۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امریکا' به 'آمریکا') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|1}}↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
خوری در 1338/1920، استاندار جبلِ لبنان* شد، اما پس از دو سال، در اعتراض به انتصاب حاکم فرانسوی به جای حاکم لبنانی در لبنان از مقام خود استعفا داد. او در 1301ش/ 1922، به عضویت مجلس نمایندگان و ریاست دادگاه استیناف برگزیده شد<ref>صلیبی، ص 217؛ طرابلسی، ص 157؛ الموسوعة العربیة، همانجا</ref>. | خوری در 1338/1920، استاندار جبلِ لبنان* شد، اما پس از دو سال، در اعتراض به انتصاب حاکم فرانسوی به جای حاکم لبنانی در لبنان از مقام خود استعفا داد. او در 1301ش/ 1922، به عضویت مجلس نمایندگان و ریاست دادگاه استیناف برگزیده شد<ref>صلیبی، ص 217؛ طرابلسی، ص 157؛ الموسوعة العربیة، همانجا</ref>. | ||
خوری در 1305ش/1926، در نخستین هیئت دولت ریاستجمهوری شارل دِبّاس، وزیر کشور شد، اما پس از مدتی، مجلس سنا رأی اعتماد خود را از هیئت دولت پس گرفت. سپس خوری از 1306 تا 1308ش/ 1927ـ1929، سهبار به نخستوزیری در همان زمانِ شارل دبّاس رسید. ولی | خوری در 1305ش/1926، در نخستین هیئت دولت ریاستجمهوری شارل دِبّاس، وزیر کشور شد، اما پس از مدتی، مجلس سنا رأی اعتماد خود را از هیئت دولت پس گرفت. سپس خوری از 1306 تا 1308ش/ 1927ـ1929، سهبار به نخستوزیری در همان زمانِ شارل دبّاس رسید. ولی دولتهای وی ثبات نداشتند، لذا هرسهبار استعفا کرد<ref>ماجد خلیل ماجد، ص 17ـ23؛ بعینی، ص 615؛ دیری، ص 99</ref>. | ||
در 1311ش/1932، پس از پایان ریاستجمهوری شارل دبّاس، خوری قصد داشت در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند، اما فرانسویها با نادیده گرفتن قانون اساسی، دوره ریاستجمهوری دبّاس را یک سال دیگر تمدید کردند و در 1312ش/1933 نیز [[حبیبالسعد]] (از سیاستمداران وابسته به فرانسه) را به ریاستجمهوری برگزیدند. در 1315ش/ 1936، خوری در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کرد اما مجلس زیر نفوذ فرانسویها، امیل اده، را که به فرانسه گرایش پیدا کرده بود، با اختلاف اندک آرا به ریاستجمهوری انتخاب کرد<ref>لبیب عبدالساتر، ص 208؛ صلیبی، ص 222ـ225؛ محمد زعیتر، ص 459</ref>. | در 1311ش/1932، پس از پایان ریاستجمهوری شارل دبّاس، خوری قصد داشت در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند، اما فرانسویها با نادیده گرفتن قانون اساسی، دوره ریاستجمهوری دبّاس را یک سال دیگر تمدید کردند و در 1312ش/1933 نیز [[حبیبالسعد]] (از سیاستمداران وابسته به فرانسه) را به ریاستجمهوری برگزیدند. در 1315ش/ 1936، خوری در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کرد اما مجلس زیر نفوذ فرانسویها، امیل اده، را که به فرانسه گرایش پیدا کرده بود، با اختلاف اندک آرا به ریاستجمهوری انتخاب کرد<ref>لبیب عبدالساتر، ص 208؛ صلیبی، ص 222ـ225؛ محمد زعیتر، ص 459</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
پس از آن، قیام بزرگ مردم لبنان برضد اقدامات اشغالگران فرانسوی آغاز شد. آنها خواهان آزادی بشاره خوری و همراهان وی شدند. نیروهای فرانسوی تظاهرات و اعتصابات گسترده مردم را با خشونت سرکوب کردند. ملیگرایان نیز حکومتی موقت به ریاست حبیب ابیشهلا، رئیس مجلس نمایندگان، تشکیل دادند. فرانسویها نماینده خود، ژنرال کاترو، را به لبنان اعزام کردند تا آرامش را به آنجا بازگرداند. پس از مذاکرات کاترو با ملیگرایان، از جمله بشاره خوری، فرانسویها وی و دیگر دستگیرشدگان را در 30 آبان 1322/ 22 نوامبر 1943 آزاد کردند و استقلال لبنان را پذیرفتند. پس از خروج نیروهای فرانسوی از لبنان، بشاره خوری مناسبات لبنان با فرانسه را کاهش داد اما فرانسه تلاش کرد به دلیل موقعیت راهبردی لبنان، مناسبات خود را با این کشور حفظ کند. سیاست خارجی خوری نیز که در آغاز جنگ سرد با آمریکا همسویی نداشت، بهتدریج به این کشور گرایش یافت<ref>نانته، ص 423ـ425؛ حسّان حلّاق، ص 350ـ 354</ref>. | پس از آن، قیام بزرگ مردم لبنان برضد اقدامات اشغالگران فرانسوی آغاز شد. آنها خواهان آزادی بشاره خوری و همراهان وی شدند. نیروهای فرانسوی تظاهرات و اعتصابات گسترده مردم را