confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سرنوشت ساز' به 'سرنوشتساز') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ایمان''' از معنای لغوی تصدیق و اعتقاد قلبی به کسی یاچیزی است و از معنای اصطلاحی آن، اعتقاد و تصدیق قلبی به [[خدا]]، [[روز قیامت]]، کتب آسمانی، [[ملائکه]]، [[پیامبران]]، [[ائمه]] و به تعبیری امور غیب است. | '''ایمان''' از معنای لغوی تصدیق و اعتقاد قلبی به کسی یاچیزی است و از معنای اصطلاحی آن، اعتقاد و تصدیق قلبی به [[خدا]]، [[روز قیامت]]، کتب آسمانی، [[ملائکه]]، [[پیامبران]]، [[ائمه]] و به تعبیری امور غیب است. | ||
خط ۶: | خط ۵: | ||
ایمان مهمترین عاملی است که جهت سعادت یا شقاوت زندگی انسان را تعیین میکند و سرنوشتسازتر از این موضوع در زندگی انسان نیست. ایمان حقیقت پیچیده ای است که برای شناخت آن باید به تمامی ابعاد لفظی، مفهومی و مصداقی آن توجه کرد. | ایمان مهمترین عاملی است که جهت سعادت یا شقاوت زندگی انسان را تعیین میکند و سرنوشتسازتر از این موضوع در زندگی انسان نیست. ایمان حقیقت پیچیده ای است که برای شناخت آن باید به تمامی ابعاد لفظی، مفهومی و مصداقی آن توجه کرد. | ||
=معنی ایمان= | == معنی ایمان == | ||
در مورد معنای ایمان گفته شده است: ایمان عبارت از جایگیرشدن [[اعتقاد]] در قلب و از امن گرفته شده، گویی [[مومن]] به آن چه بدان ایمان پیدا کرده، امنیت و مصونیت نمیدهد که در آن مورد دچار شک و تردید نمیشود، چرا که شک و تردید آفت اعتقاد است. <ref>ترجمه المیزان، ج 1، ص 72</ref> | در مورد معنای ایمان گفته شده است: ایمان عبارت از جایگیرشدن [[اعتقاد]] در قلب و از امن گرفته شده، گویی [[مومن]] به آن چه بدان ایمان پیدا کرده، امنیت و مصونیت نمیدهد که در آن مورد دچار شک و تردید نمیشود، چرا که شک و تردید آفت اعتقاد است. <ref>ترجمه المیزان، ج 1، ص 72</ref> | ||
در روایاتی از [[رسول مکرم اسلام (ص)]] ایمان چنین شناسانده شده است: ایمان تصدیق با قلب، اقرار با زبان و عمل با اعضا و جوارح میباشد. <ref>بحارالانوار، ج 66، ص 68</ref> | در روایاتی از [[رسول مکرم اسلام (ص)]] ایمان چنین شناسانده شده است: ایمان تصدیق با قلب، اقرار با زبان و عمل با اعضا و جوارح میباشد. <ref>بحارالانوار، ج 66، ص 68</ref> | ||
=مفهوم شناسی ایمان= | == مفهوم شناسی ایمان == | ||
ایمان در لغت عبارت است از: تصدیق در مقابل تکذیب <ref> ابن منظور، محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج 13، ص 21، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414 ق، الإِیمان، بمعنی التصدیق، ضدُّه التکذیب</ref> و در اصطلاح عبارت است از: اقرار به زبان، تصدیق و اذعان قلبی -که نوعی صفت و حالت نفسانی نسبت به یک امر است و با صرف شناخت و معرفت تفاوت دارد <ref> شیرازی، اوائل المقالات، ج 1،ص 249، شیخ مفید، نظریه ایمان در عرصه کلام در قرآن، ص 48،جوادی، محسن، اخلاق اسلامی، ص 119-158،دیلمی احمد و آذربایجانی مسعود، ص 73</ref> و عمل نمودن با اعضا و جوارح. <ref>کلینی، کافی، ج 2، ص 27، ح 1، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش، امام