۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علاقه مند' به 'علاقهمند') |
جز (جایگزینی متن - 'کم نظیر' به 'کمنظیر') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=بازگشت به وطن= | =بازگشت به وطن= | ||
آیتالله بروجردی پس از یک دهه اقامت در نجف اشرف و با تصمیم این که دوباره به نجف باز میگردد، در سال 1328 قمری برای دیدار والدین و صله ارحام، به زادگاه خود بازگشت و میان استقبال | آیتالله بروجردی پس از یک دهه اقامت در نجف اشرف و با تصمیم این که دوباره به نجف باز میگردد، در سال 1328 قمری برای دیدار والدین و صله ارحام، به زادگاه خود بازگشت و میان استقبال کمنظیر عالمان و مردم، وارد شهر بروجرد شد. هنوز شش ماه از ورود او به وطن نگذشته بود که پدر دانشمندش حاج سیدعلی طباطبایی را از دست داد و در غم او عزادار شد. وی اگرچه در نجف به استادش(آخوند خراسانی) قول بازگشت به حوزه نجف را داده بود تا در شکوفایی و بالندگی آن مرکز علمی نقش تاریخی ایفا کند، درگذشت پدر سرنوشت او را تغییر داد و او را در وطن ماندگار ساخت. چندی بعد در سال 1329 قمری داغ رحلت مرحوم آخوند خراسانی که پدر دوم او به شمار میآمد، اندوه او را دوچندان کرد و طاقتش را برید. وی بارها به دوستان خود میگفت:<br> | ||
«مرگ دو پدر به دنبال هم مرا به ستوه آورد و سخت منقلبم کرد.» <ref>دوانی، 1372 ش، ص101.</ref> | «مرگ دو پدر به دنبال هم مرا به ستوه آورد و سخت منقلبم کرد.» <ref>دوانی، 1372 ش، ص101.</ref> | ||
به هرحال آیتالله بروجردی نتوانست به نجف بازگردد؛ از این رو این بار مدت اقامت او در بروجرد حدود سی سال به طول انجامید. وی در تمام این مدت به طور مستمر مشغول تألیف، تدریس و تعلیم شخصیتهای بارز حوزوی شد. اغلب آثار مکتوب او حاصل این دوره از اقامت وی در بروجرد است. وجود پر برکت او در بروجرد باعث شد تا تشنگان علم و معرفت از شهرهایی چون قم، کاشان، اصفهان و اهواز به سوی او بیایند و میرفت تا این شهر را مرکز دانش قرار دهد. افزون بر این، وی در این شهر مرجع دینی و اجتماعی مردم بود. ظهرها در مسجد «ناسک الدین» و هنگام مغرب در مسجد «حاج آقا مهدی» به اقامه جماعت میپرداخت و در اواخر نیز مدتی این فریضه الاهی را در مسجد «شاه» اقامه میکرد و کنار اینها به مشکلات دینی و اجتماعی مردم میرسید. <ref>دوانی، 1372، ص 102 و 103.</ref><br> | به هرحال آیتالله بروجردی نتوانست به نجف بازگردد؛ از این رو این بار مدت اقامت او در بروجرد حدود سی سال به طول انجامید. وی در تمام این مدت به طور مستمر مشغول تألیف، تدریس و تعلیم شخصیتهای بارز حوزوی شد. اغلب آثار مکتوب او حاصل این دوره از اقامت وی در بروجرد است. وجود پر برکت او در بروجرد باعث شد تا تشنگان علم و معرفت از شهرهایی چون قم، کاشان، اصفهان و اهواز به سوی او بیایند و میرفت تا این شهر را مرکز دانش قرار دهد. افزون بر این، وی در این شهر مرجع دینی و اجتماعی مردم بود. ظهرها در مسجد «ناسک الدین» و هنگام مغرب در مسجد «حاج آقا مهدی» به اقامه جماعت میپرداخت و در اواخر نیز مدتی این فریضه الاهی را در مسجد «شاه» اقامه میکرد و کنار اینها به مشکلات دینی و اجتماعی مردم میرسید. <ref>دوانی، 1372، ص 102 و 103.</ref><br> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== ب. شیوه اصولی == | == ب. شیوه اصولی == | ||
