۸۷٬۷۷۵
ویرایش
محمد عبد الکریم کسنزانی: تفاوت میان نسخه‌ها
جز
جایگزینی متن - ' می شد' به ' می‌شد'
جز (جایگزینی متن - ' می خواست' به ' می‌خواست') |
جز (جایگزینی متن - ' می شد' به ' می‌شد') |
||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''محمد عبدالکریم کَسنَزانی حسینی''' (محمد بن عبدالکریم الکَسنَزانی الحسینی) (1938-4 ژوئیه 2020) [[صوفی]] عراقی و شیخ سابق الکسنزانیه است. نام کامل آن طریقت قادریه الکسنزانیه است و به اختصار الکسنزانیه نامیده می‌شود. مقر این طریقه در استان سلیمانیه در اقلیم کردستان [[عراق]] قرار دارد. در مورد لقب کسنزان که به خاندان شیخ داده شده باید گفت این لقبی است که به پدربزرگشان عبدالکریم اول داده شد. | '''محمد عبدالکریم کَسنَزانی حسینی''' (محمد بن عبدالکریم الکَسنَزانی الحسینی) (1938-4 ژوئیه 2020) [[صوفی]] عراقی و شیخ سابق الکسنزانیه است. نام کامل آن طریقت قادریه الکسنزانیه است و به اختصار الکسنزانیه نامیده می‌شود. مقر این طریقه در استان سلیمانیه در اقلیم کردستان [[عراق]] قرار دارد. در مورد لقب کسنزان که به خاندان شیخ داده شده باید گفت این لقبی است که به پدربزرگشان عبدالکریم اول داده شد. | ||
کسنزان کلمه ای کردی است به معنای «کسی از آن خبر ندارد.» دلیل این لقب برای شیخ قطع ارتباط وی با مردم و خلوت گزینی او در یکی از کوه های قرداغ و منطقه‌ای در حومه شهر سلیمانیه که نامش به معنای کوه سیاه بوده است. | کسنزان کلمه ای کردی است به معنای «کسی از آن خبر ندارد.» دلیل این لقب برای شیخ قطع ارتباط وی با مردم و خلوت گزینی او در یکی از کوه های قرداغ و منطقه‌ای در حومه شهر سلیمانیه که نامش به معنای کوه سیاه بوده است. | ||
وقتی از کسی در مورد شیخ سؤال | وقتی از کسی در مورد شیخ سؤال می‌شد می گفتند: «کسنزان» یعنی کسی نمی داند. و پس از بازگشت از کوه این لقب در زبان مردم به معنی نشانی از طریقه کسنزانی که شیخ عبدالکریم اول و پسران و نوادگانش پس از وی ریاست این طریقه را برگزیدند. | ||
نام الکسنزان نام طایفه و نام یک [[طریقت]] [[تصوف]] است که معنای اصطلاحی آن است. در مورد نام طایفه ای که شیخ محمد الکسنزان به آن تعلق دارد که برزنجیان نام دارد و جد اعلی این طایفه شیخ عیسی البرزنجی است که اولین کسی بود که در برزنجه در شمال عراق ساکن شد<ref>موسوعة الكسنزان فيما اصطلح عليه اهل التصوف والعرفان – ج1 – مادة (الهمزة – أ م ل)</ref>. | نام الکسنزان نام طایفه و نام یک [[طریقت]] [[تصوف]] است که معنای اصطلاحی آن است. در مورد نام طایفه ای که شیخ محمد الکسنزان به آن تعلق دارد که برزنجیان نام دارد و جد اعلی این طایفه شیخ عیسی البرزنجی است که اولین کسی بود که در برزنجه در شمال عراق ساکن شد<ref>موسوعة الكسنزان فيما اصطلح عليه اهل التصوف والعرفان – ج1 – مادة (الهمزة – أ م ل)</ref>. | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
=تحصیل= | =تحصیل= | ||
شیخ محمد الکسنزانی [[تصوف]] را از پدر فرا گرفت و علوم شرعی را به دست علما و فقهای بزرگ زمان خود و در مدرسه دینی کربجنه آموخت. او علوم عربی و اسلامی را نزد علمای بزرگی از جمله ملا کاکا حمه سیف الدین، ملا علی مصطفی ملقب به علی لیلان و ملا عبدالله عزیز الکربجنی آموخت. شیخ یک کتابخانه علمی کمیاب دارد که حاوی هزاران کتاب و نسخه خطی است که با زحمت فراوان آنها را جمع‌آوری کرده است و به مدت هفده سال در کتابخانه قادریه از ابتدای روز به طور مستمر وارد کتابخانه | شیخ محمد الکسنزانی [[تصوف]] را از پدر فرا گرفت و علوم شرعی را به دست علما و فقهای بزرگ زمان خود و در مدرسه دینی کربجنه آموخت. او علوم عربی و اسلامی را نزد علمای بزرگی از جمله ملا کاکا حمه سیف الدین، ملا علی مصطفی ملقب به علی لیلان و ملا عبدالله عزیز الکربجنی آموخت. شیخ یک کتابخانه علمی کمیاب دارد که حاوی هزاران کتاب و نسخه خطی است که با زحمت فراوان آنها را جمع‌آوری کرده است و به مدت هفده سال در کتابخانه قادریه از ابتدای روز به طور مستمر وارد کتابخانه می‌شد و تا پایان روز در کتابخانه مشغول تحقیق و فعالیت بود. در علوم نقلی تصوف نیز به مطالعه و تحقیق اهتمام ورزید. بزرگترین شاهد بر این امر تالیف دایره المعارف الکسنزان است که در شرح حال اهل تصوف و عرفان گرد آوری شده و در باب خود بی‌نظیر گزارش شده است. | ||
=آثار= | =آثار= | ||