۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
===مسلمان شدن همسر لوئیجی دی مارتینو=== | ===مسلمان شدن همسر لوئیجی دی مارتینو=== | ||
<br> | <br> | ||
همسر لوئیجی که در طول این ۶-۵ ماه اعمال و رفتار عمار را میدید و تحت تأثیر قرار گرفته بود. | |||
<br> | |||
در صحیت های همسر لوئیجی با آقای مسافری قبل از مسلمان شدنش اینچنین بیان شده: من تا حالا گوشت خوک نخوردم چون دوست نداشتم، شراب هم به خاطر بوی بدش نمی خورم. توحید هم از قبل قبول داشتم، چون مسیحی بودم. نبوت هم قبول دارم و در این چند ماه که عمار را دیدم باور کردم که رسولالله (ص) آخرین پیامبر شماست. معاد هم که قبول داشتم. فقط مشکلم این روسری است که بچهها میگویند میخواهی چه کار کنی. بعد از این رفتیم نزد سفیر کشور ایران در آن زمان در واتیکان. ایشان گفتند چون سن همسر عمار بالاست دلیلی ندارد روسری بگذارند و در اسلام مانعی ندارد، ولی با این حال بعد از اینکه تشهد گفتند، روسری را از کیفشان درآوردند و روی سرشان گذاشتند. بعد از این خانم «نه رئه آ دی مارتینو» نام اسلامی «سمیه» را برای خود انتخاب کرد و پس از آن دو فرزندشان هم مسلمان شدند. | |||
====وفات==== | |||
<br> | |||
متأسفانه همسر عمار بر اثر یک حادثه رانندگی در حالی که عازم شرکت در مراسم عاشورایی بود جان باخت. |
ویرایش