اشراف | اشراف کمنظیر آیتالله بروجردی بر مسائل علم اصول باعث پیشرفتهایی در این علم شده است. وی در مفهوم «إجماع» مبنای خاصی اختیار کرده بود. در بحث «إنسداد» نیز بر خلاف فقیهان مشهور که آن را دلیل بر حجیت مطلق ظن میدانند، وی با بیان خاصی، آن را دلیل بر حجیت خبر واحد نیز میدانست. همچنین بحث این که موضوع علم اصول «حجت» است یا «ادله اربعه»، از ابتکارهای او به شمار میآید. <ref>احمدی و دیگران، 1379 ش، ص128، به نقل از آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی.</ref><br> | ||
== ج. ابتکار در علم رجال == | == ج. ابتکار در علم رجال == | ||
یکی از رشتههای علوم اسلامی در حوزههای علمیه که از ارکان مهم استنباط تلقی میشود «علم رجال»<ref>هدف از علم رجال، شناسایی راویان حدیث و بررسی وثاقت یا عدم وثاقت آنها است تا از این رهگذر درستی و نادرستی احادیث صادره از آنان روشن شود؛ از این رو علم رجال بسیار ارزشمند و در استنباط احکام تأثیر بسزایی دارد.</ref> است. آیتالله بروجردی در این رشته نبوغ عجیبی داشت و به اصطلاح، راویان احادیث را با انگشتان دستش میشمرد. علی آبادی، 1379 ش، ص83، به نقل از آیتالله میرزاحسین نوری همدانی). وی در اثر این اشراف و تبحر توانست در این رشته ابتکار و نوآوری بدیعی از خود به یادگار گذارد. او در یک اقدام | یکی از رشتههای علوم اسلامی در حوزههای علمیه که از ارکان مهم استنباط تلقی میشود «علم رجال»<ref>هدف از علم رجال، شناسایی راویان حدیث و بررسی وثاقت یا عدم وثاقت آنها است تا از این رهگذر درستی و نادرستی احادیث صادره از آنان روشن شود؛ از این رو علم رجال بسیار ارزشمند و در استنباط احکام تأثیر بسزایی دارد.</ref> است. آیتالله بروجردی در این رشته نبوغ عجیبی داشت و به اصطلاح، راویان احادیث را با انگشتان دستش میشمرد. علی آبادی، 1379 ش، ص83، به نقل از آیتالله میرزاحسین نوری همدانی). وی در اثر این اشراف و تبحر توانست در این رشته ابتکار و نوآوری بدیعی از خود به یادگار گذارد. او در یک اقدام کمنظیر، سندهای روایات مورد نظر را از متن جدا کرد و مورد دقت و بازبینی تخصصی قرار داد که توضیح درباره جزئیات آن از حوصله این مقاله و مخاطبان آن خارج است؛ اما نمیتوان از کاری که وی در طبقه بندی راویان حدیث انجام داد، صرف نظر کرد و پیامدهای مفید آن را ساده گرفت. وی در این تلاش ارزشمند محدثان صدر اسلام، دوره امامان، ایام غیبت صغرا و غیبت کبرا را از هم تفکیک کرد و همه راویان را در یک چارچوب و ساختار نو گنجاند و طبقات هر دوره را معین و این طبقه بندی را به دوره معاصر رسانید و خودش در این ابتکار، در طبقه سی و ششم قرار گرفت. این تلاش بدیع، فواید و آثار بسیار ارزشمندی در اختیار محافل تحقیقاتی و رجال شناسان گذاشت. <ref>علی آبادی، 1379 ش، ص86؛ دوانی، 1372 ش، ص160، با اقتباس.</ref><br> | ||
=زمینههای تفکرات تقریبی= | =زمینههای تفکرات تقریبی= | ||
