پرش به محتوا

مُفَسِّر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'گرایشها' به 'گرایش‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'بی تردید' به 'بی‌تردید')
جز (جایگزینی متن - 'گرایشها' به 'گرایش‌ها')
خط ۱: خط ۱:
"بدون شک ویژگی‌های تربیتی، روحی و اخلاقی مفسر یکی از موارد تأثیر و تأثر ذهن مفسر نسبت به تفسیر است. روحیات مفسر در تفسیر نقش بسزایی دارد، مثلا مفسری که دقت نظر دارد و در پی دلیل است یا شجاعت علمی‌دارد و یا به دنبال نوآوری ونواندیشی است یا روحیه جنجالی دارد، همه اینها می‌تواند تأثیر بسزایی در گرایشها وبرداشتهای مفسر داشته باشد.
"بدون شک ویژگی‌های تربیتی، روحی و اخلاقی مفسر یکی از موارد تأثیر و تأثر ذهن مفسر نسبت به تفسیر است. روحیات مفسر در تفسیر نقش بسزایی دارد، مثلا مفسری که دقت نظر دارد و در پی دلیل است یا شجاعت علمی‌دارد و یا به دنبال نوآوری ونواندیشی است یا روحیه جنجالی دارد، همه اینها می‌تواند تأثیر بسزایی در گرایش‌ها وبرداشتهای مفسر داشته باشد.
== مقدمه ==
== مقدمه ==
یکی از مباحث هرمنوتیک به معنای عام کاوش در مسائل روان شناختی و تأثیر شخصیت مفسر در فهم متون است. روشن است که هر متنی مبتنی بر چند رکن است: خود متن، شنونده و مخاطب متن و تفسیر کننده متن. از متن و ویژگی‌های آن در [[اصول فقه]] و [[علوم قرآنی|علوم قرآن]] و کتاب مقدس گفتگو می‌شود. درباره شنونده متن یعنی مخاطب و مردمی که مؤلف و گوینده با آنان سخن گفته، مسائل گوناگونی مطرح است و از آن جمله مخصوص بودن متن به مخاطبان حاضر یا اعم بودن از مخاطبان حاضر، ضرورتها وپرسشهای شنوندگان، جامعه شناسی عصر مخاطبان، مسائل و مشکلات عصر نزول وحی، افق سطح مخاطبان، مصبوغیت فهم آن به عوامل اجتماعی، اما از همه اینها مهمتر تفسیرکننده متن است که در عرضه فهمی از متن نقش مهمی ایفا می‌کند؛ زیرا مفسر با ذهن خالی به مانند صفحه سفید کاغذ به سراغ متن نمی‌رود تا آنچه از متن در صفحه ذهن او می‌تابد، در آن نقش بندد و دستگاه ذهن در آن دخالتی نداشته باشد. ذهن مفسر خالی نیست؛ بلکه انباشته از دانسته‌ها و گرایشها و منشهایی است که بدون شک در تفسیر او تاثیر می‌گذارد.
یکی از مباحث هرمنوتیک به معنای عام کاوش در مسائل روان شناختی و تأثیر شخصیت مفسر در فهم متون است. روشن است که هر متنی مبتنی بر چند رکن است: خود متن، شنونده و مخاطب متن و تفسیر کننده متن. از متن و ویژگی‌های آن در [[اصول فقه]] و [[علوم قرآنی|علوم قرآن]] و کتاب مقدس گفتگو می‌شود. درباره شنونده متن یعنی مخاطب و مردمی که مؤلف و گوینده با آنان سخن گفته، مسائل گوناگونی مطرح است و از آن جمله مخصوص بودن متن به مخاطبان حاضر یا اعم بودن از مخاطبان حاضر، ضرورتها وپرسشهای شنوندگان، جامعه شناسی عصر مخاطبان، مسائل و مشکلات عصر نزول وحی، افق سطح مخاطبان، مصبوغیت فهم آن به عوامل اجتماعی، اما از همه اینها مهمتر تفسیرکننده متن است که در عرضه فهمی از متن نقش مهمی ایفا می‌کند؛ زیرا مفسر با ذهن خالی به مانند صفحه سفید کاغذ به سراغ متن نمی‌رود تا آنچه از متن در صفحه ذهن او می‌تابد، در آن نقش بندد و دستگاه ذهن در آن دخالتی نداشته باشد. ذهن مفسر خالی نیست؛ بلکه انباشته از دانسته‌ها و گرایش‌ها و منشهایی است که بدون شک در تفسیر او تاثیر می‌گذارد.


