۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'برجسته ترین' به 'برجستهترین') |
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهجالبلاغه') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
=وظیفه نخست: هدایت= | =وظیفه نخست: هدایت= | ||
== هدایت عام == | == هدایت عام == | ||
• این گونه از هدایت، به هدایت ارائه طریق یا هدایت تعلیمی یا تبیین نیز نامیده شدهاند. یکی از دلایل مهمّ ارسال رسل، تعلیم و تزکیه مردم بود ﴿هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ﴾؛ «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» <ref>سوره جمعه: ۲.</ref>این فلسفه در مورد امامان نیز وجود دارد؛ یعنی یکی از وظایف مهمّ امام این است که آموزشهای لازم دینی و غیر آن را به مردم تعلیم دهد، همچنین در تزکیه و تربیت آنان بکوشد. امیرالمؤمنین(ع) دراینباره میفرماید: "از جمله حقوق شما بر من این است که... به شما تعلیم دهم تا نادان نمانید و شما را ادب کنم و تربیت نمایم تا (آداب لازم را) فراگیرید" <ref> | • این گونه از هدایت، به هدایت ارائه طریق یا هدایت تعلیمی یا تبیین نیز نامیده شدهاند. یکی از دلایل مهمّ ارسال رسل، تعلیم و تزکیه مردم بود ﴿هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ﴾؛ «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» <ref>سوره جمعه: ۲.</ref>این فلسفه در مورد امامان نیز وجود دارد؛ یعنی یکی از وظایف مهمّ امام این است که آموزشهای لازم دینی و غیر آن را به مردم تعلیم دهد، همچنین در تزکیه و تربیت آنان بکوشد. امیرالمؤمنین(ع) دراینباره میفرماید: "از جمله حقوق شما بر من این است که... به شما تعلیم دهم تا نادان نمانید و شما را ادب کنم و تربیت نمایم تا (آداب لازم را) فراگیرید" <ref>نهجالبلاغه (فیض الاسلام)، خطبه ۳۴، ص۱۱۴.</ref> این وظیفه نیز مصادقی دارد؛ برجستهترین آنها موارد ذیلاند:<br> | ||
1. تفسیر قرآن یا به عبارتی: تفسیر دین (شامل: بیان احکام الهی در همه عرصههای اعتقادی، فقهی، اخلاقی و غیره): از آنجا که پیامبر در فرصت کوتاه نبوّت (با توجه به موانع و مشکلات فراوان) مجال لازم را برای تبیین و تفسیر تمام معارف الهی پیدا نکرد. علاوه بر این در صورت اختلاف مسلمانان در مورد مفاهیم احکام و حقیقت آن از منظر پیامبر – چنانکه این اتفاق افتاد- به چه کسی مرجع فصل اختلاف میتواند باشد و دیگر اینکه در صورت پیش آمدن مسائل مستحدثه و جدید - که همواره چنین خواهد بود- این امام است که میتواند راه حل آن را با توجّه به قرآن و سنّت برای مردم بیان کند. دهها هزار حدیث از ائمّه(ع) رسیده است که همگی در جهت شرح و تفسیر و تبیین آیات و احکام الهی است. بیان کم و کیف عبادات و فروع دین، اعتقادات و اصول دین و مکارم اخلاف به وسیله امامان انجام میگیرد. در حدیثی از امام رضا(ع) میخوانیم: "تمام و کمال نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، گرفتن و تقسیم اموال عمومی و غنیمتها و صدقات، امضای حدود و احکام نگهداری از مرزها و حدود توسط امام تحقّق پیدا میکند. امام حلال الهی را حلال و حرام او را حرام میکند، حدود الهی را بر پا میدارد و از دین خدا دفاع میکند و مردم را با حکمت و موعظه نیکو و برهان رسا به پروردگارش فرا میخواند"<ref>احتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۲۷.</ref>،<ref>محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۶-۸۷.</ref>. | 1. تفسیر قرآن یا به عبارتی: تفسیر دین (شامل: بیان احکام الهی در همه عرصههای اعتقادی، فقهی، اخلاقی و غیره): از آنجا که پیامبر در فرصت کوتاه نبوّت (با توجه به موانع و مشکلات فراوان) مجال لازم را برای تبیین و تفسیر تمام معارف الهی پیدا نکرد. علاوه بر این در صورت اختلاف مسلمانان در مورد مفاهیم احکام و حقیقت آن از منظر پیامبر – چنانکه این اتفاق افتاد- به چه کسی مرجع فصل اختلاف میتواند باشد و دیگر اینکه در صورت پیش آمدن مسائل مستحدثه و جدید - که همواره چنین خواهد بود- این امام است که میتواند راه حل آن را با توجّه به قرآن و سنّت برای مردم بیان کند. دهها هزار حدیث از ائمّه(ع) رسیده است که همگی در جهت شرح و تفسیر و تبیین آیات و احکام الهی است. بیان کم و کیف عبادات و فروع دین، اعتقادات و اصول دین و مکارم اخلاف به وسیله امامان انجام میگیرد. در حدیثی از امام رضا(ع) میخوانیم: "تمام و کمال نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، گرفتن و تقسیم اموال عمومی و غنیمتها و صدقات، امضای حدود و احکام نگهداری از مرزها و حدود توسط امام تحقّق پیدا میکند. امام حلال الهی را حلال و حرام او را حرام میکند، حدود الهی را بر پا میدارد و از دین خدا دفاع میکند و مردم را با حکمت و موعظه نیکو و برهان رسا به پروردگارش فرا میخواند"<ref>احتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۲۷.</ref>،<ref>محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۶-۸۷.</ref>. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== هدایت خاص == | == هدایت خاص == | ||
