۸۷٬۷۹۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جنگها' به 'جنگها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
نقش یهود در تحریف کتب مقدس از مسائل مهم تاریخی – مذهبی است که از زوایای مختلف قابل بررسی است. در این مقاله به تلاش مستمر یهود در تحریف [[تورات]] و کتمان حقائق از منظر [[قرآن]] پرداخته شده است. نخست آیاتی که بیانگر نقش یهود در تحریف کتب مقدس میباشد مورد بررسی قرار گرفته و آنگاه آیاتی که بیانگر مصادیقی از تحریف یهودیان در تورات میباشد تبیین شده است که برخی از آنها عبارتند از: عجز خداوند در امور مخلوقین، انکار معاد، تقلیل عذاب یهود به مدت چند روز، برتری یهود بر دیگران، کتمان بشارت ظهور پیامبر اسلام، حلیت اموال غیریهود بر یهودیان. لازم به ذکر است در همه آیاتی که مورد بحث قرار گرفته است دیدگاه مفسرین فریقین ملاحظه شده است. | '''نقش یهود در تحریف کتب مقدس''' از مسائل مهم تاریخی – مذهبی است که از زوایای مختلف قابل بررسی است. در این مقاله به تلاش مستمر یهود در تحریف [[تورات]] و کتمان حقائق از منظر [[قرآن]] پرداخته شده است. نخست آیاتی که بیانگر نقش یهود در تحریف کتب مقدس میباشد مورد بررسی قرار گرفته و آنگاه آیاتی که بیانگر مصادیقی از تحریف یهودیان در تورات میباشد تبیین شده است که برخی از آنها عبارتند از: عجز خداوند در امور مخلوقین، انکار معاد، تقلیل عذاب یهود به مدت چند روز، برتری یهود بر دیگران، کتمان بشارت ظهور پیامبر اسلام، حلیت اموال غیریهود بر یهودیان. لازم به ذکر است در همه آیاتی که مورد بحث قرار گرفته است دیدگاه مفسرین فریقین ملاحظه شده است. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
نقش یهود در تحریف اسناد دینی از مسائل مهم تاریخی – سیاسی - اجتماعی است که میتوان از زوایای گوناگون بدان پرداخت. تلاش مستمر یهود از گذشته تا کنون در تحریف کتب مقدس در آیات متعدد قرآن کریم بیان گردیده و به مسلمانان نسبت به آن هشدار داده شده است. هر چند تلاش یهودیان در ایجاد نقصان یا زیادتی ظاهری در قرآن- تحریف لفظی - تا کنون حاصلی برای آنان نداشته است اما سیاست شان در تحریف معنوی قرآن همچنان استمرار دارد. | نقش یهود در تحریف اسناد دینی از مسائل مهم تاریخی – سیاسی - اجتماعی است که میتوان از زوایای گوناگون بدان پرداخت. تلاش مستمر یهود از گذشته تا کنون در تحریف کتب مقدس در آیات متعدد قرآن کریم بیان گردیده و به مسلمانان نسبت به آن هشدار داده شده است. هر چند تلاش یهودیان در ایجاد نقصان یا زیادتی ظاهری در قرآن- تحریف لفظی - تا کنون حاصلی برای آنان نداشته است اما سیاست شان در تحریف معنوی قرآن همچنان استمرار دارد. | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== الف - آیات مرتبط به تحریف کتابهای مقدس توسط یهود == | == الف - آیات مرتبط به تحریف کتابهای مقدس توسط یهود == | ||
برخی از آیاتی که نقش یهود را در تحریف اسناد دینی بیان میکند عبارتند از: | برخی از آیاتی که نقش یهود را در تحریف اسناد دینی بیان میکند عبارتند از: | ||
=== آیه اول === | === آیه اول === | ||
خط ۳۰: | خط ۲۹: | ||
تحریف اختصاص به تحریف لفظی نداشته بلکه تفسیر و تحلیلهای ناصواب و باطل از متون کتاب مقدس را نیز شامل میگردد چنانکه در عصر کنونی اهل بدعت بدین طریق بر اثبات مذاهبشان به قرآن استشهاد میکنند.<ref>مفاتیح الغیب ج10 ص 95</ref> | تحریف اختصاص به تحریف لفظی نداشته بلکه تفسیر و تحلیلهای ناصواب و باطل از متون کتاب مقدس را نیز شامل میگردد چنانکه در عصر کنونی اهل بدعت بدین طریق بر اثبات مذاهبشان به قرآن استشهاد میکنند.<ref>مفاتیح الغیب ج10 ص 95</ref> | ||
نتیجه آنکه تحریف در آیه مذکور اعم از تحریف لفظی و معنوی نیز خواهد بود. | نتیجه آنکه تحریف در آیه مذکور اعم از تحریف لفظی و معنوی نیز خواهد بود. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۵: | ||
