به بردگی گرفتند که جنبۀ مقابله به مثل داشت؛ وقتی مشرکان اسرای مسلمانان را به بردگی گرفتند، مسلمانان نیز معامله به مثل کردند.<br> | قرآن کریم نیز بردگی را نه تحمیل کرد و نه نهی کرد و در مورد آن سکوت اختیار کرد. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز بیگاری کشیدن و بردگی اسرای جنگی را مقرر نداشت ولی مانع از آن هم نشد، از این روست که خلفای راشدین و برخی حکام مسلمانان پس از ایشان، اسرا را به بردگی گرفتند که جنبۀ مقابله به مثل داشت؛ وقتی مشرکان اسرای مسلمانان را به بردگی گرفتند، مسلمانان نیز معامله به مثل کردند.<br> | ||
موضع اسلام نسبت به اسرا چنین است؛ با آنان برخورد انسانی و مهرورزانهای دارد، شکنجهشان نمیکند، آنها را نمیکشد و به بردگی نمیگیرد و ضعفا و ناتوانان آنها را عفو میکند و از توانمندانشان «فدیه» میگیرد. (الجهاد في الاسلام، 1401، ص176و177).<br> | موضع اسلام نسبت به اسرا چنین است؛ با آنان برخورد انسانی و مهرورزانهای دارد، شکنجهشان نمیکند، آنها را نمیکشد و به بردگی نمیگیرد و ضعفا و ناتوانان آنها را عفو میکند و از توانمندانشان «فدیه» میگیرد. (الجهاد في الاسلام، 1401، ص176و177).<br> | ||
=حقوق انسان در جامعۀ معاصر= | == حقوق انسان در جامعۀ معاصر == | ||
موضوع حقوق انسان در جامعه معاصر اهمیت زیادی دارد و تلاش میشود ضمانتهایی در راستای برخورداری انسان از حقوق و آزادیهای اساسی او فراهم گردد. کشورها نیز میکوشند فرهنگ حقوق انسان و مسایل معاصر وی را تثبیت کنند و مانع از تجاوز به این حقوق شوند ولی همچنانکه توضیح داده شد، اسلام در این مورد، پیشتاز بود و جامعه بشری، هنوز هم به آنچه که اسلام در پانزده قرن گذشته بدان رسید و آنرا تثبیت کرد، نرسیده است.<br> | موضوع حقوق انسان در جامعه معاصر اهمیت زیادی دارد و تلاش میشود ضمانتهایی در راستای برخورداری انسان از حقوق و آزادیهای اساسی او فراهم گردد. کشورها نیز میکوشند فرهنگ حقوق انسان و مسایل معاصر وی را تثبیت کنند و مانع از تجاوز به این حقوق شوند ولی همچنانکه توضیح داده شد، اسلام در این مورد، پیشتاز بود و جامعه بشری، هنوز هم به آنچه که اسلام در پانزده قرن گذشته بدان رسید و آنرا تثبیت کرد، نرسیده است.<br> | ||
در این زمان کشورهای اسلامی میکوشند این حقوق را مطرح نموده و اصول مقرر در اسلام را گسترش دهند تا مردم در سرتاسر دنیا بدانند که اسلام چه حقی بر گردن همۀ بشریت دارد.<br> | در این زمان کشورهای اسلامی میکوشند این حقوق را مطرح نموده و اصول مقرر در اسلام را گسترش دهند تا مردم در سرتاسر دنیا بدانند که اسلام چه حقی بر گردن همۀ بشریت دارد.<br> | ||
=سازمان کنفرانس اسلامی و منشور حقوق بشر= | == سازمان کنفرانس اسلامی و منشور حقوق بشر == | ||
کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی طی بیانیهای در تاریخ 19/9/1981، منشور حقوق بشر اسلامی را صادر کردند. در دیباچۀ این بیانیه آمده است: <br> | کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی طی بیانیهای در تاریخ 19/9/1981، منشور حقوق بشر اسلامی را صادر کردند. در دیباچۀ این بیانیه آمده است: <br> | ||
اسلام از چهارده قرن پیش، حقوق بشر جامع و عمیقی را تشریع کرد و ضمانتهای کافی برای حمایت از آن مطرح ساخت و جامعهای بر اصول و شالودههایی پی نهاد که بتواند این حقوق را تحقق بخشد و مورد حمایت قرار دهد. لذا حقوق بشری که در شریعت اسلام آمده، در قرآن کریم و سنت شریف نبوی تدوین شده و قابل حذف و کم و کاست و تعدیل و نسخ و تعطیل نیست و پذیرش این حقوق، پیشدرآمد درست برقراری جامعۀ اسلامی حقیقی، جامعهای که همۀ مردم در آن برابرند و امتیازی و تبعیضی بر پایه نژاد، رنگ، زبان و دین و ... در آن نیست و همه در آن برابرند و از حقوق و تکالیف یکسانی که از وحدت اصل مشترک بشری برخاسته است، برخوردارند. (ر. ک: بیانیۀ صادره از سوی «سازمان کنفرانس اسلامی» دربارۀ «منشور حقوق بشر در اسلام» شمارۀ 15/4/84 .pol مؤرخه 19/9/1981).<br> | اسلام از چهارده قرن پیش، حقوق بشر جامع و عمیقی را تشریع کرد و ضمانتهای کافی برای حمایت از آن مطرح ساخت و جامعهای بر اصول و شالودههایی پی نهاد که بتواند این حقوق را تحقق بخشد و مورد حمایت قرار دهد. لذا حقوق بشری که در شریعت اسلام آمده، در قرآن کریم و سنت شریف نبوی تدوین شده و قابل حذف و کم و کاست و تعدیل و نسخ و تعطیل نیست و پذیرش این حقوق، پیشدرآمد درست برقراری جامعۀ اسلامی حقیقی، جامعهای که همۀ مردم در آن برابرند و امتیازی و تبعیضی بر پایه نژاد، رنگ، زبان و دین و ... در آن نیست و همه در آن برابرند و از حقوق و تکالیف یکسانی که از وحدت اصل مشترک بشری برخاسته است، برخوردارند. (ر. ک: بیانیۀ صادره از سوی «سازمان کنفرانس اسلامی» دربارۀ «منشور حقوق بشر در اسلام» شمارۀ 15/4/84 .pol مؤرخه 19/9/1981).<br> | ||
