پرش به محتوا

اخوان‌المسلمین و شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بزرگترین' به 'بزرگ‌ترین'
جز (جایگزینی متن - ' انان ' به ' آنان ')
جز (جایگزینی متن - 'بزرگترین' به 'بزرگ‌ترین')
خط ۳۴: خط ۳۴:


=== اندیشه إخوان درباره غالیان شیعه ===
=== اندیشه إخوان درباره غالیان شیعه ===
یوسف ندا می‌گوید: اما در مورد غالیان شیعه، استاد سیدهادی خسروشاهی که خود یکی از مهمترین علماء و مراجع معاصر در فقه جعفری و همچنین فقه اهل‌سنت است، در کتاب خود «عبدالله بن سبأ بین الواقع و الخیال» چاپ قاهره می‌گوید: «توجه به این مسأله لازم است که دانشمندان شیعه در رد غالیان و لعن و بیزاری جویی از آنان کوتاهی نکرده‌اند و هیچ فرقی میان عبدالله بن سبأ ـ بر فرض واقعی بودن این شخصیت ـ و دیگران وجود ندارد. حتی در تمام کتاب‌های کلامی و فقهی شیعه به نجاست غالیان و خروج آنها از دین حکم کرده‌اند؛ به عنوان نمونه شیخ مفید (د413هـ) از بزرگترین دانشمندان شیعه در کتاب «تصحیح الاعتقاد» تحت عنوان «غلوّ» آورده است: غالیانِ به ظاهر مسلمان، افرادی هستند که مقام خداوندی و پیامبری را به امیرمؤمنان و امامان از خاندانِ او نسبت می‌دهند و چنان توصیفاتی از مقام و فضیلت آنان در دین و دنیا می‌کنند که از حد اعتدال خارج است. اینان گمراهانی کافر هستند که امیرمؤمنان حکم قتل آنان را صادر کرد و امامان، آنان را کافر و خارج از اسلام دانستند. البته باید گفت که این، باورهای غلوآمیز و افراط‌گونه فقط مختص برخی از شیعیان جاهل و ناآگاه نیست؛ بلکه افرادی در میان اهل‌سنت نیز باورهایی در مورد بزرگانشان دارند که تداعی‌گر عقاید غالیانه برخی از شیعیان ناآگاه است...».
یوسف ندا می‌گوید: اما در مورد غالیان شیعه، استاد سیدهادی خسروشاهی که خود یکی از مهمترین علماء و مراجع معاصر در فقه جعفری و همچنین فقه اهل‌سنت است، در کتاب خود «عبدالله بن سبأ بین الواقع و الخیال» چاپ قاهره می‌گوید: «توجه به این مسأله لازم است که دانشمندان شیعه در رد غالیان و لعن و بیزاری جویی از آنان کوتاهی نکرده‌اند و هیچ فرقی میان عبدالله بن سبأ ـ بر فرض واقعی بودن این شخصیت ـ و دیگران وجود ندارد. حتی در تمام کتاب‌های کلامی و فقهی شیعه به نجاست غالیان و خروج آنها از دین حکم کرده‌اند؛ به عنوان نمونه شیخ مفید (د413هـ) از بزرگ‌ترین دانشمندان شیعه در کتاب «تصحیح الاعتقاد» تحت عنوان «غلوّ» آورده است: غالیانِ به ظاهر مسلمان، افرادی هستند که مقام خداوندی و پیامبری را به امیرمؤمنان و امامان از خاندانِ او نسبت می‌دهند و چنان توصیفاتی از مقام و فضیلت آنان در دین و دنیا می‌کنند که از حد اعتدال خارج است. اینان گمراهانی کافر هستند که امیرمؤمنان حکم قتل آنان را صادر کرد و امامان، آنان را کافر و خارج از اسلام دانستند. البته باید گفت که این، باورهای غلوآمیز و افراط‌گونه فقط مختص برخی از شیعیان جاهل و ناآگاه نیست؛ بلکه افرادی در میان اهل‌سنت نیز باورهایی در مورد بزرگانشان دارند که تداعی‌گر عقاید غالیانه برخی از شیعیان ناآگاه است...».
با توجه بر این نکات اخوان‌المسلمین به این مسأله باور قطعی دارند که اختلاف در فروع دین باعث خروج از دین نمی‌شود. معرفت خداوند و پذیرش یگانگی او از اصول دین، و شریعت و فرمانبرداری، از فروع دین هستند و به عبارتی دیگر، اصول دین موضوع «علم کلام» و فروع دین موضوع «علم فقه» است. شهرستانی در کتاب مشهور «الملل و النحل» گفته است: «ماجرای شیعیان تنها به اختلاف در مسأله ولایت و امامت برمی‌گردد و اختلافی در اصول و پایه‌های دین وجود ندارد». به بیانی دیگر، این موضوع اختلافی سیاسی است که سرورمان علی(رضی الله عنه) و خلفای راشدین توانستند آن را مهار کنند و این اختلاف دوباره در زمان امویان و عباسیان در مبارزه آنها با اهل‌بیت پیامبر(ص) سر باز کرد و توسعه یافت و جوانب مختلف دینی و فقهی در جهت تقویت رویکرد آنان، شروع به فعالیت کردند. در نتیجه بر این باوریم اختلافی که آغازی سیاسی داشته است، باید از روش سیاسی نیز حل شود؛ نه با اتهام‌های شرعی و خارج کردن گروهی از جرگه امت اسلام. هر گاه که دو دیدگاه مختلف بر مصادر مورد پذیرش و اصول تاریخی غیرقابل انکار استناد کنند، چاره‌ای از پذیرش هر دوی آنها نیست. از همین جا است که نوآوری و پیشرفت تقویت می‌شود و خیر و برکت سرزمین و مردم را به دنبال دارد.
با توجه بر این نکات اخوان‌المسلمین به این مسأله باور قطعی دارند که اختلاف در فروع دین باعث خروج از دین نمی‌شود. معرفت خداوند و پذیرش یگانگی او از اصول دین، و شریعت و فرمانبرداری، از فروع دین هستند و به عبارتی دیگر، اصول دین موضوع «علم کلام» و فروع دین موضوع «علم فقه» است. شهرستانی در کتاب مشهور «الملل و النحل» گفته است: «ماجرای شیعیان تنها به اختلاف در مسأله ولایت و امامت برمی‌گردد و اختلافی در اصول و پایه‌های دین وجود ندارد». به بیانی دیگر، این موضوع اختلافی سیاسی است که سرورمان علی(رضی الله عنه) و خلفای راشدین توانستند آن را مهار کنند و این اختلاف دوباره در زمان امویان و عباسیان در مبارزه آنها با اهل‌بیت پیامبر(ص) سر باز کرد و توسعه یافت و جوانب مختلف دینی و فقهی در جهت تقویت رویکرد آنان، شروع به فعالیت کردند. در نتیجه بر این باوریم اختلافی که آغازی سیاسی داشته است، باید از روش سیاسی نیز حل شود؛ نه با اتهام‌های شرعی و خارج کردن گروهی از جرگه امت اسلام. هر گاه که دو دیدگاه مختلف بر مصادر مورد پذیرش و اصول تاریخی غیرقابل انکار استناد کنند، چاره‌ای از پذیرش هر دوی آنها نیست. از همین جا است که نوآوری و پیشرفت تقویت می‌شود و خیر و برکت سرزمین و مردم را به دنبال دارد.


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش