پرش به محتوا

سکولاریسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' می کند' به ' می‌کند'
جز (جایگزینی متن - 'زمینه ها' به 'زمینه‌ها')
جز (جایگزینی متن - ' می کند' به ' می‌کند')
خط ۹: خط ۹:


== واژه سکولاریسم: Secularism  ==
== واژه سکولاریسم: Secularism  ==
واژه سکولاریسم بیانگر مکتب و ایدئولوژی خاصی است که به اندیشه و فرهنگ سکولار اعتقاد دارد و آن را ترویج و تأیید می کند. نادین محوری، نادین مداری، نادین باوری، طرفداری از اصول دنیوی و عرفی، مخالفت با شرعیات و مطالب دینی، گیتی باوری، دین گریزی، دین جداخواهی و این جهان باوری، به عنوان معانی و کاربردهای سکولاریسم یاد شده است<ref>مدارک پیشین.</ref>.
واژه سکولاریسم بیانگر مکتب و ایدئولوژی خاصی است که به اندیشه و فرهنگ سکولار اعتقاد دارد و آن را ترویج و تأیید می‌کند. نادین محوری، نادین مداری، نادین باوری، طرفداری از اصول دنیوی و عرفی، مخالفت با شرعیات و مطالب دینی، گیتی باوری، دین گریزی، دین جداخواهی و این جهان باوری، به عنوان معانی و کاربردهای سکولاریسم یاد شده است<ref>مدارک پیشین.</ref>.


در فرهنگ آکسفورد زیر واژه سکولاریسم چنین آمده است:
در فرهنگ آکسفورد زیر واژه سکولاریسم چنین آمده است:
خط ۲۸: خط ۲۸:
«مفهوم جداانگاری دین و دنیا فاقد یک تعریف قطعی متفق علیه است. پدیده‌های همبسته ای که این مفهوم بدان ها اشاره دارد، طیف اجتماعی گسترده ای را در بر می‌گیرند.
«مفهوم جداانگاری دین و دنیا فاقد یک تعریف قطعی متفق علیه است. پدیده‌های همبسته ای که این مفهوم بدان ها اشاره دارد، طیف اجتماعی گسترده ای را در بر می‌گیرند.


وجه مشترک همه این پدیده‌ها عبارت است از توسل هر چه کمتر به توضیح و تبیین های ماوراء طبیعی، توسل هر چه کمتر به منابعی که برای تأمین اهداف ماوراء طبیعی به کار می‌آید، و حمایت هر چه کمتر از اعمال یا فعالیت‌هایی که رابطه با قوای ماوراء طبیعی، یا اتکای به این نیروها را تشویق و تبلیغ می کند.
وجه مشترک همه این پدیده‌ها عبارت است از توسل هر چه کمتر به توضیح و تبیین های ماوراء طبیعی، توسل هر چه کمتر به منابعی که برای تأمین اهداف ماوراء طبیعی به کار می‌آید، و حمایت هر چه کمتر از اعمال یا فعالیت‌هایی که رابطه با قوای ماوراء طبیعی، یا اتکای به این نیروها را تشویق و تبلیغ می‌کند.


اگر بخواهیم جداانگاری دین و دنیا را به اجمال تعریف کنیم می‌توانیم بگوییم:
اگر بخواهیم جداانگاری دین و دنیا را به اجمال تعریف کنیم می‌توانیم بگوییم:
«فرایندی است که طی آن وجدان دینی، فعالیت‌های دینی و نهادهای دینی اعتبار و اهمیت اجتماعی خود را از دست می دهند، و این، بدان معناست که دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده می‌شود و کار کردهای اساسی در عملکرد جامعه با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصاً به امر ماوراء طبیعی عنایت دارند، عقلانی می‌شود.»<ref>فرهنگ و دین، صص ۱۲۷ – ۱۲۹.</ref>
«فرایندی است که طی آن وجدان دینی، فعالیت‌های دینی و نهادهای دینی اعتبار و اهمیت اجتماعی خود را از دست می دهند، و این، بدان معناست که دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده می‌شود و کار کردهای اساسی در عملکرد جامعه با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصاً به امر ماوراء طبیعی عنایت دارند، عقلانی می‌شود.»<ref>فرهنگ و دین، صص ۱۲۷ – ۱۲۹.</ref>


از آنچه در تعریف سکولاریسم و سکولاریزاسیون گفته شد، تفاوت آن دو روشن می‌شود. سکولاریزاسیون جریان و فرایندی است اجتماعی که تحت تأثیر یک سلسله عوامل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره شکل می‌گیرد، اگر چه هیچگونه قصد و نقشه ای برای چنین رخدادی در کار نباشد، ولی، سکولاریزم نظریه و ایدئولوژی ویژه ای است که برای سکولاریزکردن جامعه، طرح و برنامه دارد و در جهت نیل به آن تلاش می کند.
از آنچه در تعریف سکولاریسم و سکولاریزاسیون گفته شد، تفاوت آن دو روشن می‌شود. سکولاریزاسیون جریان و فرایندی است اجتماعی که تحت تأثیر یک سلسله عوامل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره شکل می‌گیرد، اگر چه هیچگونه قصد و نقشه ای برای چنین رخدادی در کار نباشد، ولی، سکولاریزم نظریه و ایدئولوژی ویژه ای است که برای سکولاریزکردن جامعه، طرح و برنامه دارد و در جهت نیل به آن تلاش می‌کند.


ویلسون در‌این‌باره چنین گفته است:
ویلسون در‌این‌باره چنین گفته است:
خط ۶۹: خط ۶۹:
در فرهنگ و زبان عربی واژه های علمانی و علمانیه (به فتح عین و سکون لام) معادل واژه های سکولار و سکولاریزم به کار می‌روند.
در فرهنگ و زبان عربی واژه های علمانی و علمانیه (به فتح عین و سکون لام) معادل واژه های سکولار و سکولاریزم به کار می‌روند.


تاریخ رواج و انتشار این اصطلاح به اواخر قرن نوزدهم میلادی باز می‌گردد. واژه علمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم، در مصر شناخته شده و اهل فرهنگ و ادب عربی آن را قبول کرده بودند، عامل طرح و نشر این اصطلاح در مصر استعمارگران فرانسوی بودند که در سال ۱۸۸۲ بر مصر تسلط یافتند. آنان کوشیدند تا مفاهیم اسلامی را که به جهاد با استعمارگران، و وحدت امت اسلامی دعوت می‌کرد. از عرصه فرهنگ و ادب اسلامی بیرون سازند. بدین جهت، به صورت گسترده نفی رابطه اسلام و سیاست را تبلیغ می‌کردند، بهانه و مستمسک آنان در‌این‌باره این بود که دین انسان را به قهقرا دعوت می کند و با پیشرفت و تمدن منافات دارد، و یگانه راه ترقی و تکامل علمی، علمانیت و سکولاریسم است، یعنی اهتمام ورزیدن به امور دنیوی و برمبنای قوانین و مقررات علمی و بشری. عده ای از مسلمانان فریب این شعار را خورده و علمانیت را پذیرا شدند.
تاریخ رواج و انتشار این اصطلاح به اواخر قرن نوزدهم میلادی باز می‌گردد. واژه علمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم، در مصر شناخته شده و اهل فرهنگ و ادب عربی آن را قبول کرده بودند، عامل طرح و نشر این اصطلاح در مصر استعمارگران فرانسوی بودند که در سال ۱۸۸۲ بر مصر تسلط یافتند. آنان کوشیدند تا مفاهیم اسلامی را که به جهاد با استعمارگران، و وحدت امت اسلامی دعوت می‌کرد. از عرصه فرهنگ و ادب اسلامی بیرون سازند. بدین جهت، به صورت گسترده نفی رابطه اسلام و سیاست را تبلیغ می‌کردند، بهانه و مستمسک آنان در‌این‌باره این بود که دین انسان را به قهقرا دعوت می‌کند و با پیشرفت و تمدن منافات دارد، و یگانه راه ترقی و تکامل علمی، علمانیت و سکولاریسم است، یعنی اهتمام ورزیدن به امور دنیوی و برمبنای قوانین و مقررات علمی و بشری. عده ای از مسلمانان فریب این شعار را خورده و علمانیت را پذیرا شدند.


