۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'انسان شناسی' به 'انسانشناسی') |
جز (جایگزینی متن - 'واژه شناسی' به 'واژهشناسی') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
'''انسان''' در لغت از واژه «اِنس» گرفته شده است، و إنس به معنای اُلْفَت و محبت است. اطلاق نام انسان بر او بخاطر این است كه با هر چیزی كه به او پیوسته و همراه است اُلفت دارد و اُنس میگیرد. واژه انسان به بشر و بنی آدم از این رو اطلاق میشود كه وجودش و خلقتش تنها با محبتِ به یكدیگر، قوام و ثبات خواهد داشت و لذا گفتهاند انسانها فطرتاً اجتماعی هستند زیرا قوام و دوام وجودشان به یكدیگر پیوسته است و ممكن نیست، انسان به تنهائی بتواند تمام نیازها و اسباب زندگی خود را فراهم نماید. | '''انسان''' در لغت از واژه «اِنس» گرفته شده است، و إنس به معنای اُلْفَت و محبت است. اطلاق نام انسان بر او بخاطر این است كه با هر چیزی كه به او پیوسته و همراه است اُلفت دارد و اُنس میگیرد. واژه انسان به بشر و بنی آدم از این رو اطلاق میشود كه وجودش و خلقتش تنها با محبتِ به یكدیگر، قوام و ثبات خواهد داشت و لذا گفتهاند انسانها فطرتاً اجتماعی هستند زیرا قوام و دوام وجودشان به یكدیگر پیوسته است و ممكن نیست، انسان به تنهائی بتواند تمام نیازها و اسباب زندگی خود را فراهم نماید. | ||
== | == واژهشناسی انسان == | ||
انسان اصلش از «إِنْسيان» است، زيرا لغت شناسان عربی، مصغّر آن را «اُنيسيانْ» دانستهاند. «يای» آخر در تصغير بر وجود آن در اصل، دلالت میكند و به سبب كثرت استعمال حذف شده است. <ref>لسان العرب، ج1، ص231؛ مجمع البحرين، ج1، ص121</ref> در وجه تسميه انسان به اين نام گفته شده است: با توجه به اينكه انسان اصلش «انسيان» بوده و آن هم از «نسيان» است و انسان چون با خدای خود عهدی بست و فراموش كرد، بدين نام ناميده شد. <ref>تاج العروس، ج4، ص102؛ لسان العرب، ج1، ص232ـ231</ref> | انسان اصلش از «إِنْسيان» است، زيرا لغت شناسان عربی، مصغّر آن را «اُنيسيانْ» دانستهاند. «يای» آخر در تصغير بر وجود آن در اصل، دلالت میكند و به سبب كثرت استعمال حذف شده است. <ref>لسان العرب، ج1، ص231؛ مجمع البحرين، ج1، ص121</ref> در وجه تسميه انسان به اين نام گفته شده است: با توجه به اينكه انسان اصلش «انسيان» بوده و آن هم از «نسيان» است و انسان چون با خدای خود عهدی بست و فراموش كرد، بدين نام ناميده شد. <ref>تاج العروس، ج4، ص102؛ لسان العرب، ج1، ص232ـ231</ref> | ||