confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== طواف در لغت و اصطلاح == | == طواف در لغت و اصطلاح == | ||
«طواف» در لغت به معنای احاطه کردن<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد؛ کتاب العین، تحقیق مهدی مخزمی، ایران، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۴۵۸</ref>، و دور چیزی چرخیدن<ref>جوهری، اسماعیل؛ الصحاح، تحقیق احمد عبدالغفور، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق، چاپ چهارم، ج۴، ص۱۳۹۶ و ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، قم، ادب، ۱۴۰۵ق، چاپ اول، ج۹، ص۲۲۵</ref> با پای پیاده را گویند و طائف به کسی گویند که دور خانه میگردد<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، قم، طلیعه نور، ۱۴۲۶ق، چاپ اول، ص۵۳۱</ref>؛ و اما در اصطلاح فقه [[طائف]] کسی است که حول [[بیت عتیق]] (کعبه) در روزی که قربانی واجب است، بگردد<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، قم، ادب، ۱۴۰۵ق، چاپ اول، ج۹، ص۲۲۵</ref>. | «طواف» در لغت به معنای احاطه کردن<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد؛ کتاب العین، تحقیق مهدی مخزمی، ایران، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۴۵۸</ref>، و دور چیزی چرخیدن<ref>جوهری، اسماعیل؛ الصحاح، تحقیق احمد عبدالغفور، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق، چاپ چهارم، ج۴، ص۱۳۹۶ و ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، قم، ادب، ۱۴۰۵ق، چاپ اول، ج۹، ص۲۲۵</ref> با پای پیاده را گویند و طائف به کسی گویند که دور خانه میگردد<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، قم، طلیعه نور، ۱۴۲۶ق، چاپ اول، ص۵۳۱</ref>؛ و اما در اصطلاح فقه [[طائف]] کسی است که حول [[کعبه|بیت عتیق]] ([[کعبه]]) در روزی که قربانی واجب است، بگردد<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، قم، ادب، ۱۴۰۵ق، چاپ اول، ج۹، ص۲۲۵</ref>. | ||
ماده "طواف" در [[قرآن]] هم به معنای لغوی به کار رفته و هم به معنای اصطلاحی؛ در معنای لغوی میتوان به این آیه استناد کرد: «فَطَافَ عَلَیهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّک وَهُمْ | ماده "طواف" در [[قرآن]] هم به معنای لغوی به کار رفته و هم به معنای اصطلاحی؛ در معنای لغوی میتوان به این آیه استناد کرد: {{متن قرآن|«فَطَافَ عَلَیهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّک وَهُمْ نَائِمُونَ»}}<ref> سوره قلم/آیه ۱۹</ref>؛ اما عذابی فراگیر (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالی که همه در خواب بودند. مراد از طائف در اینجا کنایه از بلا و مصیبتی است که در شب روی میدهد<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش، چاپ اول، ج۲۴، ص۳۹۵</ref>. | ||
و در برخی آیات به معنای مصطلح فقهی اشاره شده است: {{متن قرآن|«...وَلْیطَّوَّفُوا بِالْبَیتِ الْعَتِیقِ»}}<ref>سوره حج/آیه ۲۹</ref>؛ ... و بر گِرد خانه گرامی کعبه، طواف کنند. اما دلیل این که "کعبه" به بیت عتیق نام گرفت، این است که چون در زمان [[حضرت نوح (علیه السلام)]] از طوفان در امان ماند<ref> قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر قمی، تحقیق طیب موسوی، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق، چاپ سوم، ج۲، ص۸۴ و طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر، نجف اشرف، امین، بی تا، ج۷، ص۳۱۱</ref>. | و در برخی آیات به معنای مصطلح فقهی اشاره شده است: {{متن قرآن|«...وَلْیطَّوَّفُوا بِالْبَیتِ الْعَتِیقِ»}}<ref>سوره حج/آیه ۲۹</ref>؛ ... و بر گِرد خانه گرامی کعبه، طواف کنند. اما دلیل این که "کعبه" به بیت عتیق نام گرفت، این است که چون در زمان [[حضرت نوح (ع)|حضرت نوح (علیه السلام)]] از طوفان در امان ماند<ref> قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر قمی، تحقیق طیب موسوی، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق، چاپ سوم، ج۲، ص۸۴ و طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر، نجف اشرف، امین، بی تا، ج۷، ص۳۱۱</ref>. | ||
