۸۷٬۷۷۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می برند' به 'میبرند') |
جز (جایگزینی متن - ' می داند' به ' میداند') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
3. پیامبر(صلی الله علیه وآله) قبل از بعثت یا دست کم در آغاز [[بعثت]]، نمازهایی ([[واجب]] یا [[مستحب]]) میخواند، اما نمازهای پنج گانه در سفر معراج بر پیامبر و امت اسلامی واجب شد. | 3. پیامبر(صلی الله علیه وآله) قبل از بعثت یا دست کم در آغاز [[بعثت]]، نمازهایی ([[واجب]] یا [[مستحب]]) میخواند، اما نمازهای پنج گانه در سفر معراج بر پیامبر و امت اسلامی واجب شد. | ||
دو دیدگاه نخست، در واقع یکی بیش نیست و مبدأ وجوب نماز بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسلمانان را پس از واقعه معراج | دو دیدگاه نخست، در واقع یکی بیش نیست و مبدأ وجوب نماز بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسلمانان را پس از واقعه معراج میداند، جز آن که یکی اولین نماز را نماز در شب معراج میداند و دیگری نماز ظهر روز بعد از آن را. ناگفته نماند که روایات مربوط به نماز پیامبر(صلی الله علیه وآله) در شب معراج نیز متفاوت است: یکی، نماز خواندن ایشان را در پیشگاه الهی باز میگوید، در حالی که روایات دیگر به نمازهای وی پیش از عروج به پیشگاه الهی، در بیتالمقدس و طور سینا و مسجد کوفه و آسمانهای مختلف و نیز به امامت ایشان بر انبیا و فرشتگان اشاره کردهاند. | ||
=== مستندات دیدگاه نخست === | === مستندات دیدگاه نخست === | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
* در برخی روایات نیز از مفاد آن دفاع شده و راز تخفیف گرفتن در شمارگان نمازهای واجب، تبیین شده است.<ref>«وَ رُوِیَ عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع أَنَّهُ قَالَ سَأَلْتُ أَبِی سَیِّدَ الْعَابِدِینَ ع فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَةِ أَخْبِرْنِی عَنْ جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِ ص لَمَّا عُرِجَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِخَمْسِینَ صَلَاةً کَیْفَ لَمْ یَسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ عَنْ أُمَّتِهِ حَتَّی قَالَ لَهُ مُوسَی بْنُ عِمْرَانَ ع ارْجِعْ إِلَی رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَقَالَ یَا بُنَیَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَا یَقْتَرِحُ عَلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا یُرَاجِعُهُ فِی شَیْء یَأْمُرُهُ بِهِ فَلَمَّا سَأَلَهُ مُوسَی(علیهالسلام) ذَلِکَ وَ صَارَ شَفِیعاً لِأُمَّتِهِ إِلَیْهِ لَمْ یَجُزْ لَهُ أَنْ یَرُدَّ شَفَاعَةَ أَخِیهِ مُوسَی(علیهالسلام) فَرَجَعَ إِلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَأَلَهُ التَّخْفِیفَ إِلَی أَنْ رَدَّهَا إِلَی خَمْسِ صَلَوَات قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَةِ فَلِمَ لَمْ یَرْجِعْ إِلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ مِنْ خَمْسِ صَلَوَات وَ قَدْ سَأَلَهُ مُوسَی(علیهالسلام) أَنْ یَرْجِعَ إِلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَسْأَلَهُ التَّخْفِیفَ فَقَالَ یَا بُنَیَّ أَرَادَ(علیهالسلام) أَنْ یُحَصِّلَ لِأُمَّتِهِ التَّخْفِیفَ مَعَ أَجْرِ خَمْسِینَ صَلَاةً لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها أَ لَا تَرَی أَنَّهُ ع لَمَّا هَبَطَ إِلَی الْأَرْضِ نَزَلَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ إِنَّهَا خَمْسٌ بِخَمْسِینَ ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّام لِلْعَبِیدِ». این روایت در منابع زیر آمده است: صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، ص197; همو، الامالی، ص543; همو، التوحید، ص175 ـ 176; همو، علل الشرایع، ج1، ص133 ـ 134. سند صدوق به زید شهید به شرح زیر است: محمد بن محمد بن عصام عن محمد بن یعقوب الکلینی عن علی بن محمد علان کلینی عن محمد بن سلیمان عن اسماعیل بن ابراهیم عن جعفر بن محمد التمیمی عن الحسین بن علوان عن عمروبن خالد عن زید بن علی. این سند، مجهول است.