با خشونت سرکوب کردند. ملیگرایان نیز حکومتی موقت به ریاست حبیب ابیشهلا، رئیس مجلس نمایندگان، تشکیل دادند. فرانسویها نماینده خود، ژنرال کاترو، را به لبنان اعزام کردند تا آرامش را به آنجا بازگرداند. پس از مذاکرات کاترو با ملیگرایان، از جمله بشاره خوری، فرانسویها وی و دیگر دستگیرشدگان را در 30 آبان 1322/ 22 نوامبر 1943 آزاد کردند و استقلال لبنان را پذیرفتند. پس از خروج نیروهای فرانسوی از لبنان، بشاره خوری مناسبات لبنان با فرانسه را کاهش داد اما فرانسه تلاش کرد به دلیل موقعیت راهبردی لبنان، مناسبات خود را با این کشور حفظ کند. سیاست خارجی خوری نیز که در آغاز جنگ سرد با آمریکا همسویی نداشت، بهتدریج به این کشور گرایش یافت<ref>نانته، ص 423ـ425؛ حسّان حلّاق، ص 350ـ 354</ref>. | ||
او با گرایشهای پانعربیستی نیز همراه شد و ضمن تأکید بر | او با گرایشهای پانعربیستی نیز همراه شد و ضمن تأکید بر آرمانهای ملت عرب و همکاری بیشتر کشورهای عربی، با پیوستن به [[اتحادیه عرب]] موافقت کرد. لبنان از کشورهای اثرگذار در تأسیس این اتحادیه در 1324ش/ 1945 بود. همچنین، خوری در جنگ جهانی دوم (1939ـ1945) برضد آلمان اعلام جنگ کرد و اجازه یافت در کنفرانس سانفرانسیسکو ــکه در آن سازمان ملل متحد بنیانگذاری شدــ شرکت کند. لبنان در 5 تیر 1324/ 26 ژوئن 1945 منشور سازمان ملل را امضا کرد و عضو آن شد. خوری با طرح سوریه بزرگ مبنی بر اتحاد اردن و سوریه و لبنان که ملک عبداللّهبن حسین (پادشاه اردن) در 1325ش/ 1946 مطرح کرد، مخالفت نمود. در جنگ اعراب و اسرائیل 1327ش/1948 نیز، به دستور وی، نیروهای لبنانی همگام با برخی از کشورهای عربی در جنگ با اسرائیل، شرکت کردند<ref>طرابلسی، ص 189ـ193؛ حسّان حلّاق، ص 269ـ270، 294ـ295، 304ـ305؛ نانته، همانجا</ref>. | ||
در 1328ش/1949، دوره ریاستجمهوری بشاره خوری به پایان رسید، اما هواداران او در مجلس که در اکثریت بودند، دوره ریاستجمهوری وی را شش سال دیگر تمدید کردند. بدینترتیب، او دوباره رئیسجمهور شد، اما این اقدام سبب شکلگیری جبهه مخالفان، به رهبری [[کمال جنبلاط]] (جنبلاط) و [[کَمیل شمعون]] شد. خوری در همین سال قیام [[آنطوان سعاده]]، رهبر حزب قومی سوریه، را سرکوب و وی را دستگیر و در 17 تیر 1328/ 8 ژوئیه 1949 اعدام کرد. او احزاب شبهنظامیمانند [[حزب کتائب]] را منحل نمود. این کار باعث شد که این احزاب به صف مخالفان بپیوندند. در 1329ش/1950، همه نیروها و احزاب مخالف خوری در تشکلی بهنام جبهه ملی سوسیالیست (الجبهةالوطنیة الاشتراکیه)، به رهبری کمیل شمعون و کمال جنبلاط، جمع شدند. آنها در انتخابات مجلس در 1330ش/ 1951، فراکسیون قدرتمندی در مجلس بهوجود آوردند و حکومت خوری را به فساد سیاسی و اقتصادی و مقاومت در برابر اصلاحات متهم کردند و به دخالتهای فؤاد خوری، برادر وی، اعتراض نمودند(<ref>صلیبی، ص 241ـ242؛ طرابلسی، ص 211ـ212؛ تاریخ معاصر کشورهای عربی، ص 60ـ61</ref>). | در 1328ش/1949، دوره ریاستجمهوری بشاره خوری به پایان رسید، اما هواداران او در مجلس که در اکثریت بودند، دوره ریاستجمهوری وی را شش سال دیگر تمدید کردند. بدینترتیب، او دوباره رئیسجمهور شد، اما این اقدام سبب شکلگیری جبهه مخالفان، به رهبری [[کمال جنبلاط]] (جنبلاط) و [[کَمیل شمعون]] شد. خوری در همین سال قیام [[آنطوان سعاده]]، رهبر حزب قومی سوریه، را سرکوب و وی را دستگیر و در 17 تیر 1328/ 8 ژوئیه 1949 اعدام کرد. او احزاب شبهنظامیمانند [[حزب کتائب]] را منحل نمود. این کار باعث شد که این احزاب به صف مخالفان بپیوندند. در 1329ش/1950، همه نیروها و احزاب مخالف خوری در تشکلی بهنام جبهه ملی سوسیالیست (الجبهةالوطنیة الاشتراکیه)، به رهبری کمیل شمعون و کمال جنبلاط، جمع شدند. آنها در انتخابات مجلس در 1330ش/ 1951، فراکسیون قدرتمندی در مجلس بهوجود آوردند و حکومت خوری را به فساد سیاسی و اقتصادی و مقاومت در برابر اصلاحات متهم کردند و به دخالتهای فؤاد خوری، برادر وی، اعتراض نمودند(<ref>صلیبی، ص 241ـ242؛ طرابلسی، ص 211ـ212؛ تاریخ معاصر کشورهای عربی، ص 60ـ61</ref>). | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
فلسطین | فلسطین | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده:لبنان]] | [[رده:لبنان]] |
ویرایش