۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''حضرت خضر( | '''حضرت خضر(علیهالسلام)''' از [[انبیاء]] الهی است. از فرمایش [[امام جعفر صادق|امام صادق(علیهالسلام)]] چنین بر میآید که حضرت خضر را [[خدا]] به سوی قومش مبعوث فرموده بود و او مردم را به سوی [[توحید]] و اقرار به انبیاء و فرستادگان خدا و کتابهای او دعوت میکرد. از معجزاتش این بود که روی هر زمین خشکی مینشست، زمین سبز و خرم میگشت و دلیل نامش، خضر(سبز) نیز همین است. زندگی او از قبل از زمان [[موسی]] تا زمان حاضر و ادامهٔ زندگیش تا آخر الزمان، مورد اتّفاق [[مسلمانان]] است. مجموعهٔ [[روایات]] مؤیّد آن است که طولانیترین عمر را در میان فرزند آدم دارد. گفتهاند حضرت خضر از اولاد سام بن نوح و پسرخالهٔ [[ذوالقرنین]] بود با این حال بنا به برداشتی نیز، دو نفر با نام خضر وجود داشتهاند، خضر اکبر که از اولاد سام بن نوح بوده و خضر ثانی که از انبیای [[بنی اسرائیل]] و مصاحب موسی بوده است. | ||
== نام اصلی حضرت خضر == | == نام اصلی حضرت خضر == | ||
حضرت خضر( | حضرت خضر(علیهالسلام) پیامبری از سوی خدای متعال بود که بر اساس حدیث، اسم اصلی آن حضرت «بالیا» بوده که نسبت ایشان با چند واسطه به حضرت نوح(علیهالسلام) میرسد. | ||
هر یک از اسماء و کلماتی که از سوی خدای متعال بر موجودات و به خصوص بندگان خاص خدا گذاشته شده، حکمت و دلیلی دارد که اصل آن را باید در تفاسیر [[قرآن کریم]] و یا در [[حدیث]] و کلام اهل بیت( | هر یک از اسماء و کلماتی که از سوی خدای متعال بر موجودات و به خصوص بندگان خاص خدا گذاشته شده، حکمت و دلیلی دارد که اصل آن را باید در تفاسیر [[قرآن کریم]] و یا در [[حدیث]] و کلام اهل بیت(علیهالسلام) جستجو کنیم. | ||
در این میان یکی از پیامبران بزرگ الهی، حضرت خضر ( | در این میان یکی از پیامبران بزرگ الهی، حضرت خضر (علیهالسلام) است که به داشتن عمر بسیار طولانی مشهور است. چراکه آن حضرت پیامبران بسیاری را ملاقات کرده و در دوران ائمه اطهار (علیهالسلام) نیز زندگی کرده است و بنا بر احادیث، یکی از افرادی است که در کنار [[امام مهدی|امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)]] حضور خواهد داشت. | ||
از حضرت خضر ( | از حضرت خضر (علیهالسلام) در [[قرآن کریم]] در ضمن ماجرای ملاقات [[حضرت موسی|حضرت موسی(علیهالسلام)]] با آن حضرت یاد شده است، هرچند که خدای متعال نام آن حضرت را به طور دقیق عنوان نفرموده است اما مفسران قرآن کریم از قراین و احادیث [[ائمه|ائمه اطهار(علیهالسلام)]] به این نتیجه رسیدهاند که منظور، حضرت خضرت (علیهالسلام)است. | ||
چنانکه خدای متعال میفرماید: «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً» <ref>آیه ۶۵ سوره کهف</ref> به این مفهوم که حضرت موسی( | چنانکه خدای متعال میفرماید: «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً» <ref>آیه ۶۵ سوره کهف</ref> به این مفهوم که حضرت موسی(علیهالسلام) و [[حضرت یوشع|حضرت یوشع بن نون (علیهالسلام)]] بنده ای از بندگان ما را در آنجا یافتند که به او رحمت و لطف خاصی عطا کردیم و از نزد خود به او علم لدنّی آموختیم. | ||
بر اساس روایتها، حضرت خضر ( | بر اساس روایتها، حضرت خضر (علیهالسلام) پیامبری از سوی خدای متعال بود که خداوند او را به سوی مردم قومش فرستاد. آن حضرت مردم را به یگانهپرستی و اقرار به نبوت انبیا (علیهالسلام) دعوت کرد. | ||
اسم اصلی آن حضرت بالیا بوده که نسبت ایشان با چند واسطه به [[حضرت نوح|حضرت نوح( | اسم اصلی آن حضرت بالیا بوده که نسبت ایشان با چند واسطه به [[حضرت نوح|حضرت نوح(علیهالسلام)]] میرسد؛ به این صورت که نام او بالیا بن ملکان بن عابر بن ارفخشد بن سام بن نوح (علیهالسلام) است. | ||
از نشانهها و معجزههای حضرت خضر ( | از نشانهها و معجزههای حضرت خضر (علیهالسلام) این بود که هر زمان بر زمین خشک و بیآب و گیاهی میایستاد، فوراً چوب و خاک سبز میشدند و به همین دلیل آن حضرت را خضر نامیدند. | ||
