۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنی هاشم' به 'بنیهاشم') |
جز (جایگزینی متن - 'شخصیتها' به 'شخصیتها') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
دیوان نقابت تشکیلاتی سیاسی اداری بود که در نیمه اول قرن سوم هجری در حکومت عباسیان ایجاد شد و وظیفهاش سرپرستی سادات بنیهاشم بود. نقابت به صورت شغل و لقب از زمان خلفای عباسی برای سرپرستی هاشمیان وجود داشته. نقیبان به کارهای اشراف عرب که علویان و عباسیان بودند، رسیدگی میکردند. در دورهٔ اسلامی، اشرافیت که برخاسته از خون و تبار بود امتیازات ویژهای به آنها میبخشید. اشراف از دولت خلفا مستمری میگرفتند، خود و موالی آنها [[زکات]] نمیدادند و کارهای قضایی آنها بهدست نقیب انجام میگرفت. تا قرن ۴ ه.ق عباسیان و علویان یک نقیب داشتند، اما از اواخر این قرن هر یک از دو گروه دارای نقیبی جداگانه بودند. نقابت به دو گونهٔ خاصه و عامه تقسیم میشد. در نقابت خاصه، نقیب تنها میکوشید از ورود دیگران به طبقهٔ اشراف جلوگیری کند، اما در نقابت عامه، نقیب به کارهای اشراف رسیدگی میکرد، اختلاف میان آنها را فیصله میداد و چنانچه کاری خلاف شرع از آنها سر میزد دربارهشان حد جاری میکرد. نقیب عامه لازم بود که فقیهی مجتهد باشد. اشراف نهتنها در بغداد، بلکه در شهرهایی چون کوفه و بصره و واسط و اهواز نیز نقیب خاص خویش داشتند. نقیبان شخصیتهای مطرح سادات بودند که بر اثر اهمیت وظایف شان، پیوسته در زمینههای گوناگون تأثیر میگذاردند. به عنوان یک نمونه، در تشکیلات دعوت عباسی داعی خراسان ابوعکرمه سرّاج، دوازده تن از حامیان بر جسته دعوت در خراسان را به نیابت از محمد بن علی (پیشوا و محور دعوت عباسی) به نقابت برگزیدند. | دیوان نقابت تشکیلاتی سیاسی اداری بود که در نیمه اول قرن سوم هجری در حکومت عباسیان ایجاد شد و وظیفهاش سرپرستی سادات بنیهاشم بود. نقابت به صورت شغل و لقب از زمان خلفای عباسی برای سرپرستی هاشمیان وجود داشته. نقیبان به کارهای اشراف عرب که علویان و عباسیان بودند، رسیدگی میکردند. در دورهٔ اسلامی، اشرافیت که برخاسته از خون و تبار بود امتیازات ویژهای به آنها میبخشید. اشراف از دولت خلفا مستمری میگرفتند، خود و موالی آنها [[زکات]] نمیدادند و کارهای قضایی آنها بهدست نقیب انجام میگرفت. تا قرن ۴ ه.ق عباسیان و علویان یک نقیب داشتند، اما از اواخر این قرن هر یک از دو گروه دارای نقیبی جداگانه بودند. نقابت به دو گونهٔ خاصه و عامه تقسیم میشد. در نقابت خاصه، نقیب تنها میکوشید از ورود دیگران به طبقهٔ اشراف جلوگیری کند، اما در نقابت عامه، نقیب به کارهای اشراف رسیدگی میکرد، اختلاف میان آنها را فیصله میداد و چنانچه کاری خلاف شرع از آنها سر میزد دربارهشان حد جاری میکرد. نقیب عامه لازم بود که فقیهی مجتهد باشد. اشراف نهتنها در بغداد، بلکه در شهرهایی چون کوفه و بصره و واسط و اهواز نیز نقیب خاص خویش داشتند. نقیبان شخصیتهای مطرح سادات بودند که بر اثر اهمیت وظایف شان، پیوسته در زمینههای گوناگون تأثیر میگذاردند. به عنوان یک نمونه، در تشکیلات دعوت عباسی داعی خراسان ابوعکرمه سرّاج، دوازده تن از حامیان بر جسته دعوت در خراسان را به نیابت از محمد بن علی (پیشوا و محور دعوت عباسی) به نقابت برگزیدند. | ||
در طول تاریخ، همواره برخی افراد غیر سید، سعی کردهاند خود را سید وانمود کنند. نقیب النقبا سرپرست همه سادات تحت فرمان خلیفه بود که از بین | در طول تاریخ، همواره برخی افراد غیر سید، سعی کردهاند خود را سید وانمود کنند. نقیب النقبا سرپرست همه سادات تحت فرمان خلیفه بود که از بین شخصیتهای دانشمند با صلاحیت توسط او منصوب میشد و مسئول انتخاب نقیبان شهرها و محلهها بود. او وظیفه داشت به سادات ماهانه مقرری پرداخت کند و نسب آنان را حفظ کند تا کسی خود را به دروغ به سادات منتسب نکنند و از شأن آنان پاسداری کند. او بر تحصیل، ازدواج، اشتغال و زندگی آنها نظارت میکرد و از حقوقشان در دیوانهای دیگر و دادگاهها دفاع میکرد. این شبکه گسترده از نقبا از اندلس در غرب تا ترکستان در شرق گسترده شد و قرنها پس از عباسیان هم دوام آورد. | ||
نقیب به دلیل نفوذ خود نقشهای مختلفی نظیر واسطه صلح شدن و امارت حجاج و قاضی القضات شدن را ایفا میکرد. مثلاً ابواحمد موسوی پدر [[سید مرتضی]] و [[سید رضی]] بارها امیرالحاج شد. | نقیب به دلیل نفوذ خود نقشهای مختلفی نظیر واسطه صلح شدن و امارت حجاج و قاضی القضات شدن را ایفا میکرد. مثلاً ابواحمد موسوی پدر [[سید مرتضی]] و [[سید رضی]] بارها امیرالحاج شد. |