== جنبه‌های مختلف شخصیت مفسر ==
== جنبه‌های مختلف شخصیت مفسر ==
خط ۱۶: خط ۱۶:


=== روحیات مفسر ===
=== روحیات مفسر ===
بدون شک ویژگی‌های تربیتی، روحی و اخلاقی مفسر یکی از موارد تأثیر و تأثر ذهن مفسر نسبت به تفسیر است. روحیات مفسر در تفسیر نقش بسزایی دارد، مثلا مفسری که دقت نظر دارد و در پی دلیل است یا شجاعت علمی‌دارد و یا به دنبال نوآوری ونواندیشی است یا روحیه جنجالی دارد، همه اینها می‌تواند تأثیر بسزایی در گرایشها وبرداشتهای مفسر داشته باشد. در دانش تفسیر این نظر همواره تأکید می‌گردد که فهم وتفسیر یک متن باید به دور از مسبوقات ذهنی و تمایلات فکری مفسر باشد، (این اندیشه و توصیه به دورى از تمایلات فكرى در عوامل متعددى ریشه دارد كه مهم‌ترین آنها روایاتى است كه در باب تفسیر به رأى رسیده و كسانى خواسته‌اند بگویند: تفسیر به رأى جایز نیست; بلكه باید براساس مأثورات و منصوصات از ناحیه معصوم باشد) و تعصبات مذهبی و گرایش‌های نحله‌ای در تفسیر بروز و ظهور نکند، حتی تاکید می‌شود که تفسیر باید از عقاید عرفی زمان خود به دور باشد و مادام که مفسر در بند این عقاید باشد، ازفهم حقایق قرآن باز می‌ماند. راه رسیدن به فهم کامل مرهون آزادی از عقاید و ارزشهای شخصی مفسر است.
بدون شک ویژگی‌های تربیتی، روحی و اخلاقی مفسر یکی از موارد تأثیر و تأثر ذهن مفسر نسبت به تفسیر است. روحیات مفسر در تفسیر نقش بسزایی دارد، مثلا مفسری که دقت نظر دارد و در پی دلیل است یا شجاعت علمی‌دارد و یا به دنبال نوآوری ونواندیشی است یا روحیه جنجالی دارد، همه اینها می‌تواند تأثیر بسزایی در گرایش‌ها وبرداشتهای مفسر داشته باشد. در دانش تفسیر این نظر همواره تأکید می‌گردد که فهم وتفسیر یک متن باید به دور از مسبوقات ذهنی و تمایلات فکری مفسر باشد، (این اندیشه و توصیه به دورى از تمایلات فكرى در عوامل متعددى ریشه دارد كه مهم‌ترین آنها روایاتى است كه در باب تفسیر به رأى رسیده و كسانى خواسته‌اند بگویند: تفسیر به رأى جایز نیست; بلكه باید براساس مأثورات و منصوصات از ناحیه معصوم باشد) و تعصبات مذهبی و گرایش‌های نحله‌ای در تفسیر بروز و ظهور نکند، حتی تاکید می‌شود که تفسیر باید از عقاید عرفی زمان خود به دور باشد و مادام که مفسر در بند این عقاید باشد، ازفهم حقایق قرآن باز می‌ماند. راه رسیدن به فهم کامل مرهون آزادی از عقاید و ارزشهای شخصی مفسر است.