== حضرت خضر کیست و کجاست == | == حضرت خضر کیست و کجاست == | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
همه ی مورخان بر این باورند که حضرت خضر آب زندگی (حیات) نوشید و عمری جاودانه یافت. | همه ی مورخان بر این باورند که حضرت خضر آب زندگی (حیات) نوشید و عمری جاودانه یافت. | ||
در روایتی از [[علی بن موسی بن جعفر|امام رضا( | در روایتی از [[علی بن موسی بن جعفر|امام رضا(علیهالسلام)]] آمده است که فرمود: | ||
«همانا خضر از آب حیات نوشید و تا زمانی که [[نفخ صور]] میشود، نخواهد مرد... .» <ref>کمال الدین، ج2، ص385; بحار الانوار، ج13، ص299</ref> | «همانا خضر از آب حیات نوشید و تا زمانی که [[نفخ صور]] میشود، نخواهد مرد... .» <ref>کمال الدین، ج2، ص385; بحار الانوار، ج13، ص299</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
نوشتهاند که پدرش از پادشاهان عصر بود و جز او فرزندی نداشت. خضر همواره در اتاقی به [[عبادت]] مشغول بود; پدر بیم داشت که مبادا نسل او قطع شود; لذا او را به ازدواج زنی در آورد، ولی او همنشینی زن اختیار نکرد. پدرش (ملکان) همسران او را که انتخاب میکرد، به وسیله قابله ها بازرسی نمود; قابله ها دانستند که هیچ گونه توجهی به زنان نکرده است; از این رو در شهر شایع شد که خضر حالت زنانه دارد; پدرش از او بر آشفت و او را زندان کرد، او هم فرار کرده و نزد ذوالقرنین (دانشمند الهی که دارای قدرت و امکانات بود) رفت و یکی از صاحب منصبان و رئیس وسایط نقلیه او شد. <ref>بحارالانوار، ج13، ص302</ref> | نوشتهاند که پدرش از پادشاهان عصر بود و جز او فرزندی نداشت. خضر همواره در اتاقی به [[عبادت]] مشغول بود; پدر بیم داشت که مبادا نسل او قطع شود; لذا او را به ازدواج زنی در آورد، ولی او همنشینی زن اختیار نکرد. پدرش (ملکان) همسران او را که انتخاب میکرد، به وسیله قابله ها بازرسی نمود; قابله ها دانستند که هیچ گونه توجهی به زنان نکرده است; از این رو در شهر شایع شد که خضر حالت زنانه دارد; پدرش از او بر آشفت و او را زندان کرد، او هم فرار کرده و نزد ذوالقرنین (دانشمند الهی که دارای قدرت و امکانات بود) رفت و یکی از صاحب منصبان و رئیس وسایط نقلیه او شد. <ref>بحارالانوار، ج13، ص302</ref> | ||
قرآن کریم در سوره ی کهف از آیه ی 60 تا 82، داستانی از حضرت موسی( | قرآن کریم در سوره ی کهف از آیه ی 60 تا 82، داستانی از حضرت موسی(علیهالسلام) و همراه (دوست یا استاد) وی نقل میکند که در آن نامی از «خضر» نیامده است، بلکه از هم سفر موسی(علیهالسلام) به «بندهای از بندگان ما که مشمول رحمت الهی گشته و از علمی لدنی برخودار شده است» یاد میکند. در روایات متعددی این دانشمند الهی به نام <big>خضر</big> معرفی شده است. | ||
بر اساس آیات سوره ی کهف، او به باطن و نظام تکوینی جهان مأمور و از پارهای از اسرار آگاه بود و سمت استادی [[حضرت موسی|حضرت موسی بن عمران]] را داشت،، هر چند حضرت موسی( | بر اساس آیات سوره ی کهف، او به باطن و نظام تکوینی جهان مأمور و از پارهای از اسرار آگاه بود و سمت استادی [[حضرت موسی|حضرت موسی بن عمران]] را داشت،، هر چند حضرت موسی(علیهالسلام) در برخی از جهت ها بر او مقدم بود. | ||
در احادیث معتبر آمده است که پس از رحلت [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]] حضرت خضر به خانهی [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین( | در احادیث معتبر آمده است که پس از رحلت [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]] حضرت خضر به خانهی [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین(علیهالسلام)]] آمد و به اهل بیت آن حضرت تسلیت گفت، و همچنین به استقبال پیکر امیرالمؤمنین [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] آمد و حسنین(علیهما السلام) را تسلیت گفت و به قبر مهیا شده توسط نوح(علیهالسلام)، راهنمایی کرد. <ref>بحار الانوار، ج13، ص303; تاریخ انبیا از آدم تا خاتم، ص 282</ref> و نیز آمده است که او در تنهایی دوران غیبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، مونس ایشان است. | ||
