۸۷٬۸۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
از آنجا که محمدباقر در خاندانی شریف و اهل فضل و کمال رشد مییافت، از همان اوان کودکی به تحصیل علم تشویق و ترغیب شد. تحصیلات علوم دینی را در خردسالی در [[مشهد]] آغاز نمود و پس از چندی نزد اساتید و فضلای آن دیار به تلمذ پرداخت. | از آنجا که محمدباقر در خاندانی شریف و اهل فضل و کمال رشد مییافت، از همان اوان کودکی به تحصیل علم تشویق و ترغیب شد. تحصیلات علوم دینی را در خردسالی در [[مشهد]] آغاز نمود و پس از چندی نزد اساتید و فضلای آن دیار به تلمذ پرداخت. | ||
از اساتید او در مشهد مرحوم سید علی فرزند ابیالحسن موسوی عاملی است. <ref>اعیانالشیعه، سید محسن امین، قطع رحلی، انتشارات دارالتعارف للمطبوعات</ref> مرحوم [[شیخ حر عاملی]] در [[کتاب امل الامل]] راجع به وی مینویسد: «او از بزرگان علما وفضلای عصر خویش و از شاگردان شیخ ما، [[شهید ثانی]] | از اساتید او در مشهد مرحوم سید علی فرزند ابیالحسن موسوی عاملی است. <ref>اعیانالشیعه، سید محسن امین، قطع رحلی، انتشارات دارالتعارف للمطبوعات</ref> مرحوم [[شیخ حر عاملی]] در [[کتاب امل الامل]] راجع به وی مینویسد: «او از بزرگان علما وفضلای عصر خویش و از شاگردان شیخ ما، [[شهید ثانی]] بود. وی فردی زاهد، عابد، فقیه و باورع بود. <ref>ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و القلب، محمدعلی مدرس، انتشارات کتابفروشی خیام</ref> سید علی بن ابی الحسن عاملی همان طور که از نام وی برمیآید از علمای [[جبل عامل]] لبنان بود و سپس به [[ایران]] مهاجرت کرد. | ||
استاد دیگر میرداماد که در رشد علمی وی تاثیر گذاشت فقیه بلند مرتبه [[شیخ عزالدین حسین فرزند عبدالصمد عاملی]] (م 984ه 0 ق)، پدر [[شیخ بهایی]] | استاد دیگر میرداماد که در رشد علمی وی تاثیر گذاشت فقیه بلند مرتبه [[شیخ عزالدین حسین فرزند عبدالصمد عاملی]] (م 984ه 0 ق)، پدر [[شیخ بهایی]] از علمای بزرگ منطقه جبل عامل لبنان بود. وی شاگرد برجسته [[زین الدین علی بن احمد عاملی|زینالدین علی بن احمد عاملی]] معروف به شهید ثانی (شهادت در 966ه 0ق) بود و پس از کشته شدن شهید ثانی به دست طرفداران [[عثمان]] <ref> جبل عامل را که ناامن شده بود ترک کرد و چون در ایران [[مذهب تشیع]] رسمیت یافته و محل امن و مناسبی برای [[شیعه]] محسوب میشد به ایران مهاجرت کرد. در این سفر پسرش محمد، شیخ بهایی که هنوز این لقب را نداشت و بیش از سیزده سال از عمر وی نمیگذشت همراه او بود. | ||
شیخ عزالدین حسین بن عبدالصمد پس از چندی [[شیخ الاسلام]] [[قزوین]] پایتخت شاه طهماسب صفوی شد. سپس در حدود سال 969ه 0ق با همین منصب به مشهد رفت. | شیخ عزالدین حسین بن عبدالصمد پس از چندی [[شیخ الاسلام]] [[قزوین]] پایتخت شاه طهماسب صفوی شد. سپس در حدود سال 969ه 0ق با همین منصب به مشهد رفت. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
== سایر اساتید شناخته شده میرداماد == | == سایر اساتید شناخته شده میرداماد == | ||
1. دایی میرداماد، شیخ عبدالعالی بن عبدالعالی عاملی کرَکَی، فرزند محقق کرکی، که به میرداماد اجازه روایت داده و این اجازه در [[بحار الانوار]] | 1. دایی میرداماد، شیخ عبدالعالی بن عبدالعالی عاملی کرَکَی، فرزند محقق کرکی، که به میرداماد اجازه روایت داده و این اجازه در [[بحار الانوار]] مذکور است. <ref>مجلسی، ج106، ص 84- 86</ref> | ||
از 56 شاگرد شناخته شده محقق کَرکَی، نُه نفر از ایشان اهل استرآباد بودهاند و این نشان میدهد که استرآبادیان سهم بسیاری در حوزه درسی محقق کَرَکی داشتهاند. <ref>جعفریان، 1382، ج12، ص 309</ref> | از 56 شاگرد شناخته شده محقق کَرکَی، نُه نفر از ایشان اهل استرآباد بودهاند و این نشان میدهد که استرآبادیان سهم بسیاری در حوزه درسی محقق کَرَکی داشتهاند. <ref>جعفریان، 1382، ج12، ص 309</ref> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