در این بیانیه همۀ کشورهای اسلامی عضو در «سازمان کنفرانس اسلامی» با استناد به قرآن کریم و سنت شریف نبوی، تأکید میکنند که همۀ مردم در ارزشهای انسانی مشترک بوده و به اعتبار اینکه از یک ریشه هستند یکسان و برابرند و در زندگی عمومی و حقوق و وظایفی که شریعت اسلامی برای زنان و مردان در نظر گرفته و در راستای عمل به گفته رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و آیات زیر، برابرند و تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاء بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَیقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَیطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِک سَیرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکیمٌ؛ و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار زشت بازمیدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، آنها هستند که خداوند به زودی به آنان بخشایش میکند، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است.» (توبه/71) و «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکم مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثَی بَعْضُکم مِّن بَعْضٍ؛ آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد من پاداش انجام دهندۀ هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن ـ که همانند یکدیگرید ـ تباه نمیگردانم.» (آلعمران/195).<br> | در این بیانیه همۀ کشورهای اسلامی عضو در «سازمان کنفرانس اسلامی» با استناد به قرآن کریم و سنت شریف نبوی، تأکید میکنند که همۀ مردم در ارزشهای انسانی مشترک بوده و به اعتبار اینکه از یک ریشه هستند یکسان و برابرند و در زندگی عمومی و حقوق و وظایفی که شریعت اسلامی برای زنان و مردان در نظر گرفته و در راستای عمل به گفته رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و آیات زیر، برابرند و تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاء بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَیقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَیطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِک سَیرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکیمٌ؛ و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار زشت بازمیدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، آنها هستند که خداوند به زودی به آنان بخشایش میکند، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است.» (توبه/71) و «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکم مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثَی بَعْضُکم مِّن بَعْضٍ؛ آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد من پاداش انجام دهندۀ هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن ـ که همانند یکدیگرید ـ تباه نمیگردانم.» (آلعمران/195).<br> | ||
=برنامۀ پیشنهادی برای اجرای حقوق بشر در جهان معاصر= | == برنامۀ پیشنهادی برای اجرای حقوق بشر در جهان معاصر == | ||
1ـ گسترش فرهنگ و فلسفۀ حقوق بشر در سطح جهان از راه تألیف کتاب و انتشار مقالات و تحقیقات در مطبوعات دورهای کشورهای بیگانه به زبانهای گوناگون؛<br> | 1ـ گسترش فرهنگ و فلسفۀ حقوق بشر در سطح جهان از راه تألیف کتاب و انتشار مقالات و تحقیقات در مطبوعات دورهای کشورهای بیگانه به زبانهای گوناگون؛<br> | ||
2ـ در نظر گرفتن «درس حقوق بشر» در برنامههای درسی مدارس و دانشگاهها و مطالعۀ مقایسهای «اعلامیه جهانی حقوق بشر» و میثاقها و معاهدههای بینالمللی مربوط به این موضوع برای بیان پیشتازی اسلام در تقریر این حقوق و اصول؛<br> | 2ـ در نظر گرفتن «درس حقوق بشر» در برنامههای درسی مدارس و دانشگاهها و مطالعۀ مقایسهای «اعلامیه جهانی حقوق بشر» و میثاقها و معاهدههای بینالمللی مربوط به این موضوع برای بیان پیشتازی اسلام در تقریر این حقوق و اصول؛<br> | ||
خط ۳۲۶: | خط ۳۳۲: | ||
این هیئت گزارشی از همه کشورهای عضو تهیه و آنرا در نشستهای دورهای سران و پادشاهان و رؤسای کشورهای عضو «سازمان کنفرانس اسلامی»، عرضه میکند تا آنها تصمیمهای لازم را اتخاذ نمایند.<br> | این هیئت گزارشی از همه کشورهای عضو تهیه و آنرا در نشستهای دورهای سران و پادشاهان و رؤسای کشورهای عضو «سازمان کنفرانس اسلامی»، عرضه میکند تا آنها تصمیمهای لازم را اتخاذ نمایند.<br> | ||
=منابع | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
# قرآن کریم. | # قرآن کریم. | ||
# اصل الانسان و سقوط نظریه دارون. | # اصل الانسان و سقوط نظریه دارون. | ||
خط ۳۴۵: | خط ۳۵۴: | ||
* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 میباشد. | * مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 میباشد. | ||
[[رده:مقالهها]] | |||
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]] | [[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]] | ||
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] | [[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] |