واژه علمانی، پیش از آن که در فرهنگ و محاوره های عمومی عربی رواج یابد، برای نخستین بار در فرهنگ لغت فرانسوی – عربی نوشته الیاس بقطر مصری به کار رفته است. جلد نخست فرهنگ لغت وی در سال ۱۸۲۸، و جلد دوم آن در سال ۱۸۲۹ در پاریس به طبع رسیده است. وی در کتاب خود واژه Secularite فرانسوی رابه واژه عالمانیه، و واژه Seculier فرانسوی را به واژه عالمانی و علمانی ترجمه کرده است.
واژه علمانی، پیش از آن که در فرهنگ و محاوره های عمومی عربی رواج یابد، برای نخستین بار در فرهنگ لغت فرانسوی – عربی نوشته الیاس بقطر مصری به کار رفته است. جلد نخست فرهنگ لغت وی در سال ۱۸۲۸، و جلد دوم آن در سال ۱۸۲۹ در پاریس به طبع رسیده است. وی در کتاب خود واژه Secularite فرانسوی رابه واژه عالمانیه، و واژه Seculier فرانسوی را به واژه عالمانی و علمانی ترجمه کرده است.
خط ۷۷: خط ۷۷:
گواه دیگر بر شناخته نبودن واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر آن زمان این است که در آن روزگارسید جمال الدین علیه کسانی که دین را با رشد و ترقی علمی بشر ناسازگار می پنداشته و بی دینی را ترویج می‌کردند، مقاله می نوشت و آنان را «دهری» می نامید نه علمانی، وی در یکی از مقالات خود تحت عنوان «دهریه در هند» اندیشه‌های سید احمدخان هندی در تفسیر قرآن کریم را نقد کرده است.
گواه دیگر بر شناخته نبودن واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر آن زمان این است که در آن روزگارسید جمال الدین علیه کسانی که دین را با رشد و ترقی علمی بشر ناسازگار می پنداشته و بی دینی را ترویج می‌کردند، مقاله می نوشت و آنان را «دهری» می نامید نه علمانی، وی در یکی از مقالات خود تحت عنوان «دهریه در هند» اندیشه‌های سید احمدخان هندی در تفسیر قرآن کریم را نقد کرده است.


نقد وی بر سید احمدخان این است که وی به جای این که به «ما انزل اللّه» تمسک جوید، پیوسته از طبیعت سخن می گوید و مردم را وسوسه می کند که اروپا در زمینه علم و صنعت پیشرفت نکرده است، مگر به دلیل کنار گذاشتن دین.
نقد وی بر سید احمدخان این است که وی به جای این که به «ما انزل اللّه» تمسک جوید، پیوسته از طبیعت سخن می گوید و مردم را وسوسه می‌کند که اروپا در زمینه علم و صنعت پیشرفت نکرده است، مگر به دلیل کنار گذاشتن دین.


البته، واژه دهریه، معادل مناسبی برای واژه سکولاریسم نیست، زیرا دهریه – همان گونه که در قرآن به کار رفته است – مربوط به عقیده الحاد و انکار خدا و قیامت است «ماهِیَ اِلاّ حَیاتُنَا الدُّنیا نَمُوتُ وَ نَحْیی وَما یُهلِکُنا اِلاَّ الدَّهْرُ»<ref>جاثیه (۴۵): ۲۴.</ref> به همین دلیل در نیمه دوم قرن نوزدهم واژه «علمانیه» به عنوان معادل سکولاریزم پیشنهاد شد.
البته، واژه دهریه، معادل مناسبی برای واژه سکولاریسم نیست، زیرا دهریه – همان گونه که در قرآن به کار رفته است – مربوط به عقیده الحاد و انکار خدا و قیامت است «ماهِیَ اِلاّ حَیاتُنَا الدُّنیا نَمُوتُ وَ نَحْیی وَما یُهلِکُنا اِلاَّ الدَّهْرُ»<ref>جاثیه (۴۵): ۲۴.</ref> به همین دلیل در نیمه دوم قرن نوزدهم واژه «علمانیه» به عنوان معادل سکولاریزم پیشنهاد شد.
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
۲ – آنچه عامی و مطابق عرف زمانه است.
۲ – آنچه عامی و مطابق عرف زمانه است.


۳ – کسی که مطابق شرایط عصر خویش زندگی می کند.
۳ – کسی که مطابق شرایط عصر خویش زندگی می‌کند.


۴ – آن که به اغراض دنیوی اهتمام می ورزد.
۴ – آن که به اغراض دنیوی اهتمام می ورزد.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
حاصل آن که اصطلاح علمانی و علمانیه معادل سکولار و سکولاریسم از واژه عَلْم که تخفیف یافته واژه عالم است، اشتقاق یافته‌اند. چنین اشتقاقی از نظر قواعد عربی قابل قبول است. یعنی هم تبدیل عالم به عَلْم، و عالمانی به علمانی، پذیرفته ا ست، زیرا بر قاعده تخفیف و تسهیل در تکلم مبتنی است، و هم اضافه الف و نون در واژه علمانی و علمانیة از نظر استعمالات عربی شناخته شده است.
حاصل آن که اصطلاح علمانی و علمانیه معادل سکولار و سکولاریسم از واژه عَلْم که تخفیف یافته واژه عالم است، اشتقاق یافته‌اند. چنین اشتقاقی از نظر قواعد عربی قابل قبول است. یعنی هم تبدیل عالم به عَلْم، و عالمانی به علمانی، پذیرفته ا ست، زیرا بر قاعده تخفیف و تسهیل در تکلم مبتنی است، و هم اضافه الف و نون در واژه علمانی و علمانیة از نظر استعمالات عربی شناخته شده است.


اضافه الف ونون در پایان برخی از کلمات در زبان عربی معمول است و بر مبالغه و تأکید دلالت می کند. چنان که در قرآن کریم آمده است.
اضافه الف ونون در پایان برخی از کلمات در زبان عربی معمول است و بر مبالغه و تأکید دلالت می‌کند. چنان که در قرآن کریم آمده است.
«ولکن کونوا ربّانیین»
«ولکن کونوا ربّانیین»


زمخشری گفته است: ربّانی منسوب است به رب با اضافه الف ونون، و ربانی به کسی گفته می‌شود که در تمسک به دین و پیروی از آن بسیار جدی و استوار است<ref>تفسیر کشاف، ج ۱، ص ۳۳۱، طبع مصطفی حلبی، ۱۹۴۸.</ref>.
زمخشری گفته است: ربّانی منسوب است به رب با اضافه الف ونون، و ربانی به کسی گفته می‌شود که در تمسک به دین و پیروی از آن بسیار جدی و استوار است<ref>تفسیر کشاف، ج ۱، ص ۳۳۱، طبع مصطفی حلبی، ۱۹۴۸.</ref>.


بنابراین، علمانی منسوب است به عالم و بر مبالغه دلالت می کند، یعنی کسی که به جای ایمان به خالق عالم و اهتمام به آن، به عالم توجه دارد و به آن اهتمام اکید دارد<ref>آنچه در تبیین واژه علمانی و علمانیة گفته شده برگرفته از دو مقاله از کتاب «جذور العلمانیة» تألیف دکتر سید احمد فرج است. ترجمه این دو مقاله توسط نگارنده در شماره ۳۸ مجله تخصصی کلام اسلامی منتشر شده است.</ref>.
بنابراین، علمانی منسوب است به عالم و بر مبالغه دلالت می‌کند، یعنی کسی که به جای ایمان به خالق عالم و اهتمام به آن، به عالم توجه دارد و به آن اهتمام اکید دارد<ref>آنچه در تبیین واژه علمانی و علمانیة گفته شده برگرفته از دو مقاله از کتاب «جذور العلمانیة» تألیف دکتر سید احمد فرج است. ترجمه این دو مقاله توسط نگارنده در شماره ۳۸ مجله تخصصی کلام اسلامی منتشر شده است.</ref>.


==کاربردها و گونه ها==
==کاربردها و گونه ها==
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
«به طور کلی می‌توان گفت که تخصصی شدن روز افزون و ناگزیرِ نقش ها و وظیفه ها در تفکیک و تمایزهای ساختاری جامعه به نحوی قطعی، نفوذ دین را بر نهادهای اجتماعی تقلیل داده است، امروزه دین در غرب، از اوج مرتبت نفوذ فراگیر، و حتی تعیین‌کننده و سرنوشت‌سازی که روزگاری داشت، سقوط کرده و تنها به یک بخش از نظم اجتماعی تبدیل شده است»<ref> فرهنگ و دین، ص ۱۲۹.</ref>.
«به طور کلی می‌توان گفت که تخصصی شدن روز افزون و ناگزیرِ نقش ها و وظیفه ها در تفکیک و تمایزهای ساختاری جامعه به نحوی قطعی، نفوذ دین را بر نهادهای اجتماعی تقلیل داده است، امروزه دین در غرب، از اوج مرتبت نفوذ فراگیر، و حتی تعیین‌کننده و سرنوشت‌سازی که روزگاری داشت، سقوط کرده و تنها به یک بخش از نظم اجتماعی تبدیل شده است»<ref> فرهنگ و دین، ص ۱۲۹.</ref>.