نوشتهاند که منزل او بیشتر، [[مسجد صعصعه]] و [[مسجد سهله]] (در [[کوفه]]) هست. <ref>همان، ص 299 به نقل از کمال الدین، ص 219</ref> | نوشتهاند که منزل او بیشتر، [[مسجد صعصعه]] و [[مسجد سهله]] (در [[کوفه]]) هست. <ref>همان، ص 299 به نقل از کمال الدین، ص 219</ref> | ||
اما در مورد پیامبری او اختلاف است. [[علامه مجلسی]] از [[سید مرتضی علم الهدی]] نقل میکند که ایشان فرمودهاند: ممکن نیست معلّم حضرت موسی( | اما در مورد پیامبری او اختلاف است. [[علامه مجلسی]] از [[سید مرتضی علم الهدی]] نقل میکند که ایشان فرمودهاند: ممکن نیست معلّم حضرت موسی(علیهالسلام) پیامبر نبوده باشد. <ref>بحارالانوار، ج 13، ص 303; تاریخ انبیا از آدم تا خاتم، ص 282</ref> علامه ی طباطبایی نیز از روایات استنباط می کنند که ایشان پیامبر بودهاند; <ref>بحارالانوار، ج 13، ص 303; تاریخ انبیا از آدم تا خاتم، ص 282</ref> لیکن روایات متعددی وجود دارد که این مرد عالم، پیامبر نبوده بلکه دانشمندی همچون ذوالقرنین و آصف بن برخیا بوده است. <ref> بحارالانوار، ج 13، ص 304</ref> | ||
== آیا حضرت خضر پیامبر بود == | == آیا حضرت خضر پیامبر بود == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
سپس اقوال آنهایی که حضرت خضر را از جنس بشر نمیدانند، نقل کرده، ولی به قول آنها اعتنا نمی کند و نظر اکثریت که او را پیامبر و از جنس بشر میدانند را تصدیق میکند، و معنای رحمت را در آیه شریفه "آتیناه رحمة من عندنا" [[نبوت]] میداند - برخلاف گفته بعضی که آن را به معنی عمر طولانی میدانند - و علم در آیه شریفه "وعلمناه من لدنا علما" را "علم غیب" معنی میکند، که خداوند در اختیار رسولان خودش قرار میدهد، که این مطلب را ابن عباس نیز نقل نمودهاست. | سپس اقوال آنهایی که حضرت خضر را از جنس بشر نمیدانند، نقل کرده، ولی به قول آنها اعتنا نمی کند و نظر اکثریت که او را پیامبر و از جنس بشر میدانند را تصدیق میکند، و معنای رحمت را در آیه شریفه "آتیناه رحمة من عندنا" [[نبوت]] میداند - برخلاف گفته بعضی که آن را به معنی عمر طولانی میدانند - و علم در آیه شریفه "وعلمناه من لدنا علما" را "علم غیب" معنی میکند، که خداوند در اختیار رسولان خودش قرار میدهد، که این مطلب را ابن عباس نیز نقل نمودهاست. | ||
دراینباره (علم حضرت خضر) از امام صادق ( | دراینباره (علم حضرت خضر) از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده که فرمود: خضر دارای علمی بود که در الواح موسی وجود نداشت، موسی گمان میکرد که در الواح او تمام علومی که به آنها نیازمند است وجود دارد، ولی وقتی مأمور فراگیری علم از خضر شد، متوجه شد که گمان او درست نبودهاست. مرحوم [[علامه طباطبایی]] دراینباره میفرماید: "هر نعمتی، رحمتی از ناحیه خدا به خلق اوست، لیکن در رحمت بودن بعضی از آنها "اسباب عالم هستی" واسطه اند، مانند نعمت های مادّی ظاهری، و بعضی از آن نعمت ها بدون واسطه، رحمت میباشند، مانند نعمت های باطنی از قبیل "نبوت"، "[[ولایت]]" و شعبه ها و مقامات آن. و از اینکه رحمت را مقید به قید "من عندنا" نموده است، میتوان فهمید که کس دیگری غیر از خدا در آن دخالتی ندارد، و نیز به دست میآید که منظور از رحمت مذکور همان رحمت قسم دوم، یعنی نعمت های باطنی است؛ لذا میتوان گفت منظور از جمله "رحمة من عندنا" - که بانون با عظمت "من عندنا" آورده شده، و نفرموده "من عندی،" از ناحیه من - همان نبوت است نه ولایت. و به همین بیان، تفسیر آنهایی که کلمه مذکور را به نبوت معنا کردهاند، تأیید میشود. | ||
"و علمناه من لدنّا علما" این "علم" نیز مانند "رحمت"، علمی است که غیر خدا در آن دخالتی ندارد، و چیزی از قبیل حس و فکر در آن واسطه نیست و خلاصه، از راه اکتساب و استدلال به دست نمیآید. دلیل بر این مطلب جمله "من لدنّا" است که میرساند منظور از آن علم "علم لدنی" و غیر اکتسابی و مختص به اولیا است و از آخر آیات استفاده میشود که مقصود از آن، علم به تأویل حوادث است. <ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی کرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 474</ref> | "و علمناه من لدنّا علما" این "علم" نیز مانند "رحمت"، علمی است که غیر خدا در آن دخالتی ندارد، و چیزی از قبیل حس و فکر در آن واسطه نیست و خلاصه، از راه اکتساب و استدلال به دست نمیآید. دلیل بر این مطلب جمله "من لدنّا" است که میرساند منظور از آن علم "علم لدنی" و غیر اکتسابی و مختص به اولیا است و از آخر آیات استفاده میشود که مقصود از آن، علم به تأویل حوادث است. <ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی کرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 474</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
اما آنهایی که حضرت خضر را [[پیامبر]] نمیدانند، میگویند: او بنده ای از بندگان خداوند است که خداوند علمی را در اختیار او گذاشته و او از افرادی مانند "آصف بن برخیا" و "ذوالقرنین" میباشد. از جمله این افراد "[[فخر رازی]]" میباشد؛ ولی با نظر به اینکه اکثریت قاطع از مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] که داستان خضر را نقل نمودهاند قائل به نبوت حضرت خضر هستند، نمیتوان کلام آنها را صحیح دانست. | اما آنهایی که حضرت خضر را [[پیامبر]] نمیدانند، میگویند: او بنده ای از بندگان خداوند است که خداوند علمی را در اختیار او گذاشته و او از افرادی مانند "آصف بن برخیا" و "ذوالقرنین" میباشد. از جمله این افراد "[[فخر رازی]]" میباشد؛ ولی با نظر به اینکه اکثریت قاطع از مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] که داستان خضر را نقل نمودهاند قائل به نبوت حضرت خضر هستند، نمیتوان کلام آنها را صحیح دانست. | ||
مرحوم علامه بعد از بیان روایات می فرماید: "آنچه از روایات نبوی یا روایات وارده از طرق [[ائمه]] [[اهل بیت|اهل بیت( | مرحوم علامه بعد از بیان روایات می فرماید: "آنچه از روایات نبوی یا روایات وارده از طرق [[ائمه]] [[اهل بیت|اهل بیت(علیهالسلام)]] در داستان خضر رسیده، چه میتوان فهمید؟ از روایت "محمد بن عماره" از امام صادق (علیهالسلام) چنین بر می آید که آن جناب، پیغمبر مرسلی بوده که خدا به سوی قومش مبعوث فرموده بوده و او مردم خود را به سوی توحید و قبول رسالت انبیاء و فرستادگان خدا و کتابهای او دعوت میکرده است. معجزه خضر این بود که روی هیچ چوب خشکی نمی نشست مگر آنکه سبز میشد، و بر هیچ زمین بی علفی نمی نشست مگر اینکه سبز و خرّم میگشت و اگر او را خضر نامیده اند به همین جهت بودهاست... مؤید این حدیث در وجه نامیدن او به خضر، مطلبی است که در الدّر المنثور سیوطی، از عدّهای از ارباب جوامع حدیثی از جمله ابن عباس و ابی هریره، از رسول خدا-صلی الله علیه و آله و سلم- نقل شده که فرمود: خضر را بدین جهت خضر نامیدند که وقتی روی پوست سفید رنگی نماز گزارد، همان پوست هم سبز شد. <ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی کرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 489 - 488</ref> | ||
در بعضی از روایات، مانند روایت عیاشی از برید از یکی از دو امام، [[امام محمد باقر|امام باقر( | در بعضی از روایات، مانند روایت عیاشی از برید از یکی از دو امام، [[امام محمد باقر|امام باقر(علیهالسلام)]] یا [[امام جعفر صادق|امام صادق(علیهالسلام)]] آمده است که خضر و ذوالقرنین دو مرد عالم بودند نه [[پیغمبر]]، و لیکن آیات مربوط به داستان خضر و موسی، خالی از این ظهور نیست که وی نبی بودهاست، و چطور ممکن است بگوییم که نبی نبوده، در حالی که در آن آیات آمده که "حکم" بر او نازل شده است. | ||
== پانویس == | == پانویس == |