۸۷٬۷۱۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نشان دهنده' به ' نشاندهنده') |
جز (جایگزینی متن - '[[امیرالمؤمنین' به '[[علی بن ابی طالب ') |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
برخی از آنها به ویژه سید مصطفی بن زینالدین نقیب اشراف در بغداد ماندند و برخی از آنها به هند و پاکستان مهاجرت کردند. همین طور سید ابراهیم قادری اولین کسی بود که به شام رفت و در حماه ساکن شد و پس از آن نوهاش سید عبدالقادر طیار بازگشت و در آلوس اقامت گزید و تا رحلت در آنجا ماند. اکثر استادان از گلایه و جو و حسادتی که بر آنها وارد شده بود مهاجرت کردند | برخی از آنها به ویژه سید مصطفی بن زینالدین نقیب اشراف در بغداد ماندند و برخی از آنها به هند و پاکستان مهاجرت کردند. همین طور سید ابراهیم قادری اولین کسی بود که به شام رفت و در حماه ساکن شد و پس از آن نوهاش سید عبدالقادر طیار بازگشت و در آلوس اقامت گزید و تا رحلت در آنجا ماند. اکثر استادان از گلایه و جو و حسادتی که بر آنها وارد شده بود مهاجرت کردند | ||
به همین ترتیب، جد خاندان آل ابوالثناء نیز با شاه ایران آمد و در حدود سال ۱۲۲۵ هجری قمری در صحن حرم امامان عسکریین در [[سامرا]] حاظر شد. او همانند سایر اشراف متولد عراق بود. | به همین ترتیب، جد خاندان آل ابوالثناء نیز با شاه ایران آمد و در حدود سال ۱۲۲۵ هجری قمری در صحن حرم امامان عسکریین در [[سامرا]] حاظر شد. او همانند سایر اشراف متولد عراق بود. | ||
= | =فعالیتها= | ||
او مورد قدردانی و احترام سلطان اشرف شاه هوتاکی بود و در آنجا گوشه ای داشت که پس از چندین سال به سید حسن بن السید علی القادری - برادر عبدالرحمان رسید و در شهر [[کابل]] سکنی گزید و در سال 1894 در آنجا وفات کرد و در همان نقطه دفن شد و خانوادهاش هنوز در آنجا هستند که برجستهترین آنها پسرش احمد بن حسن گیلانی است<ref>كتاب:الاسر الحاكمة في العراق في العصور المتاخرة ،د/عماد عبد السلام رؤوف، دار الحكمة ،بغداد،1998 ،ص164</ref>. | او مورد قدردانی و احترام سلطان اشرف شاه هوتاکی بود و در آنجا گوشه ای داشت که پس از چندین سال به سید حسن بن السید علی القادری - برادر عبدالرحمان رسید و در شهر [[کابل]] سکنی گزید و در سال 1894 در آنجا وفات کرد و در همان نقطه دفن شد و خانوادهاش هنوز در آنجا هستند که برجستهترین آنها پسرش احمد بن حسن گیلانی است<ref>كتاب:الاسر الحاكمة في العراق في العصور المتاخرة ،د/عماد عبد السلام رؤوف، دار الحكمة ،بغداد،1998 ،ص164</ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
شیخی از طریقه قادریه و در برخی از اشارات به قادری مولوی بودن وی اشاره کردهاند که نشاندهنده اقتباس و آشنایی وی با طریقت مولوی است که مولانا جلالالدین رومی بنیانگذار آن بوده است و بسیار رواج داشته است. در دوران امپراتوری عثمانی شناخته و دنبال شد. | شیخی از طریقه قادریه و در برخی از اشارات به قادری مولوی بودن وی اشاره کردهاند که نشاندهنده اقتباس و آشنایی وی با طریقت مولوی است که مولانا جلالالدین رومی بنیانگذار آن بوده است و بسیار رواج داشته است. در دوران امپراتوری عثمانی شناخته و دنبال شد. | ||
پس از کسب مقامات علمی و سلوکی به زبان محلی به «دده ولی» معروف بود و معنی کلمه دده در زبان ترکی عثمانی به شیخ امر و سید الشریف است. | پس از کسب مقامات علمی و سلوکی به زبان محلی به «دده ولی» معروف بود و معنی کلمه دده در زبان ترکی عثمانی به شیخ امر و سید الشریف است. | ||
[[فقه]] و صرف و نحو و احکام و حساب را برای شیوخ زمان خود در [[بغداد]] تدریس | [[فقه]] و صرف و نحو و احکام و حساب را برای شیوخ زمان خود در [[بغداد]] تدریس مینمود و [[قرآن]] را با کمال ظاهری و منش برازنده و ادب و وفا عملی میساخت و بسیار سخاوتمند بود با پدر عازم [[حج]] شد و چنان کرامات اخلاقی داشت که مردم هنوز آن را در حافظه تاریخی خود داشته و به خاطر آنچه از علم و دین به آنان میآموخت و نسب سیادتی که داشت مورد احترام و قدردانی مردم روستا بود<ref>كتاب :تاريخ الاسرة الكيلانية في ديالى، منصور الكيلاني، مكتبة الأندلس ،بيروت،1958 ،ص612</ref>. | ||
=آثار= | =آثار= | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
=سند اجازه طریقت= | =سند اجازه طریقت= | ||
ولی الدین محمد القادری از شیخ و پدرش سید عثمان قادری او از شیخ و عمویش ابوبکر قادری از شیخ و پدرش سید یحیی قادری او از شیخ و پدرش سید حسام الدین قادری از شیخ و پدرش سید نورالدین قادری او از شیخ و پدرش سید ولی الدین قادری او از شیخ و پدرش سید زین الدین کبیر قادری او از شیخ و پدرش سید شرف الدین قادری و او از شیخ و پدرش سید شمس الدین قادری و او از شیوخ و اجدادش از جدشان سید محمد هتاک از شیخ و پدرش سید عبدالعزیز قادری او از شیخ و پدرش عبدالقادر گیلانی از قاضی شیخ ابوسعید مبارک مخزومی از شیخ علی الحکاری از شیخ ابوفرج طوسی از شیخ [[شبلی|ابوبکر شبلی]] از شیخ عبدالواحد تمیمی از شیخ الفریقین شیخ [[جنید بغدادی|جنید]] او از دایی اش [[سری سقطی|سری السقطی]] از شیخ [[معروف کرخی]] از شیخ داوود الطائى از شیخ حبیب العجمى از [[حسن بصری|حسن بصرى]] او از [[ | ولی الدین محمد القادری از شیخ و پدرش سید عثمان قادری او از شیخ و عمویش ابوبکر قادری از شیخ و پدرش سید یحیی قادری او از شیخ و پدرش سید حسام الدین قادری از شیخ و پدرش سید نورالدین قادری او از شیخ و پدرش سید ولی الدین قادری او از شیخ و پدرش سید زین الدین کبیر قادری او از شیخ و پدرش سید شرف الدین قادری و او از شیخ و پدرش سید شمس الدین قادری و او از شیوخ و اجدادش از جدشان سید محمد هتاک از شیخ و پدرش سید عبدالعزیز قادری او از شیخ و پدرش عبدالقادر گیلانی از قاضی شیخ ابوسعید مبارک مخزومی از شیخ علی الحکاری از شیخ ابوفرج طوسی از شیخ [[شبلی|ابوبکر شبلی]] از شیخ عبدالواحد تمیمی از شیخ الفریقین شیخ [[جنید بغدادی|جنید]] او از دایی اش [[سری سقطی|سری السقطی]] از شیخ [[معروف کرخی]] از شیخ داوود الطائى از شیخ حبیب العجمى از [[حسن بصری|حسن بصرى]] او از [[علی بن ابی طالب | ||
]] [[علی بن ابی طالب]]<ref>كتاب :جامع الأنوار في مناقب الابرار، نظمي زادة ،مخطوطة متحف طوب قابي بإسطنبول، برقم1204e.h</ref><ref>كتاب :جامع الأنوار في مناقب الابرار، نظمي زادة ،مخطوطة متحف طوب قابي بإسطنبول، برقم1204e.h.</ref> | |||
=درگذشت= | =درگذشت= | ||
وی در سال 1175 هجری قمری تا 1761 میلادی در زمان سلطان مصطفی سوم عثمانی در زمان سلیمان ابولیله والی بغداد درگذشت و در زاویه خود در بلدروز به خاک سپرده شد. مزار او هنوز مورد توجه عموم مسلمانان بوده و آن را زیارت | وی در سال 1175 هجری قمری تا 1761 میلادی در زمان سلطان مصطفی سوم عثمانی در زمان سلیمان ابولیله والی بغداد درگذشت و در زاویه خود در بلدروز به خاک سپرده شد. مزار او هنوز مورد توجه عموم مسلمانان بوده و آن را زیارت میکنند، زیرا این زیارتگاه مورد عنایت دولت وقت عثمانی بوده و گنبدی بر آن ساخته و احیای آن را به فرزندان شیخ ولی الدین سپرده و بنا به گفته و اسناد عثمانی به آل حجیه معروف اند<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D9%84%D9%8A_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86_%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%8A#cite_note-ReferenceB-13 ولي الدين القادري]</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |