۸۷٬۸۱۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ایات ' به ' آیات ') |
جز (جایگزینی متن - ' انان ' به ' آنان ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''راهکار امت واحده اسلامی''' عنوان مقالهای است مشتمل بر طرحی است در راستای ایجاد [[امت واحده]] اسلامی که استراتژی [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] بر اساس آن پایهریزی شده است. در بخش نخست این طرح مباحثی در زمینه وحدت قرآنی نیاز مبرم [[جهان اسلام]] و منازعات کلامی–فقهی و طائفه ای مذاهب اسلامی با یکدیگر، سیاسی بودن شکلگیری مذاهب اسلامی و نیز عدم قصد مرجعیت [[ائمه اربعه اهل سنت]] مطرح گردیده و آنگاه به مسائل اساسی دیگری نظیر: تاسیس مذاهب خلاف اموزه های قرآنی، اسلام و مسلمان عناوین برگزیده خداوند برای جوامع اسلامی و نیز پیشگوئی قرآن و پیامبر ص در تجزیه امت اسلامی به فرق و مذاهب پرداخته شده است.<br> | '''راهکار امت واحده اسلامی''' عنوان مقالهای است مشتمل بر طرحی است در راستای ایجاد [[امت واحده]] اسلامی که استراتژی [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] بر اساس آن پایهریزی شده است. در بخش نخست این طرح مباحثی در زمینه وحدت قرآنی نیاز مبرم [[جهان اسلام]] و منازعات کلامی–فقهی و طائفه ای مذاهب اسلامی با یکدیگر، سیاسی بودن شکلگیری مذاهب اسلامی و نیز عدم قصد مرجعیت [[ائمه اربعه اهل سنت]] مطرح گردیده و آنگاه به مسائل اساسی دیگری نظیر: تاسیس مذاهب خلاف اموزه های قرآنی، اسلام و مسلمان عناوین برگزیده خداوند برای جوامع اسلامی و نیز پیشگوئی قرآن و پیامبر ص در تجزیه امت اسلامی به فرق و مذاهب پرداخته شده است.<br> | ||
بخش دوم مقاله به موضوع اصلی: راهکار ایجاد امت واحده اسلای اختصاص داده شده است. در این مرحله مباحثی از قبیل: جایگاه اهل بیت علیهم السلام در [[قرآن|قرآن]] و روایات فریقین، جایگاه [[اهل بیت]] در نگاه صحابه، جایگاه اهل بیت در نگاه ائمه اربعه – اهل سنت - و نیز جایگاه | بخش دوم مقاله به موضوع اصلی: راهکار ایجاد امت واحده اسلای اختصاص داده شده است. در این مرحله مباحثی از قبیل: جایگاه اهل بیت علیهم السلام در [[قرآن|قرآن]] و روایات فریقین، جایگاه [[اهل بیت]] در نگاه صحابه، جایگاه اهل بیت در نگاه ائمه اربعه – اهل سنت - و نیز جایگاه آنان در نزد قاطبه اهل سنت بیان گردیده و در پایان چنین نتیجهگیری شده است که تنها راه برای ایجاد [[امت واحده اسلامی]]، قرائت دین بر مبنائی است که مورد اتفاق همه فرق اسلامی باشد و ان چیزی جز تفسیر دین با قرائت اهل البیت ع نخواهد بود. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[امت واحده]] از برجستهترین ارمانهای قرآن کریم است که وعده تحقق ان به بشریت داده شده است: ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدوه (الانبیاء:92) <ref>قرآن</ref>. امتی که بر اساس ان همه مرزهای نژادی و جغرافیائی بین بشریت فرو ریخته و جامعه جهانی اسلامی و انسانی بر مبنای وحدت در ایمان و عقیده شکل خواهد گرفت. بدیهی است گام نخست نیل به چنین ارمانی، تحقق امت واحده در بین جوامع اسلامی است. | [[امت واحده]] از برجستهترین ارمانهای قرآن کریم است که وعده تحقق ان به بشریت داده شده است: ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدوه (الانبیاء:92) <ref>قرآن</ref>. امتی که بر اساس ان همه مرزهای نژادی و جغرافیائی بین بشریت فرو ریخته و جامعه جهانی اسلامی و انسانی بر مبنای وحدت در ایمان و عقیده شکل خواهد گرفت. بدیهی است گام نخست نیل به چنین ارمانی، تحقق امت واحده در بین جوامع اسلامی است. | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
در یک تحلیل علمی میتوان ادعا و اثبات نمود که علت العلل این ناکامی و دور شدن مسلمانان از ارمان الهی، فاصله گرفتن از قرآن کریم و مهجور ماندن این سرمایه عظیم الهی در بین | در یک تحلیل علمی میتوان ادعا و اثبات نمود که علت العلل این ناکامی و دور شدن مسلمانان از ارمان الهی، فاصله گرفتن از قرآن کریم و مهجور ماندن این سرمایه عظیم الهی در بین آنان است. هر گاه مسلمین به هویت اصلی خویش بازگشته و به مرجعیت قرآن بعنوان تنها قانون اساسی در همه ابعاد زندگی شان تن دهند بیقین شاهد عینیت بخشیدن به شعارقرآنی در نیل به امت واحده خواهیم بود. | ||
مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی که استراتژی اش ر ا رسیدن به این هدف متعالی قرار داده در صدد ان است که بکمک اندیشمندان و مصلحان دینی جهان اسلام برترین راهبرد ها و راهکارهای مناسب را در راستای عملی ساختن ان بکار گیرد، همانطور که در حکم مقام معظم رهبری در اغاز دبیر کلی فعلی امده است: .....از مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اسلامی در این برهه خطیر و حساس انتظار میرود با بهرهگیری از تجربیات ارزشمند گذشته و نیز خلاقیت و ابتکارات مورد نیاز شرایط کنونی، با همکاری و همدلی نخبگان جهان اسلام بهویژه اندیشمندان حوزه و دانشگاه «دیپلماسی وحدت اسلامی» را راهبرد خود قرار داده و پایهگذاری تشکیل امت واحده اسلامی را در مقابل اردوگاه استکبار به عنوان چشمانداز آینده ترسیم نماید (مقام معظم رهبری ۲۰ /4/ ۱۳91). | مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی که استراتژی اش ر ا رسیدن به این هدف متعالی قرار داده در صدد ان است که بکمک اندیشمندان و مصلحان دینی جهان اسلام برترین راهبرد ها و راهکارهای مناسب را در راستای عملی ساختن ان بکار گیرد، همانطور که در حکم مقام معظم رهبری در اغاز دبیر کلی فعلی امده است: .....از مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اسلامی در این برهه خطیر و حساس انتظار میرود با بهرهگیری از تجربیات ارزشمند گذشته و نیز خلاقیت و ابتکارات مورد نیاز شرایط کنونی، با همکاری و همدلی نخبگان جهان اسلام بهویژه اندیشمندان حوزه و دانشگاه «دیپلماسی وحدت اسلامی» را راهبرد خود قرار داده و پایهگذاری تشکیل امت واحده اسلامی را در مقابل اردوگاه استکبار به عنوان چشمانداز آینده ترسیم نماید (مقام معظم رهبری ۲۰ /4/ ۱۳91). | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در زمینه منازعات طائفه ای و مذهبی بین مذاهب اهل سنت و پیروان آنان نیز باید گفت: طبق نقل برخی از منابع تاریخی و عقیدتی جنگها و فتنههای بزرگی بین پیروان مذاهب اهل سنت در تاریخ به وقوع پیوسته است. | در زمینه منازعات طائفه ای و مذهبی بین مذاهب اهل سنت و پیروان آنان نیز باید گفت: طبق نقل برخی از منابع تاریخی و عقیدتی جنگها و فتنههای بزرگی بین پیروان مذاهب اهل سنت در تاریخ به وقوع پیوسته است. | ||
در این زمینه استاد جعفر سبحانی از البدایة والنهایة ابن کثیر و الکامل ابن اثیر جنگها و منازعات فراوانی ر ا بین پیروان مذهب حنفی و شافعی ونیز بین پیروان مذهب حنبلی و شافعی درنیشابور و اصفهان نقل میکند که منجز به کشته و مجروح شدن بسیاری از | در این زمینه استاد جعفر سبحانی از البدایة والنهایة ابن کثیر و الکامل ابن اثیر جنگها و منازعات فراوانی ر ا بین پیروان مذهب حنفی و شافعی ونیز بین پیروان مذهب حنبلی و شافعی درنیشابور و اصفهان نقل میکند که منجز به کشته و مجروح شدن بسیاری از آنان گردیده و خسارات مادی فراوانی نیز بدنبال داشت (سبحانی، 1410، ص25) | ||
عبدالوهاب بن علی السبکی مولف کتاب الطبقات الشافعیه الکبری در زمینه تکفیر حنابله نسبت به اشاعرة نقل میکند: | عبدالوهاب بن علی السبکی مولف کتاب الطبقات الشافعیه الکبری در زمینه تکفیر حنابله نسبت به اشاعرة نقل میکند: | ||
خساراتی که این فتنه مذهبی در جهان اسلام ایجاد کرد به مناطق خراسان، شام، حجاز، عراق و...رسید. | خساراتی که این فتنه مذهبی در جهان اسلام ایجاد کرد به مناطق خراسان، شام، حجاز، عراق و...رسید. آنان در مجامع و منابر عمومی به تکفیر و لعن یکدیگر میپرداختند(السبکی، ج3 ص 209-210). | ||
در سیر اعلام النبلاء ذهبی امده است: انگاه که فردی حنبلی را نزد ابی حاتم حاضر کردند او بمجرد اگاهی از مذهبش اظهار داشت که این شخص بدلیل حنبلی بودن، مسلمان نیست و حکم به کفر او نمود (الذهبی ،1409ج 17ص 625). | در سیر اعلام النبلاء ذهبی امده است: انگاه که فردی حنبلی را نزد ابی حاتم حاضر کردند او بمجرد اگاهی از مذهبش اظهار داشت که این شخص بدلیل حنبلی بودن، مسلمان نیست و حکم به کفر او نمود (الذهبی ،1409ج 17ص 625). | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در زمینه اختلاف بین شوافع وأحناف سخن ابن قدامه عجیب و قابل تأمل است: | در زمینه اختلاف بین شوافع وأحناف سخن ابن قدامه عجیب و قابل تأمل است: | ||
"سطح اذیت برخی متعصبین احناف نسبت به شوافع در طرابلس به حدی رسیده بود که برخی از شیوخ | "سطح اذیت برخی متعصبین احناف نسبت به شوافع در طرابلس به حدی رسیده بود که برخی از شیوخ آنان از مفتی شهر خواستند که مساجد رابین آنان و احناف تقسیم کند بدلیل آنکه برخی از فقهای حنفی، ما را همانند اهل ذمه – کفار- میدانند و حتی در زمینه ازدواج مرد حنفی با زن شافعی تردید داشته و برخی از آنان این ازدواج را بدلیل اینکه ایمان شوافع مشکوک است صحیح نمیدانند (حیدر، ج 4 ص14-13). | ||
=== اختلافات و منازعات بین پیروان مذاهب سنی و شیعی === | === اختلافات و منازعات بین پیروان مذاهب سنی و شیعی === | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
آنگاه ایشان نمونهای را در اثبات ادعای خویش بیان میکند: | آنگاه ایشان نمونهای را در اثبات ادعای خویش بیان میکند: | ||
ابوزرعه از استادش پرسید: گناه شیخ تقی الدین سبکی چیست که برغم آنکه اجتهادش محرز است اما چندان مورد عنایت قرار ننمیگیرد؟ استاد سکوت نموده و ابوزرعه اظهار داشت: ازنگاه من دلیلش امتناع او از اموری است که فقهای مذاهب اربعه را قادر به نشر مذاهبشان کرده و سلاطین وقت کسانی را که تن به خواستههای | ابوزرعه از استادش پرسید: گناه شیخ تقی الدین سبکی چیست که برغم آنکه اجتهادش محرز است اما چندان مورد عنایت قرار ننمیگیرد؟ استاد سکوت نموده و ابوزرعه اظهار داشت: ازنگاه من دلیلش امتناع او از اموری است که فقهای مذاهب اربعه را قادر به نشر مذاهبشان کرده و سلاطین وقت کسانی را که تن به خواستههای آنان ندهند محروم از اموری نظیر قضاوت نموده و نسبت بدعت به آنها میدهند. ابوزرعه میگوید وقتی این سخنان را گفتم استاد با تبسمی که نمود موافقتش رابا دیدگاه من اظهار داشت. | ||
ایشان اوضاع کنونی پیش آمده از حصر مذاهب اسلامی به 4 مذهب معروف را، تحقق پیش گویی پیامبر ص نسبت به انحراف امت اسلامی از صراط مستقیم الهی دانسته و میگوید: | ایشان اوضاع کنونی پیش آمده از حصر مذاهب اسلامی به 4 مذهب معروف را، تحقق پیش گویی پیامبر ص نسبت به انحراف امت اسلامی از صراط مستقیم الهی دانسته و میگوید: | ||
با تکیه جوامع اسلامی به تقلید از مذاهب خاص و فاصله گرفتن از هدایتهای قرآنی و سنت نبوی ونیز انسداد باب اجتهاد، امت اسلامی مبتلا به شرور و بلائها گردید و به همان خطری که پیامبر ص مسلمین را نسبت به ان هشدار میداد مبتلا گردید که از اثار ان اختلافات گسترده بین فرق اسلامی است که برخی به تکفیر دیگران پرداخته و با | با تکیه جوامع اسلامی به تقلید از مذاهب خاص و فاصله گرفتن از هدایتهای قرآنی و سنت نبوی ونیز انسداد باب اجتهاد، امت اسلامی مبتلا به شرور و بلائها گردید و به همان خطری که پیامبر ص مسلمین را نسبت به ان هشدار میداد مبتلا گردید که از اثار ان اختلافات گسترده بین فرق اسلامی است که برخی به تکفیر دیگران پرداخته و با آنان معامله کفار میکنند (سید سابق، ج1،ص 11 ـ 16). | ||
مولف کتاب «ورکبت السفینه» نیز تحت عنوان: السیاسة أوجدت المذاهب در زمینه نقش حکومت ها در پیدایش و به رسمیّت شناختن مذاهب اربعه مینویسد: سیاست حاکمان سبب ظهور و افول مذاهب خاص گردید. بهمین جهت می بینیم حاکمان درعصر خویش سبب گسترش مذاهب اربعه اهل سنت و کنار گذاشتن مذاهب دیگر شدند (خلیفات، ص 77-80) | مولف کتاب «ورکبت السفینه» نیز تحت عنوان: السیاسة أوجدت المذاهب در زمینه نقش حکومت ها در پیدایش و به رسمیّت شناختن مذاهب اربعه مینویسد: سیاست حاکمان سبب ظهور و افول مذاهب خاص گردید. بهمین جهت می بینیم حاکمان درعصر خویش سبب گسترش مذاهب اربعه اهل سنت و کنار گذاشتن مذاهب دیگر شدند (خلیفات، ص 77-80) | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
از مسائل مهمی که میتواند دلیل روشنی بر سیاسی بودن تاسیس و رسمیت بخشیدن به مذاهب اربعه و انحصار مذاهب اسلامی در آن باشد گفتار امامان و رهبران این مذاهب است. اینان به انحاء گوناگون از مرجعیت خویش برای دیگران اجتناب ورزیده و معیار اصلی را در شریعت، تبعیت از قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله میدانستند و سخن خویش را در صورتی لازم الاتباع میدانستند که پیروان آنها، گفتارشان را با قرآن و حدیث پیامبر تطبیق دهند. | از مسائل مهمی که میتواند دلیل روشنی بر سیاسی بودن تاسیس و رسمیت بخشیدن به مذاهب اربعه و انحصار مذاهب اسلامی در آن باشد گفتار امامان و رهبران این مذاهب است. اینان به انحاء گوناگون از مرجعیت خویش برای دیگران اجتناب ورزیده و معیار اصلی را در شریعت، تبعیت از قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله میدانستند و سخن خویش را در صورتی لازم الاتباع میدانستند که پیروان آنها، گفتارشان را با قرآن و حدیث پیامبر تطبیق دهند. | ||
عالم بزرگ اهل سنت شیخ سید سابق در مقدمه کتاب فقه السنة نسبت به سعی امامان مذاهب اربعه در هدایت مردم به دین الهی و تاکید آنان در عدم مرجعیت خویش و لزوم اجتناب از تقلید مردم از | عالم بزرگ اهل سنت شیخ سید سابق در مقدمه کتاب فقه السنة نسبت به سعی امامان مذاهب اربعه در هدایت مردم به دین الهی و تاکید آنان در عدم مرجعیت خویش و لزوم اجتناب از تقلید مردم از آنان ونیز لزوم تبعیت از حدیث صحیح مینویسد: | ||
ائمه اربعه نهایت سعیشان را در هدایتهای دینی به مردم انجام داده و بصورت مستمر | ائمه اربعه نهایت سعیشان را در هدایتهای دینی به مردم انجام داده و بصورت مستمر آنان را از تقلید نمودن از خود نهی نموده و میگفتند:جائز نیست کسی گفتار مارا بدون دلیل شرعی بپذیرد و تصریح میکردند که مذهب اصلی شان، حدیث صحیح است. آنان نمی خواستند همانند معصوم – پیامبر ص – مورد تقلید و تبعیت قرار گیرند بلکه فقط هدفشان این بود که مردم را در فهم دین یاری دهند. | ||
ایشان در زمینه ضعف و سستی مردم در فهم احکام الهی و مرجعیت قرار دادن بی دلیل ائمه اربعه میگوید: | ایشان در زمینه ضعف و سستی مردم در فهم احکام الهی و مرجعیت قرار دادن بی دلیل ائمه اربعه میگوید: | ||
روحیه مردم بعد از امامان اربعه به سستی گراییده و به تقلید از آنها روی اوردند. هر جماعتی به مذهب خاصی گرایش پیدا کرده و گفتار امامان اربعه را بمنزله سخن شارع تلقی کردند. باب انسداد علم بحدی بود که هیچکس بخود اجازه نمی داد فتوائی مخالف ائمه اربعه داده شود چنانکه کرخی میگفت: هر ایه یا حدیثی که با سخن | روحیه مردم بعد از امامان اربعه به سستی گراییده و به تقلید از آنها روی اوردند. هر جماعتی به مذهب خاصی گرایش پیدا کرده و گفتار امامان اربعه را بمنزله سخن شارع تلقی کردند. باب انسداد علم بحدی بود که هیچکس بخود اجازه نمی داد فتوائی مخالف ائمه اربعه داده شود چنانکه کرخی میگفت: هر ایه یا حدیثی که با سخن آنان مخالف باشد موول یا منسوخ است.. | ||
ایشان سپس آثار منفی حصر مرجعیت در ائمه اربعه را اینچنین بیان میکند: | ایشان سپس آثار منفی حصر مرجعیت در ائمه اربعه را اینچنین بیان میکند: | ||
تعصب و تقلید از مذاهب خاص سبب از بین رفتن هدایتهای قرآنی وسنت نبوی و انسداد باب اجتهاد گردید و شریعت، معادل گفتار فقها و گفتار فقها همان شریعت تلقی گردید و هر چیزی که مخالف گفتار | تعصب و تقلید از مذاهب خاص سبب از بین رفتن هدایتهای قرآنی وسنت نبوی و انسداد باب اجتهاد گردید و شریعت، معادل گفتار فقها و گفتار فقها همان شریعت تلقی گردید و هر چیزی که مخالف گفتار آنان بود بدعت نامیده می شد و اعتمادی به آنها نبود. (سید سابق، ج1،ص13) | ||
نتیجه آنکه از منظر امامان اربعه اهل سنت، اسلام حقیقی فوق مذاهب بوده و از مردم نیز خواستهاند که حقایق اسلام را در منحصر در مذهب خاصی نبینند. | نتیجه آنکه از منظر امامان اربعه اهل سنت، اسلام حقیقی فوق مذاهب بوده و از مردم نیز خواستهاند که حقایق اسلام را در منحصر در مذهب خاصی نبینند. | ||
دلیل دیگر بر اثبات این ادعا، گفتاری است که از امام مالک در کتاب «معنی تفسیر القرآن و تأویله» ذکر شده است: | دلیل دیگر بر اثبات این ادعا، گفتاری است که از امام مالک در کتاب «معنی تفسیر القرآن و تأویله» ذکر شده است: | ||
انگاه که هارون الرشید از امام مالک خواست مذهبش ر اباحمایت او در سراسر بلاد اسلامی گسترش دهد بدو پاسخ داد: اسلام وسیعتر از مذهب و موطن من بوده و اصحاب رسول خدا در بلاد مختلف اسلامی حضور دارند که نمیتوان نسبت به گفتار | انگاه که هارون الرشید از امام مالک خواست مذهبش ر اباحمایت او در سراسر بلاد اسلامی گسترش دهد بدو پاسخ داد: اسلام وسیعتر از مذهب و موطن من بوده و اصحاب رسول خدا در بلاد مختلف اسلامی حضور دارند که نمیتوان نسبت به گفتار آنان بی تفاوت بود. – باید از اراء و دیدگاه آنان نیز بهره برد. | ||
مؤلف ارزشمند کتاب ورکبت السفینة (مروان خلیفات) در این زمینه میگوید: | مؤلف ارزشمند کتاب ورکبت السفینة (مروان خلیفات) در این زمینه میگوید: | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
«وینقل ابن الندیم فی کتابه أنه ذکر له (احمد بن حنبل) مسألة فأجاب عنها فقال له الرجل: خالفت علی بن أبیطالب فقال: إثبت لی هذا عن علی بن أبیطالب حتی أضع خدی علی التراب وأقول: قد أخطأت وأرجع علی قولی إلی قوله (ابوعلم،؟ ، ص 16). | «وینقل ابن الندیم فی کتابه أنه ذکر له (احمد بن حنبل) مسألة فأجاب عنها فقال له الرجل: خالفت علی بن أبیطالب فقال: إثبت لی هذا عن علی بن أبیطالب حتی أضع خدی علی التراب وأقول: قد أخطأت وأرجع علی قولی إلی قوله (ابوعلم،؟ ، ص 16). | ||
این سخنان و سیره و گفتار دیگر ائمه مذاهب أربعه و عالمان أهل سنت، به خوبی بیانگر آن است که رهبران مذاهب اربعه قصد مرجعیت و نیز قصد تأسیس مذهب خاصی را نداشتند بلکه مرجعیت قرار گرفتن | این سخنان و سیره و گفتار دیگر ائمه مذاهب أربعه و عالمان أهل سنت، به خوبی بیانگر آن است که رهبران مذاهب اربعه قصد مرجعیت و نیز قصد تأسیس مذهب خاصی را نداشتند بلکه مرجعیت قرار گرفتن آنان و انحصار مذاهب اسلامی بر چهار مذهب خاص صبغه سیاسی و حکومتی داشته است. | ||
== تجزیه دین به مذاهب، مخالف اموزه های قرآنی == | == تجزیه دین به مذاهب، مخالف اموزه های قرآنی == | ||
خط ۲۸۳: | خط ۲۸۳: | ||
«ومن الصواب من القول فی ذلک عندی أن یقال: إنّ الله أخبر نبیّه (صلی الله علیه وآله) أنّه برئ ممن فارق دینه الحق وفرقه وکانوا فرقاً فیه وأحزاباً شیعا وأنّه لیس منهم ولا هم منه لأن دینه الذی بعثه الله به هو الإسلام دین ابراهیم الحنیفیة کما قال له ربه وأمره أن یقول: قل إنّنی هدانی ربی إلی صراط مستقیم دیناً فیما ملة إبراهیم حنیفاً وما کان من المشرکین فکان من فارق دینه الذی بعث به صلی الله علیه و آله من مشرک ووثنی ویهودی ونصرانی ومتحنف مبتدع قد ابتدع فی الدین ما ضل به عن الصراط المستقیم والدین القیم ملة إبراهیم المسلم فهو برئ من محمد ومحمد منه برئ وهو داخل فی عموم قوله: "إنّ الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً لست منهم فی شیء". | «ومن الصواب من القول فی ذلک عندی أن یقال: إنّ الله أخبر نبیّه (صلی الله علیه وآله) أنّه برئ ممن فارق دینه الحق وفرقه وکانوا فرقاً فیه وأحزاباً شیعا وأنّه لیس منهم ولا هم منه لأن دینه الذی بعثه الله به هو الإسلام دین ابراهیم الحنیفیة کما قال له ربه وأمره أن یقول: قل إنّنی هدانی ربی إلی صراط مستقیم دیناً فیما ملة إبراهیم حنیفاً وما کان من المشرکین فکان من فارق دینه الذی بعث به صلی الله علیه و آله من مشرک ووثنی ویهودی ونصرانی ومتحنف مبتدع قد ابتدع فی الدین ما ضل به عن الصراط المستقیم والدین القیم ملة إبراهیم المسلم فهو برئ من محمد ومحمد منه برئ وهو داخل فی عموم قوله: "إنّ الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً لست منهم فی شیء". | ||
مفاد ایه شریفه از دید گاه ابن جریر طبری ان است که همه کسانی که دین واحد را به فرقههای مختلف مبدل کردند مشمول عموم ایه مذکور میباشند، از جمله آنکه خداوند در این ایه به پیامبرص خبر میدهد | مفاد ایه شریفه از دید گاه ابن جریر طبری ان است که همه کسانی که دین واحد را به فرقههای مختلف مبدل کردند مشمول عموم ایه مذکور میباشند، از جمله آنکه خداوند در این ایه به پیامبرص خبر میدهد آنان که دین اسلام را تجزیه به فرقههای مختلف کردند هیچ انتسابی به تو نداشته و بین تو و آنان برائت حاکم خواهد بود. | ||
خط ۳۶۳: | خط ۳۶۳: | ||
در یک بیان جامع باید گفت از منظر قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله، تنها روش و طریقی که میتواند تمامی جوامع اسلامی را مبدل به امت واحده اسلامینموده و انسجام و اتحاد حقیقی را بین آنان تحقق بخشد تبیین اسلام به قرائت اهل بیت علیهم السلام میباشد. بدیهی است اگر این روش، مبنا و محور در اسلام شناسی و التزام عملی به آن قرار گیرد تمامی قرائت های مختلف از صحنه خارج شده و اسلام به عنوان دین واحد، سبب وحدت حقیقی تمامی مسلمانان خواهد بود. | در یک بیان جامع باید گفت از منظر قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله، تنها روش و طریقی که میتواند تمامی جوامع اسلامی را مبدل به امت واحده اسلامینموده و انسجام و اتحاد حقیقی را بین آنان تحقق بخشد تبیین اسلام به قرائت اهل بیت علیهم السلام میباشد. بدیهی است اگر این روش، مبنا و محور در اسلام شناسی و التزام عملی به آن قرار گیرد تمامی قرائت های مختلف از صحنه خارج شده و اسلام به عنوان دین واحد، سبب وحدت حقیقی تمامی مسلمانان خواهد بود. | ||
لازم به ذکر است که صحابه رسول اکرم ص – بصورت کلی - گرچه جایگاه ویژه و شایسته ای را در بین مسلمانان دارا هستند اما بدلیل برخی از اختلافات و منازعاتی که بعد از رسول اکرم (ص)بین بسیاری از | لازم به ذکر است که صحابه رسول اکرم ص – بصورت کلی - گرچه جایگاه ویژه و شایسته ای را در بین مسلمانان دارا هستند اما بدلیل برخی از اختلافات و منازعاتی که بعد از رسول اکرم (ص)بین بسیاری از آنان واقع گردید نمیتوانند محور وحدت همه مسلمانان باشند. | ||
اثبات ادعای مذکور مبتنی بر تبیین امورذیل است: | اثبات ادعای مذکور مبتنی بر تبیین امورذیل است: | ||
1. جایگاه اهل البیت در قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و اله | 1. جایگاه اهل البیت در قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و اله | ||
خط ۳۷۷: | خط ۳۷۷: | ||
1- اهل بیت بمنزله سفینه نوح: اهل بیت (ع) همانند سفینه نوح علیهالسلام بوده و کسانی که در این سفینه وارد شوند نجات یافته و | 1- اهل بیت بمنزله سفینه نوح: اهل بیت (ع) همانند سفینه نوح علیهالسلام بوده و کسانی که در این سفینه وارد شوند نجات یافته و آنان که خارج از سفینه باشند غرق خواهند شد: عن حنش الکنانی قال سمعت أبا ذر یقول وهو آخذ بباب الکعبة أیها الناس من عرفنی فانا من عرفتم ومن أنکرنی فانا أبو ذر سمعت رسول الله صلی الله علیه وآله یقول: مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح من رکبها نجا ومن تخلف عنها غرق. صاحب المستدرک بعد از نقل این حدیث مینویسد ُ: هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه (الحاکم، 1408ج 2ص343) | ||
خط ۴۰۶: | خط ۴۰۶: | ||
برغم آنکه برخی از صحابه رسول اکرم ص بعد از رحلت ان بزرگوار - در اثر که حوادثی اتفاق افتاد - دچار اختلاف و منازعه گردیدند اما همگی | برغم آنکه برخی از صحابه رسول اکرم ص بعد از رحلت ان بزرگوار - در اثر که حوادثی اتفاق افتاد - دچار اختلاف و منازعه گردیدند اما همگی آنان به جایگاه ممتاز اهل بیت ع اعتراف داشته و میتوان اهل بیت علیهم السلام را محور اشتراک و وحدت همه آنان دانست. در همین راستا باید گفت: گرچه برخی از مفسران اهل سنت، همسران و برخی از نزدیکان دیگر پیامبر صلی الله علیه و اله - غیر از امام علی، فاطمه، حسن و حسین علیهالسلام - را هم از مصادیق أهل بیت دانسته اما نقطه اشتراک اکثریت قریب به اتفاق مفسران اهل سنت و مفسران شیعی ان است که از مصادیق قطعی و یقینی اهل بیت پیامبر ص در آیات قرآن و روایات، " امام علی، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام میباشند. | ||
در اینجا برخی از روایات صحابه پیامبر ص را نسبت به مصادیق اهل بیت در قرآن وروایات ذکر میکنیم: | در اینجا برخی از روایات صحابه پیامبر ص را نسبت به مصادیق اهل بیت در قرآن وروایات ذکر میکنیم: | ||
خط ۴۹۶: | خط ۴۹۶: | ||
شخصی از اصحاب امام صادق علیهالسلام نسبت به نوع تعامل شیعیان با اهل سنت اظهار داشت: | شخصی از اصحاب امام صادق علیهالسلام نسبت به نوع تعامل شیعیان با اهل سنت اظهار داشت: | ||
«إنّا لنبرأ منهم إنّهم لا یقولون ما نقول، - ما از کسانی که نسبت به اسلام و ولایت همانند ما نمی اندیشند برائت می جوئیم - | «إنّا لنبرأ منهم إنّهم لا یقولون ما نقول، - ما از کسانی که نسبت به اسلام و ولایت همانند ما نمی اندیشند برائت می جوئیم - | ||
إمام علیهالسلام با شگفتی پرسید: یتولونا ولا یقولون ما تقولان؟ - ایا | إمام علیهالسلام با شگفتی پرسید: یتولونا ولا یقولون ما تقولان؟ - ایا آنان در حالی که مثل شما نمی اندیشند نسبت به ما محبت دارند؟ او گفت: نعم. انگاه امام علیهالسلام در بیانی هشدار گونه نسبت به اتخاذ چنین روشی از شیعیان در برابر اهل سنت فرمودند: هو ذا عندنا ما لیس عندکم فینبغی لنا أن نبرأ منکم... - بنابراین طبق معیارتان با دیگران، ما نیز باید از شما برائت بجوئیم بدلیل آنکه مرتبه معرفتمان با شما متفاوت است. | ||
إلی أن قال: | إلی أن قال: | ||
فتولّوهم ولا تبرأوا منهم إن من المسلمین من له سهم ومنهم من له سهمان... فلیس ینبغی أن یحمل صاحب السهم علی ما علیه صاحب السهمین...»(عاملی، ج16 ص 160). | فتولّوهم ولا تبرأوا منهم إن من المسلمین من له سهم ومنهم من له سهمان... فلیس ینبغی أن یحمل صاحب السهم علی ما علیه صاحب السهمین...»(عاملی، ج16 ص 160). | ||
انگاه امام در مقام تصحیح نگرش مخاطب فرمود: با | انگاه امام در مقام تصحیح نگرش مخاطب فرمود: با آنان که در برخی مسائل اسلامی مثل شما نمی اندیشند - اما ولایت و محبت ما را دارند – دوستی داشته و از آنان برائت نجوئید، چون اسلام دارای مراتبی است که برخی همه ان مراتب را داشته و برخی فقط برخی از ان مراتب را دارا هستند .بنابر این آنان که دارای مراتب بیشتری هستند نیاید کسانی را که از مرتبت نازلتری برخوردارند طرد نمایند. | ||