۸۷٬۸۳۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سرنوشت ساز' به 'سرنوشتساز') |
جز (جایگزینی متن - ' می کرد' به ' میکرد') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در فرهنگ و زبان عربی واژه های علمانی و علمانیه (به فتح عین و سکون لام) معادل واژه های سکولار و سکولاریزم به کار می روند. | در فرهنگ و زبان عربی واژه های علمانی و علمانیه (به فتح عین و سکون لام) معادل واژه های سکولار و سکولاریزم به کار می روند. | ||
تاریخ رواج و انتشار این اصطلاح به اواخر قرن نوزدهم میلادی باز می گردد. واژه علمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم، در مصر شناخته شده و اهل فرهنگ و ادب عربی آن را قبول کرده بودند، عامل طرح و نشر این اصطلاح در مصر استعمارگران فرانسوی بودند که در سال ۱۸۸۲ بر مصر تسلط یافتند. آنان کوشیدند تا مفاهیم اسلامی را که به جهاد با استعمارگران، و وحدت امت اسلامی دعوت | تاریخ رواج و انتشار این اصطلاح به اواخر قرن نوزدهم میلادی باز می گردد. واژه علمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم، در مصر شناخته شده و اهل فرهنگ و ادب عربی آن را قبول کرده بودند، عامل طرح و نشر این اصطلاح در مصر استعمارگران فرانسوی بودند که در سال ۱۸۸۲ بر مصر تسلط یافتند. آنان کوشیدند تا مفاهیم اسلامی را که به جهاد با استعمارگران، و وحدت امت اسلامی دعوت میکرد. از عرصه فرهنگ و ادب اسلامی بیرون سازند. بدین جهت، به صورت گسترده نفی رابطه اسلام و سیاست را تبلیغ میکردند، بهانه و مستمسک آنان دراینباره این بود که دین انسان را به قهقرا دعوت می کند و با پیشرفت و تمدن منافات دارد، و یگانه راه ترقی و تکامل علمی، علمانیت و سکولاریسم است، یعنی اهتمام ورزیدن به امور دنیوی و برمبنای قوانین و مقررات علمی و بشری. عده ای از مسلمانان فریب این شعار را خورده و علمانیت را پذیرا شدند. | ||
واژه علمانی، پیش از آن که در فرهنگ و محاوره های عمومی عربی رواج یابد، برای نخستین بار در فرهنگ لغت فرانسوی – عربی نوشته الیاس بقطر مصری به کار رفته است. جلد نخست فرهنگ لغت وی در سال ۱۸۲۸، و جلد دوم آن در سال ۱۸۲۹ در پاریس به طبع رسیده است. وی در کتاب خود واژه Secularite فرانسوی رابه واژه عالمانیه، و واژه Seculier فرانسوی را به واژه عالمانی و علمانی ترجمه کرده است. | واژه علمانی، پیش از آن که در فرهنگ و محاوره های عمومی عربی رواج یابد، برای نخستین بار در فرهنگ لغت فرانسوی – عربی نوشته الیاس بقطر مصری به کار رفته است. جلد نخست فرهنگ لغت وی در سال ۱۸۲۸، و جلد دوم آن در سال ۱۸۲۹ در پاریس به طبع رسیده است. وی در کتاب خود واژه Secularite فرانسوی رابه واژه عالمانیه، و واژه Seculier فرانسوی را به واژه عالمانی و علمانی ترجمه کرده است. | ||
در آن زمان، واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر شناخته شده نبوده است، زیرا اولاً: فرهنگ لغت الیاس بقطر در پاریس چاپ شده بود، و ثانیاً: در سخنان مترجمان بنامی چون رفاعه طهطاوی این واژه به کار نرفته است. با این که وی در سال ۱۸۲۶ در پاریس تحصیل | در آن زمان، واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر شناخته شده نبوده است، زیرا اولاً: فرهنگ لغت الیاس بقطر در پاریس چاپ شده بود، و ثانیاً: در سخنان مترجمان بنامی چون رفاعه طهطاوی این واژه به کار نرفته است. با این که وی در سال ۱۸۲۶ در پاریس تحصیل میکرده است. علت این مطلب آن است که در زمان طهطاوی اندیشه ناسازگاری یا انفصال دین و دنیا در مصر شناخته شده نبوده است، تا لازم باشد واژه عربی مناسبی برای آن پیشنهاد شود. | ||
گواه دیگر بر شناخته نبودن واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر آن زمان این است که در آن روزگارسید جمال الدین علیه کسانی که دین را با رشد و ترقی علمی بشر ناسازگار می پنداشته و بی دینی را ترویج | گواه دیگر بر شناخته نبودن واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر آن زمان این است که در آن روزگارسید جمال الدین علیه کسانی که دین را با رشد و ترقی علمی بشر ناسازگار می پنداشته و بی دینی را ترویج میکردند، مقاله می نوشت و آنان را «دهری» می نامید نه علمانی، وی در یکی از مقالات خود تحت عنوان «دهریه در هند» اندیشههای سید احمدخان هندی در تفسیر قرآن کریم را نقد کرده است. | ||
نقد وی بر سید احمدخان این است که وی به جای این که به «ما انزل اللّه» تمسک جوید، پیوسته از طبیعت سخن می گوید و مردم را وسوسه می کند که اروپا در زمینه علم و صنعت پیشرفت نکرده است، مگر به دلیل کنار گذاشتن دین. | نقد وی بر سید احمدخان این است که وی به جای این که به «ما انزل اللّه» تمسک جوید، پیوسته از طبیعت سخن می گوید و مردم را وسوسه می کند که اروپا در زمینه علم و صنعت پیشرفت نکرده است، مگر به دلیل کنار گذاشتن دین. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
زمینه اصلی سلب مالکیت از کلیسا ثروت هنگفت آن بود، زیرا در اواخر قرون وسطی کلیسا تقریباً مالک یک سوّم کل دارایی های غیر منقول بود، و سهم قابل توجه ای از آن، نصیب خاندان های سلطنتی و اشرافی می شد که فرزندان و وابستگان آن ها بیشتر مقام های بالای کلیسا را اشغال کرده بودند، سلب مالکیت از کلیسا بامنطق درونی شکل گیری دولت مطلقه<ref>Absolutist State</ref> سازگار بود. | زمینه اصلی سلب مالکیت از کلیسا ثروت هنگفت آن بود، زیرا در اواخر قرون وسطی کلیسا تقریباً مالک یک سوّم کل دارایی های غیر منقول بود، و سهم قابل توجه ای از آن، نصیب خاندان های سلطنتی و اشرافی می شد که فرزندان و وابستگان آن ها بیشتر مقام های بالای کلیسا را اشغال کرده بودند، سلب مالکیت از کلیسا بامنطق درونی شکل گیری دولت مطلقه<ref>Absolutist State</ref> سازگار بود. | ||
بحران ساختاری فئودالیسم، و قیام های دهقانان، بازسازی ساختار اجتماعی و تجدیدنظر در سازمان سیاسی جامعه فئودالی را طلب | بحران ساختاری فئودالیسم، و قیام های دهقانان، بازسازی ساختار اجتماعی و تجدیدنظر در سازمان سیاسی جامعه فئودالی را طلب میکرد. | ||
شکل گیری دولت مطلقه پاسخی به این نیاز جدی بود. این فرایند که در عهد سلطنت کسانی چون لوئی چهاردهم (فرانسه)، الیزابت اول (انگلستان) و فیلیپ دوم (اسپانیا) به اوج خود رسید، از مدت ها قبل شروع شده بود و به احتمال قوی، استقلال مالی پادشاه و کسب در آمد برای تأمین هزینه های نظامی و اداری مهمترین زمینه های آن بود. از این رو، ضبط اموال کلیسا برای پادشاهان و امیران پروتستان فرصتی طلایی بود<ref>مراد فرادپور، نکاتی پیرامون سکولاریزم، مجله کیان، ش ۲۶، صص ۱۴- ۱۵.</ref>. | شکل گیری دولت مطلقه پاسخی به این نیاز جدی بود. این فرایند که در عهد سلطنت کسانی چون لوئی چهاردهم (فرانسه)، الیزابت اول (انگلستان) و فیلیپ دوم (اسپانیا) به اوج خود رسید، از مدت ها قبل شروع شده بود و به احتمال قوی، استقلال مالی پادشاه و کسب در آمد برای تأمین هزینه های نظامی و اداری مهمترین زمینه های آن بود. از این رو، ضبط اموال کلیسا برای پادشاهان و امیران پروتستان فرصتی طلایی بود<ref>مراد فرادپور، نکاتی پیرامون سکولاریزم، مجله کیان، ش ۲۶، صص ۱۴- ۱۵.</ref>. | ||
۲ – عرفی گرایی در درون کلیسا: در درون کلیسا کشیش ها را به دو دسته دینی و عرفی تقسیم کرده بودند، مقصود از کشیش های دینی، روحانیانی بودهاند که در درون تشکیلات دینی خدمت | ۲ – عرفی گرایی در درون کلیسا: در درون کلیسا کشیش ها را به دو دسته دینی و عرفی تقسیم کرده بودند، مقصود از کشیش های دینی، روحانیانی بودهاند که در درون تشکیلات دینی خدمت میکردند. و مقصود از کشیش های عرفی یا سکولار کسانی بودند که در خدمت جامعه بیرون از تشکیلات دینی بودند<ref>فرهنگ و دین، ص ۲۴.</ref>. | ||
گونه ای دیگر از عرفی گرایی یا گرایش سکولار در درون تشکیلات دینی، به شکل به کارگیری روشهای پذیرفته شده در جامعه های مدرن، در نهادها و مؤسسه های دینی بود. از نظر کارل دوبلار<ref> Karl Dobbelaere</ref>، این مطلب یکی از ابعاد سکولاریزاسیون<ref>جامعه شناسی ادیان، ص ۱۴۰.</ref> است. | گونه ای دیگر از عرفی گرایی یا گرایش سکولار در درون تشکیلات دینی، به شکل به کارگیری روشهای پذیرفته شده در جامعه های مدرن، در نهادها و مؤسسه های دینی بود. از نظر کارل دوبلار<ref> Karl Dobbelaere</ref>، این مطلب یکی از ابعاد سکولاریزاسیون<ref>جامعه شناسی ادیان، ص ۱۴۰.</ref> است. |