==== پرهیز از تفسیر به رأی ====
==== پرهیز از تفسیر به رأی ====
خط ۴۳: خط ۴۳:
=== ضرورت شناخت شخصیت مفسر ===
=== ضرورت شناخت شخصیت مفسر ===
بحث و بررسی شخصیت مفسر دست کم این فایده را دارد که ما بهتر بتوانیم به پیام واقعی کلام شناخت پیدا کنیم؛ زیرا شناخت آن به رعایت قواعد فهم و رفع موانع آن نیازدارد. بدون شک یکی از عوامل بازدارنده هویتهای شخصی مفسر است. او بر پایه دانسته‌ها و باورهای ذهنی خود به سراغ متن می‌رود و این گاه بدون آن است که بداند کدام یک از آنها عقلانی و منطقی و مبتنی بر اصول پذیرفته شده است، (اصول پذیرفته شده مفسر گاه دستخوش تغییر مى‌شود و نظریات جدیدى جایگزین نظریات‌پیشین مى‌شود. این موارد افزون بر آنكه نقش شخصیت مفسر را روشن مى‌كند، به ما مى‌آموزاند كه دایره‌ توقعات‌ خود را محدود كنیم و با احاطه بیشترى به تجربیات مفسرین پیشین به سراغ متن برویم. مثلا اگر مفسرین ‌بر اساس نظریه هیئت‌بطلمیوسی به سراغ تفسیر بخشى از آیات مى‌رفته‌اند، متوجه شویم كه این تا چه‌اندازه لرزان و خطرناك است و در این موارد چگونه باید برخورد كرد) و کدام یک از آنهادارای این ویژگی نیست؛ به همین دلیل دچار تعارض شده، تفاسیر ناهمسانی را عرضه می‌کند.
بحث و بررسی شخصیت مفسر دست کم این فایده را دارد که ما بهتر بتوانیم به پیام واقعی کلام شناخت پیدا کنیم؛ زیرا شناخت آن به رعایت قواعد فهم و رفع موانع آن نیازدارد. بدون شک یکی از عوامل بازدارنده هویتهای شخصی مفسر است. او بر پایه دانسته‌ها و باورهای ذهنی خود به سراغ متن می‌رود و این گاه بدون آن است که بداند کدام یک از آنها عقلانی و منطقی و مبتنی بر اصول پذیرفته شده است، (اصول پذیرفته شده مفسر گاه دستخوش تغییر مى‌شود و نظریات جدیدى جایگزین نظریات‌پیشین مى‌شود. این موارد افزون بر آنكه نقش شخصیت مفسر را روشن مى‌كند، به ما مى‌آموزاند كه دایره‌ توقعات‌ خود را محدود كنیم و با احاطه بیشترى به تجربیات مفسرین پیشین به سراغ متن برویم. مثلا اگر مفسرین ‌بر اساس نظریه هیئت‌بطلمیوسی به سراغ تفسیر بخشى از آیات مى‌رفته‌اند، متوجه شویم كه این تا چه‌اندازه لرزان و خطرناك است و در این موارد چگونه باید برخورد كرد) و کدام یک از آنهادارای این ویژگی نیست؛ به همین دلیل دچار تعارض شده، تفاسیر ناهمسانی را عرضه می‌کند.
به هر حال با نگاهی به مجموعه‌ای از تفاسیر مذاهب و نحله‌ها تاثیر این پیش فرض‌ها آشکار می‌گردد. این واقعیت گرچه در کل موجب تکامل دانش تفسیر و تعمیق فهم قرآن شده؛ اما در جاهایی مایه انحراف و کژ فهمی شده است. نفس این آگاهی به ما کمک می‌کند که بدانیم باید در چه راهی گام برداریم و چه عواملی را در فهم دخیل بدانیم و چه چیزهایی را نقد کنیم. آگاهی از گرایشها ما را از خوش خیالی و شگفت زدگی و اعجاب نسبت به فهم خود باز می‌دارد و ما را واقع بین و متواضع می‌کند. لذا فهم صحیح در گرو آن نیست که ذهن ما از هر پیش فرضی تهی باشد؛ زیرا این ممکن نیست. فهم صحیح آن است که بدانیم معلومات پیشین ما چیست که آنها را منقح و مستند و معقول کنیم و از این معلومات به نحو احسن استفاده کنیم و در نهایت برداشت خود را از قرآن عین کلام وحی ندانیم و نگوییم قرآن چنین می‌گوید؛ بلکه بگوییم برداشت ما از قرآن چنین است.
به هر حال با نگاهی به مجموعه‌ای از تفاسیر مذاهب و نحله‌ها تاثیر این پیش فرض‌ها آشکار می‌گردد. این واقعیت گرچه در کل موجب تکامل دانش تفسیر و تعمیق فهم قرآن شده؛ اما در جاهایی مایه انحراف و کژ فهمی شده است. نفس این آگاهی به ما کمک می‌کند که بدانیم باید در چه راهی گام برداریم و چه عواملی را در فهم دخیل بدانیم و چه چیزهایی را نقد کنیم. آگاهی از گرایش‌ها ما را از خوش خیالی و شگفت زدگی و اعجاب نسبت به فهم خود باز می‌دارد و ما را واقع بین و متواضع می‌کند. لذا فهم صحیح در گرو آن نیست که ذهن ما از هر پیش فرضی تهی باشد؛ زیرا این ممکن نیست. فهم صحیح آن است که بدانیم معلومات پیشین ما چیست که آنها را منقح و مستند و معقول کنیم و از این معلومات به نحو احسن استفاده کنیم و در نهایت برداشت خود را از قرآن عین کلام وحی ندانیم و نگوییم قرآن چنین می‌گوید؛ بلکه بگوییم برداشت ما از قرآن چنین است.