شیوههای نو و راهبردی آیتالله بروجردی در استنباط احکام، زمینه تحقیقات گستردهای در فقه اهل سنت را نیز فراهم کرد و اذعان داشت که با آگاهی از محتوای روایات و فتاوای رایج اهل سنت در زمان امامان معصوم(علیهمالسلام)، بهتر و راحت تر میشود محتوای احادیث و منظور سخنان امامان معصوم(علیهمالسلام) را دریافت و جمله معروفی از وی نقل شده که میفرمود: «فقه شیعه در حاشیه فقه اهل سنت است.» <ref>واعظزاده خراسانی، 1421 ق / 1379ش، ص84</ref>؛ زیرا چون شیعیان در طول تاریخ حکومت نداشتند و اغلب حکومت در دست بنی عباس بود و بیشتر فتاوای اهل سنت میان مردم رواج داشت، محدثان و اصحاب امامان نیز با توجه به فضای حاکم بر جامعه آن روز، از امامان سؤال میکردند و امامان هم با توجه به همین معنا پاسخ میدادند. به عبارت دیگر، فقه شیعه ناظر بر فقه اهل سنت بود؛ چرا که پاسخها و سخنان امامان(علیهمالسلام) ناظر بر فتاوای حاکم بوده است؛ از این رو آیتالله بروجردی، تحقیق و مطالعه کتابهای اهل سنت را از مقدمات لازم برای فهم فقه و اجتهاد میدانست. بدین سان اهتمام او به این موضوع، سبب اشراف و آگاهیهای چشمگیر او از فتاوای رهبران مذاهب چهارگانه(شافعی، حنبلی، حنفی و مالکی) شد و به آرای صحابه و اندیشهوران بزرگ اهل سنت مانند لیث، ثوری، اوزاعی، ظاهری و دیگران نیز به طور کامل تسلط و اطلاع یافت. گاهی این اطلاع چندان عمیق و قوی بود که وقتی برخی از شخصیتهای اهل سنت به حضورش میرسیدند و از نزدیک این حقیقت را مشاهده میکردند، متعجب میشدند. احمدی و دیگران، 1379 ش، ص127، به نقل از آیتالله صافی گلپایگانی).<br> | شیوههای نو و راهبردی آیتالله بروجردی در استنباط احکام، زمینه تحقیقات گستردهای در فقه اهل سنت را نیز فراهم کرد و اذعان داشت که با آگاهی از محتوای روایات و فتاوای رایج اهل سنت در زمان امامان معصوم(علیهمالسلام)، بهتر و راحت تر میشود محتوای احادیث و منظور سخنان امامان معصوم(علیهمالسلام) را دریافت و جمله معروفی از وی نقل شده که میفرمود: «فقه شیعه در حاشیه فقه اهل سنت است.» <ref>واعظزاده خراسانی، 1421 ق / 1379ش، ص84</ref>؛ زیرا چون شیعیان در طول تاریخ حکومت نداشتند و اغلب حکومت در دست بنی عباس بود و بیشتر فتاوای اهل سنت میان مردم رواج داشت، محدثان و اصحاب امامان نیز با توجه به فضای حاکم بر جامعه آن روز، از امامان سؤال میکردند و امامان هم با توجه به همین معنا پاسخ میدادند. به عبارت دیگر، فقه شیعه ناظر بر فقه اهل سنت بود؛ چرا که پاسخها و سخنان امامان(علیهمالسلام) ناظر بر فتاوای حاکم بوده است؛ از این رو آیتالله بروجردی، تحقیق و مطالعه کتابهای اهل سنت را از مقدمات لازم برای فهم فقه و اجتهاد میدانست. بدین سان اهتمام او به این موضوع، سبب اشراف و آگاهیهای چشمگیر او از فتاوای رهبران مذاهب چهارگانه(شافعی، حنبلی، حنفی و مالکی) شد و به آرای صحابه و اندیشهوران بزرگ اهل سنت مانند لیث، ثوری، اوزاعی، ظاهری و دیگران نیز به طور کامل تسلط و اطلاع یافت. گاهی این اطلاع چندان عمیق و قوی بود که وقتی برخی از شخصیتهای اهل سنت به حضورش میرسیدند و از نزدیک این حقیقت را مشاهده میکردند، متعجب میشدند. احمدی و دیگران، 1379 ش، ص127، به نقل از آیتالله صافی گلپایگانی).<br> |