میرداماد مدرّسی پر کار و تواناست و در زمان حیاتش به تدریس قبسات و الافق المبین و ایماضات وتقدیسات و بعضی دیگر از آثارش پرداخته است. گفتهاند که میرداماد اهتمام ویژهای به تدریس شفا داشته است و در پی این اهتمام او، گروهی از ناموران بعد از او، مانندملاصدرا، میر سید احمد علوی، [[آقا حسین خوانساری]]، [[ملا حسین تنکابنی|ملاحسین تنکابنی]]، ملامحمد باقر سبزواری، به تحشیه و تعلیق شفا همت گماشتند. <ref>میر داماد، 1374، ص 93- 94</ref> | میرداماد مدرّسی پر کار و تواناست و در زمان حیاتش به تدریس قبسات و الافق المبین و ایماضات وتقدیسات و بعضی دیگر از آثارش پرداخته است. گفتهاند که میرداماد اهتمام ویژهای به تدریس شفا داشته است و در پی این اهتمام او، گروهی از ناموران بعد از او، مانندملاصدرا، میر سید احمد علوی، [[آقا حسین خوانساری]]، [[ملا حسین تنکابنی|ملاحسین تنکابنی]]، ملامحمد باقر سبزواری، به تحشیه و تعلیق شفا همت گماشتند. <ref>میر داماد، 1374، ص 93- 94</ref> | ||
حوزه درس میرداماد را در اصفهان باید از حوزههای درسی پرثمر و شاگردپرور آن روزگار دانست. مرحوم [[آقا علی مدرسی طهرانی]]، در رساله طبقات حکما، متأخرین نوشته است: «300 نفر از شاگردان او به درجه [[اجتهاد]] | حوزه درس میرداماد را در اصفهان باید از حوزههای درسی پرثمر و شاگردپرور آن روزگار دانست. مرحوم [[آقا علی مدرسی طهرانی]]، در رساله طبقات حکما، متأخرین نوشته است: «300 نفر از شاگردان او به درجه [[اجتهاد]] فائز شدند و از این عده بیشتر در [[اصول]] [[عقاید]] از حضیض تقلید به اوج تحقیق رسیدند.» بعید نیست که این عدد را نتوان جدی گرفت. قدر متیقّن، همان گرمی و ثمربخشی حوزه درسی میر است که جان کلام طهرانی است. <ref>جهان بخش، ص 44- 45</ref> | ||
[[مدرسه ی صدر|مدرسه صدر]] که میرداماد در آن جا به تدریس مشغول بود، امروزه نیز در اصفهان در باغی بزرگ قرار دارد و هنوز از آن استفاده میشود. <ref>کربن، ص 148</ref> | [[مدرسه ی صدر|مدرسه صدر]] که میرداماد در آن جا به تدریس مشغول بود، امروزه نیز در اصفهان در باغی بزرگ قرار دارد و هنوز از آن استفاده میشود. <ref>کربن، ص 148</ref> | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
آغاز سلطنت شاه اسماعیل دوم میتواند دلیلی برای مهاجرت علمای بزرگی چون میرداماد و شیخ بهایی به اصفهان و دور شدن از دستگاه حکومت باشد. بخصوص آن که شیخ عزالدین پدر شیخ بهایی و استاد آن دو عالم معاصر در همین سال پس از انجام [[حج]] تصمیم به اقامت در [[بحرین]] گرفت و از مرکز حکومت دوری جست و در همان سال در آنجا رحلت کرد. | آغاز سلطنت شاه اسماعیل دوم میتواند دلیلی برای مهاجرت علمای بزرگی چون میرداماد و شیخ بهایی به اصفهان و دور شدن از دستگاه حکومت باشد. بخصوص آن که شیخ عزالدین پدر شیخ بهایی و استاد آن دو عالم معاصر در همین سال پس از انجام [[حج]] تصمیم به اقامت در [[بحرین]] گرفت و از مرکز حکومت دوری جست و در همان سال در آنجا رحلت کرد. | ||
در آن دوران اصفهان دارای مدارس علمی خوب و مدرسین عالی بود و طلاب سختکوش و جدی به تحصیل علوم و معارف مشغول بودند. میرداماد در [[مدرسه خوجه]] اصفهان حکمت تدریس میکرد. شیخ بهایی نیز در همان مدرسه تفسیر، [[فقه]] | در آن دوران اصفهان دارای مدارس علمی خوب و مدرسین عالی بود و طلاب سختکوش و جدی به تحصیل علوم و معارف مشغول بودند. میرداماد در [[مدرسه خوجه]] اصفهان حکمت تدریس میکرد. شیخ بهایی نیز در همان مدرسه تفسیر، [[فقه]]، [[حدیث]] و [[رجال]] درس میداد و [[میرفندرسکی]] دیگر معاصر میرداماد [[ملل و نحل]] تدریس میکرد. <ref>منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، تصحیح و تعلیق جلالالدین آشتیانی، چاپ دوم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی</ref> | ||