== شخصیت مفسر و متفکران مسلمان ==
== شخصیت مفسر و متفکران مسلمان ==
خط ۵۱: خط ۵۱:


=== نظریه ابن عربی ===
=== نظریه ابن عربی ===
نظریه مورد بحث شواهدی نیز در گفته‌های پیشینیان دارد؛ برای مثال ابن عربی دلایل کافی ارائه می‌دهد مبنی بر اینکه هر کس مطلوب خود را در قرآن می‌یابد. حتی اگرآن فراتر از معانی الفاظ و صرفا ناشی از گرایشهای عرفانی باشد. البته گاه این تفسیرها واشارات با قواعد تفسیر انطباق ندارد و نمی‌توان آنها را از مقوله تفسیر برشمرد. جالب توجه آنکه همو به تفسیر عقلی خرده می‌گیرد و می‌گوید: «نمی‌توان به تفسیر عقلی محض بسنده کرد؛ چون همواره اسیر و محکوم تعصبات و پیش فرض‌های عصری وفضای فکری شخص مفسر است».<ref>چتیک، ویلیام، هرمنوتیک در عرفان ابن عربی، کتاب نقد، شماره ۵ - ۶، ص۲۴۹- ۲۴۸.</ref>
نظریه مورد بحث شواهدی نیز در گفته‌های پیشینیان دارد؛ برای مثال ابن عربی دلایل کافی ارائه می‌دهد مبنی بر اینکه هر کس مطلوب خود را در قرآن می‌یابد. حتی اگرآن فراتر از معانی الفاظ و صرفا ناشی از گرایش‌های عرفانی باشد. البته گاه این تفسیرها واشارات با قواعد تفسیر انطباق ندارد و نمی‌توان آنها را از مقوله تفسیر برشمرد. جالب توجه آنکه همو به تفسیر عقلی خرده می‌گیرد و می‌گوید: «نمی‌توان به تفسیر عقلی محض بسنده کرد؛ چون همواره اسیر و محکوم تعصبات و پیش فرض‌های عصری وفضای فکری شخص مفسر است».<ref>چتیک، ویلیام، هرمنوتیک در عرفان ابن عربی، کتاب نقد، شماره ۵ - ۶، ص۲۴۹- ۲۴۸.</ref>


=== کلام ملاصدرای شیرازی ===
=== کلام ملاصدرای شیرازی ===
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش