پرش به محتوا

تأملی در ناهمسازگاری‌ها و پیشینه تلاش‌های همسازگرایانه در جهان اسلام (از آغاز اسلام تا پایان عصر عباسی) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه'
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''')
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه')
خط ۵۴: خط ۵۴:
اين در حالی است که علی بن ابيطالب(عليه‌السلام) با در نظر داشتن مصالح برتر از پذيرش دعوت ابوسفيان و نيز ديگرانی که از او خواهان صدور اجازه برای رويارويی با حاکميّت جديد بودند، ممانعت ورزيد. <ref>محمد بن جرير طبری، تاريخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاينده، (چاپ چهارم: تهران، انتشارات اساطير، 1375)، ج4، ص 1336.</ref><br>
اين در حالی است که علی بن ابيطالب(عليه‌السلام) با در نظر داشتن مصالح برتر از پذيرش دعوت ابوسفيان و نيز ديگرانی که از او خواهان صدور اجازه برای رويارويی با حاکميّت جديد بودند، ممانعت ورزيد. <ref>محمد بن جرير طبری، تاريخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاينده، (چاپ چهارم: تهران، انتشارات اساطير، 1375)، ج4، ص 1336.</ref><br>
قطع نظر از باورهای شيعی، که علی(عليه‌السلام) را جانشين بلافصل پيامبر اکرم(صلی الله عليه وآله) برمی‌شمرَد، جايگاه ويژه او در ميان خاندان و اصحاب پيامبر(صلی الله عليه وآله) وی را به عنوان شخصيتی مطرح برای تصدّی خلافت اسلامی معرّفی می‌نمود. با وجود اين، او با حفظ حقّ اعتراض خود به اصول مشروعيّت خلافت ابوبکر و دو جانشين بعد از او، نه تنها حاکميّت را از فيض وجود خود محروم نساخت، بلکه از مشورت و همکاری با آنان دريغ نورزيد. وی در پاسخ به پرسش عدّه‌ای از ياران درباره موضع خود نسبت به خلفای پيشين، مسئله حفظ اسلام را به عنوان مصحلتی مقدّم بر خلافت برمی‌شمرد.<ref>ابراهيم بن محمد ثقفی، ص 159 ـ 162.</ref> از اين رو، او در دوران خلفای سه گانه در جمعه و جماعت شرکت کرده، با خلفا پيوند خانوادگی برقرار نموده <ref>ابن واضح يعقوبی، همان، ج 2، ص 35.</ref> و خود، افراد خانواده و يارانش قبول مسئوليت می‌کنند.<ref>محمد بن جرير طبری، همان، ص 1632 ـ 1633 و ج 5، ص 1872.</ref> وی همواره مورد مشورت خلفا، به ويژه عمر بن خطّاب، قرار گرفته و از آرايش تقدير شده‌است.<ref>سيوطی، همان، ص 170 ـ 171.</ref><br>
قطع نظر از باورهای شيعی، که علی(عليه‌السلام) را جانشين بلافصل پيامبر اکرم(صلی الله عليه وآله) برمی‌شمرَد، جايگاه ويژه او در ميان خاندان و اصحاب پيامبر(صلی الله عليه وآله) وی را به عنوان شخصيتی مطرح برای تصدّی خلافت اسلامی معرّفی می‌نمود. با وجود اين، او با حفظ حقّ اعتراض خود به اصول مشروعيّت خلافت ابوبکر و دو جانشين بعد از او، نه تنها حاکميّت را از فيض وجود خود محروم نساخت، بلکه از مشورت و همکاری با آنان دريغ نورزيد. وی در پاسخ به پرسش عدّه‌ای از ياران درباره موضع خود نسبت به خلفای پيشين، مسئله حفظ اسلام را به عنوان مصحلتی مقدّم بر خلافت برمی‌شمرد.<ref>ابراهيم بن محمد ثقفی، ص 159 ـ 162.</ref> از اين رو، او در دوران خلفای سه گانه در جمعه و جماعت شرکت کرده، با خلفا پيوند خانوادگی برقرار نموده <ref>ابن واضح يعقوبی، همان، ج 2، ص 35.</ref> و خود، افراد خانواده و يارانش قبول مسئوليت می‌کنند.<ref>محمد بن جرير طبری، همان، ص 1632 ـ 1633 و ج 5، ص 1872.</ref> وی همواره مورد مشورت خلفا، به ويژه عمر بن خطّاب، قرار گرفته و از آرايش تقدير شده‌است.<ref>سيوطی، همان، ص 170 ـ 171.</ref><br>
مصاديق فراوانی به چشم می‌خورد که حاکی از نقش بارز [[امام علی(ع)|علی(عليه‌السلام)]] در همکاری و همراهی با خلفای پيش از خود در مسائل پيچيده حکومتی به منظور پيشرفت و بقای اسلام است، به گونه‌ای که او را می‌توان عقلانيّت منفصل از حاکميّت در عهد خلافت پيش از خود نام نهاد. به عنوان مثال ابوبکر برای لشکرکشی به روم با علی(عليه‌السلام) مشورت می‌کند و او می‌فرمايد اين کار انجام شود. سپس ابوبکر می‌گويد که نويد نيک دادی و اين چنين ابوبکر ظفر يافت.<ref>ابن واضح يعقوبی، همان، ص 11.</ref> هم چنين وی به هنگام مشورت با عمر بن خطّاب به او می‌فرمايد که خود به جنگ ايرانيان برود و همين امر اسباب موفقيّت عمر را فراهم ساخت.<ref>نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آيتی، (چاپ هشتم: تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1379)، خطبه 146، ص 329.</ref> <br>
