پرش به محتوا

چاه زمزم: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
| نام = چاه زمزم
| نام = چاه زمزم
}}
}}
'''چاه زمزم''' در [[مسجدالحرام]] در فاصله ۲۱ متری شرقِ [[کعبه]] است. این چاه، بنابر روایات در آغاز چشمه‌ای بوده که به لطف خداوند برای [[حضرت اسماعیل]](ع) جاری شده است. [[پیامبر اکرم (ص)]] آب آن را برترین آب‌های زمین و شفابخش خوانده‌ است.
'''چاه زمزم''' در [[مسجدالحرام]] در فاصله ۲۱ متری شرقِ [[کعبه]] است. این چاه، بنابر روایات در آغاز چشمه‌ای بوده که به لطف خداوند برای [[حضرت اسماعیل]](علیه السلام) جاری شده است. [[پیامبر اکرم (ص)]] آب آن را برترین آب‌های زمین و شفابخش خوانده‌ است.


چشمه اصلی زمزم در جهت [[حجرالاسود]] قرار دارد و متوسط مصرف آب زمزم به وسیله زائران بیت اللَّه حدود ۱۰ هزار متر مکعب در روز است. همچنین هر روزه تانکرهای آب زمزم جهت استفاده [[حرم نبوی]] به [[مدینه]] منوره نیز منتقل می‌شود.  
چشمه اصلی زمزم در جهت [[حجرالاسود]] قرار دارد و متوسط مصرف آب زمزم به وسیله زائران بیت اللَّه حدود ۱۰ هزار متر مکعب در روز است. همچنین هر روزه تانکرهای آب زمزم جهت استفاده [[حرم نبوی]] به [[مدینه]] منوره نیز منتقل می‌شود.  
خط ۱۰: خط ۱۰:
=تاریخچه چاه زمزم=
=تاریخچه چاه زمزم=


از برخی روایات تاریخی استفاده می‌ شود که آثار و برکات زمزم قبل از [[اسلام]] و در میان سایر ملل نیز مورد توجّه و عنایت بوده است. تاریخ پیدایش آن که 1900 سال قبل از میلاد است و به زمان [[حضرت ابراهیم]] (ع) بر می‌گردد. <ref>دائره المعارف تشیع، ج 8، ص 489</ref>
از برخی روایات تاریخی استفاده می‌ شود که آثار و برکات زمزم قبل از [[اسلام]] و در میان سایر ملل نیز مورد توجّه و عنایت بوده است. تاریخ پیدایش آن که 1900 سال قبل از میلاد است و به زمان [[حضرت ابراهیم]] (علیه السلام) بر می‌گردد. <ref>دائره المعارف تشیع، ج 8، ص 489</ref>


در [[تورات]] سرزمینی که در آن این واقعه برای اسماعیل و هاجر رخ داد «بِئر شَبَع» نام دارد. <ref> تورات، سفر پیدایش ۲۱: ۱۵</ref> فاکهی در «اخبار مکّه» از قول مجاهد می‌ گوید: «به سرزمین [[روم]] رفتیم، در آنجا راهبی بود که در شب ما را منزل داد. او از ما پرسید: آیا در میان شما کسی هست که از شهر مکّه آمده باشد؟ در پاسخش گفتم: آری. گفت: آیا می‌‌دانی میان زمزم و حجر چه مقدار فاصله است؟ گفتم: نمی‌‌دانم، مگر اینکه از روی حدس و تخمین بگویم. گفت: امّا من می‌‌دانم، آب زمزم از زیر حجر جاری است و اگر نزد من یک تشت از آن آب باشد، دوست ‌تر دارم تا اینکه تشتی پر از طلا داشته باشم.» <ref>فاکهی، اخبار مکّه، فی قدیم الدهر وحدیثه، ج۲، ص۴۸</ref>
در [[تورات]] سرزمینی که در آن این واقعه برای اسماعیل و هاجر رخ داد «بِئر شَبَع» نام دارد. <ref> تورات، سفر پیدایش ۲۱: ۱۵</ref> فاکهی در «اخبار مکّه» از قول مجاهد می‌ گوید: «به سرزمین [[روم]] رفتیم، در آنجا راهبی بود که در شب ما را منزل داد. او از ما پرسید: آیا در میان شما کسی هست که از شهر مکّه آمده باشد؟ در پاسخش گفتم: آری. گفت: آیا می‌‌دانی میان زمزم و حجر چه مقدار فاصله است؟ گفتم: نمی‌‌دانم، مگر اینکه از روی حدس و تخمین بگویم. گفت: امّا من می‌‌دانم، آب زمزم از زیر حجر جاری است و اگر نزد من یک تشت از آن آب باشد، دوست ‌تر دارم تا اینکه تشتی پر از طلا داشته باشم.» <ref>فاکهی، اخبار مکّه، فی قدیم الدهر وحدیثه، ج۲، ص۴۸</ref>
خط ۴۲: خط ۴۲:
=صفات و ویژگی‌های آب زمزم=
=صفات و ویژگی‌های آب زمزم=


وقتی حضرت ابراهیم (ع) هاجر و اسماعیل را ترک کرد هاجر برای فرزند شیرخوارش در جستجوی آب بود و هفت مرتبه فاصله بین [[کوه صفا]] و مروه را دوید و بار آخر در کنار کوه مروه یک باره چشمه آبی از دل زمین جوشید و هاجر دور آن را با ماسه گرفت تا آب جمع شود و در این حال می‌ گفت "زم زم زم زم" یعنی جمع می‌ شود زیرا وی می‌ترسید آب در ماسه‌ها فرو رود. رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) دراین‌باره فرموده ‌اند: رحمت خدا بر مادر اسماعیل باد که اگر این کار را نمی‌‌کرد و آب جاری می‌ شد امروزه بدین شکل باقی نمی‌‌ماند.
وقتی حضرت ابراهیم (علیه السلام) هاجر و اسماعیل را ترک کرد هاجر برای فرزند شیرخوارش در جستجوی آب بود و هفت مرتبه فاصله بین [[کوه صفا]] و مروه را دوید و بار آخر در کنار کوه مروه یک باره چشمه آبی از دل زمین جوشید و هاجر دور آن را با ماسه گرفت تا آب جمع شود و در این حال می‌ گفت "زم زم زم زم" یعنی جمع می‌ شود زیرا وی می‌ترسید آب در ماسه‌ها فرو رود. رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) دراین‌باره فرموده ‌اند: رحمت خدا بر مادر اسماعیل باد که اگر این کار را نمی‌‌کرد و آب جاری می‌ شد امروزه بدین شکل باقی نمی‌‌ماند.


پیرامون آب زمزم تحقیقات بسیاری انجام شده است. آب زمزم ویژگی خاصی دارد و تفاوتی که بین این آب و آب‌های عادی وجود دارد نسبت املاح و کلسیم موجود در آن است. همچنین آب زمزم حاوی فلوراید و ضد میکروب است و جلبک در آن رشد نمی‌‌کند برخلاف سایر آب‌ها که در صورت راکد بودن مکان مناسبی برای رشد جلبک ‌ها می‌ شوند و سلامت خود را از دست می‌‌دهند.  
پیرامون آب زمزم تحقیقات بسیاری انجام شده است. آب زمزم ویژگی خاصی دارد و تفاوتی که بین این آب و آب‌های عادی وجود دارد نسبت املاح و کلسیم موجود در آن است. همچنین آب زمزم حاوی فلوراید و ضد میکروب است و جلبک در آن رشد نمی‌‌کند برخلاف سایر آب‌ها که در صورت راکد بودن مکان مناسبی برای رشد جلبک ‌ها می‌ شوند و سلامت خود را از دست می‌‌دهند.  
خط ۷۲: خط ۷۲:
مسعودی این چنین نوشته است:  
مسعودی این چنین نوشته است:  


ایرانیان قدیم به احترام خانه کعبه و جدشان ابراهیم(ع) و هم توسل به هدایت او و رعایت نسب خویش به زیارت بیت‌الحرام می‌رفتند و بر آن [[طواف]] می‌بردند. آخرین کس از ایشان که به [[حج]] رفت، ساسان پسر بابک جدّ اردشیر بابکان سرملوک ساسانی بود. چون ساسان به زیارت خانه رفتی طواف بردی و بر چاه اسماعیل زمزمه کردی.  
ایرانیان قدیم به احترام خانه کعبه و جدشان ابراهیم(علیه السلام) و هم توسل به هدایت او و رعایت نسب خویش به زیارت بیت‌الحرام می‌رفتند و بر آن [[طواف]] می‌بردند. آخرین کس از ایشان که به [[حج]] رفت، ساسان پسر بابک جدّ اردشیر بابکان سرملوک ساسانی بود. چون ساسان به زیارت خانه رفتی طواف بردی و بر چاه اسماعیل زمزمه کردی.  


گویند به سبب زمزمه‌ای که او و دیگر ایرانیان بر سر چاه می‌کرده‌اند آن را زمزم گفته‌اند. از شواهد تاریخی می‌توان فهمید که زَمْزَمه کردن در میان برخی از ملت‌ها مرسوم بوده، به شکلی که‌در موقع غذا خوردن و [[نماز]] خواندن بدون بهره‌گیری از زبان و لب‌ها، صدا را در گلو گردانده زمزمه می‌کردند. [[مجوسان]] را رسم بر این بود و [[خلیفه دوم]] نیز به کارگزاران خود دستور داد تا آنان را از این کار باز دارند. <ref> لسان العرب، ج6، ص٨5؛ معجم‌البلدان، ج٣، ص١66</ref>  
گویند به سبب زمزمه‌ای که او و دیگر ایرانیان بر سر چاه می‌کرده‌اند آن را زمزم گفته‌اند. از شواهد تاریخی می‌توان فهمید که زَمْزَمه کردن در میان برخی از ملت‌ها مرسوم بوده، به شکلی که‌در موقع غذا خوردن و [[نماز]] خواندن بدون بهره‌گیری از زبان و لب‌ها، صدا را در گلو گردانده زمزمه می‌کردند. [[مجوسان]] را رسم بر این بود و [[خلیفه دوم]] نیز به کارگزاران خود دستور داد تا آنان را از این کار باز دارند. <ref> لسان العرب، ج6، ص٨5؛ معجم‌البلدان، ج٣، ص١66</ref>  
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳

ویرایش