== حکمت طواف مسلمانان دور کعبه == | == حکمت طواف مسلمانان دور کعبه == | ||
# [[امام صادق(علیه السلام)]] فرمود: «همانگونه که با بدنت همراه [[مسلمانان]] بر گِرد کعبه طواف میکنی، با قلبت همراه فرشتگان بر گِرد عرش طواف کن<ref>«وَ طُفْ بِقَلْبِکَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ کَطَوَافِکَ مَعَ الْمُسْلِمِینَ بِنَفْسِکَ حَوْلَ الْبَیْتِ»؛ منسوب به امام جعفر صادق(علیه السلام)، مصباح الشریعة، ص 50، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق</ref>». | # [[امام صادق(ع)|امام صادق(علیه السلام)]] فرمود: «همانگونه که با بدنت همراه [[مسلمانان]] بر گِرد کعبه طواف میکنی، با قلبت همراه فرشتگان بر گِرد عرش طواف کن<ref>«وَ طُفْ بِقَلْبِکَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ کَطَوَافِکَ مَعَ الْمُسْلِمِینَ بِنَفْسِکَ حَوْلَ الْبَیْتِ»؛ منسوب به امام جعفر صادق(علیه السلام)، مصباح الشریعة، ص 50، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق</ref>». | ||
# | # | ||
# در روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «با پدرم [[امام باقر(علیه السلام)]] در [[حجر اسماعیل]] بودیم و ایشان مشغول به [[نماز]] بود که مردی آمد و سلام کرد. | # در روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «با پدرم [[امام باقر(علیه السلام)]] در [[حجر اسماعیل]] بودیم و ایشان مشغول به [[نماز]] بود که مردی آمد و سلام کرد. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
نخست اینکه [[فلسفه]] طواف این خانه چیست؟ پدرم فرمود: [[خداوند]] متعال وقتی به [[ملائکه]] امر فرمود آدم را [[سجده]] کنند و ملائکه در آغاز با تردید به این موضوع نگریستند، خداوند بر آنان غضب کرد! سپس ملائکه از [[خداوند]] طلب آمرزش و [[توبه]] نمودند. خداوند امر کرد تا به طواف [[بیت المعمور]] مشغول شوند. برای فرزندان آدم نیز کعبه قرار داد تا سبب آمرزش گناهان آنان شود...<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 188، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق</ref>». | نخست اینکه [[فلسفه]] طواف این خانه چیست؟ پدرم فرمود: [[خداوند]] متعال وقتی به [[ملائکه]] امر فرمود آدم را [[سجده]] کنند و ملائکه در آغاز با تردید به این موضوع نگریستند، خداوند بر آنان غضب کرد! سپس ملائکه از [[خداوند]] طلب آمرزش و [[توبه]] نمودند. خداوند امر کرد تا به طواف [[بیت المعمور]] مشغول شوند. برای فرزندان آدم نیز کعبه قرار داد تا سبب آمرزش گناهان آنان شود...<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 188، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق</ref>». | ||
3. [[ابی حمزه ثمالی]] گوید: از [[امام سجاد(علیه السلام)]] پرسیدم: علت اینکه طواف هفت دور تشریع شده است چیست؟ آنحضرت فرمود: زیرا خداوند به ملائکه فرمود: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» (میخواهم جانشینی در زمین بگمارم)، پس به خداوند اعتراض نمودند و {{متن قرآن|«قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ»}} (گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد)، خداوند در پاسخ آنان فرمود: {{متن قرآن|«إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»<ref>آیه 30 سوره بقره</ref>. | 3. [[ابوحمزه ثمالی|ابی حمزه ثمالی]] گوید: از [[امام سجاد(ع)|امام سجاد (علیه السلام)]] پرسیدم: علت اینکه طواف هفت دور تشریع شده است چیست؟ آنحضرت فرمود: زیرا خداوند به ملائکه فرمود: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» (میخواهم جانشینی در زمین بگمارم)، پس به خداوند اعتراض نمودند و {{متن قرآن|«قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ»}} (گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد)، خداوند در پاسخ آنان فرمود: {{متن قرآن|«إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»<ref>آیه 30 سوره بقره</ref>. | ||