</ref> این روایت و روایات همسو با آن، مؤید آن است که تا زمان معراج، نمازی بر پیامبر و مسلمانان واجب نبوده است. | * در برخی روایات نیز از مفاد آن دفاع شده و راز تخفیف گرفتن در شمارگان نمازهای واجب، تبیین شده است.<ref>«وَ رُوِیَ عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع أَنَّهُ قَالَ سَأَلْتُ أَبِی سَیِّدَ الْعَابِدِینَ ع فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَةِ أَخْبِرْنِی عَنْ جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِ ص لَمَّا عُرِجَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِخَمْسِینَ صَلَاةً کَیْفَ لَمْ یَسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ عَنْ أُمَّتِهِ حَتَّی قَالَ لَهُ مُوسَی بْنُ عِمْرَانَ ع ارْجِعْ إِلَی رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَقَالَ یَا بُنَیَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَا یَقْتَرِحُ عَلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا یُرَاجِعُهُ فِی شَیْء یَأْمُرُهُ بِهِ فَلَمَّا سَأَلَهُ مُوسَی(علیهالسلام) ذَلِکَ وَ صَارَ شَفِیعاً لِأُمَّتِهِ إِلَیْهِ لَمْ یَجُزْ لَهُ أَنْ یَرُدَّ شَفَاعَةَ أَخِیهِ مُوسَی(علیهالسلام) فَرَجَعَ إِلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَأَلَهُ التَّخْفِیفَ إِلَی أَنْ رَدَّهَا إِلَی خَمْسِ صَلَوَات قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَةِ فَلِمَ لَمْ یَرْجِعْ إِلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ مِنْ خَمْسِ صَلَوَات وَ قَدْ سَأَلَهُ مُوسَی(علیهالسلام) أَنْ یَرْجِعَ إِلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَسْأَلَهُ التَّخْفِیفَ فَقَالَ یَا بُنَیَّ أَرَادَ(علیهالسلام) أَنْ یُحَصِّلَ لِأُمَّتِهِ التَّخْفِیفَ مَعَ أَجْرِ خَمْسِینَ صَلَاةً لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها أَ لَا تَرَی أَنَّهُ ع لَمَّا هَبَطَ إِلَی الْأَرْضِ نَزَلَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ إِنَّهَا خَمْسٌ بِخَمْسِینَ ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّام لِلْعَبِیدِ». این روایت در منابع زیر آمده است: صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، ص197; همو، الامالی، ص543; همو، التوحید، ص175 ـ 176; همو، علل الشرایع، ج1، ص133 ـ 134. سند صدوق به زید شهید به شرح زیر است: محمد بن محمد بن عصام عن محمد بن یعقوب الکلینی عن علی بن محمد علان کلینی عن محمد بن سلیمان عن اسماعیل بن ابراهیم عن جعفر بن محمد التمیمی عن الحسین بن علوان عن عمروبن خالد عن زید بن علی. این سند، مجهول است.</ref> این روایت و روایات همسو با آن، مؤید آن است که تا زمان معراج، نمازی بر پیامبر و مسلمانان واجب نبوده است. | ||
* چنان که روایتی از امام باقر(علیهالسلام) نقل شده است: «هنگامی که رسول خدا را به معراج بردند، نماز را ده رکعت فرود آورد، دو رکعت دو رکعت... .<ref>کلینی، الکافی، ج 3، ص 487. علی بن محمد، عن بعض أصحابنا، عن علی بن الحکم، عن ربیع بن محمد المسلی، عن عبدالله بن سلیمان العامری، عن أبی جعفر(علیهالسلام) این سند، مجهول و مرسله است.</ref> یاد کرد این نکته بایسته است که رکعت های سوم و چهارم نماز بعدها در مدینه واجب شد، اما درباره مسافر همان حالت نخست (دو رکعت) باقی ماند. | * چنان که روایتی از امام باقر(علیهالسلام) نقل شده است: «هنگامی که رسول خدا را به معراج بردند، نماز را ده رکعت فرود آورد، دو رکعت دو رکعت... .<ref>کلینی، الکافی، ج 3، ص 487. علی بن محمد، عن بعض أصحابنا، عن علی بن الحکم، عن ربیع بن محمد المسلی، عن عبدالله بن سلیمان العامری، عن أبی جعفر(علیهالسلام) این سند، مجهول و مرسله است.</ref> یاد کرد این نکته بایسته است که رکعت های سوم و چهارم نماز بعدها در مدینه واجب شد، اما درباره مسافر همان حالت نخست (دو رکعت) باقی ماند. | ||