صادق (ع) میفرماید: الْإِیمَانُ هُوَ الْإِقْرَارُ بِاللِّسَانِ وَ عَقْدٌ فِی الْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ</ref> | ایمان در لغت عبارت است از: تصدیق در مقابل تکذیب <ref> ابن منظور، محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج 13، ص 21، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414 ق، الإِیمان، بمعنی التصدیق، ضدُّه التکذیب</ref> و در اصطلاح عبارت است از: اقرار به زبان، تصدیق و اذعان قلبی -که نوعی صفت و حالت نفسانی نسبت به یک امر است و با صرف شناخت و معرفت تفاوت دارد <ref> شیرازی، اوائل المقالات، ج 1،ص 249، شیخ مفید، نظریه ایمان در عرصه کلام در قرآن، ص 48،جوادی، محسن، اخلاق اسلامی، ص 119-158،دیلمی احمد و آذربایجانی مسعود، ص 73</ref> و عمل نمودن با اعضا و جوارح. <ref>کلینی، کافی، ج 2، ص 27، ح 1، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش، امام صادق (ع) میفرماید: الْإِیمَانُ هُوَ الْإِقْرَارُ بِاللِّسَانِ وَ عَقْدٌ فِی الْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۱۹: | ||
در برخی روایات در تعریف ایمان، آمده است که، ایمان عبارت است از: معرفت و شناخت قلبی و اقرار به زبان و عمل کردن به اعضا و و جوارح. | در برخی روایات در تعریف ایمان، آمده است که، ایمان عبارت است از: معرفت و شناخت قلبی و اقرار به زبان و عمل کردن به اعضا و و جوارح. | ||
=معنا و حقیقت ایمان= | == معنا و حقیقت ایمان == | ||
هر جانداری برای خود دلبستگیهایی دارد. انسان نیز غیر از دلبستگیهای مادی به پارهای از معنویات؛ مانند: معرفت و زیبایی و... دلبستگی دارد. ایمان نیز نوعی حالت دلبستگی واپسین است که تمام دعاوی دیگر را تحت شعاع قرار میدهد. | هر جانداری برای خود دلبستگیهایی دارد. انسان نیز غیر از دلبستگیهای مادی به پارهای از معنویات؛ مانند: معرفت و زیبایی و... دلبستگی دارد. ایمان نیز نوعی حالت دلبستگی واپسین است که تمام دعاوی دیگر را تحت شعاع قرار میدهد. | ||
خط ۴۰: | خط ۳۶: | ||
در میان متکلمان مسلمان درباره حقیقت ایمان چهار نظریه عمده وجود دارد: | در میان متکلمان مسلمان درباره حقیقت ایمان چهار نظریه عمده وجود دارد: | ||
== معنا و حقیقت ایمان از نظر اشاعره == | === معنا و حقیقت ایمان از نظر اشاعره === | ||
از نظر [[اشاعره]] حقیقت ایمان عبارت است از: تصدیق به وجود [[خداوند]] و پیامبران و امرها و نهیهای او که به وسیله پیامبران بیان شده، و اقرار زبانی به همه تصدیقهای قلبی؛ یعنی شهادت دادن به حقانیت واقعی آشکار شده و پذیرفتن آن واقعیت. این حالت از یک طرف گونهای تسلیم و خضوع روانی است(عقد القلب) و از طرف دیگر نوعی ارتباط فعالانه با موضوع تصدیق و شهادت است. <ref> ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین، ج 1، ص 347، مصر، 1969م؛ اللمع، ص 75، چاپ مدینه، 1975م؛ تقتازانی، شرح المقاصد، ج 2، ص 184، چاپ عثمانی، 1305ق، به نقل از: مجتهد شبستری، محمد، ایمان و آزادی، ص 12، تهران، طرح نو، چاپ سوم 1379ش</ref> | از نظر [[اشاعره]] حقیقت ایمان عبارت است از: تصدیق به وجود [[خداوند]] و پیامبران و امرها و نهیهای او که به وسیله پیامبران بیان شده، و اقرار زبانی به همه تصدیقهای قلبی؛ یعنی شهادت دادن به حقانیت واقعی آشکار شده و پذیرفتن آن واقعیت. این حالت از یک طرف گونهای تسلیم و خضوع روانی است(عقد القلب) و از طرف دیگر نوعی ارتباط فعالانه با موضوع تصدیق و شهادت است. <ref> ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین، ج 1، ص 347، مصر، 1969م؛ اللمع، ص 75، چاپ مدینه، 1975م؛ تقتازانی، شرح المقاصد، ج 2، ص 184، چاپ عثمانی، 1305ق، به نقل از: مجتهد شبستری، محمد، ایمان و آزادی، ص 12، تهران، طرح نو، چاپ سوم 1379ش</ref> | ||
== معنا و حقیقت ایمان از نظر معتزله == | === معنا و حقیقت ایمان از نظر معتزله === | ||
از نظر [[معتزله]] حقیقت ایمان عبارت است از: عمل به تکلیف و انجام وظیفه. | از نظر [[معتزله]] حقیقت ایمان عبارت است از: عمل به تکلیف و انجام وظیفه. | ||
تصدیق وجود خداوند و پیامبران خود یک عمل به وظیفه است. وظایف دیگر، انجام واجبات و ترک محرمات است و کسی که به تمامی وظایف خود عمل نماید «مؤمن» به شمار میرود. از نظر ایشان ایمان با عمل محقق میشود نه با نظر. <ref> امین، احمد، فجر الاسلام و ضحی الاسلام، مبحث معتزله</ref> | تصدیق وجود خداوند و پیامبران خود یک عمل به وظیفه است. وظایف دیگر، انجام واجبات و ترک محرمات است و کسی که به تمامی وظایف خود عمل نماید «مؤمن» به شمار میرود. از نظر ایشان ایمان با عمل محقق میشود نه با نظر. <ref> امین، احمد، فجر الاسلام و ضحی الاسلام، مبحث معتزله</ref> | ||
== معنا و حقیقت ایمان از فیلسوفان متکلم == | === معنا و حقیقت ایمان از فیلسوفان متکلم === | ||
نظری که بیشتر از سوی فیلسوفان متکلم اظهار شده است میگوید: حقیقت ایمان عبارت است از: علم و معرفت فلسفی به واقعیتهای عالم هستی. | نظری که بیشتر از سوی فیلسوفان متکلم اظهار شده است میگوید: حقیقت ایمان عبارت است از: علم و معرفت فلسفی به واقعیتهای عالم هستی. | ||
خط ۶۲: | خط ۵۵: | ||
در این نظریه تصدیق خدا و پیامبران به معنای یک تصدیق منطقی مطرح است که به یک واقعیت خارجی مربوط میشود و بخشی از معرفت به عالم هستی است و مفهوم عمل به وظیفه و تکلیف، خارج از مفهوم ایمان است. | در این نظریه تصدیق خدا و پیامبران به معنای یک تصدیق منطقی مطرح است که به یک واقعیت خارجی مربوط میشود و بخشی از معرفت به عالم هستی است و مفهوم عمل به وظیفه و تکلیف، خارج از مفهوم ایمان است. | ||
== معنا و حقیقت ایمان از نظر عرفا == | === معنا و حقیقت ایمان از نظر عرفا === | ||
اما از نظر [[عرفا]] ایمان نه علم است و نه عمل و نه [[شهادت]] دادن، بلکه جوهر ایمان عبارت است از: اقبال آوردن به خداوند و اعراض نمودن از همه اغیار: «ایمان آن است که تو را سوی خدای عزّ و جلّ گرداند و به خدای گرد آرد؛ حق واحد است و مؤمن کسی است که به وحدت رسیده است؛ و هر کس که با اشیا هماهنگ است هوا و هوس او را از وحدت به در برده و دچار تفرقه شده است و هر کس که هوا و هوس اوئ را از خدا جدا کند و دنبال و شهوات بگردد حق را از دست داده است». <ref>«الایمان هو الذی یجمعک الی اللّه و یجمعک باللّه