• هدایت خاص یا هدایت ایصال الی المطلوب یا هدایت راهبری) شامل موارد ذیل است: | • هدایت خاص یا هدایت ایصال الی المطلوب یا هدایت راهبری) شامل موارد ذیل است: | ||
1. تشکیل حکومت: تشکیل حکومت، چنانکه برای پیامبر یک وظیفه و تکلیف است برای امام نیز چنین است. بر خلاف آنچه در نظامهای سیاسی بشر مشاهده میشود، پذیرفتن حکومت برای امام یک حق و امتیاز و وسیلهای برای کسب قدرت و ثروت و... نیست، بلکه یک فریضه و یک تکلیف است؛ بنابراین از نظر اسلام، این موضوع مطرح نیست که امام میتواند و خوب است که حکومت را به دست گیرد یا خیر؟ بلکه برای امام واجب است که اگر شرایط فراهم شود و مردم در صحنه باشند حکومت تشکیل دهد. روشن است بدون وجود حکومت الهی بسیاری از احکام و تعالیم الهی قابل اجرا نیست؛ به همین دلیل امامان [[شیعه]] همواره درصدد تشکیل حکومت بودهاند، هر چند به سبب کوتاهی مردم و تخلف از وظایف خود و غفلت از اهمیّت مطلب به جز مدّت محدودی، آن حضرات موفق نشدند حکومت الهی در جامعه تأسیس کنند و مردم را از مواهب فراوان آن برخوردار نمایند؛ یعنی تنها کمتر از پنج سال امیرالمؤمنین(ع) و کمتر از شش ماه امام حسن مجتبی(ع)، حکومت الهی تأسیس کردند و مردم از حکومت الهی در بقیه دوران امامت محروم بودند<ref> | 1. تشکیل حکومت: تشکیل حکومت، چنانکه برای پیامبر یک وظیفه و تکلیف است برای امام نیز چنین است. بر خلاف آنچه در نظامهای سیاسی بشر مشاهده میشود، پذیرفتن حکومت برای امام یک حق و امتیاز و وسیلهای برای کسب قدرت و ثروت و... نیست، بلکه یک فریضه و یک تکلیف است؛ بنابراین از نظر اسلام، این موضوع مطرح نیست که امام میتواند و خوب است که حکومت را به دست گیرد یا خیر؟ بلکه برای امام واجب است که اگر شرایط فراهم شود و مردم در صحنه باشند حکومت تشکیل دهد. روشن است بدون وجود حکومت الهی بسیاری از احکام و تعالیم الهی قابل اجرا نیست؛ به همین دلیل امامان [[شیعه]] همواره درصدد تشکیل حکومت بودهاند، هر چند به سبب کوتاهی مردم و تخلف از وظایف خود و غفلت از اهمیّت مطلب به جز مدّت محدودی، آن حضرات موفق نشدند حکومت الهی در جامعه تأسیس کنند و مردم را از مواهب فراوان آن برخوردار نمایند؛ یعنی تنها کمتر از پنج سال امیرالمؤمنین(ع) و کمتر از شش ماه امام حسن مجتبی(ع)، حکومت الهی تأسیس کردند و مردم از حکومت الهی در بقیه دوران امامت محروم بودند<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۳.</ref>. | ||
2. اجرای عدالت: از نظر قرآن کریم یکی از اهداف مهمّ بعثت پیامبر اقامه قسط است. این وظیفه بر جانشینان پیامبر (امامان) نیز واجب است و یکی از مهمترین اهداف تشکیل حکومت نیز همین است. امیرالمؤمنین(ع) به این حقیقت چنین اشاره میفرمایند: "اگر حضور حاضر (حضور مردم در صحنه) و قیام حجّت به سبب وجود یاور نبود و اگر نبود که خداوند از علما تعهّد گرفته که بر شکمبارگی ظالم و گرسنگی مظلوم (وجود نابرابری و ظلم و جور در جامعه) آرام و قرار نداشته باشند، من افسار شتر خلافت را بر پشت آن میانداختم <ref> | 2. اجرای عدالت: از نظر قرآن کریم یکی از اهداف مهمّ بعثت پیامبر اقامه قسط است. این وظیفه بر جانشینان پیامبر (امامان) نیز واجب است و یکی از مهمترین اهداف تشکیل حکومت نیز همین است. امیرالمؤمنین(ع) به این حقیقت چنین اشاره میفرمایند: "اگر حضور حاضر (حضور مردم در صحنه) و قیام حجّت به سبب وجود یاور نبود و اگر نبود که خداوند از علما تعهّد گرفته که بر شکمبارگی ظالم و گرسنگی مظلوم (وجود نابرابری و ظلم و جور در جامعه) آرام و قرار نداشته باشند، من افسار شتر خلافت را بر پشت آن میانداختم <ref>نهجالبلاغه (فیض الاسلام)، خطبه ۳۴، ص۱۱۴.</ref>.(حکومت را نمیپذیرفتم)". پس علّت پذیرش حکومت از سوی [[علی(ع)]]، اقامه قسط در جامعه بود، چنانکه درباره حضرت گفته شده است: "در محراب عبادتش از شدت عدالتش کشته شد". در سخن دیگری میفرماید: "امّا از جمله حق شما بر من خیرخواهی بر شما و رساندن اموال عمومی و غنایم و حقوق شما به شما است"<ref>محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۷-89.</ref>. | ||
3. تربیت امت صالحان | 3. تربیت امت صالحان | ||
=وظیفه دوم: نصرت= | =وظیفه دوم: نصرت= |