۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می برند' به 'میبرند') |
جز (جایگزینی متن - ' می داند' به ' میداند') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
ایشان در اثبات جواز و امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث، فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات: القرآن هدی من الضلالة، وتبیان من العمی، واستقالة من العثرة، ونور من الظلمة، وضیاء من الأجداث، وعصمة من الهلکة، ورشد من الغوایة، وبیان من الفتن، وبلاغ من الدنیا إلی الآخرة، وفیه کمال دینکم، و ما عدل أحد من القرآن الا إلی النار میباشد استنادمیکند. <ref>فیض کاشانی، الاصول الاصیلة، ص3۶: «... لاينبغی أن يرتاب أحد فی جواز تفسير القرآن لغير المعصومين :فی الجملة والا لما صح قولهم فی أخبار كثيرة: إذا جاءكم عنا حديث فاعرضوه علی كتاب الله، كما يأتی ذكرها، بل ما جاز لنا الانتفاع بالقرآن أصلا مع أنه الثقل الأكبر الواجب الاتباع المقتدی به كما يأتی بيانه، ولما صح قوله 6: انی تارك فيكم الثقلين، إذ علی هذا التقدير انما ترك الثقل الواحد الذی هو أهل بيته خاصة بل ما ترك شيئا أصلا فی مثل هذه الاعصار المتطاولة التی غاب فيها الامام غيبة منقطعة إذ أحاديثهم :مثل القرآن منها عام وخاص، مجمل ومبين، محكم ومتشابه، تقية وحق، إلی غير ذلك، فإذا لم يجز تفسير القرآن بالرأی لاشتماله علی أمثال ذلك فلا يجوز تفسير كلامهم :أيضا لاشتراك العلة بعينها، ولما صح قوله 6: فإذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن وقوله 6: القرآن هدی من الضلالة، وتبيان من العمی، واستقالة من العثرة، ونور من الظلمة، وضياء من الأجداث، وعصمة من الهلكة، ورشد من الغواية، وبيان من الفتن، وبلاغ من الدنيا إلی الآخرة، وفيه كمال دينكم، و ما عدل أحد من القرآن الا إلی النار، إلی غير ذلك من الاخبار فی هذا المعنی وهی كثيرة».</ref> | ایشان در اثبات جواز و امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث، فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات: القرآن هدی من الضلالة، وتبیان من العمی، واستقالة من العثرة، ونور من الظلمة، وضیاء من الأجداث، وعصمة من الهلکة، ورشد من الغوایة، وبیان من الفتن، وبلاغ من الدنیا إلی الآخرة، وفیه کمال دینکم، و ما عدل أحد من القرآن الا إلی النار میباشد استنادمیکند. <ref>فیض کاشانی، الاصول الاصیلة، ص3۶: «... لاينبغی أن يرتاب أحد فی جواز تفسير القرآن لغير المعصومين :فی الجملة والا لما صح قولهم فی أخبار كثيرة: إذا جاءكم عنا حديث فاعرضوه علی كتاب الله، كما يأتی ذكرها، بل ما جاز لنا الانتفاع بالقرآن أصلا مع أنه الثقل الأكبر الواجب الاتباع المقتدی به كما يأتی بيانه، ولما صح قوله 6: انی تارك فيكم الثقلين، إذ علی هذا التقدير انما ترك الثقل الواحد الذی هو أهل بيته خاصة بل ما ترك شيئا أصلا فی مثل هذه الاعصار المتطاولة التی غاب فيها الامام غيبة منقطعة إذ أحاديثهم :مثل القرآن منها عام وخاص، مجمل ومبين، محكم ومتشابه، تقية وحق، إلی غير ذلك، فإذا لم يجز تفسير القرآن بالرأی لاشتماله علی أمثال ذلك فلا يجوز تفسير كلامهم :أيضا لاشتراك العلة بعينها، ولما صح قوله 6: فإذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن وقوله 6: القرآن هدی من الضلالة، وتبيان من العمی، واستقالة من العثرة، ونور من الظلمة، وضياء من الأجداث، وعصمة من الهلكة، ورشد من الغواية، وبيان من الفتن، وبلاغ من الدنيا إلی الآخرة، وفيه كمال دينكم، و ما عدل أحد من القرآن الا إلی النار، إلی غير ذلك من الاخبار فی هذا المعنی وهی كثيرة».</ref> | ||
ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت | ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت میداند میفرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قرآن و عترت خواهد بود: | ||
برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی - بر اساس حدیث ثقلین، فهم قرآن را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع میدانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قرآن و سنت – که مفاد حدیث ثقلین میباشد- تحقق خواهد یافت. بدلیل انکه بدون تمسک به انان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط انان اگاهی جامع به قرآن داشته و دیگران لازم است در این جهت به انان مراجعه نمایند. <ref>همان: «قال بعض الفضلاء – ملا امین استرابادی ـ بعد نقل حديث الثقلين: ومعنی الحديث الشريف كما يستفاد من الأخبار المتواترة انه يجب التمسك بكلامهم :إذ حينئذ يتحقق التمسك بمجموع الامرين، والسر فيه انه لا سبيل إلی فهم مراد الله الا من جهتهم 7 لأنهم عارفون بناسخه ومنسوخه، والباقی منه علی الاطلاق والمؤول وغير ذلك دون غيرهم خصهم الله تعالی والنبی 6 بذلك».</ref> | برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی - بر اساس حدیث ثقلین، فهم قرآن را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع میدانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قرآن و سنت – که مفاد حدیث ثقلین میباشد- تحقق خواهد یافت. بدلیل انکه بدون تمسک به انان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط انان اگاهی جامع به قرآن داشته و دیگران لازم است در این جهت به انان مراجعه نمایند. <ref>همان: «قال بعض الفضلاء – ملا امین استرابادی ـ بعد نقل حديث الثقلين: ومعنی الحديث الشريف كما يستفاد من الأخبار المتواترة انه يجب التمسك بكلامهم :إذ حينئذ يتحقق التمسك بمجموع الامرين، والسر فيه انه لا سبيل إلی فهم مراد الله الا من جهتهم 7 لأنهم عارفون بناسخه ومنسوخه، والباقی منه علی الاطلاق والمؤول وغير ذلك دون غيرهم خصهم الله تعالی والنبی 6 بذلك».</ref> | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
3- مفاد ایه " أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله" این است که اثبات هماهنگی و عدم تناقض در محتوای قرآن فقط از طریق تدبر ممکن خواهد بود: و لو کان من عند غیرالله..... | 3- مفاد ایه " أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله" این است که اثبات هماهنگی و عدم تناقض در محتوای قرآن فقط از طریق تدبر ممکن خواهد بود: و لو کان من عند غیرالله..... | ||
ب- ایاتی که دعوت به تحدی در قرآن نموده و بشریت را عاجز از اوردن سورهای مثل ان | ب- ایاتی که دعوت به تحدی در قرآن نموده و بشریت را عاجز از اوردن سورهای مثل ان میداند. | ||
این امر نیز مبین ان است که قرآن کریم از بشریت میخواهد با مطالعه و تدبر در قرآن قادر خواهند بود به اعجاز قرآن پی برند. بنابراین لازمه چنین تحدی ان هم در سطح عمومی، امکان فهم پذیری قرآن میباشد. | این امر نیز مبین ان است که قرآن کریم از بشریت میخواهد با مطالعه و تدبر در قرآن قادر خواهند بود به اعجاز قرآن پی برند. بنابراین لازمه چنین تحدی ان هم در سطح عمومی، امکان فهم پذیری قرآن میباشد. | ||
ج - ایاتی که فهم قرآن را برای همگان میسور و اسان | ج - ایاتی که فهم قرآن را برای همگان میسور و اسان میداند نظیر: و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر | ||
د – خطابات قرآنی: ایاتی که عموم مردم را مخاطب خویش دانسته و با انان سخن میگوید نظیر ایاتی که با خطاب: یا معشر الجن و الانس یا ایها الناس یا.... در قرآن کریم وارد شده و نیز ایاتی که مخاطبینش را مومنان قرار داده است. | د – خطابات قرآنی: ایاتی که عموم مردم را مخاطب خویش دانسته و با انان سخن میگوید نظیر ایاتی که با خطاب: یا معشر الجن و الانس یا ایها الناس یا.... در قرآن کریم وارد شده و نیز ایاتی که مخاطبینش را مومنان قرار داده است. | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
روایاتی که در اثبات امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن میتوان به انها استناد نمود طوائف مختلفی هستند که در اینجا به برخی از انها اشاره میشود: | روایاتی که در اثبات امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن میتوان به انها استناد نمود طوائف مختلفی هستند که در اینجا به برخی از انها اشاره میشود: | ||
1-روایاتی که مفادشان لزوم عرضه احادیث به قرآن بوده و معیار صحت و سقم احادیث را مطابقت و مخالفت با قرآن | 1-روایاتی که مفادشان لزوم عرضه احادیث به قرآن بوده و معیار صحت و سقم احادیث را مطابقت و مخالفت با قرآن میداند. بدیهی است لازمه این امر، امکان فهم پذیری قرآن میباشد. در این راستا باید گفت: | ||
در منابع روائی فریقین روایات متعددی در لزوم عرضه احادیث به قرآن ذکر شده است که برخی از این روایات از منابع اهل سنت بیان میکنیم: | در منابع روائی فریقین روایات متعددی در لزوم عرضه احادیث به قرآن ذکر شده است که برخی از این روایات از منابع اهل سنت بیان میکنیم: | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۲: | ||
طبق حدیث فوق که متواتر بین الفریقین است امکان و جوازتفسیر و فهم پذیری قرآن امری قطعی خواهد بود. بنابراین هر گاه قرآن کریم از دسترس فهم مسلمانان خارج گردد تمسک بدان که اخرین توصیه نبی اکرم ص به مسلمانان است بی ثمر و لغو خواهد بود. | طبق حدیث فوق که متواتر بین الفریقین است امکان و جوازتفسیر و فهم پذیری قرآن امری قطعی خواهد بود. بنابراین هر گاه قرآن کریم از دسترس فهم مسلمانان خارج گردد تمسک بدان که اخرین توصیه نبی اکرم ص به مسلمانان است بی ثمر و لغو خواهد بود. | ||
4- روایاتی که قرآن و سنت را دو منیع اساسی شناخت دین مطرح نموده و معرفت صحیح دینی را مبتنی بر مراجعه به ان دو | 4- روایاتی که قرآن و سنت را دو منیع اساسی شناخت دین مطرح نموده و معرفت صحیح دینی را مبتنی بر مراجعه به ان دو میداند: | ||
از امام علی (علیهالسلام) نقل شده است که فرمود: " من أخذ دینه من کتاب الله وسنّة نبیّه صلوات الله علیه وآله زالت الجبال قبل أن یزول، ومن أخذ دینه من أفواه الرجال ردّته الرجال " <ref>وسائل الشیعة، ج 27ص 132. | از امام علی (علیهالسلام) نقل شده است که فرمود: " من أخذ دینه من کتاب الله وسنّة نبیّه صلوات الله علیه وآله زالت الجبال قبل أن یزول، ومن أخذ دینه من أفواه الرجال ردّته الرجال " <ref>وسائل الشیعة، ج 27ص 132. |