۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهجالبلاغه') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
از منظر قرآن کریم جهان عصر بعثت بر اثر کردار آدمیان غرق در فساد وتباهی بود: | از منظر قرآن کریم جهان عصر بعثت بر اثر کردار آدمیان غرق در فساد وتباهی بود: | ||
«ظهر الفَساد فی البر و البحر بما کسبت أیدی الناس»[1] | «ظهر الفَساد فی البر و البحر بما کسبت أیدی الناس»[1] | ||
علی علیهالسلام نیز در خطبه اول [[ | علی علیهالسلام نیز در خطبه اول [[نهجالبلاغه]] در این زمینه میفرماید: | ||
خداوند پیامبرصلی الله علیه وآله را زمانی فرستاد که از دیرباز پیامبری نیامده بود؛ ملتها درخواب طولانی فرورفته و سررشته کارها از هم گسیخته بود. جنگها در همه جاشعلهور و دنیا در تاریکی، جهل و گناه به سر میبرد. فریبکاری، آشکار و برگهای درخت زندگی بشر هدایت خاموش شده بود. این فساد و تیرهروزی چیزی جز فتنه وآشوب به بار نمیآورد. ترس دلهای مردم را فراگرفته و پناهگاهی جز شمشیر خونآشام نداشتند. [2] | خداوند پیامبرصلی الله علیه وآله را زمانی فرستاد که از دیرباز پیامبری نیامده بود؛ ملتها درخواب طولانی فرورفته و سررشته کارها از هم گسیخته بود. جنگها در همه جاشعلهور و دنیا در تاریکی، جهل و گناه به سر میبرد. فریبکاری، آشکار و برگهای درخت زندگی بشر هدایت خاموش شده بود. این فساد و تیرهروزی چیزی جز فتنه وآشوب به بار نمیآورد. ترس دلهای مردم را فراگرفته و پناهگاهی جز شمشیر خونآشام نداشتند. [2] | ||
و نیز در خطبه 26 | و نیز در خطبه 26 نهجالبلاغه خطاب به اعراب شبه جزیره عربستان اوضاع منحط و روبه زوال ساکنان آن را اینگونه توصیف میکند: | ||
خدا، محمدصلی الله علیه وآله را فرستاد تا جهانیان را از راه و رسمی که در پیش گرفتهاند بیمدهد و او را امین دستورهای آسمانی خود قرار داد. در آن حال شما ای گروه عرببدترین دین را داشتید و در بدترین سرزمین زندگی میکردید. در بین سنگهایخشن و مارهای گزنده میخوابیدید و از آب تیره میآشامیدید. غذای خوبی نداشتهو خون یکدیگر را میریختید. پیوند خویش را از نزدیکان بریده و با آنان ستیزهمیکردید. بتها در بین شما برپا بود و گناهان دست و بال شما را بسته بود. [3] | خدا، محمدصلی الله علیه وآله را فرستاد تا جهانیان را از راه و رسمی که در پیش گرفتهاند بیمدهد و او را امین دستورهای آسمانی خود قرار داد. در آن حال شما ای گروه عرببدترین دین را داشتید و در بدترین سرزمین زندگی میکردید. در بین سنگهایخشن و مارهای گزنده میخوابیدید و از آب تیره میآشامیدید. غذای خوبی نداشتهو خون یکدیگر را میریختید. پیوند خویش را از نزدیکان بریده و با آنان ستیزهمیکردید. بتها در بین شما برپا بود و گناهان دست و بال شما را بسته بود. [3] | ||