و الحق واحد و المؤمن متوحد و من وافق الاشیاء فرقته الاهواء و من تفرق عن اللّه بهواه و اتبع شهوته و ما یهواه فاته الحق». خلاصه شرح التعریف، از متون عرفانی قرن پنجم، ص 227، بنیاد فرهنگ ایران</ref> | اما از نظر [[عرفا]] ایمان نه علم است و نه عمل و نه [[شهادت]] دادن، بلکه جوهر ایمان عبارت است از: اقبال آوردن به خداوند و اعراض نمودن از همه اغیار: «ایمان آن است که تو را سوی خدای عزّ و جلّ گرداند و به خدای گرد آرد؛ حق واحد است و مؤمن کسی است که به وحدت رسیده است؛ و هر کس که با اشیا هماهنگ است هوا و هوس او را از وحدت به در برده و دچار تفرقه شده است و هر کس که هوا و هوس اوئ را از خدا جدا کند و دنبال و شهوات بگردد حق را از دست داده است». <ref>«الایمان هو الذی یجمعک الی اللّه و یجمعک باللّه و الحق واحد و المؤمن متوحد و من وافق الاشیاء فرقته الاهواء و من تفرق عن اللّه بهواه و اتبع شهوته و ما یهواه فاته الحق». خلاصه شرح التعریف، از متون عرفانی قرن پنجم، ص 227، بنیاد فرهنگ ایران</ref> | ||
== معنا و حقیقت ایمان از نظر متکلمان مسیحی == | === معنا و حقیقت ایمان از نظر متکلمان مسیحی === | ||
متکلمان [[مسیحی]] نیز بیشتر طریقه عرفانی را در تعریف ایمان پیش گرفتهاند: | متکلمان [[مسیحی]] نیز بیشتر طریقه عرفانی را در تعریف ایمان پیش گرفتهاند: | ||
خط ۸۸: | خط ۷۹: | ||
«در بسیاری از آیات و عبارات "عهد جدید"، ایمان را نقطه مقابل بیم و اضطراب مییابیم. ایمان عبارت است از: جهت یافتگی یا اهتدای اراده و بیشتر اعتقاد پسین در یک شخص است تا متقاعد شدن به صدق و صحت یک قضیه. اعتماد یا وثوق واکنشی است که از "وثوق پذیری" خدا و آمرزگاری و لطف او انگیخته میشود، و در عین حال عمل انسانی وثوق کردن نیز هست. چه در اعتماد به خداوند است که انسان از حول و قوه خویش دست میشوید. روی آوردن به خدا مستلزم روی برتاختن از هر آن چیزی است که بیش از آن محل وثوق و اعتماد بوده است. ایمان مستلزم ایمانورزی، توکل، بیعت، و اطاعت است». <ref> ایان باربور، علم و دین، ترجمه، خرمشاهی، بهاءالدین، ص 260، مرکز نشر دانشگاهی تهران، 1362ش</ref> | «در بسیاری از آیات و عبارات "عهد جدید"، ایمان را نقطه مقابل بیم و اضطراب مییابیم. ایمان عبارت است از: جهت یافتگی یا اهتدای اراده و بیشتر اعتقاد پسین در یک شخص است تا متقاعد شدن به صدق و صحت یک قضیه. اعتماد یا وثوق واکنشی است که از "وثوق پذیری" خدا و آمرزگاری و لطف او انگیخته میشود، و در عین حال عمل انسانی وثوق کردن نیز هست. چه در اعتماد به خداوند است که انسان از حول و قوه خویش دست میشوید. روی آوردن به خدا مستلزم روی برتاختن از هر آن چیزی است که بیش از آن محل وثوق و اعتماد بوده است. ایمان مستلزم ایمانورزی، توکل، بیعت، و اطاعت است». <ref> ایان باربور، علم و دین، ترجمه، خرمشاهی، بهاءالدین، ص 260، مرکز نشر دانشگاهی تهران، 1362ش</ref> | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس|3}} | {{پانویس|3}} | ||
[[رده:اصطلاحات اسلامی]] | [[رده:اصطلاحات اسلامی]] | ||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] | [[رده:مفاهیم اسلامی]] |