پرش به محتوا

اصحاب حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'بزرگترین' به 'بزرگ‌ترین'
جز (جایگزینی متن - 'دست اندازی' به 'دست‌اندازی')
جز (جایگزینی متن - 'بزرگترین' به 'بزرگ‌ترین')
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
اصلی‌ترین پایگاه‌های دشمنان که حکومت‌های در سایه را تشکیل دادند بصره و کوفه است یعنی ما مجدداً 3 منطقه اصلی عراق، شام و حجاز را داریم که درگیر این مسائل هستند.
اصلی‌ترین پایگاه‌های دشمنان که حکومت‌های در سایه را تشکیل دادند بصره و کوفه است یعنی ما مجدداً 3 منطقه اصلی عراق، شام و حجاز را داریم که درگیر این مسائل هستند.


غیر از این مناطق یک منطقه وسیعی در دو طرف حاشیه جهان اسلام باقی می‌ماند، یکی شرق عراق شامل ایران و [[ماوراءالنهر]] و یکی غرب [[حجاز]] یعنی [[مصر]] و [[شمال آفریقا]]. با وجود این که دعوا بر سر این سه قسمت اصلی است (عراق، [[شام (شامات)|شام]] و حجاز)، اما حکومت مرکزی به خوبی می‌داند که بزرگترین تهدید قسمت‌های حاشیه‌ای هستند و عملاً هم همین طور بود. لشکری که دولت بنی امیه را در عراق شکست داد و به آن حکومت پایان داد، یک لشکر خراسانی بود، پس این نگرانی دولت بنی عباس می‌توانست کاملاً واقعی باشد که تمام خطر از خراسان و مصر به آن طرف است و علت آن این است که افرادی هستند که دلیلی ندارد نسبت به شام، مدینه یا عراق تعصب خاصی از خودشان نشان بدهند بلکه این‌ها بیرون بازی هستند. توجه کنید چون جنگ، جنگ فرهنگی است، باید دید که در این سه قطب اصلی، کدام یک از قطب‌ها برنده می‌شود. اینجاست که اهمیت این جنگِ فرهنگی خیلی زیاد می‌شود، تقریباً شبیه مسابقه‌ای که بین دولت‌های اروپایی انگلستان، فرانسه و اسپانیا در مورد مستعمرات بوجود آمده بود که در یک قسمت کوچکی در [[اروپا]] با هم در حال نبرد بودند، اما موضوع رقابت سرزمین‌های دور مثل آسیا و آفریقا بود.
غیر از این مناطق یک منطقه وسیعی در دو طرف حاشیه جهان اسلام باقی می‌ماند، یکی شرق عراق شامل ایران و [[ماوراءالنهر]] و یکی غرب [[حجاز]] یعنی [[مصر]] و [[شمال آفریقا]]. با وجود این که دعوا بر سر این سه قسمت اصلی است (عراق، [[شام (شامات)|شام]] و حجاز)، اما حکومت مرکزی به خوبی می‌داند که بزرگ‌ترین تهدید قسمت‌های حاشیه‌ای هستند و عملاً هم همین طور بود. لشکری که دولت بنی امیه را در عراق شکست داد و به آن حکومت پایان داد، یک لشکر خراسانی بود، پس این نگرانی دولت بنی عباس می‌توانست کاملاً واقعی باشد که تمام خطر از خراسان و مصر به آن طرف است و علت آن این است که افرادی هستند که دلیلی ندارد نسبت به شام، مدینه یا عراق تعصب خاصی از خودشان نشان بدهند بلکه این‌ها بیرون بازی هستند. توجه کنید چون جنگ، جنگ فرهنگی است، باید دید که در این سه قطب اصلی، کدام یک از قطب‌ها برنده می‌شود. اینجاست که اهمیت این جنگِ فرهنگی خیلی زیاد می‌شود، تقریباً شبیه مسابقه‌ای که بین دولت‌های اروپایی انگلستان، فرانسه و اسپانیا در مورد مستعمرات بوجود آمده بود که در یک قسمت کوچکی در [[اروپا]] با هم در حال نبرد بودند، اما موضوع رقابت سرزمین‌های دور مثل آسیا و آفریقا بود.


در این دوره جنگ فرهنگی بین شام، مدینه و عراق در گرفت، اما موضوع این جنگ فرهنگی خودِ شام و مدینه و عراق نیست. بنی امیه از این نگران نبودند که فرهنگ عراقی در شام نفوذ کند چون می‌دانستند که نفوذ نمی‌کند. همچنین علمای بصره، مبلغین و صاحبان دعوت بصره و کوفه نگران این نبودند که افکار شامی در عراق نفوذ کند چون از زمان [[جنگ صفین]] به بعد تمام صف بندی‌ها انجام شده بود و آنها نسبت به همدیگر حساسیت داشتند.
در این دوره جنگ فرهنگی بین شام، مدینه و عراق در گرفت، اما موضوع این جنگ فرهنگی خودِ شام و مدینه و عراق نیست. بنی امیه از این نگران نبودند که فرهنگ عراقی در شام نفوذ کند چون می‌دانستند که نفوذ نمی‌کند. همچنین علمای بصره، مبلغین و صاحبان دعوت بصره و کوفه نگران این نبودند که افکار شامی در عراق نفوذ کند چون از زمان [[جنگ صفین]] به بعد تمام صف بندی‌ها انجام شده بود و آنها نسبت به همدیگر حساسیت داشتند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش