پرش به محتوا

ادیان و مذاهب در بنگلادش (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بنیانگذار' به 'بنیان‌گذار'
جز (جایگزینی متن - 'دانشگاهها' به 'دانشگاه‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'بنیانگذار' به 'بنیان‌گذار')
خط ۵۸: خط ۵۸:
2. مدارس کاملیه (دولتی): هم اکنون دو مدرسه کاملیه، یکی در داکا و دیگری درسیلهت، وجود دارد. تمامی مخارج این مدارس توسط دولت تامین می‌شود. هیات عالی مدارس، اخیراً یک سیستم واحد درسی را برای این مدارس تنظیم نموده است. درمدارس علمیه کاملیه علاوه بر تدریس تفسیر، فقه، اصول و…، درس‌های علوم جدید چون جبر، تاریخ و… نیز تدریس می‌شود. طلبه‌ای که به درجه کامل می‌رسد، باید حداقل شانزده سال تحصیل کرده باشد.
2. مدارس کاملیه (دولتی): هم اکنون دو مدرسه کاملیه، یکی در داکا و دیگری درسیلهت، وجود دارد. تمامی مخارج این مدارس توسط دولت تامین می‌شود. هیات عالی مدارس، اخیراً یک سیستم واحد درسی را برای این مدارس تنظیم نموده است. درمدارس علمیه کاملیه علاوه بر تدریس تفسیر، فقه، اصول و…، درس‌های علوم جدید چون جبر، تاریخ و… نیز تدریس می‌شود. طلبه‌ای که به درجه کامل می‌رسد، باید حداقل شانزده سال تحصیل کرده باشد.
3. مدارس رسمی و غیررسمی: این مدارس بعضاً طلابی در سطح کامل نیز تربیت می‌نماید و برخی از این مدارس توسط دولت حمایت می‌شود. روش و مواد درسی این مدارس توسط سازمان مدارس دینی بنگلادش تعیین می‌گردد.  
3. مدارس رسمی و غیررسمی: این مدارس بعضاً طلابی در سطح کامل نیز تربیت می‌نماید و برخی از این مدارس توسط دولت حمایت می‌شود. روش و مواد درسی این مدارس توسط سازمان مدارس دینی بنگلادش تعیین می‌گردد.  
4. مدارس خارجی یا قومی: این مدارس از واحدهای درسی تعیین شده توسط دارالعلوم دیوبند در هند پیروی می‌کنند. مدرسه دیوبند در 1867م توسط مولانا محمد قاسم مذوی بنیانگذاری شد. این نوع مدارس از طریق کمکهای مردمی و افراد خیر اداره می‌شود. در 1978م این مدارس سازمانی را به منظور تدوین اصول و مبانی درسی خود به نام «بفاق المدارس القومیة العربیة» بنگلادش تشکیل دادند. مدرسه تاریخی علمیه لعل باع در داکا، به سرپرستی مولانا حافظی حضور، با بیش از سه هزار طلبه و صد استاد و همچنین مدرسه علمیه قومیه نوریه که مؤسس آن مولانا حافظی حضور است، ازجمله مدارس معروف در بنگلادش می‌باشند.  
4. مدارس خارجی یا قومی: این مدارس از واحدهای درسی تعیین شده توسط دارالعلوم دیوبند در هند پیروی می‌کنند. مدرسه دیوبند در 1867م توسط مولانا محمد قاسم مذوی بنیان‌گذاری شد. این نوع مدارس از طریق کمکهای مردمی و افراد خیر اداره می‌شود. در 1978م این مدارس سازمانی را به منظور تدوین اصول و مبانی درسی خود به نام «بفاق المدارس القومیة العربیة» بنگلادش تشکیل دادند. مدرسه تاریخی علمیه لعل باع در داکا، به سرپرستی مولانا حافظی حضور، با بیش از سه هزار طلبه و صد استاد و همچنین مدرسه علمیه قومیه نوریه که مؤسس آن مولانا حافظی حضور است، ازجمله مدارس معروف در بنگلادش می‌باشند.  
رهبران مذهبی بنگلادش درویشان و صوفیان می‌باشند. قبل ار حکومت ترک‌ها نخستین درویشی که به منظور اشاعه و تبلیغ اسلام وارد بنگال گردید، مقدوم شیخ جلال‌الدین تبریزی نام داشت. وی مسجد و باغ و خانقاهی در پاندوآ (در بنگال غربی) بنا کرد که هزاران مسکین و گرسنه و مسافر از خانقاه وی متنعم می‌شدند و هزاران نفر توسط وی آیین اسلام را پذیرفتند.
رهبران مذهبی بنگلادش درویشان و صوفیان می‌باشند. قبل ار حکومت ترک‌ها نخستین درویشی که به منظور اشاعه و تبلیغ اسلام وارد بنگال گردید، مقدوم شیخ جلال‌الدین تبریزی نام داشت. وی مسجد و باغ و خانقاهی در پاندوآ (در بنگال غربی) بنا کرد که هزاران مسکین و گرسنه و مسافر از خانقاه وی متنعم می‌شدند و هزاران نفر توسط وی آیین اسلام را پذیرفتند.
درویش شاه جلال مجروی یمنی (تبریزی هم می‌گویند) از دیگر صوفیان معروف و متنفذ بنگال است که باکمک سرداران فیروز شاه سیلهت را فتح کرد. ابن بطوطه در سال 1303 با وی درسیلهت ملاقات نمود. هزاران نفر از مردم بنگال توسط وی به اسلام روی آوردند.
درویش شاه جلال مجروی یمنی (تبریزی هم می‌گویند) از دیگر صوفیان معروف و متنفذ بنگال است که باکمک سرداران فیروز شاه سیلهت را فتح کرد. ابن بطوطه در سال 1303 با وی درسیلهت ملاقات نمود. هزاران نفر از مردم بنگال توسط وی به اسلام روی آوردند.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
در حقیقت، رقابتهای طایفه‌ای و قبیله‌ای عرب، در دوران حیات پیامبر(ص) کاملاً نابود نشد. مهاجرین و انصار با یکدیگر برادر محسوب می‌شدند، اما همزمان با رحلت پیامبر (ص)، انصار از مهاجرین جدا شدند. قریش با بی میلی تمام، پیامبری حضرت محمد (ص) را پذیرفته بود. از طرفی، پیش از رحلت رسول خدا، عده منافقان به نحو چشمگیری زیاد شده بود. پیامبر (ص) از آغاز رسالت تا زمان رحلتشان، بر اساس حکم الهی، در مجامع عمومی و محافل خصوصی اعلام می‌کرد که علی (ع) وزیر و خلیفه اوست. این تصمیم مسلّماً تحت تاثیر ملاحظات خانوادگی نبود، بلکه سابقه ایمان، سلحشوری، فداکاری و دانش علی (ع) بیانگر حقانیت این انتخاب الهی بود. به هر حال، سران قریش خواب به دست آوردن شکوه و جلالی را که خداوند به پیامبر(ص) عنایت کرده بود، می‌دیدند و برای رسیدن به این آرزو، هیچ فرصتی را از دست نمی‌دادند.
در حقیقت، رقابتهای طایفه‌ای و قبیله‌ای عرب، در دوران حیات پیامبر(ص) کاملاً نابود نشد. مهاجرین و انصار با یکدیگر برادر محسوب می‌شدند، اما همزمان با رحلت پیامبر (ص)، انصار از مهاجرین جدا شدند. قریش با بی میلی تمام، پیامبری حضرت محمد (ص) را پذیرفته بود. از طرفی، پیش از رحلت رسول خدا، عده منافقان به نحو چشمگیری زیاد شده بود. پیامبر (ص) از آغاز رسالت تا زمان رحلتشان، بر اساس حکم الهی، در مجامع عمومی و محافل خصوصی اعلام می‌کرد که علی (ع) وزیر و خلیفه اوست. این تصمیم مسلّماً تحت تاثیر ملاحظات خانوادگی نبود، بلکه سابقه ایمان، سلحشوری، فداکاری و دانش علی (ع) بیانگر حقانیت این انتخاب الهی بود. به هر حال، سران قریش خواب به دست آوردن شکوه و جلالی را که خداوند به پیامبر(ص) عنایت کرده بود، می‌دیدند و برای رسیدن به این آرزو، هیچ فرصتی را از دست نمی‌دادند.
عمربن خطاب، با تمسک به این تئوری که کتاب خدا به تنهایی آنها را کفایت می‌کند، از وصیت کتبی رسول خدا جلوگیری کرد. کوشش انصار برای جلوگیری از کار عمر و حامیانش در انتخاب جانشین پیامبر(ص) به نتیجه نرسید. حرکت‌های زیرکانه ابوبکر وعمر، زیرپای انصار را که به علت حسادتهای قبیله‌ای میانشان شکاف وجود داشت، خالی کرد. ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح، با تکیه بر اینکه امامت حق ذاتی و لاینفک قریش است، برنده جنگ شدند و بنی‌هاشم از حق خود محروم ماندند. انبوه جمعیت در مسجد مدینه به این عمل انجام شده تن در دادند. اما در عین حال، بنی‌هاشم و گروهی دیگر از اصحاب برجسته پیامبر (ص)، دست از مخالفت و مقاومت نکشیدند.
عمربن خطاب، با تمسک به این تئوری که کتاب خدا به تنهایی آنها را کفایت می‌کند، از وصیت کتبی رسول خدا جلوگیری کرد. کوشش انصار برای جلوگیری از کار عمر و حامیانش در انتخاب جانشین پیامبر(ص) به نتیجه نرسید. حرکت‌های زیرکانه ابوبکر وعمر، زیرپای انصار را که به علت حسادتهای قبیله‌ای میانشان شکاف وجود داشت، خالی کرد. ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح، با تکیه بر اینکه امامت حق ذاتی و لاینفک قریش است، برنده جنگ شدند و بنی‌هاشم از حق خود محروم ماندند. انبوه جمعیت در مسجد مدینه به این عمل انجام شده تن در دادند. اما در عین حال، بنی‌هاشم و گروهی دیگر از اصحاب برجسته پیامبر (ص)، دست از مخالفت و مقاومت نکشیدند.
برتری سیاسی قریش، حمایت از حضرت علی (ع) را مشکل می‌ساخت. علائق سیاسی جامعه، روابط معنوی و دینی را تحت الشعاع خود قرار داده بود. معاویه بنیانگذار سلسله امویها، رسم سب و لعن حضرت علی (ع) و اهل بیت (ع) را در مجامع عمومی بنیان نهاد. علمای درباری، قرآن و سنت را با استناد به گفته‌های اصحاب پیامبر (ص) که از قدرت و مقام در دولت‌های پیشین برخوردار بودند، تفسیر می‌کردند، آنها توجه چندانی به اهل بیت (ع) نداشتند و حتی مصوبات سیاسی و مقررات اداری به بدنه سیاسی اسلام پیوند داده می‌شد. از آن به بعد بود که حزب حاکم و پیروانشان، «اهل سنت» و «جماعت» و یا «سنی» نامیده شدند.
برتری سیاسی قریش، حمایت از حضرت علی (ع) را مشکل می‌ساخت. علائق سیاسی جامعه، روابط معنوی و دینی را تحت الشعاع خود قرار داده بود. معاویه بنیان‌گذار سلسله امویها، رسم سب و لعن حضرت علی (ع) و اهل بیت (ع) را در مجامع عمومی بنیان نهاد. علمای درباری، قرآن و سنت را با استناد به گفته‌های اصحاب پیامبر (ص) که از قدرت و مقام در دولت‌های پیشین برخوردار بودند، تفسیر می‌کردند، آنها توجه چندانی به اهل بیت (ع) نداشتند و حتی مصوبات سیاسی و مقررات اداری به بدنه سیاسی اسلام پیوند داده می‌شد. از آن به بعد بود که حزب حاکم و پیروانشان، «اهل سنت» و «جماعت» و یا «سنی» نامیده شدند.
عده اندکی از اصحاب رسول خدا در دوران حیات آن حضرت از حضرت علی (ع) الهام می‌گرفتند. این عده به عنوان شیعیان علی (ع) مشهور بودند و امامت را یک منصب سیاسی نمی‌دانستند، بلکه آن را ادامه ماموریت پیامبر (ص) تفسیر می‌کردند. هر چند که به امام وحی نمی‌شود، اما او حجت خداست و جهان، هیچ گاه بدون حجت نمی‌ماند، و لذا وجود امام – حاضر یا غایب – ضروری است. به عقیده آنان، آیات قرآن به روشنی، ولایت وامامت حضرت علی (ع) و استمرار آن را در نسل بلا وسطه او خاطر نشان کرده است.
عده اندکی از اصحاب رسول خدا در دوران حیات آن حضرت از حضرت علی (ع) الهام می‌گرفتند. این عده به عنوان شیعیان علی (ع) مشهور بودند و امامت را یک منصب سیاسی نمی‌دانستند، بلکه آن را ادامه ماموریت پیامبر (ص) تفسیر می‌کردند. هر چند که به امام وحی نمی‌شود، اما او حجت خداست و جهان، هیچ گاه بدون حجت نمی‌ماند، و لذا وجود امام – حاضر یا غایب – ضروری است. به عقیده آنان، آیات قرآن به روشنی، ولایت وامامت حضرت علی (ع) و استمرار آن را در نسل بلا وسطه او خاطر نشان کرده است.
واقعیات غیر قابل انکار از حضرت علی و یازده جانشین او، مؤید حقانیت اعتقادات شیعه است. لیکن بعضی از شیفتگان حضرت علی(ع) و ائمه(ع) آن چنان مجذوب شخصیت حضرت علی(ع) بودند که در مورد فضایل او راه افراط را پیمودند، به حدی که برخی از آنها به «غلات» شهرت پیدا کردند. سخنان غلات درباره علی (ع) و ائمه، موجب برآشفتن ایشان شد و در نتیجه آنها را از خود راندند و ادعاهای افراطی آنان را انکار کردند. اما عقاید غلات کاملاً از میان نرفت، حتی برخی از علمای بر جسته اهل سنت همچون امام شافعی نیز درباره علی (ع) سخنان غلوآمیزی بیان داشته‌اند. علمای سرسخت سنی، مانند مخدوم الملک ملا عبدالله سلتان پوری، معتقدند که گوینده چنین سخنانی قائل به حلول است، اما ستایش کنندگان سنی مذهب حضرت علی (ع) دلسرد نشدند. گفتنی است که «جت» ‌های «سند» که اسلام آورده بودند، معتقد شدند که حضرت علی(ع) تجسم خداست.
واقعیات غیر قابل انکار از حضرت علی و یازده جانشین او، مؤید حقانیت اعتقادات شیعه است. لیکن بعضی از شیفتگان حضرت علی(ع) و ائمه(ع) آن چنان مجذوب شخصیت حضرت علی(ع) بودند که در مورد فضایل او راه افراط را پیمودند، به حدی که برخی از آنها به «غلات» شهرت پیدا کردند. سخنان غلات درباره علی (ع) و ائمه، موجب برآشفتن ایشان شد و در نتیجه آنها را از خود راندند و ادعاهای افراطی آنان را انکار کردند. اما عقاید غلات کاملاً از میان نرفت، حتی برخی از علمای بر جسته اهل سنت همچون امام شافعی نیز درباره علی (ع) سخنان غلوآمیزی بیان داشته‌اند. علمای سرسخت سنی، مانند مخدوم الملک ملا عبدالله سلتان پوری، معتقدند که گوینده چنین سخنانی قائل به حلول است، اما ستایش کنندگان سنی مذهب حضرت علی (ع) دلسرد نشدند. گفتنی است که «جت» ‌های «سند» که اسلام آورده بودند، معتقد شدند که حضرت علی(ع) تجسم خداست.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش