پرش به محتوا

امکان تفسیر و فهم‌پذیری قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' ایه ' به ' آیه '
جز (جایگزینی متن - ' انجا ' به ' آنجا ')
جز (جایگزینی متن - ' ایه ' به ' آیه ')
خط ۲۳: خط ۲۳:
=== طبرسی ===  
=== طبرسی ===  
    
    
ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر ایه -افلا یتدبرون، إنا جعلناه قرآنا عربیا – که مفادشان فهم پذیری قرآن در سطح عموم می‌باشد <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0: «والقول فی ذلك أن الله سبحانه ندب إلی الاستنباط وأوضح السبيل إليه، ومدح أقواما عليه، فقال (لعلمه الذين يستنبطونه منهم) وذم آخرين علی ترك تدبره، والاضراب عن التفكر فيه، فقال (أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب اقفالها) وذكر أن القرآن منزل بلسان العرب فقال: (إنا جعلناه قرآنا عربيا). وقال النبی 6: إذا جاءكم عنی حديث فاعرضوه علی كتاب الله، فما وافقه فاقبلوه، وما خالفه فاضربوا به عرض الحائط».</ref> با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و احادیث عرض روایات به قرآن اظهار می‌دارد: وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قرآن و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات، عرضه آنها بر قرآن می‌باشد چگونه می‌توان ادعای فهم ناپذیری قرآن را داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان ج 1ص۴0: «... فبيّن أن الكتاب حجة ومعروض عليه، وكيف يمكن العرض عليه وهو غير مفهوم المعنی؟».</ref>
ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر آیه -افلا یتدبرون، إنا جعلناه قرآنا عربیا – که مفادشان فهم پذیری قرآن در سطح عموم می‌باشد <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0: «والقول فی ذلك أن الله سبحانه ندب إلی الاستنباط وأوضح السبيل إليه، ومدح أقواما عليه، فقال (لعلمه الذين يستنبطونه منهم) وذم آخرين علی ترك تدبره، والاضراب عن التفكر فيه، فقال (أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب اقفالها) وذكر أن القرآن منزل بلسان العرب فقال: (إنا جعلناه قرآنا عربيا). وقال النبی 6: إذا جاءكم عنی حديث فاعرضوه علی كتاب الله، فما وافقه فاقبلوه، وما خالفه فاضربوا به عرض الحائط».</ref> با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و احادیث عرض روایات به قرآن اظهار می‌دارد: وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قرآن و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات، عرضه آنها بر قرآن می‌باشد چگونه می‌توان ادعای فهم ناپذیری قرآن را داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان ج 1ص۴0: «... فبيّن أن الكتاب حجة ومعروض عليه، وكيف يمكن العرض عليه وهو غير مفهوم المعنی؟».</ref>


ایشان به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می‌گوید: این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0 ـ ۴1: «فهذا وأمثاله يدل علی أن الخبر متروك الظاهر، فيكون معناه أن صح: أن من حمل القرآن علی رآيه –اشاره به روایات تفسیر به رأی ـ، ولم يعمل بشواهد ألفاظه، فأصاب الحق فقد أخطأ الدليل»</ref>
ایشان به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می‌گوید: این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0 ـ ۴1: «فهذا وأمثاله يدل علی أن الخبر متروك الظاهر، فيكون معناه أن صح: أن من حمل القرآن علی رآيه –اشاره به روایات تفسیر به رأی ـ، ولم يعمل بشواهد ألفاظه، فأصاب الحق فقد أخطأ الدليل»</ref>
خط ۸۵: خط ۸۵:
=== فخر رازی ===
=== فخر رازی ===


ایشان در ابتدا ادله قائلین به مفهوم پذیری همه آیات قرآن را بیان نموده و در این راستا نخست به ذ کر ادله قرآنی می‌پردازد.<ref> تفسیر الرازی ج 2ص 3 واعلم أن المتكلمين أنكروا هذا القول، وقالوا لا يجوز أن يرد فی كتاب الله تعالی ما لا يكون مفهوماً للخلق، واحتجوا عليه بالآيات والأخبار والمعقول.</ref> ایشان چهارده ایه قرآن را که متکلمین در اثبات مدعای مذکور بدان استشهاد نموده‌اند اینچنین تبیین می‌کند:  
ایشان در ابتدا ادله قائلین به مفهوم پذیری همه آیات قرآن را بیان نموده و در این راستا نخست به ذ کر ادله قرآنی می‌پردازد.<ref> تفسیر الرازی ج 2ص 3 واعلم أن المتكلمين أنكروا هذا القول، وقالوا لا يجوز أن يرد فی كتاب الله تعالی ما لا يكون مفهوماً للخلق، واحتجوا عليه بالآيات والأخبار والمعقول.</ref> ایشان چهارده آیه قرآن را که متکلمین در اثبات مدعای مذکور بدان استشهاد نموده‌اند اینچنین تبیین می‌کند:  


حجج المتکلمین بالآیات:أما الآیات فأربعة عشر.  
حجج المتکلمین بالآیات:أما الآیات فأربعة عشر.  
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
=== قرطبی ===  
=== قرطبی ===  


ایشان در کتاب تفسیری خود با استناد به ایه " أفلا یتدبرون القرآن "در اثبات فهم پذیری قرآن می‌نویسد:  
ایشان در کتاب تفسیری خود با استناد به آیه " أفلا یتدبرون القرآن "در اثبات فهم پذیری قرآن می‌نویسد:  
ایه مذکور بیانگر ان است که تدبر در قرآن بدان جهت لازم است که درک معانی ان بدون تدبر ممکن نیست بنابر‌این ادعای اینکه قرآن بدون روایات قابل فهم نیست دور از واقعیت می‌باشد. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۵ص 290 ـ 292: «...ودلت هذه الآية وقوله تعالی: ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾ علی وجوب التدبر فی القرآن ليعرف معناه. فكان فی هذا رد علی فساد قول من قال: لا يؤخذ من تفسيره إلا ما ثبت عن النبی ص»
ایه مذکور بیانگر ان است که تدبر در قرآن بدان جهت لازم است که درک معانی ان بدون تدبر ممکن نیست بنابر‌این ادعای اینکه قرآن بدون روایات قابل فهم نیست دور از واقعیت می‌باشد. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۵ص 290 ـ 292: «...ودلت هذه الآية وقوله تعالی: ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾ علی وجوب التدبر فی القرآن ليعرف معناه. فكان فی هذا رد علی فساد قول من قال: لا يؤخذ من تفسيره إلا ما ثبت عن النبی ص»
</ref>
</ref>
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
=== شوکانی ===  
=== شوکانی ===  


ایشان در کتاب فتح القدیردر تبیین ایه شریفه (أفلا یتدبرون) می‌نویسد:ایه مذکور بیانگر لزوم تدبر در قرآن بوده و مفهوم حقیقی ان این است که اگر مردم در قرآن بمعنای واقعی اش تدبرنمایند انرا مجموعه‌ای بهم پیوسته و هماهنگ دیده و به معانی عمیق ان پی می‌برند مضافا به اینکه دراثر تدبر در قرآن انرا در بالاترین مرحله بلاغت خواهند یافت. <ref>فتح القدیر، ج 1ص ۴91: «الهمزة فی قوله «أفلا يتدبرون» للإنكار، والفاء للعطف علی مقدر:‌ ای أيعرضون عن القرآن فلا يتدبرونه يقال تدبرت الشئ: تفكرت فی عاقبته وتأملته، ثم استعمل فی كل تأمل، والتدبير: أن يدبر الإنسان أمره كأنه ينظر إلی ما تصير إليه عاقبته، ودلت هذه الآية، وقوله تعالی «﴿﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾﴾» علی وجوب التدبر للقرآن ليعرف معناه. والمعنی: أنهم لو تدبروه حق تدبره لوجدوه مؤتلفا غير مختلف، صحيح المعانی، قوی المبانی، بالغا فی البلاغة إلی أعلی درجاتها: «ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا» ‌ای تفاوتا وتناقضا».</ref>  
ایشان در کتاب فتح القدیردر تبیین آیه شریفه (أفلا یتدبرون) می‌نویسد:ایه مذکور بیانگر لزوم تدبر در قرآن بوده و مفهوم حقیقی ان این است که اگر مردم در قرآن بمعنای واقعی اش تدبرنمایند انرا مجموعه‌ای بهم پیوسته و هماهنگ دیده و به معانی عمیق ان پی می‌برند مضافا به اینکه دراثر تدبر در قرآن انرا در بالاترین مرحله بلاغت خواهند یافت. <ref>فتح القدیر، ج 1ص ۴91: «الهمزة فی قوله «أفلا يتدبرون» للإنكار، والفاء للعطف علی مقدر:‌ ای أيعرضون عن القرآن فلا يتدبرونه يقال تدبرت الشئ: تفكرت فی عاقبته وتأملته، ثم استعمل فی كل تأمل، والتدبير: أن يدبر الإنسان أمره كأنه ينظر إلی ما تصير إليه عاقبته، ودلت هذه الآية، وقوله تعالی «﴿﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾﴾» علی وجوب التدبر للقرآن ليعرف معناه. والمعنی: أنهم لو تدبروه حق تدبره لوجدوه مؤتلفا غير مختلف، صحيح المعانی، قوی المبانی، بالغا فی البلاغة إلی أعلی درجاتها: «ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا» ‌ای تفاوتا وتناقضا».</ref>  