در دوره سلطنت شاه عباس صفوی به سال 999ه0ق پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد. به دلیل حمایتها و تشویقهای شاه عباس از علما و دانشمندان و به وجود آمدن محیطی امن و برخوردار از تکریم و تشویق حکومت، رفته رفته بر رونق و اهمیت [[حوزه اصفهان]] افزوده شد. | در دوره سلطنت شاه عباس صفوی به سال 999ه0ق پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد. به دلیل حمایتها و تشویقهای شاه عباس از علما و دانشمندان و به وجود آمدن محیطی امن و برخوردار از تکریم و تشویق حکومت، رفته رفته بر رونق و اهمیت [[حوزه اصفهان]] افزوده شد. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
9. سید محمد تقی بن ابی الحسن حسینی استرآبادی؛ آثار وی عبارتاند از تذکرة العابدین، [[رساله فی وجوب صلاة الجمعه]]، [[منهاج الصواب فی شرح خلاصة الحساب]]. البته وی شاگرد شیخ بهائی هم بوده است. | 9. سید محمد تقی بن ابی الحسن حسینی استرآبادی؛ آثار وی عبارتاند از تذکرة العابدین، [[رساله فی وجوب صلاة الجمعه]]، [[منهاج الصواب فی شرح خلاصة الحساب]]. البته وی شاگرد شیخ بهائی هم بوده است. | ||
10. سید محمد میر لوحی سبزواری، صاحب [[کفایة المتهدی]]؛ وی شاگرد شیخ بهائی نیز بوده و بر خلاف هم درس خویش، آخوندملا[[محمد تقی مجلسی]] | 10. سید محمد میر لوحی سبزواری، صاحب [[کفایة المتهدی]]؛ وی شاگرد شیخ بهائی نیز بوده و بر خلاف هم درس خویش، آخوندملا[[محمد تقی مجلسی]] (1003- 1070ق)، که تحت تأثیر شیخ بهائی گرایشهای بسیار عارفانهافت، با پیروان این مشی و از جمله با خود ملامحمد تقی مجلسی سخت درگیر شد و گویا بیش از شیخ بهائی به میرداماد گرایش داشت. به هر حال، او بارها در کفایة المتهدی به شاگردی نزد شیخ و میر اشاره کرده است. | ||
11. میرزا محمد رفیع طباطبائی. | 11. میرزا محمد رفیع طباطبائی. | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
== وفات میرداماد == | == وفات میرداماد == | ||
میرداماد در اواخر عمر به همراه شاه صفی به [[زیارت]] [[عتبات]] به [[عراق] | میرداماد در اواخر عمر به همراه شاه صفی به [[زیارت]] [[عتبات]] به [[عراق] مسافرت کرد. در آن زمان عراق در محدوده حکومت صفویان بود. | ||
آن بزرگوار در بین راه دچار بیماری شد به طوری که جمعی او را در جایگاهی بر روی دوش میبردند. شاه صفی خود سریعتر حرکت کرد و در [[نجف]] | آن بزرگوار در بین راه دچار بیماری شد به طوری که جمعی او را در جایگاهی بر روی دوش میبردند. شاه صفی خود سریعتر حرکت کرد و در [[نجف]] منتظر ورود میر شد. لیکن حکیم برجسته عصر صفوی درمنزل ذی الکفل در نزدیکی [[نجف اشرف]] در سن هشتاد سالگی دیده از دنیا فرو بست و به جهان ابدی سفر کرد. سال وفات وی را 1041 ه ق گفتهاند. <ref>در تاریخ وفات وی سروده شده است: «عروس علم و دین را مرده داماد</ref> | ||
پیکر آن حکیم الهی را به نجف اشرف آوردند و شاه صفی به همراه سپاه به استقبال جنازه وی از نجف بیرون آمد و پیکر مطهر او را با کمال احترام به نجف اشرف رسانیدند ودر آستانه روضه [[حضرت علی(ع)]] دفن کردند. <ref>فوائدالرضویه، ص 419. برخی سال وفات میر را 1040 ه 0ق گفتهاند از جمله روضات الجنات; وبرخی مانند نخبة المقال سال 1042 ه0ق را ذکر کردهاند. لیکن مشهور و معروف همان سال 1041ه0ق است</ref> | پیکر آن حکیم الهی را به نجف اشرف آوردند و شاه صفی به همراه سپاه به استقبال جنازه وی از نجف بیرون آمد و پیکر مطهر او را با کمال احترام به نجف اشرف رسانیدند ودر آستانه روضه [[حضرت علی(ع)]] دفن کردند. <ref>فوائدالرضویه، ص 419. برخی سال وفات میر را 1040 ه 0ق گفتهاند از جمله روضات الجنات; وبرخی مانند نخبة المقال سال 1042 ه0ق را ذکر کردهاند. لیکن مشهور و معروف همان سال 1041ه0ق است</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |