confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== اعتقادات آیین بودیسم == | == اعتقادات آیین بودیسم == | ||
آیین بودیسم یکی از شاخههای کیش هندوست <ref>حسین، توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45</ref> که در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایی به نام «آشوکا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلی کوچ و در خارج از مرزهای [[هند]]، به خصوص در آسیای جنوب شرقی، چین و ژاپن، پیروان فراوانی برای خود دستوپا کرد. | آیین بودیسم یکی از شاخههای کیش هندوست<ref>حسین، توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45</ref> که در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایی به نام «آشوکا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلی کوچ و در خارج از مرزهای [[هند]]، به خصوص در آسیای جنوب شرقی، چین و ژاپن، پیروان فراوانی برای خود دستوپا کرد. | ||
برخی از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به فلسفه میکنند و برخی نیز نام «دین» بر آن مینهند. جان بی. ناس در این مورد میگوید: | برخی از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به فلسفه میکنند و برخی نیز نام «دین» بر آن مینهند. جان بی. ناس در این مورد میگوید: | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
ولی اگر به دیده تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد که بودیسم را یک [[مکتب اخلاقی|مکتب اخلاقی]] بدانیم تا یک [[مکتب فلسفی|مکتب فلسفی]]; چرا که بودا به هیچ وجه وارد بحثهای متافیزیک و فلسفی نمیشود و میکوشد مسائل فلسفی را هم با تمثیل بیان کند و بحث درباره [[خدا]] و [[روح]] را بی فایده میانگارد<ref>غلامعلی، آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ. ش)</ref> و به دادن چند تذکر اخلاقی دراینباره بسنده میکند. | ولی اگر به دیده تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد که بودیسم را یک [[مکتب اخلاقی|مکتب اخلاقی]] بدانیم تا یک [[مکتب فلسفی|مکتب فلسفی]]; چرا که بودا به هیچ وجه وارد بحثهای متافیزیک و فلسفی نمیشود و میکوشد مسائل فلسفی را هم با تمثیل بیان کند و بحث درباره [[خدا]] و [[روح]] را بی فایده میانگارد<ref>غلامعلی، آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ. ش)</ref> و به دادن چند تذکر اخلاقی دراینباره بسنده میکند. | ||
از دیدگاه علمای [[ادیان ابراهیمی|ادیان ابراهیمی]] نیز نمیتوان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه که خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلی و وجود امور ماوراء الطبیعی و غیرمادی را برنمی تابد و ماده را تنها موجود ازلی و ابدی میشمارد که خالقی نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنی بودا از دین، مفهومی کاملاً اخلاقی است. او در همه چیز به رفتار و سلوک توجه دارد و به مراسم آیینی یا [[پرستش]] ما بعدالطبیعه ا [[خداشناسی|خداشناسی]]...» بی اعتناست | از دیدگاه علمای [[ادیان ابراهیمی|ادیان ابراهیمی]] نیز نمیتوان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه که خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلی و وجود امور ماوراء الطبیعی و غیرمادی را برنمی تابد و ماده را تنها موجود ازلی و ابدی میشمارد که خالقی نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنی بودا از دین، مفهومی کاملاً اخلاقی است. او در همه چیز به رفتار و سلوک توجه دارد و به مراسم آیینی یا [[پرستش]] ما بعدالطبیعه ا [[خداشناسی|خداشناسی]]...» بی اعتناست<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ی احمد آرامی، ع. پاشایی، امیر حسین آریان پور، (شرکت انتشارات علمی و فرهنگی)، چ ششم، 1378</ref>. | ||
آیین بودا را باید نهضتی اصلاحی در آیین هندو شمرد که سعی میکرد برخی از عقاید و اعمال افراطی و خشن آیین هندو را تعدیل کند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روی و عقل سلیم قرار داده و [[ریاضت]]<nowiki/>های افراطی را خلاف مصلحت | آیین بودا را باید نهضتی اصلاحی در آیین هندو شمرد که سعی میکرد برخی از عقاید و اعمال افراطی و خشن آیین هندو را تعدیل کند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روی و عقل سلیم قرار داده و [[ریاضت]]<nowiki/>های افراطی را خلاف مصلحت عقلانی<ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188</ref>» میدانست. | ||
بودیسم با جامعه طبقاتی (کاسْتْ) که آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت میورزید و به همین دلیل «هر کس که در صف پیروان بودا درمی آمد از تنگنای رسم و رعایت اصول طبقاتی (کاست) <ref> در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (کاست) تقسیم میشود و ارتباط طبقه ی پایین با طبقه ی بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهای بسیاری بودند که دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ی آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه ها و تقسیمات متعددی داشت. برای اطلاع از آنها ر. ک: ادیان آسیا، ویراسته ی فرید هلم هاردی، ترجمه ی عبدالکریم گواهی، (انتشارات فرهنگی اسلامی، چ دوم، 1377 هـ. ش)، ص 89 ـ 419</ref> آزاد میشد | بودیسم با جامعه طبقاتی (کاسْتْ) که آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت میورزید و به همین دلیل «هر کس که در صف پیروان بودا درمی آمد از تنگنای رسم و رعایت اصول طبقاتی (کاست)<ref> در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (کاست) تقسیم میشود و ارتباط طبقه ی پایین با طبقه ی بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهای بسیاری بودند که دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ی آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه ها و تقسیمات متعددی داشت. برای اطلاع از آنها ر. ک: ادیان آسیا، ویراسته ی فرید هلم هاردی، ترجمه ی عبدالکریم گواهی، (انتشارات فرهنگی اسلامی، چ دوم، 1377 هـ. ش)، ص 89 ـ 419</ref> آزاد میشد<ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188</ref>». هر چند خودش دچار [[خرافات]] و ریاضتهای افراطی ای بود که داعیه مخالفت با آنها را داشت. | ||
== اساس آیین بودیسم == | == اساس آیین بودیسم == | ||
اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده که عالم سراسر رنج و بدبختی است<ref>سادهاتیسا بودا و اندیشههای او، ترجمه ی محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78</ref> و انسان برای رهایی از این رنج باید تلاش کند<ref>سادهاتیسا بودا و اندیشههای او، ترجمه ی محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140</ref> بودا آیین خود را بر چهار اصل که نام آن را <big>چهار حقیقت والا</big>. مینهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارتاند از: | اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده که عالم سراسر رنج و بدبختی است<ref>سادهاتیسا بودا و اندیشههای او، ترجمه ی محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78</ref> و انسان برای رهایی از این رنج باید تلاش کند<ref>سادهاتیسا بودا و اندیشههای او، ترجمه ی محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140</ref> بودا آیین خود را بر چهار اصل که نام آن را <big>چهار حقیقت والا</big>. مینهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارتاند از: | ||
# | # | ||
# حقیقت تألم: این جهان پر از محنت است. | # حقیقت تألم: این جهان پر از محنت است. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۲: | ||
== اصول آیین بودا == | == اصول آیین بودا == | ||
در حقیقت، بودا دو مطلب را اصل آیین خود قرار داده است: | در حقیقت، بودا دو مطلب را اصل آیین خود قرار داده است: | ||
خط ۸۲: | خط ۸۰: | ||
# کوشیناره | # کوشیناره | ||
# | # | ||
=== لومبینی Lumbini === | === لومبینی Lumbini === | ||
شهری در مرز میان هند و [[نپال]] کنونی است و بر پایه گزارشها زادگاه بودا میباشد. این مکان اکنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. <ref>A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378</ref> باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارشهای موجود، امپراتور بزرگ مائوریها به نام آشوکا (Asoka) که در فاصله سالهای 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حکمفرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به ادبود حضور او در این مکان، ستونی سنگی ساختند و بر آن کتیبه هایی نگاشتند که رخداد زیارت آشوکا را حکایت میکند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان میدهد که این محل از دیرباز به عنوان مکان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است. | شهری در مرز میان هند و [[نپال]] کنونی است و بر پایه گزارشها زادگاه بودا میباشد. این مکان اکنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. <ref>A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378</ref> باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارشهای موجود، امپراتور بزرگ مائوریها به نام آشوکا (Asoka) که در فاصله سالهای 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حکمفرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به ادبود حضور او در این مکان، ستونی سنگی ساختند و بر آن کتیبه هایی نگاشتند که رخداد زیارت آشوکا را حکایت میکند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان میدهد که این محل از دیرباز به عنوان مکان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است. |