مصاديق فراوانی به چشم می‌خورد که حاکی از نقش بارز [[امام علی(ع)|علی(عليه‌السلام)]] در همکاری و همراهی با خلفای پيش از خود در مسائل پيچيده حکومتی به منظور پيشرفت و بقای اسلام است، به گونه‌ای که او را می‌توان عقلانيّت منفصل از حاکميّت در عهد خلافت پيش از خود نام نهاد. به عنوان مثال ابوبکر برای لشکرکشی به روم با علی(عليه‌السلام) مشورت می‌کند و او می‌فرمايد اين کار انجام شود. سپس ابوبکر می‌گويد که نويد نيک دادی و اين چنين ابوبکر ظفر يافت.<ref>ابن واضح يعقوبی، همان، ص 11.</ref> هم چنين وی به هنگام مشورت با عمر بن خطّاب به او می‌فرمايد که خود به جنگ ايرانيان برود و همين امر اسباب موفقيّت عمر را فراهم ساخت.<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آيتی، (چاپ هشتم: تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1379)، خطبه 146، ص 329.</ref> <br>
علی بن ابيطالب(عليه‌السلام) در دوران تصدّی خلافت با اين که از اصول باورهای خود حتّی ذرّه‌ای کوتاه نيامد، حاضر به چانه زنی با دو رقيب خود در شورای خلافت عمر بن خطاب، يعنی عبدالله بن زبير و طلحة بن عبيدالله نشد<ref>ر. ک. : مسعودی، همان، ج 1، ص 730ـ731.</ref>؛ تن به گروکشی مقتدرترين امير دو خليفه پيش از خود، يعنی معاوية بن أبی سفيان نداد<ref>ر. ک. : محمد بن جرير طبری، همان، ج 6، ص 2340 و مسعودی، همان، ص 711 ـ 713 و ابن واضح يعقوبی، همان، ص 77.</ref>؛ سياست ابداعی خليفه دوّم در تخصيص سهميه بيت المال بر أساس امتيازهای معنوی و اجتماعی را بر هم زده، نظام تسويه را برقرار نمود<ref>مسعودی، همان، ص 710.</ref>؛ برتری جويی‌های عرب بر موالی را ناديده گرفت <ref>ابن واضح يعقوبی، همان، ص 82.</ref>؛ تسليم جزم انديشی و مرعوب تقدسّ خشک و خشن خوارج که شرط همراهی با او را توبه و تجديد شهادتين اعلام نمودند، نگرديد <ref>محمد بن جرير طبری، همان، ص 2593 ـ 2594 و مسعودی، همان، ص 764.</ref>؛ و سياست حکومتی‌اش همواره مبتنی بر تساهل و مدارا بود، به طوری که می‌توان از او به عنوان بارزترين الگو و نماد همسازگری در جهت حفظ کيان اسلام ياد کرد. بی ترديد در عصر حاضر نيز کسانی که در طريق تعامل با ناهمسازگری‌ها، به انديشه وحدت اسلامی دل بسته‌اند روش و منش آن بزرگوار را فراروی خود قرار داده‌اند. <br>
علی بن ابيطالب(عليه‌السلام) در دوران تصدّی خلافت با اين که از اصول باورهای خود حتّی ذرّه‌ای کوتاه نيامد، حاضر به چانه زنی با دو رقيب خود در شورای خلافت عمر بن خطاب، يعنی عبدالله بن زبير و طلحة بن عبيدالله نشد<ref>ر. ک. : مسعودی، همان، ج 1، ص 730ـ731.</ref>؛ تن به گروکشی مقتدرترين امير دو خليفه پيش از خود، يعنی معاوية بن أبی سفيان نداد<ref>ر. ک. : محمد بن جرير طبری، همان، ج 6، ص 2340 و مسعودی، همان، ص 711 ـ 713 و ابن واضح يعقوبی، همان، ص 77.</ref>؛ سياست ابداعی خليفه دوّم در تخصيص سهميه بيت المال بر أساس امتيازهای معنوی و اجتماعی را بر هم زده، نظام تسويه را برقرار نمود<ref>مسعودی، همان، ص 710.</ref>؛ برتری جويی‌های عرب بر موالی را ناديده گرفت <ref>ابن واضح يعقوبی، همان، ص 82.</ref>؛ تسليم جزم انديشی و مرعوب تقدسّ خشک و خشن خوارج که شرط همراهی با او را توبه و تجديد شهادتين اعلام نمودند، نگرديد <ref>محمد بن جرير طبری، همان، ص 2593 ـ 2594 و مسعودی، همان، ص 764.</ref>؛ و سياست حکومتی‌اش همواره مبتنی بر تساهل و مدارا بود، به طوری که می‌توان از او به عنوان بارزترين الگو و نماد همسازگری در جهت حفظ کيان اسلام ياد کرد. بی ترديد در عصر حاضر نيز کسانی که در طريق تعامل با ناهمسازگری‌ها، به انديشه وحدت اسلامی دل بسته‌اند روش و منش آن بزرگوار را فراروی خود قرار داده‌اند. <br>


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۳۶

ویرایش