۸۸٬۱۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می باشد' به ' میباشد') |
جز (جایگزینی متن - 'میداد' به 'میداد') |
||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
در قرآن و روایات به گرفتاریهای او از جمله جداشدن از فرزندش یوسف(ع) و برخی دلائل آن پرداخته شده است: | در قرآن و روایات به گرفتاریهای او از جمله جداشدن از فرزندش یوسف(ع) و برخی دلائل آن پرداخته شده است: | ||
[[امام سجاد(ع)]] فرمود: «حضرت یعقوب(ع) هر روز گوسفندی را [[ذبح]] میکرد، بخشی از آنرا صدقه | [[امام سجاد(ع)]] فرمود: «حضرت یعقوب(ع) هر روز گوسفندی را [[ذبح]] میکرد، بخشی از آنرا صدقه میداد، و قسمت دیگرش را خود و خانوادهاش استفاده میکردند، اما شب جمعهای هنگام افطار، سائلی که آنروز را روزه داشت، به خانهاش آمده و چند بار درخواست غذا کرد، یعقوب و اهل بیتش صدای او را شنیدند، ولی چون او را نشناخته و به او اعتمادی نداشتند پاسخ ندادند. | ||
آن سائل ناامید شده و شب را در گرسنگی به سر برد و از یعقوب نزد خدا شکایت کرد. آن شب یعقوب و خانوادهاش سیر خوابیدند و مقداری از غذایشان نیز اضافه آمد. خداوند به یعقوب وحی کرد که بنده ما را از خانهات راندی و غضب ما را به سوی خود کشیدی و شایسته تأدیب گردیدی. در همان شب بود که یوسف(ع) نیز در خواب دید، یازده ستاره و آفتاب و ماه او را سجده میکنند، وقتی که صبح شد، و خواب را برای پدرش نقل کرد، یعقوب با آن درایتی که در تعبیر خواب داشت به ضمیمه وحیی که به او شده بود، از آینده دشوار خود مطلع شد. <ref>علل الشرائع، ج 1، ص 45 - 46</ref> از آن لحظه گرفتاریهای او آغاز شد: <ref>علت مبتلا شدن حضرت یعقوب(ع) به مصیبت»، 58029</ref> | آن سائل ناامید شده و شب را در گرسنگی به سر برد و از یعقوب نزد خدا شکایت کرد. آن شب یعقوب و خانوادهاش سیر خوابیدند و مقداری از غذایشان نیز اضافه آمد. خداوند به یعقوب وحی کرد که بنده ما را از خانهات راندی و غضب ما را به سوی خود کشیدی و شایسته تأدیب گردیدی. در همان شب بود که یوسف(ع) نیز در خواب دید، یازده ستاره و آفتاب و ماه او را سجده میکنند، وقتی که صبح شد، و خواب را برای پدرش نقل کرد، یعقوب با آن درایتی که در تعبیر خواب داشت به ضمیمه وحیی که به او شده بود، از آینده دشوار خود مطلع شد. <ref>علل الشرائع، ج 1، ص 45 - 46</ref> از آن لحظه گرفتاریهای او آغاز شد: <ref>علت مبتلا شدن حضرت یعقوب(ع) به مصیبت»، 58029</ref> |