۴ – تفکیک دین از حکومت: در این معنا، دین و نهادهای دینی در عرصه حیات اجتماعی می‌توانند فعالیت داشته باشند، اما در چارچوب مقرراتی که حکومت و نظام سیاسی برای آنها معین می کند. حکومت و نظام سیاسی بر مبنای قوانین علمی و بشری استوار است نه بر اساس قوانین دینی. در چنین نظامی، مشروعیت حکومت و مبنای نظام حکومتی از دین نشأت نمی‌گیرد.
۴ – تفکیک دین از حکومت: در این معنا، دین و نهادهای دینی در عرصه حیات اجتماعی می‌توانند فعالیت داشته باشند، اما در چارچوب مقرراتی که حکومت و نظام سیاسی برای آنها معین می‌کند. حکومت و نظام سیاسی بر مبنای قوانین علمی و بشری استوار است نه بر اساس قوانین دینی. در چنین نظامی، مشروعیت حکومت و مبنای نظام حکومتی از دین نشأت نمی‌گیرد.


حکومت سکولار، حکومتی است که با دین ضدیت ندارد، اما دین را مبنای مشروعیت و عمل خود قرار نمی‌دهد.
حکومت سکولار، حکومتی است که با دین ضدیت ندارد، اما دین را مبنای مشروعیت و عمل خود قرار نمی‌دهد.
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
دوم مبنایی که باید بر وفق آن عمل کند و با توجه به آن تصرف و سیاست گزاری کند.
دوم مبنایی که باید بر وفق آن عمل کند و با توجه به آن تصرف و سیاست گزاری کند.


در نظم های سکولار، حکومت‌ها به پشتوانه آراء مردم مقبولیت و مشروعیت پیدا می کنند، و عمل آنها را هم، قانون هایی تعیین و تحدید می کند که خود مردم وضع کرده‌اند.
در نظم های سکولار، حکومت‌ها به پشتوانه آراء مردم مقبولیت و مشروعیت پیدا می کنند، و عمل آنها را هم، قانون هایی تعیین و تحدید می‌کند که خود مردم وضع کرده‌اند.


سکولاریسم در عرصه سیاست و حکومت به دو انگیزه پدید آمده است، گروهی از فیلسوفان چون دین را باطل می انگاشتند، ورود آن را در حوزه سیاست انکار کردند.
سکولاریسم در عرصه سیاست و حکومت به دو انگیزه پدید آمده است، گروهی از فیلسوفان چون دین را باطل می انگاشتند، ورود آن را در حوزه سیاست انکار کردند.
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:
شاینر سومین معنای دنیاگرایی (سکولاریسم) را جدایی دین از جامعه دانسته و گفته است:
شاینر سومین معنای دنیاگرایی (سکولاریسم) را جدایی دین از جامعه دانسته و گفته است:


«در این معنا، دین به قلمرو خاص خودش عقب می نشیند و محدود به زندگی خصوصی می‌شود و خصلتی یکسره درونی پیدا می کند و تسلطش را بر هر یک از جنبه های زندگی اجتماعی از دست می‌دهد»<ref>جامعه‌شناسی دین، ص ۲۹۰.</ref>.
«در این معنا، دین به قلمرو خاص خودش عقب می نشیند و محدود به زندگی خصوصی می‌شود و خصلتی یکسره درونی پیدا می‌کند و تسلطش را بر هر یک از جنبه های زندگی اجتماعی از دست می‌دهد»<ref>جامعه‌شناسی دین، ص ۲۹۰.</ref>.


