پرش به محتوا

جنگ ایران و عراق: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'امریکا' به 'آمریکا'
جز (جایگزینی متن - ' نشان دهنده' به ' نشان‌دهنده')
جز (جایگزینی متن - 'امریکا' به 'آمریکا')
خط ۹: خط ۹:


== زمینه تاریخی ==
== زمینه تاریخی ==
از دهه 1960 به بعد، [[ایران]] و [[عراق]] در برخی زمینه‌ها از جمله حمایت متقابل از حرکت‌های براندازانه مخالفان یکدیگر و کشمکش‌های منطقه‌ای مشکلاتی جدی با هم داشته‌اند. منازعه در مورد حق استفاده از آب‌راه حیاتی شط‌‌ العرب اروندرود یکی از این کشمکش‌ها بود که از دوره [[امپراتوری عثمانی]] همواره منشأ اختلاف و مناقشه بین دو کشور بوده است. ایران در زمان شاه [سابق] به دلیل حمایت سیاسی و نظامی [[امریکا]]، قدرت برتر و بلامنازع منطقه [[خلیج‌ فارس]] بود. شاه می‌کوشید نفوذ ایران را در سر تا سر منطقه گسترش دهد و به مناطق مورد ادعای برخی کشورهای حوزه خلیج‌ فارس حمله کند. بر این اساس، در سال 1969، معاهده سال 1937 را که در آن بر کنترل تقریباً کامل [[عراق]] بر [[شط‌‌العرب]] [[اروندرود]] تصریح شده بود، باطل اعلام کرد و دو سال بعد نیز سه جزیره کوچک (ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک) در نزدیکی تنگه هرمز را به تصرف درآورد. بعدها عراق در قرارداد 1975 الجزایر، با بازتعریف مرز آبی دو کشور در آب‌راه شط‌العرب [اروندرود] بر اساس اصل تالوِگ موافقت کرد، به این شرط که شاه از حمایت شورشیان کُرد عراقی که در [[بغداد]] آشوبی طولانی و پرهزینه به راه انداخته بودند، دست بردارد.
از دهه 1960 به بعد، [[ایران]] و [[عراق]] در برخی زمینه‌ها از جمله حمایت متقابل از حرکت‌های براندازانه مخالفان یکدیگر و کشمکش‌های منطقه‌ای مشکلاتی جدی با هم داشته‌اند. منازعه در مورد حق استفاده از آب‌راه حیاتی شط‌‌ العرب اروندرود یکی از این کشمکش‌ها بود که از دوره [[امپراتوری عثمانی]] همواره منشأ اختلاف و مناقشه بین دو کشور بوده است. ایران در زمان شاه [سابق] به دلیل حمایت سیاسی و نظامی [[آمریکا]]، قدرت برتر و بلامنازع منطقه [[خلیج‌ فارس]] بود. شاه می‌کوشید نفوذ ایران را در سر تا سر منطقه گسترش دهد و به مناطق مورد ادعای برخی کشورهای حوزه خلیج‌ فارس حمله کند. بر این اساس، در سال 1969، معاهده سال 1937 را که در آن بر کنترل تقریباً کامل [[عراق]] بر [[شط‌‌العرب]] [[اروندرود]] تصریح شده بود، باطل اعلام کرد و دو سال بعد نیز سه جزیره کوچک (ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک) در نزدیکی تنگه هرمز را به تصرف درآورد. بعدها عراق در قرارداد 1975 الجزایر، با بازتعریف مرز آبی دو کشور در آب‌راه شط‌العرب [اروندرود] بر اساس اصل تالوِگ موافقت کرد، به این شرط که شاه از حمایت شورشیان کُرد عراقی که در [[بغداد]] آشوبی طولانی و پرهزینه به راه انداخته بودند، دست بردارد.


‌در آن زمان، حکومت پادشاهی محافظه‌کار عربی از نقش ژاندارمی توسعه‌ طلبانه شاه در خلیج ‌فارس خشمگین بودند، اما به دلیل دخالت نکردن شاه در امور داخلی‌شان، نه‌ تنها در مقابل اقدامات ایران سکوت می‌کردند، بلکه همگی در برابر مخالفت‌های داخلی شدید، به ‌ویژه مخالفت گروه‌های مذهبی با شاه، از او حمایت نیز می‌کردند، طوری که حکومت عراق در پاییز 1978 بنا به درخواست شاه، [[آیت‌الله خمینی]] را پس از 13 سال تبعید از شهر مقدس نجف اخراج کرد.
‌در آن زمان، حکومت پادشاهی محافظه‌کار عربی از نقش ژاندارمی توسعه‌ طلبانه شاه در خلیج ‌فارس خشمگین بودند، اما به دلیل دخالت نکردن شاه در امور داخلی‌شان، نه‌ تنها در مقابل اقدامات ایران سکوت می‌کردند، بلکه همگی در برابر مخالفت‌های داخلی شدید، به ‌ویژه مخالفت گروه‌های مذهبی با شاه، از او حمایت نیز می‌کردند، طوری که حکومت عراق در پاییز 1978 بنا به درخواست شاه، [[آیت‌الله خمینی]] را پس از 13 سال تبعید از شهر مقدس نجف اخراج کرد.
خط ۷۱: خط ۷۱:


=== ضعف و فرصت ===
=== ضعف و فرصت ===
دو عامل دیگر وجود داشت که دست به دست هم داده بود و زمینه بروز جنگ را بیش‌تر فراهم می‌کرد و هزینه‌های احتمالی شکست عراق در توسل به زور را افزایش می‌داد. اولین عامل، تصور ضعف نظامی ایران و خلأ قدرت ناشی از این ضعف در منطقه خلیج‌ فارس بود. ارتش ایران که در حکومت انقلابی این کشور ماهیتی سیاسی یافته بود، تحت تأثیر پاک‌سازی‌ها‌، سازمان‌دهی مجدد، ترک خدمت تعدادی از پرسنل و قطع کمک‌های تسلیحاتی [[امریکا]]، تا حد بسیاری ضعیف شده بود. در مقابل، مخارج ارتش عراق در سال 1979 به 2 میلیارد دلار (معادل 13 درصد از تولید ناخالص ملی آن کشور) افزایش یافته بود و حاکمان عراق از یک سو، می‌پنداشتند قوی‌ترین نیروی نظامی منطقه را در اختیار دارند و از سوی دیگر، فکر می‌کردند ایران بدون درآمدهای نفتی خوزستان نمی‌تواند در برابر یک اقدام نظامی مقاومت کند. ایران که پس از پیروزی انقلاب با کاهش عمده درآمدهای نفتی‌اش مواجه و وادار شده بود بیش از نیمی از بودجه ملی 40 میلیارد دلاری خود را از طریق کسری بودجه تأمین کند، در سپتامبر 1980 تنها 12 میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت، در حالی ‌که عراق در آغاز جنگ به ذخایر مالی 35 میلیارد دلاری خود می‌نازید؛ ذخایری که برای تأمین مالی چندین ساله برنامه‌های اجتماعی و اقتصادی این کشور حتی در صورت نداشتن درآمدهای نفتی هم کافی بود. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، صدام به کمک‌های مالی و لجستیکی همسایه‌های محافظه‌کارش در قالب 20 تا 30 میلیارد کمک بلاعوض و وام بدون بهره، و به دنبال آن به قابلیت‌های نظامی و مالی خود برای دست‌یابی به اهدافش اطمینان خاطر داشت.
دو عامل دیگر وجود داشت که دست به دست هم داده بود و زمینه بروز جنگ را بیش‌تر فراهم می‌کرد و هزینه‌های احتمالی شکست عراق در توسل به زور را افزایش می‌داد. اولین عامل، تصور ضعف نظامی ایران و خلأ قدرت ناشی از این ضعف در منطقه خلیج‌ فارس بود. ارتش ایران که در حکومت انقلابی این کشور ماهیتی سیاسی یافته بود، تحت تأثیر پاک‌سازی‌ها‌، سازمان‌دهی مجدد، ترک خدمت تعدادی از پرسنل و قطع کمک‌های تسلیحاتی [[آمریکا]]، تا حد بسیاری ضعیف شده بود. در مقابل، مخارج ارتش عراق در سال 1979 به 2 میلیارد دلار (معادل 13 درصد از تولید ناخالص ملی آن کشور) افزایش یافته بود و حاکمان عراق از یک سو، می‌پنداشتند قوی‌ترین نیروی نظامی منطقه را در اختیار دارند و از سوی دیگر، فکر می‌کردند ایران بدون درآمدهای نفتی خوزستان نمی‌تواند در برابر یک اقدام نظامی مقاومت کند. ایران که پس از پیروزی انقلاب با کاهش عمده درآمدهای نفتی‌اش مواجه و وادار شده بود بیش از نیمی از بودجه ملی 40 میلیارد دلاری خود را از طریق کسری بودجه تأمین کند، در سپتامبر 1980 تنها 12 میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت، در حالی ‌که عراق در آغاز جنگ به ذخایر مالی 35 میلیارد دلاری خود می‌نازید؛ ذخایری که برای تأمین مالی چندین ساله برنامه‌های اجتماعی و اقتصادی این کشور حتی در صورت نداشتن درآمدهای نفتی هم کافی بود. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، صدام به کمک‌های مالی و لجستیکی همسایه‌های محافظه‌کارش در قالب 20 تا 30 میلیارد کمک بلاعوض و وام بدون بهره، و به دنبال آن به قابلیت‌های نظامی و مالی خود برای دست‌یابی به اهدافش اطمینان خاطر داشت.


طرح عراق عبارت بود از اشغال تأسیسات نفتی خوزستان، محروم کردن حکومت تهران از منابع حیاتی‌اش و واداشتن این حکومت به مذاکره یا در صورت امکان سرنگون کردن آن. کلودیا رایت در مورد اهداف بغداد نوشته است:
طرح عراق عبارت بود از اشغال تأسیسات نفتی خوزستان، محروم کردن حکومت تهران از منابع حیاتی‌اش و واداشتن این حکومت به مذاکره یا در صورت امکان سرنگون کردن آن. کلودیا رایت در مورد اهداف بغداد نوشته است:
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۰۶

ویرایش