از مجموع گفتار اعلام فریقین بدست امد که فهم قرآن اختصاص به عده‌ای خاص نداشته بلکه عموم مردم می‌توانند با تدبر در آیات قرآن ازمعارفش بهره‌مند گردند.
از مجموع گفتار اعلام فریقین بدست امد که فهم قرآن اختصاص به عده‌ای خاص نداشته بلکه عموم مردم می‌توانند با تدبر در آیات قرآن ازمعارفش بهره‌مند گردند.
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
در اثبات فهم پذیری قرآن به آیات متعددی از قرآن می‌توان استناد نمود:<ref>هر چند بیشتر ادله در اثبات فهم‌پذیری قرآن در ضمن بیان دیدگاه مفسران فریقین بیان گردید اما در این مرحله از بحث ضمن جمع¬بندی مجموع آنها به ادله دیگر نیز در این زمینه پرداخته می‌شود. </ref>
در اثبات فهم پذیری قرآن به آیات متعددی از قرآن می‌توان استناد نمود:<ref>هر چند بیشتر ادله در اثبات فهم‌پذیری قرآن در ضمن بیان دیدگاه مفسران فریقین بیان گردید اما در این مرحله از بحث ضمن جمع¬بندی مجموع آنها به ادله دیگر نیز در این زمینه پرداخته می‌شود. </ref>


الف - ایاتی که عموم انسان‌ها را دعوت به تفکر و تعقل در محتوای این کتاب اسمانی نموده است نظیر ایه: «أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – <ref>محمد ایه 24-،</ref> أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا – <ref>نساء ایه 82-</ref>
الف - ایاتی که عموم انسان‌ها را دعوت به تفکر و تعقل در محتوای این کتاب اسمانی نموده است نظیر ایه: «أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – <ref>محمد آیه 24-،</ref> أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا – <ref>نساء آیه 82-</ref>


دقت در آیات مذکور و نظائر ان بیانگر نکاتی است:  
دقت در آیات مذکور و نظائر ان بیانگر نکاتی است:  


1 - در آیات فوق ضمن بیان لزوم تدبر و تعقل در قرآن، به توبیخ کسانی می‌پردازد که بدون تدبر از کنار قرآن می گذرند. بدیهی است این نکته بمعنای ان است که اصل فهم پذیری قرآن امری مسلم تلقی گردیده است. - مخاطبین ایه مذکور، کفار بوده که با لحن توبیخ امیز خطاب به آنان میفرماید:  
1 - در آیات فوق ضمن بیان لزوم تدبر و تعقل در قرآن، به توبیخ کسانی می‌پردازد که بدون تدبر از کنار قرآن می گذرند. بدیهی است این نکته بمعنای ان است که اصل فهم پذیری قرآن امری مسلم تلقی گردیده است. - مخاطبین آیه مذکور، کفار بوده که با لحن توبیخ امیز خطاب به آنان میفرماید:  


چرا بدون تدبر در قرآن نسبت به ان اظهار نظر نموده و وحیانی بودن انرا انکار می‌کنند؟
چرا بدون تدبر در قرآن نسبت به ان اظهار نظر نموده و وحیانی بودن انرا انکار می‌کنند؟
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
بنابر این وقتی کفار اینچنین نسبت به تدبر در قرآن مورد خطاب قرار می گیرند بطریق اولی می‌توان فهمید که قرآن کریم کتابی است که برای همگان فهم پذیر بوده و عقول بشری قابلیت درک محتوای انرا خواهند داشت.  
بنابر این وقتی کفار اینچنین نسبت به تدبر در قرآن مورد خطاب قرار می گیرند بطریق اولی می‌توان فهمید که قرآن کریم کتابی است که برای همگان فهم پذیر بوده و عقول بشری قابلیت درک محتوای انرا خواهند داشت.  


3- مفاد ایه " أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله" این است که اثبات هماهنگی و عدم تناقض در محتوای قرآن فقط از طریق تدبر ممکن خواهد بود: و لو کان من عند غیرالله.....
3- مفاد آیه " أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله" این است که اثبات هماهنگی و عدم تناقض در محتوای قرآن فقط از طریق تدبر ممکن خواهد بود: و لو کان من عند غیرالله.....
ب- ایاتی که دعوت به تحدی در قرآن نموده و بشریت را عاجز از اوردن سوره‌ای مثل ان می‌داند.
ب- ایاتی که دعوت به تحدی در قرآن نموده و بشریت را عاجز از اوردن سوره‌ای مثل ان می‌داند.


خط ۳۹۱: خط ۳۹۱:


ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر اشتمال قرآن بر معانی ظاهری و باطنی می‌باشد نقل می‌کند که از جمله آنها دو روایت ذیل می‌باشد:  
ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر اشتمال قرآن بر معانی ظاهری و باطنی می‌باشد نقل می‌کند که از جمله آنها دو روایت ذیل می‌باشد:  
قال النبی ص: آن للقرآن ظهرا و بطنا و قد سئل الامام ابوجعفر الباقر ع عن تفسیر هذاالحدیث فقال: ظهره تنزیله و بطنه تاویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر <ref>التاویل فی مختلف المذاهب و الاراء ص33: التاویل بمعنی تبیین المفهوم العام للایه (البطن فی مقابل الظهر) و هذا هو المعنی الثانی للتاویل فی مصطلحهم یریدون به تبیین المفهوم العام الذی انطوت علیه الایه فی مدلولها الشامل و الذی یبدو خاصا حسب ظاهر التنزیل فان غالبیه الایات النازله حسب المناسبات المواتیه و المستدعیه لنزول ایه او آیات تبدو بحسب ظاهرها الاولی خاصه بموارد نزولها لاتتعداها ظاهریا و هذا یجعل من رساله القرآن عقیمه علی مدی الایام غیر ان النبی ص تدارک هذا الجانب الخطیر و اکد علی ضروره استخلاص الایه من ملابساتها لتصبح ذات رساله عامه و شامله لجمیع القوام و الاعصار</ref>
قال النبی ص: آن للقرآن ظهرا و بطنا و قد سئل الامام ابوجعفر الباقر ع عن تفسیر هذاالحدیث فقال: ظهره تنزیله و بطنه تاویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر <ref>التاویل فی مختلف المذاهب و الاراء ص33: التاویل بمعنی تبیین المفهوم العام للایه (البطن فی مقابل الظهر) و هذا هو المعنی الثانی للتاویل فی مصطلحهم یریدون به تبیین المفهوم العام الذی انطوت علیه الایه فی مدلولها الشامل و الذی یبدو خاصا حسب ظاهر التنزیل فان غالبیه الایات النازله حسب المناسبات المواتیه و المستدعیه لنزول آیه او آیات تبدو بحسب ظاهرها الاولی خاصه بموارد نزولها لاتتعداها ظاهریا و هذا یجعل من رساله القرآن عقیمه علی مدی الایام غیر ان النبی ص تدارک هذا الجانب الخطیر و اکد علی ضروره استخلاص الایه من ملابساتها لتصبح ذات رساله عامه و شامله لجمیع القوام و الاعصار</ref>
=== دیدگاه متفاوت محمد جواد مغنیه با دیگران در روایات بطون ===  
=== دیدگاه متفاوت محمد جواد مغنیه با دیگران در روایات بطون ===  


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۸۶

ویرایش