۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بحث ها' به 'بحثها') |
جز (جایگزینی متن - 'شماره ها' به 'شمارهها') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
با توجه به اشتمال این كتاب بر روایاتی كه با قول به تحریف سازگار است، بعضی از اندیشوران و نویسندگان به بررسی این كتاب نشسته اند كه از جمله آنها حجت الاسلام هاشم معروف الحسنی (ره)<ref> هاشم معروف الحسنی، بین التصوف و التشیع، بیروت، دارالعلم، ص198 به بعد.</ref> و [[آیتالله معرفت]] اند<ref>محمد هادی معرفت، صیانه القرآن عن التحریف، قم، دارالقرآن الكریم، ص187.</ref>. كتاب های رجالی، خصوصاً متأخران و معاصران نیز با توجه به توثیق عام علی بن ابراهیم نسبت به روایات كتاب (كه البته فقط در دیدگاه بعضی این توثیق معتبر است) بحث مختصری را دراینباره انجام دادهاند<ref> آیتالله خویی، معجم رجال الحدیث، قم، مدینه العلم، 1/49- 50 و شیخ جعفر سبحانی، كلیات فی علم الرجال، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، ص307- 316.</ref>. تحقیق دیگر در این زمینه را سه سال پیش در یكی از نشریات فرهنگی دیدم. نویسنده توانای این مقاله با تتبع كامل كتاب و ذكر قراینی، نظریه مذكور از جانب شیخ آقا بزرگ تهرانی را با برهانی بیشتر آورده است. وی در آغاز مقاله اش مینویسد: هدف كلی ما از طرح بحث این است: كه، كتابی امروز به نام تفسیر علی بن ابراهیم یا تفسیر قمی در دسترس است، كتاب مستقل دیگری است و مؤلف آن شخص دیگری غیر از علی بن ابراهیم معروف است. اما این كه مؤلف آن كیست و نام اصلی كتاب چیست، هنوز به نتیجه واضحی نرسیده ایم. بحث ما منحصر در این است كه با مطالعه كل كتاب و ملاحظه شواهد خارجی، این مطلب كاملاً روشن است كه كتاب حاضر تألیف علی بن ابراهیم معروف نیست<ref> سید احمد موسوی، پژوهشی پیرامون تفسیر قمی، چاپ شده در كیهان اندیشه، ش32، ص85-90.</ref>. | با توجه به اشتمال این كتاب بر روایاتی كه با قول به تحریف سازگار است، بعضی از اندیشوران و نویسندگان به بررسی این كتاب نشسته اند كه از جمله آنها حجت الاسلام هاشم معروف الحسنی (ره)<ref> هاشم معروف الحسنی، بین التصوف و التشیع، بیروت، دارالعلم، ص198 به بعد.</ref> و [[آیتالله معرفت]] اند<ref>محمد هادی معرفت، صیانه القرآن عن التحریف، قم، دارالقرآن الكریم، ص187.</ref>. كتاب های رجالی، خصوصاً متأخران و معاصران نیز با توجه به توثیق عام علی بن ابراهیم نسبت به روایات كتاب (كه البته فقط در دیدگاه بعضی این توثیق معتبر است) بحث مختصری را دراینباره انجام دادهاند<ref> آیتالله خویی، معجم رجال الحدیث، قم، مدینه العلم، 1/49- 50 و شیخ جعفر سبحانی، كلیات فی علم الرجال، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، ص307- 316.</ref>. تحقیق دیگر در این زمینه را سه سال پیش در یكی از نشریات فرهنگی دیدم. نویسنده توانای این مقاله با تتبع كامل كتاب و ذكر قراینی، نظریه مذكور از جانب شیخ آقا بزرگ تهرانی را با برهانی بیشتر آورده است. وی در آغاز مقاله اش مینویسد: هدف كلی ما از طرح بحث این است: كه، كتابی امروز به نام تفسیر علی بن ابراهیم یا تفسیر قمی در دسترس است، كتاب مستقل دیگری است و مؤلف آن شخص دیگری غیر از علی بن ابراهیم معروف است. اما این كه مؤلف آن كیست و نام اصلی كتاب چیست، هنوز به نتیجه واضحی نرسیده ایم. بحث ما منحصر در این است كه با مطالعه كل كتاب و ملاحظه شواهد خارجی، این مطلب كاملاً روشن است كه كتاب حاضر تألیف علی بن ابراهیم معروف نیست<ref> سید احمد موسوی، پژوهشی پیرامون تفسیر قمی، چاپ شده در كیهان اندیشه، ش32، ص85-90.</ref>. | ||
البته پژوهش های مختصر دیگری نیز در این زمینه صورت گرفته است كه یكی از آنها اشاره اجمالی به این تفسیر در ضمن مقالاتی است كه فاضل ارجند شیخ محمد علی مهدوی راد، تحت عنوان «معرفی تفاسیر و روش های مفسران»، در مجله حوزه در طی چند سال نگاشته است<ref>مجله حوزه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، سال 1361 تا 1368، | البته پژوهش های مختصر دیگری نیز در این زمینه صورت گرفته است كه یكی از آنها اشاره اجمالی به این تفسیر در ضمن مقالاتی است كه فاضل ارجند شیخ محمد علی مهدوی راد، تحت عنوان «معرفی تفاسیر و روش های مفسران»، در مجله حوزه در طی چند سال نگاشته است<ref>مجله حوزه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، سال 1361 تا 1368، شمارههای 16، 18، 19، 20، 21، 24، 25، 26، 27، 28، 30، 31، 33.</ref>. | ||
در كتاب دیگری كه تحت عنوان «المفسرون حیاتهم و منهجهم» در سال 1373 ش منتشر گردیده است، مؤلف گرامیاشاره مختصری به سند این تفسیر و شیوه آن در تفسیر كرده است<ref>سید محمد علی ایازی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلام، ص328- 333.</ref>. | در كتاب دیگری كه تحت عنوان «المفسرون حیاتهم و منهجهم» در سال 1373 ش منتشر گردیده است، مؤلف گرامیاشاره مختصری به سند این تفسیر و شیوه آن در تفسیر كرده است<ref>سید محمد علی ایازی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلام، ص328- 333.</ref>. | ||