* روایاتی که اولین نماز پیامبر(صلی الله علیه وآله) را نماز ظهر معرفی کرده و همان را نماز وسطای سفارش شده در قرآن | * روایاتی که اولین نماز پیامبر(صلی الله علیه وآله) را نماز ظهر معرفی کرده و همان را نماز وسطای سفارش شده در قرآن میداند.<ref>«حافظوا علی الصلوات و الصلاة الوسطی و قوموا للّه قانتین» (بقره، 238).</ref> | ||
* در برخی از این روایات، به جای نماز ظهر، نماز جمعه (که به جای نماز ظهر در روز جمعه به جماعت اقامه میشود) آمده است. این روایات هم پرشمارند و هم در برخی موارد معتبرند.<ref>دراینباره ر. ک: کلینی، الکافی، ج 8، ص 339. اگر چه علامه مجلسی سند را (به خاطر سعید بن مسیب) مجهول دانسته است. (مجلسی، مرآة العقول، ج 26، ص 496)، ولی نمیتوان آن را بی اعتبار دانست، زیرا برخی رجالیان، مانند مرحوم مامقانی، سعید را توثیق کردهاند. مامقانی، تنقیح المقال، ج 1، ص 64). (برای مطالعه بیشتر درباره سعید بن مسیب ر. ک: علی اکبربابایی، مکاتب تفسیری، ص 217 ـ 221. هم چنین برای دیدن روایات دیگر در باب اولین نماز ر. ک: صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 322 و ص 354 ـ 355. علامه مجلسی سند بعضی از این روایات را صحیح دانسته است. ر. ک: مجلسی، بحار الأنوار، ج 80، ص30 و 108 و ج 79، ص 290 ـ 291).</ref> فرزندم! برای نماز ظهر این روز (جمعه) شرافت بزرگی است. این نماز اولین نمازی است که بر آقای ما رسول خدا(صلی الله علیه وآله) واجب شد و در روایت است که نماز وسطی همین است... .<ref>مجلسی. بحارالانوار. ج 79، ص290.</ref> | * در برخی از این روایات، به جای نماز ظهر، نماز جمعه (که به جای نماز ظهر در روز جمعه به جماعت اقامه میشود) آمده است. این روایات هم پرشمارند و هم در برخی موارد معتبرند.<ref>دراینباره ر. ک: کلینی، الکافی، ج 8، ص 339. اگر چه علامه مجلسی سند را (به خاطر سعید بن مسیب) مجهول دانسته است. (مجلسی، مرآة العقول، ج 26، ص 496)، ولی نمیتوان آن را بی اعتبار دانست، زیرا برخی رجالیان، مانند مرحوم مامقانی، سعید را توثیق کردهاند. مامقانی، تنقیح المقال، ج 1، ص 64). (برای مطالعه بیشتر درباره سعید بن مسیب ر. ک: علی اکبربابایی، مکاتب تفسیری، ص 217 ـ 221. هم چنین برای دیدن روایات دیگر در باب اولین نماز ر. ک: صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 322 و ص 354 ـ 355. علامه مجلسی سند بعضی از این روایات را صحیح دانسته است. ر. ک: مجلسی، بحار الأنوار، ج 80، ص30 و 108 و ج 79، ص 290 ـ 291).</ref> فرزندم! برای نماز ظهر این روز (جمعه) شرافت بزرگی است. این نماز اولین نمازی است که بر آقای ما رسول خدا(صلی الله علیه وآله) واجب شد و در روایت است که نماز وسطی همین است... .<ref>مجلسی. بحارالانوار. ج 79، ص290.</ref> | ||
* یعقوبی نیز این نکته را که نماز وسطی ظهر است، و نماز ظهر جمعه اولین نماز پیامبر بوده، گزارش کرده است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref> | * یعقوبی نیز این نکته را که نماز وسطی ظهر است، و نماز ظهر جمعه اولین نماز پیامبر بوده، گزارش کرده است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در این دیدگاه دو نوع گزارش وجود دارد، یکی مربوط به نمازگزاردن خود حضرت و دیگری در باب نماز دیگران است. | در این دیدگاه دو نوع گزارش وجود دارد، یکی مربوط به نمازگزاردن خود حضرت و دیگری در باب نماز دیگران است. | ||
گزارشهای مربوط به نماز خود ایشان در منابع متعدد روایی و تاریخی بیان شده است، چنان که در حدیثی از ابن عباس و جابر آمده است: «[[جبرئیل]] نزد کعبه دو بار بر من امامت کرد».<ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج 3، ص 145. ابن کثیر هم چنین میگوید: «قال البیهقی: وقد ذهب الحسن البصری إلی أن صلاة الحضر أول ما فرضت أربعاً کما ذکره مرسلا من صلاته علیهالسلام صبیحة الاسراء الظهر أربعاً، والعصر أربعاً والمغرب ثلاثاً یجهر فی الأولیین، والعشاء أربعاً یجهر فی الأولیین و الصبح رکعتین یجهر فیهما». (ر. ک: همان، ص146). این روایت اگرچه بر خلاف روایات زیادی است که وجوب اولیه نماز را دو رکعتی | گزارشهای مربوط به نماز خود ایشان در منابع متعدد روایی و تاریخی بیان شده است، چنان که در حدیثی از ابن عباس و جابر آمده است: «[[جبرئیل]] نزد کعبه دو بار بر من امامت کرد».<ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج 3، ص 145. ابن کثیر هم چنین میگوید: «قال البیهقی: وقد ذهب الحسن البصری إلی أن صلاة الحضر أول ما فرضت أربعاً کما ذکره مرسلا من صلاته علیهالسلام صبیحة الاسراء الظهر أربعاً، والعصر أربعاً والمغرب ثلاثاً یجهر فی الأولیین، والعشاء أربعاً یجهر فی الأولیین و الصبح رکعتین یجهر فیهما». (ر. ک: همان، ص146). این روایت اگرچه بر خلاف روایات زیادی است که وجوب اولیه نماز را دو رکعتی میداند، اما نکته قابل استناد در آن مبدأ زمانی وجوب نمازهای واجب است که با دیگر روایات هماهنگ است.</ref> ولی در باب نماز اصحاب، برخی عالمان گفتهاند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) پس از معراج، اصحاب خود را جمع کردند، سپس خود به جبرئیل اقتدا کردند و دیگران به ایشان. | ||
[[ابن کثیر]] دراینباره میگوید: | [[ابن کثیر]] دراینباره میگوید: | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
* دو آیه دیگر در سوره مزمّل<ref>اگر چه آخرین آیه سوره مزمل به قرینه یادکرد زکات و قتال در راه خدا، مدنی است، زیرا زکات و جهاد در مدینه واجب شده است، اما ـ چنان که در متن گفتیم ـ به یقین آیات آغازین سوره از اولین سورههای نازل شده در مکه است و استدلال به آن بر وجود نماز خالی از اشکال است.</ref> و مدثّر نیز بر وجود نماز از ابتدای بعثت دلالت دارند، زیرا این دو سوره نیز از اولین سورههای قرآن بوده و به یقین سالها پیش از معراج نازل شدهاند. کمترین فاصله زمانی بیان شده در روایات برای دو واقعه بعثت و معراج، دو سال، و بیشترین آن یازده یا دوازده سال است.<ref>برای مطالعه بیشتر ر. ک: محمد هادی یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج1، ص533 ـ 534.</ref> | * دو آیه دیگر در سوره مزمّل<ref>اگر چه آخرین آیه سوره مزمل به قرینه یادکرد زکات و قتال در راه خدا، مدنی است، زیرا زکات و جهاد در مدینه واجب شده است، اما ـ چنان که در متن گفتیم ـ به یقین آیات آغازین سوره از اولین سورههای نازل شده در مکه است و استدلال به آن بر وجود نماز خالی از اشکال است.</ref> و مدثّر نیز بر وجود نماز از ابتدای بعثت دلالت دارند، زیرا این دو سوره نیز از اولین سورههای قرآن بوده و به یقین سالها پیش از معراج نازل شدهاند. کمترین فاصله زمانی بیان شده در روایات برای دو واقعه بعثت و معراج، دو سال، و بیشترین آن یازده یا دوازده سال است.<ref>برای مطالعه بیشتر ر. ک: محمد هادی یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج1، ص533 ـ 534.</ref> | ||
توضیح آن که در باب زمان معراج بیش از ده دیدگاه مطرح شده است. عسقلانی در فتح الباری ده قول شمرده که نخستین آنها معراج را مربوط به دوره زمانی پیش از بعثت | توضیح آن که در باب زمان معراج بیش از ده دیدگاه مطرح شده است. عسقلانی در فتح الباری ده قول شمرده که نخستین آنها معراج را مربوط به دوره زمانی پیش از بعثت میداند و نه قول دیگر از کسانی است که تاریخِ معراج را سالها پس از معراج گزارش کرده، اما در تعیین زمان دقیق آن، اختلاف نظر فراوان دارند. این اقوال عبارت است از شش ماه، هشت ماه، یازده ماه، یک سال، یک سال و دو ماه، یک سال و سه ماه، یک سال و پنج ماه، پنج سال و شش سال پیش از هجرت پیامبر(صلی الله علیه وآله) به مدینه.<ref> احمد بن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج7، ص 154.</ref> قطب راوندی روایتی از امیرالمؤمنین(علیهالسلام) نقل کرده که زمان معراج را سال سوم پس از بعثت میداند.<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج1، ص141.</ref> | ||
==== ادله وقوع معراج پس از بعثت ==== | ==== ادله وقوع معراج پس از بعثت ==== | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
* ابن اسحاق میگوید: یکی از دانشمندان برای من حدیث کرد که جبرئیل نماز را بر پیامبر (فرود) آورد آنگاه که بر او(صلی الله علیه وآله)واجب شد، درحالی که ایشان در بلندی های [[مکه]] بود. پاشنه پا را به گوشه ای از دره زد که چشمه ای از آن جاری شد. جبرئیل [[وضو]] گرفت و رسول خدا بدو می نگریست این برای آن بود که طهارت نماز را به او یاد دهد. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت همان گونه که از [[جبرئیل]] دیده بود. آنگاه جبرئیل برخاست و برای او نماز گزارد. پیامبر نیز به همراه نماز او نماز گزارد. جبرئیل رفت و پیامبر(صلی الله علیه وآله) به سوی [[خدیجه]] آمد تا همان گونه که جبرئیل به او یاد داده بود، [[طهارت]] نماز را به خدیجه یاد دهد. خدیجه نیز چونان وضوی پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)برای او، همان گونه که جبرئیل برایش نماز گزارده بود، نماز گزارد، آنگاه خدیجه نیز مانند او نماز گزارد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص 160.</ref> | * ابن اسحاق میگوید: یکی از دانشمندان برای من حدیث کرد که جبرئیل نماز را بر پیامبر (فرود) آورد آنگاه که بر او(صلی الله علیه وآله)واجب شد، درحالی که ایشان در بلندی های [[مکه]] بود. پاشنه پا را به گوشه ای از دره زد که چشمه ای از آن جاری شد. جبرئیل [[وضو]] گرفت و رسول خدا بدو می نگریست این برای آن بود که طهارت نماز را به او یاد دهد. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت همان گونه که از [[جبرئیل]] دیده بود. آنگاه جبرئیل برخاست و برای او نماز گزارد. پیامبر نیز به همراه نماز او نماز گزارد. جبرئیل رفت و پیامبر(صلی الله علیه وآله) به سوی [[خدیجه]] آمد تا همان گونه که جبرئیل به او یاد داده بود، [[طهارت]] نماز را به خدیجه یاد دهد. خدیجه نیز چونان وضوی پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)برای او، همان گونه که جبرئیل برایش نماز گزارده بود، نماز گزارد، آنگاه خدیجه نیز مانند او نماز گزارد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص 160.</ref> | ||
* علی بن ابراهیم گوید: پیامبر(صلی الله علیه وآله) چون به 37 سالگی رسید، در خواب می دید که کسی به او «یا [[رسول الله]]» میگوید، زمان زیادی بدین منوال گذشت تا آن که در میان کوه ها مشغول شبانی گوسفندان [[ابوطالب]] بود که نگاهش به فردی افتاد که به او می گفت «یا رسول الله». به او گفت تو کیستی؟ پاسخ داد: جبرئیل، خداوند مرا به سوی تو فرستاده تا تو را به عنوان فرستاده خویش برگزیند. پیامبر(صلی الله علیه وآله)موضوع را به خدیجه خبر داد .... پیامبر این خبر را از دیگران مخفی میکرد تا آنگاه که جبرئیل بر او نازل شد و آبی از آسمان فرود آورد و گفت: ای محمد برخیز و برای نماز وضو بگیر! جبرئیل او را وضو گرفتن (بر صورت و دست ها تا آرنج و مسح سر و پاها تا بر آمدگی روی پا) آموخت و به او رکوع و سجود یاد داد. هنگامی که چهل ساله شد او را به نماز فرمان داد و حدود نماز را به او آموخت، اما وقت نماز را بر او نازل نکرد. بنابراین، پیامبر(صلی الله علیه وآله) هر از گاهی دو رکعت، دو رکعت نماز می گزارد و [[علی بن ابی طالب]](علیهالسلام)همدم پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود، در رفت و آمدش همراه او بود و از او جدا نمی شد. باری زمانی علی(علیهالسلام)بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شد و او را در حال نماز دید. وقتی نماز گزاردن او را دید پرسید: ای ابوالقاسم! این چه کاری است؟ پاسخ داد: این نمازی است که خداوند مرا بدان فرمان داده است. پیامبر(صلی الله علیه وآله) علی(علیهالسلام) را به اسلام دعوت کرد و او اسلام آورد و با او نماز گزارد و خدیجه نیز اسلام آورد. در آن هنگام کسی نماز نمی گزارد جز پیامبر(صلی الله علیه وآله) و علی(علیهالسلام) و خدیجه پشت سر او (نماز میخواندند)... .<ref>طبرسی، فضل، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 102.</ref> | * علی بن ابراهیم گوید: پیامبر(صلی الله علیه وآله) چون به 37 سالگی رسید، در خواب می دید که کسی به او «یا [[رسول الله]]» میگوید، زمان زیادی بدین منوال گذشت تا آن که در میان کوه ها مشغول شبانی گوسفندان [[ابوطالب]] بود که نگاهش به فردی افتاد که به او می گفت «یا رسول الله». به او گفت تو کیستی؟ پاسخ داد: جبرئیل، خداوند مرا به سوی تو فرستاده تا تو را به عنوان فرستاده خویش برگزیند. پیامبر(صلی الله علیه وآله)موضوع را به خدیجه خبر داد .... پیامبر این خبر را از دیگران مخفی میکرد تا آنگاه که جبرئیل بر او نازل شد و آبی از آسمان فرود آورد و گفت: ای محمد برخیز و برای نماز وضو بگیر! جبرئیل او را وضو گرفتن (بر صورت و دست ها تا آرنج و مسح سر و پاها تا بر آمدگی روی پا) آموخت و به او رکوع و سجود یاد داد. هنگامی که چهل ساله شد او را به نماز فرمان داد و حدود نماز را به او آموخت، اما وقت نماز را بر او نازل نکرد. بنابراین، پیامبر(صلی الله علیه وآله) هر از گاهی دو رکعت، دو رکعت نماز می گزارد و [[علی بن ابی طالب]](علیهالسلام)همدم پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود، در رفت و آمدش همراه او بود و از او جدا نمی شد. باری زمانی علی(علیهالسلام)بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شد و او را در حال نماز دید. وقتی نماز گزاردن او را دید پرسید: ای ابوالقاسم! این چه کاری است؟ پاسخ داد: این نمازی است که خداوند مرا بدان فرمان داده است. پیامبر(صلی الله علیه وآله) علی(علیهالسلام) را به اسلام دعوت کرد و او اسلام آورد و با او نماز گزارد و خدیجه نیز اسلام آورد. در آن هنگام کسی نماز نمی گزارد جز پیامبر(صلی الله علیه وآله) و علی(علیهالسلام) و خدیجه پشت سر او (نماز میخواندند)... .<ref>طبرسی، فضل، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 102.</ref> | ||
* [[ابن شهرآشوب]] نیز در مناقب در بیان درجات بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله) هفتمین آنها را عبادات | * [[ابن شهرآشوب]] نیز در مناقب در بیان درجات بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله) هفتمین آنها را عبادات میداند و بر این باور است که در زمانی که ایشان در مکه بودند فقط طهارت و نماز تشریع شد، (در آغاز) نماز بر ایشان واجب بود و بر مسلمانان مستحب. سپس نمازهای پنج گانه بعد از اسراء واجب شد و این در سال نهم بعثت ایشان بود.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج1، ص40.</ref> | ||
چنان که پیشتر اشاره کردیم، در بعضی روایات به نمازهایی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در مسیر عروج خود برگزار کردهاند، اشاره شده است. | چنان که پیشتر اشاره کردیم، در بعضی روایات به نمازهایی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در مسیر عروج خود برگزار کردهاند، اشاره شده است. |