قبل از این اعتراض، نور خداوند برای آنان نمایان بود و پس از آن به مدت هفت هزار سال بین آنان و نور خداوند حجاب حائل شد (انوار الهی را مشاهده نمیکردند) پس در این مدت پناهنده به پروردگار شدند و خداوند آنان را مورد مهر قرار داد و توبه آنان را پذیرفت و بیت المعمور که در آسمان چهارم بود برای آنان پایگاه امن قرار داد و [[بیت الله الحرام]] را در زیر آن قرار داد تا آن نیز برای مردم (مانند بیت المعمور) پایگاه امن باشد پس طواف را هفت دور واجب نمود در برابر هر هزار سال یک دور<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 406، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>. | قبل از این اعتراض، نور خداوند برای آنان نمایان بود و پس از آن به مدت هفت هزار سال بین آنان و نور خداوند حجاب حائل شد (انوار الهی را مشاهده نمیکردند) پس در این مدت پناهنده به پروردگار شدند و خداوند آنان را مورد مهر قرار داد و توبه آنان را پذیرفت و بیت المعمور که در آسمان چهارم بود برای آنان پایگاه امن قرار داد و [[بیت الله الحرام]] را در زیر آن قرار داد تا آن نیز برای مردم (مانند بیت المعمور) پایگاه امن باشد پس طواف را هفت دور واجب نمود در برابر هر هزار سال یک دور<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 406، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>. | ||
اما درباره قسمت دوم پرسش باید گفت: | اما درباره قسمت دوم پرسش باید گفت: | ||
براساس روایات؛ اولیای الهی خود تشریع کننده این اعمال نبودند، بلکه خداوند توسط [[جبرئیل(علیه السلام)]] کیفیت انجام مناسک را به آنان تعلیم نمود که البته برخی از اعمالی که حضرت ابراهیم و خانوادهشان انجام دادند به عنوان سنتی نمادین برای امتهای دیگر باقی ماند. | براساس روایات؛ اولیای الهی خود تشریع کننده این اعمال نبودند، بلکه خداوند توسط [[جبرئیل(ع)|جبرئیل (علیه السلام)]] کیفیت انجام مناسک را به آنان تعلیم نمود که البته برخی از اعمالی که حضرت ابراهیم و خانوادهشان انجام دادند به عنوان سنتی نمادین برای امتهای دیگر باقی ماند. | ||
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «خداوند تعالی به [[حضرت ابراهیم]] در وقتی که [[اسماعیل]] همراه او بود فرمان داد که حج گذارد و ساکن [[حرم]] (مکه) شود. آن دو بر شتر سرخی حج گذاردند و کسی به غیر از جبرئیل با آنان نبود پس چون به حرم رسیدند، جبرئیل به حضرت ابراهیم (علیه السلام) گفت: پیاده شوید و قبل از ورود به حرم غسل نمایید پس از مرکب پایین آمدند و [[غسل]] کردند. | امام صادق(علیه السلام) فرمود: «خداوند تعالی به [[حضرت ابراهیم]] در وقتی که [[اسماعیل]] همراه او بود فرمان داد که حج گذارد و ساکن [[حرم]] (مکه) شود. آن دو بر شتر سرخی حج گذاردند و کسی به غیر از جبرئیل با آنان نبود پس چون به حرم رسیدند، جبرئیل به حضرت ابراهیم (علیه السلام) گفت: پیاده شوید و قبل از ورود به حرم غسل نمایید پس از مرکب پایین آمدند و [[غسل]] کردند. | ||
جبرئیل به آنها چگونگی آمادگی برای [[احرام]] را نشان داد و تلبیههای چهارگانهای را که [[رسولان الهی]] میگفتند به آنان آموزش داد سپس آنان را تا درب [[صفا]] همراهی کرد. آنان از شتر پیاده شدند و جبرئیل میان آن دو ایستاد و رو به خانه خدا کرد و [[تکبیر]] گفت و آنان نیز تکبیر گفتند. او حمد الهی بجا آورد و آنان نیز چنین کردند. او مجد و ثنای پروردگار کرد و آنان نیز متابعت نمودند. | جبرئیل به آنها چگونگی آمادگی برای [[احرام]] را نشان داد و تلبیههای چهارگانهای را که [[پیامبران الهی|رسولان الهی]] میگفتند به آنان آموزش داد سپس آنان را تا درب [[صفا]] همراهی کرد. آنان از شتر پیاده شدند و جبرئیل میان آن دو ایستاد و رو به خانه خدا کرد و [[تکبیر]] گفت و آنان نیز تکبیر گفتند. او حمد الهی بجا آورد و آنان نیز چنین کردند. او مجد و ثنای پروردگار کرد و آنان نیز متابعت نمودند. | ||
پس از این اعمال با آنان نزد حجر الاسود آمد پس جبرئیل دست خود را به آن کشید و فرمان داد که آنان نیز چنین کنند پس با آنان هفت دور طواف کرد و نزد [[مقام ابراهیم]] آمد سپس جبرئیل دو رکعت نماز خواند و آنان نیز خواندند بعد از آن بود که [[اعمال حج]] و تمام آنچه لازم است انجام دهند را به آنان نمایاند..<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 586، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>». | پس از این اعمال با آنان نزد حجر الاسود آمد پس جبرئیل دست خود را به آن کشید و فرمان داد که آنان نیز چنین کنند پس با آنان هفت دور طواف کرد و نزد [[مقام ابراهیم]] آمد سپس جبرئیل دو رکعت نماز خواند و آنان نیز خواندند بعد از آن بود که [[اعمال حج]] و تمام آنچه لازم است انجام دهند را به آنان نمایاند..<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 586، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>». | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
ایشان گفت: من مادر فرزند ابراهیم هستم. جبرئیل گفت: ابراهیم شما را به چه کسی سپرده و رفته است؟ او گفت: همین جمله را وقتی ابراهیم میخواست برود به او گفتم و او در جواب گفت: به خدای تعالی شما را میسپارم. جبرئیل گفت: او شما را به کسی سپرده که کفایتکننده است». | ایشان گفت: من مادر فرزند ابراهیم هستم. جبرئیل گفت: ابراهیم شما را به چه کسی سپرده و رفته است؟ او گفت: همین جمله را وقتی ابراهیم میخواست برود به او گفتم و او در جواب گفت: به خدای تعالی شما را میسپارم. جبرئیل گفت: او شما را به کسی سپرده که کفایتکننده است». | ||
امام صادق(علیه السلام) در ادامه فرمود: کاروانها به جهت نبود آب از مسیر [[مکه]] دوری میگزیدند پس فرزند ابراهیم از شدت تشنگی پاهایش را بر زمین سایید پس چشمه آبی از زمین جوشید و وقتی مادر از مروه به سوی او آمد و چشمه جوشان را دید جلوی چشمه را خاک ریخت تا آب جاری نشود و اگر این کار را نمیکرد حقیقتاً چشمه روان میگشت. | امام صادق (علیه السلام) در ادامه فرمود: کاروانها به جهت نبود آب از مسیر [[مکه]] دوری میگزیدند پس فرزند ابراهیم از شدت تشنگی پاهایش را بر زمین سایید پس چشمه آبی از زمین جوشید و وقتی مادر از مروه به سوی او آمد و چشمه جوشان را دید جلوی چشمه را خاک ریخت تا آب جاری نشود و اگر این کار را نمیکرد حقیقتاً چشمه روان میگشت. | ||
آب در آن تل خاک به صورت حوضی در آمد و پرندگان به دور آن حلقه زدند و قافلهای که از یمن بدان سو میآمد وقتی پرواز پرندگان به آن نقطه را مشاهده نمودند گفتند: این پرندگان در آنجا گرد هم جمع نشدند مگر به سبب آبی که یافتهاند پس خود را به آنجا رساندند و آب را دیده و از آن نوشیدند و همانجا غذایشان را خوردند و ...<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 432، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>». | آب در آن تل خاک به صورت حوضی در آمد و پرندگان به دور آن حلقه زدند و قافلهای که از یمن بدان سو میآمد وقتی پرواز پرندگان به آن نقطه را مشاهده نمودند گفتند: این پرندگان در آنجا گرد هم جمع نشدند مگر به سبب آبی که یافتهاند پس خود را به آنجا رساندند و آب را دیده و از آن نوشیدند و همانجا غذایشان را خوردند و ...<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 432، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>». | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
=== طواف نساء === | === طواف نساء === | ||
طواف نساء در [[فقه شیعه]] واجب است ولی جز ارکان حج به حساب نمیآید. بنابراین چه در [[حج تمتع]] چه در [[حج قرآن]] و [[حج افراد]] و نیز بر عمرهها. به جز [[عمره تمتع]] واجب است مکلف این حکم اعم از زن و مرد است. اگر کسی این عمل را ترک کند اگر زن باشد تا وقتی در سال دیگر طواف نساء انجام ندهد شوهرش بر او [[حرام]] است. اگر مرد باشد به همین طریق زن به او حرام میشود و اگر کسی ازدواج نکرده است تا انجام دوباره آن زن گرفتن بر او حرام میشود. | طواف نساء در [[فقه |فقه شیعه]] واجب است ولی جز ارکان حج به حساب نمیآید. بنابراین چه در [[حج تمتع]] چه در [[حج قرآن]] و [[حج افراد]] و نیز بر عمرهها. به جز [[عمره تمتع]] واجب است مکلف این حکم اعم از زن و مرد است. اگر کسی این عمل را ترک کند اگر زن باشد تا وقتی در سال دیگر طواف نساء انجام ندهد شوهرش بر او [[حرام]] است. اگر مرد باشد به همین طریق زن به او حرام میشود و اگر کسی ازدواج نکرده است تا انجام دوباره آن زن گرفتن بر او حرام میشود. | ||
'''زمان طواف نساء''' | '''زمان طواف نساء''' |