۶ – قداست زدایی: یکی از معانی ای که شاینر برای دنیوی گری (سکولاریسم) ذکر کرده، تقدس زدایی از جامعه است. چنان که گفته است:
۶ – قداست زدایی: یکی از معانی ای که شاینر برای دنیوی گری (سکولاریسم) ذکر کرده، تقدس زدایی از جامعه است. چنان که گفته است:
«دنیاگرایی، به معنای سلب تقدس از جهان ا ست، جهان خصلت مقدسش را از دست می‌دهد و انسان و طبیعت موضوع تبیین علّی – عقلانی و دخل و تصرف می‌شوند، در این جهان، نیروهای فراطبیعی هیچ نقشی ندارند. سرانجام، دنیاگرایی به معنای حرکت از جامعه مقدّس به جامعه دنیوی است، به این ترتیب که جامعه هر گونه پایبندی اش را به ارزش‌ها و عملکردهای سنتی رها می کند و ضمن پذیرش دگرگونی، همه تصمیم ها و کنش هایش را بر یک مبنای عقلانی و فایده گرایانه انجام می‌دهد. آشکاراست که این معنای دنیاگرایی از هر معنای دیگر که تنها به پایگاه دگرگون شده دین در جامعه ارتباط دارد، گسترده تر است»<ref>جامعه‌شناسی دین، ص ۲۹۰.</ref>.
«دنیاگرایی، به معنای سلب تقدس از جهان ا ست، جهان خصلت مقدسش را از دست می‌دهد و انسان و طبیعت موضوع تبیین علّی – عقلانی و دخل و تصرف می‌شوند، در این جهان، نیروهای فراطبیعی هیچ نقشی ندارند. سرانجام، دنیاگرایی به معنای حرکت از جامعه مقدّس به جامعه دنیوی است، به این ترتیب که جامعه هر گونه پایبندی اش را به ارزش‌ها و عملکردهای سنتی رها می‌کند و ضمن پذیرش دگرگونی، همه تصمیم ها و کنش هایش را بر یک مبنای عقلانی و فایده گرایانه انجام می‌دهد. آشکاراست که این معنای دنیاگرایی از هر معنای دیگر که تنها به پایگاه دگرگون شده دین در جامعه ارتباط دارد، گسترده تر است»<ref>جامعه‌شناسی دین، ص ۲۹۰.</ref>.


ویلسون نیز از تقدس زدایی به عنوان یکی از معانی و کاربردهای سکولاریزاسیون یاد کرده و گفته است:
ویلسون نیز از تقدس زدایی به عنوان یکی از معانی و کاربردهای سکولاریزاسیون یاد کرده و گفته است:
خط ۲۵۰: خط ۲۵۰:
مارسل بوازار در‌این‌باره گفته است:
مارسل بوازار در‌این‌باره گفته است:


«قوانین اسلام یک بعدی تدوین نشده و شارع مقدس به تمام جنبه های مختلف زندگی انسان، اعم از مادی و معنوی توجه داشته است. دیانت اسلام مجموعه ای از دستور‌العمل ها و تکالیفی است که خط مشی هر مسلمان را در امور سیاسی، اقتصادی و مسایل اجتماعی دیگر تعیین می کند.»<ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدی، ص ۶۴.</ref>
«قوانین اسلام یک بعدی تدوین نشده و شارع مقدس به تمام جنبه های مختلف زندگی انسان، اعم از مادی و معنوی توجه داشته است. دیانت اسلام مجموعه ای از دستور‌العمل ها و تکالیفی است که خط مشی هر مسلمان را در امور سیاسی، اقتصادی و مسایل اجتماعی دیگر تعیین می‌کند.»<ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدی، ص ۶۴.</ref>


«در دیانت اسلام، حقوق و تکالیف، اوامر و نواهی عموماً از وحی ریشه گرفته‌اند. قانون قرآن، ناظر به همه امور مسلمانان است. بنابراین، اسلام به انسان از نظر گاه فردی و اجتماعی، مادی و معنوی هر دو، می نگرد.»<ref>همان ص ۲۴، جهت آگاهی بیشتر در‌این‌باره به کتاب «خاتمیت و کمال دین» از نگارنده رجوع نمایید.</ref>
«در دیانت اسلام، حقوق و تکالیف، اوامر و نواهی عموماً از وحی ریشه گرفته‌اند. قانون قرآن، ناظر به همه امور مسلمانان است. بنابراین، اسلام به انسان از نظر گاه فردی و اجتماعی، مادی و معنوی هر دو، می نگرد.»<ref>همان ص ۲۴، جهت آگاهی بیشتر در‌این‌باره به کتاب «خاتمیت و کمال دین» از نگارنده رجوع نمایید.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۶۳۸

ویرایش