۸۷٬۶۵۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می داند' به ' میداند') |
جز (جایگزینی متن - ' انکه' به ' آنکه') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
ایشان بعد از ذکر این مقدمه به علت نیاز قرآن به تفسیر پرداخته و مینویسد: | ایشان بعد از ذکر این مقدمه به علت نیاز قرآن به تفسیر پرداخته و مینویسد: | ||
هر چند زبان قرآن عربی فصیح بوده و ظواهر ان قابل فهم برای عموم میباشد اما بجهت | هر چند زبان قرآن عربی فصیح بوده و ظواهر ان قابل فهم برای عموم میباشد اما بجهت آنکه مشتمل بر اندیشههای متعالی و نکات دقیق میباشد نیازمند تفسیر میباشد بهمین جهت پیامبر ص نسبت به سئوالات گوناگون مردم در مسائل قرآنی به تبیین ان میپرداخت. <ref>همان: ... إن القرآن إنما أنزل بلسان عربی مبین فی زمن أفصح العرب وکانوا یعلمون ظواهره وأحکامه ; أما دقائق باطنه فإنما کان یظهر لهم بعد البحث والنظر، من سؤالهم النبی صلی الله علیه وسلم فی الأکثر ; کسؤالهم لما نزل: * (ولم یلبسوا إیمانهم بظلم) * فقالوا: أینا لم یظلم نفسه! ففسره النبی صلی الله علیه وسلم بالشرک ; واستدل علیه بقوله تعالی: * (إن الشرک لظلم عظیم) * وکسؤال عائشة - رضی الله عنها - عن الحساب الیسیر فقال: " ذلک العرض، ومن نوقش الحساب عذب " وکقصة عدی ابن حاتم فی الخیط الذی وضعه تحت رأسه. وغیر ذلک مما سألوا عن آحاد منه.</ref> | ||
ایشان در زمینه شدید نیازجوامع اسلامی -بعد ا ز عصر صحابه - به تفسیرقرآن مینویسد: | ایشان در زمینه شدید نیازجوامع اسلامی -بعد ا ز عصر صحابه - به تفسیرقرآن مینویسد: | ||
همانگونه که در عصر رسالت مردم به تفسیر قرآن نیاز داشتند در اعصار بعد این نیاز بدلیل | همانگونه که در عصر رسالت مردم به تفسیر قرآن نیاز داشتند در اعصار بعد این نیاز بدلیل آنکه مجموعه روایات تفسیری و تاویلی بدست ما نرسیده است تشدید گردید. | ||
نتیجه | نتیجه آنکه از منظر زرکشی نیاز مسلمانان به تفسیر قرآن امری لازم است بعلاوه آنکه مراد از تفسیر قرآن تبیین مفردات، ترکیبات و ارتباط ایات با یکدیگر و درک لطائف ان بوده که با تدبر در ایات، مراجعه به کتب لغت و نیز مراجعه به روایات حاصل میشود. | ||
==2- محمد بن صالح بن محمد العثیمین (معاصر) == | ==2- محمد بن صالح بن محمد العثیمین (معاصر) == | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
ایشان در بیان دلالت ایه دوم - أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ - نسبت به لزوم تعلم تفسیر مینویسد: | ایشان در بیان دلالت ایه دوم - أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ - نسبت به لزوم تعلم تفسیر مینویسد: | ||
درایه مذکورخداوند متعال کسانی را که ازتدبر در ایات فاصله می گیرند مورد سرزنش قرار داده و قلوب انان را بجهت | درایه مذکورخداوند متعال کسانی را که ازتدبر در ایات فاصله می گیرند مورد سرزنش قرار داده و قلوب انان را بجهت آنکه بوسیله قفلها و زنجیرهای جهالت مسدود گردیده است محروم از نیل به برکات قرآن میداند. <ref>همان: ووجه الدلالة من الآیة الثانیة أن الله تعالی وبخ أولئک الذین لا یتدبرون القرآن، وأشار إلی أن ذلک من الإقفال علی قلوبهم، وعدم وصول الخیر إلیها </ref> | ||
ایشان در زمینه سیره سلف - صحابه و تابعین – در اهمیت دادن به تفسیر قرآن مینویسد: | ایشان در زمینه سیره سلف - صحابه و تابعین – در اهمیت دادن به تفسیر قرآن مینویسد: | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
علامه طباطبائی در کتاب "القرآن فی الاسلام" تحت عنوان "کیف یتقبل القرآن التفسیر ؟" به این سئوال مهم پاسخ داده است. | علامه طباطبائی در کتاب "القرآن فی الاسلام" تحت عنوان "کیف یتقبل القرآن التفسیر ؟" به این سئوال مهم پاسخ داده است. | ||
ایشان نیز همانند سایر اعلام دینی تفسیر قرآن را امری لازم دانسته اما معتقد است که برترین شیوه تفسیر قرآن مراجعه به قرآن و تدبر در ایات ان میباشد ایشان معتقد است حتی اهل بیت ع نیز بهمین طریق به تفسیر قرآن پرداخته و انرا به دیگران اموزش دادهاند. بدلیل | ایشان نیز همانند سایر اعلام دینی تفسیر قرآن را امری لازم دانسته اما معتقد است که برترین شیوه تفسیر قرآن مراجعه به قرآن و تدبر در ایات ان میباشد ایشان معتقد است حتی اهل بیت ع نیز بهمین طریق به تفسیر قرآن پرداخته و انرا به دیگران اموزش دادهاند. بدلیل آنکه وقتی قرآن خود را نور، ضیاء، تبیانا لکل شئی و ... معرفی نموده است. | ||
بدیهی است چنین کتابی نیاز به شرح و تبیین از خارج را نخواهد داشت چون قرآن، در درون خود احسن التفاسیر را داراست. بنابراین مفسر قرآن کسی است که با قدرت تدبر و تعمقش در ایات قرآن به فهم ایات و ارتباط انها با یکدیگر نائل شده و در تبیین بیشتر انها اقدام میکند. | بدیهی است چنین کتابی نیاز به شرح و تبیین از خارج را نخواهد داشت چون قرآن، در درون خود احسن التفاسیر را داراست. بنابراین مفسر قرآن کسی است که با قدرت تدبر و تعمقش در ایات قرآن به فهم ایات و ارتباط انها با یکدیگر نائل شده و در تبیین بیشتر انها اقدام میکند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ایشان استغناء قرآن در تفسیر، به اموری خارج از قرآن را لازمه ایاتی نظیر ایه: أفلا یتدبرون القرآن و...نیزدانسته ودر رد سخن کسانی که تفسیر قرآن را مبتنی بر رجوع به منابعی خارج از قرآن میدانند مینویسد: | ایشان استغناء قرآن در تفسیر، به اموری خارج از قرآن را لازمه ایاتی نظیر ایه: أفلا یتدبرون القرآن و...نیزدانسته ودر رد سخن کسانی که تفسیر قرآن را مبتنی بر رجوع به منابعی خارج از قرآن میدانند مینویسد: | ||
اگر چنین بود- بشری بودن قرآن - قطعا در ان ناهماهنگی و اختلاف مشاهده می شد در حالی که با کمترین تدبر اختلاف و ناهماهنگی بدوی درقرآن مرتفع میگردد. بعلاوه بر اساس ایه مذکور لازمه نیاز قرآن در تبیین مقاصدش به اموردیگر نظیر کلام پیامبر ص، حجت الهی بر کفار به اتمام نمیرسید بدلیل | اگر چنین بود- بشری بودن قرآن - قطعا در ان ناهماهنگی و اختلاف مشاهده می شد در حالی که با کمترین تدبر اختلاف و ناهماهنگی بدوی درقرآن مرتفع میگردد. بعلاوه بر اساس ایه مذکور لازمه نیاز قرآن در تبیین مقاصدش به اموردیگر نظیر کلام پیامبر ص، حجت الهی بر کفار به اتمام نمیرسید بدلیل آنکه در موارد احتمال ناهماهنگی در ایات قرآن نمیتوان کافران را- بدلیل عدم اعتقادشان به عصمت پیامبر ص- به تفسیر ان حضرت ارجاع داد.<ref>همان: ...یقول محتجا علی أنه لیس من کلام البشر: (أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا. لیس فیه أی اختلاف، ولو وجد فیه اختلاف بالنظرة البدائیة یرتفع بالتدبر فی القرآن نفسه ومثل هذا الکتاب لو احتاج فی بیان مقاصده إلی شئ آخر لم تتم به الحجة، لأنه لو فرض أن أحد الکفار وجد اختلافا فی شئ من القرآن لا یرتفع من طریق الدلالة اللفظیة للآیات لم یقنع برفعه من طرق أخری، کأن یقول النبی مثلا یرتفع بکذا وکذا، ذلک لأن هذا الکافر لا یعتقد بصدق النبی ونبوته وعصمته، فلم یتنازل لقوله ودعاواه </ref> | ||
ایشان در مقام نتیجهگیری از مباحث شان میفرماید: | ایشان در مقام نتیجهگیری از مباحث شان میفرماید: |