بدین معنا که اینان بعد از تحریف منابع دینی اظهار میدارند که ما پیام کتاب اسمانی را که ادعا میکنید شنیدیم اما بجهت محتوای سست و تمسخر امیز آن نمیتوانیم از آن تبعیت کنیم در نتیجه کتاب اسمانی تو بگونهای است که انسان را وا میدارد که بگوئیم: سمعنا و عصینا | بدین معنا که اینان بعد از تحریف منابع دینی اظهار میدارند که ما پیام کتاب اسمانی را که ادعا میکنید شنیدیم اما بجهت محتوای سست و تمسخر امیز آن نمیتوانیم از آن تبعیت کنیم در نتیجه کتاب اسمانی تو بگونهای است که انسان را وا میدارد که بگوئیم: سمعنا و عصینا | ||
در واقع مفاد آیه مذکوررا میتوان هماهنگ با آیه "وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ "–<ref>ال عمران: 72</ref> دانست چون بر اساس این آیه برخی از مخالفان جهت تضعیف روحیه مسلمآنان اظهار میداشتند که ما اسلام را بررسی کردیم – سمعنا - اما دیدیم این دین ارزش پیروی کردن را دارا نیست – و عصینا-. | در واقع مفاد آیه مذکوررا میتوان هماهنگ با آیه "وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ "–<ref>ال عمران: 72</ref> دانست چون بر اساس این آیه برخی از مخالفان جهت تضعیف روحیه مسلمآنان اظهار میداشتند که ما اسلام را بررسی کردیم – سمعنا - اما دیدیم این دین ارزش پیروی کردن را دارا نیست – و عصینا-. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۴: | ||
پیشگوئی خداوند نسبت به یهود تا کنون تحقق یافته است، در تاریخ طولاتی که از یهود گذشته است بخوبی میبینیم که جز اندکی از آنان در جرگه مسلمین وارد نشدهاند از طرفی میبینیم در تمامی توطئهها و جنگهائی که در طول تاریخ علیه مسلمانان صورت گرفته است دست یهودیان بدان الوده است حتی در جنگهای صلیبی که طی چند قرن بین مسلمانان و مسیحیان رخ داد یهودیان نفش عمده ای داشتند. <ref>فى ظلال القرآن، ج2، ص 676</ref> | پیشگوئی خداوند نسبت به یهود تا کنون تحقق یافته است، در تاریخ طولاتی که از یهود گذشته است بخوبی میبینیم که جز اندکی از آنان در جرگه مسلمین وارد نشدهاند از طرفی میبینیم در تمامی توطئهها و جنگهائی که در طول تاریخ علیه مسلمانان صورت گرفته است دست یهودیان بدان الوده است حتی در جنگهای صلیبی که طی چند قرن بین مسلمانان و مسیحیان رخ داد یهودیان نفش عمده ای داشتند. <ref>فى ظلال القرآن، ج2، ص 676</ref> | ||
محمد جواد مغنیه نیز در تفسیر الکاشف مینویسد: | محمد جواد مغنیه نیز در تفسیر الکاشف مینویسد: | ||
خط ۶۰: | خط ۵۶: | ||
در تفسیر مجمع البیان امده است که مراد از موصول – الذین –، علمای یهود و نصارا میباشند که اخبار مرتبط با رسالت پیامبر اکرم ص را که در کتب مقدس شان وجود داشت از مردم خود کتمان نمودند؛ اما قول اقوی این است که شامل همه کتمان کنندگان حقیقت میگردد. <ref>مجمع البیان ج 1ص 446</ref> | در تفسیر مجمع البیان امده است که مراد از موصول – الذین –، علمای یهود و نصارا میباشند که اخبار مرتبط با رسالت پیامبر اکرم ص را که در کتب مقدس شان وجود داشت از مردم خود کتمان نمودند؛ اما قول اقوی این است که شامل همه کتمان کنندگان حقیقت میگردد. <ref>مجمع البیان ج 1ص 446</ref> | ||
در تفسیر روح البیان نیز امده است که آیه مذکور گرچه شان نزولش عالمان یهودی شده است اما نمیتوان انرا مختص به آنان دانست از اینرو بر اساس آیه همه کسانی که کتمان حقیقت نموده و مردم را در جهل و ناآگاهی نسبت به حقائق دینی قرار میدهند مشمول لعنت الهی و همه لعنت کنندگان خواهند بود.<ref>تفسیر روح البیان ج1 ص 265</ref> | در تفسیر روح البیان نیز امده است که آیه مذکور گرچه شان نزولش عالمان یهودی شده است اما نمیتوان انرا مختص به آنان دانست از اینرو بر اساس آیه همه کسانی که کتمان حقیقت نموده و مردم را در جهل و ناآگاهی نسبت به حقائق دینی قرار میدهند مشمول لعنت الهی و همه لعنت کنندگان خواهند بود.<ref>تفسیر روح البیان ج1 ص 265</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۱: | ||
2- بکار گیری واژه " لعنت الهی و لعنت لاعنون " - أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ، - برای کتمان کنندگان حقیقت بیانگر شدت مبغوضیت و سخط الهی است رک به: <ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج1 ص 391</ref> چون اینان با کتمان حقائق گاه سبب انحراف جمعیت عظیمی از انسانها در جوامع بشری گردیده و سرنوشت آنان را تغییر میدهند نظیر تحریفاتی که احبار و عالمان یهودی در کتاب مقدس اعمال نموده که | 2- بکار گیری واژه " لعنت الهی و لعنت لاعنون " - أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ، - برای کتمان کنندگان حقیقت بیانگر شدت مبغوضیت و سخط الهی است رک به: <ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج1 ص 391</ref> چون اینان با کتمان حقائق گاه سبب انحراف جمعیت عظیمی از انسانها در جوامع بشری گردیده و سرنوشت آنان را تغییر میدهند نظیر تحریفاتی که احبار و عالمان یهودی در کتاب مقدس اعمال نموده که آثار زیانبارش بعد از قرنها تا کنون باقی است. | ||
3 - تکرار لعنت در آیه شریفه: أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ،بیانگر اختلاف در متعلق آن میباشد بدین معنا که مراد از لعنت الهی - یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ-دور نمودن شخص از رحمت الهی بوده در حالی که مراد از لعنت لاعنون، درخواست دور شدن از رحمت الهی است.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج1 ص 391</ref> | 3 - تکرار لعنت در آیه شریفه: أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ،بیانگر اختلاف در متعلق آن میباشد بدین معنا که مراد از لعنت الهی - یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ-دور نمودن شخص از رحمت الهی بوده در حالی که مراد از لعنت لاعنون، درخواست دور شدن از رحمت الهی است.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج1 ص 391</ref> | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۳۶: | ||
ایشان در رد ادعای مذکورمینویسد: | ایشان در رد ادعای مذکورمینویسد: | ||
آنان چگونه به چنین خیال باطلی رسیدهاند | آنان چگونه به چنین خیال باطلی رسیدهاند ؟ آیا ادعای شان مبتنی بر عهدی از ناحیه خداوند است؟ بیقین ادعای مذکور افتراءبر خداوند بوده و موجب سبک شمردن گناهان خواهد بود و این مصداق سخن امام علی ع خواهد بود که أشد الذنوب ما استهان به صاحبه، و نیز سخن پیامبر ص که فرمود: «کأن الذنب ذبابة تمر على أنف المذنب» | ||
باید گفت تحلیل مذکور در منشا اعتقاد یهودیان به "کوتاهی مدت عذاب آنان " | باید گفت تحلیل مذکور در منشا اعتقاد یهودیان به "کوتاهی مدت عذاب آنان " برگرفته از سخن الهی است که بر اساس آن بین خود و خداوند رابطه ابوت و بنوت – پدر و فرزندی – قائل بودند و همین منشا غرور نابجای آنان در برتری بر سائر انسانها گردیده است؛ | ||
چنانکه در سوره مائده میخوانیم: | چنانکه در سوره مائده میخوانیم: | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۷۶: | ||
2- در سفر پیدایش، باب 49،شماره 10 مىخوانیم: | 2- در سفر پیدایش، باب 49،شماره 10 مىخوانیم: | ||
" عصاى سلطنت از یهودا و فرمانفرمایى از پیش پایش، نهضت خواهد نمود تا وقتى که" شیلوه" بیاید که به او | " عصاى سلطنت از یهودا و فرمانفرمایى از پیش پایش، نهضت خواهد نمود تا وقتى که" شیلوه" بیاید که به او امتها جمع خواهد شد". | ||
قابل توجه اینکه یکى از معانى شیلوه- طبق تصریح مستر هاکس در کتاب قاموس مقدس- فرستادن مىباشد و با کلمه" رسول" یا رسول اللَّه موافق است. | قابل توجه اینکه یکى از معانى شیلوه- طبق تصریح مستر هاکس در کتاب قاموس مقدس- فرستادن مىباشد و با کلمه" رسول" یا رسول اللَّه موافق است. | ||
6-پسر خدا دانستن عُزَیر (عزرا: (َقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ | 6-پسر خدا دانستن عُزَیر (عزرا: (َقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۸۸: | ||
علامه طباطبائی در این زمینه مینویسد: | علامه طباطبائی در این زمینه مینویسد: | ||
رخنه کردن عقاید | رخنه کردن عقاید و ثنیت در دین نصارى و یهود، از حقایقى است که قرآن کریم در جمله مورد بحث آن را کشف نموده، و از آن پرده برداشته است. و لذا در عصر حاضر گروهى از محققین بر آن شدند که مندرجات عهدین را با مذاهب بودائیان و برهمانیان تطبیق دهند، و ضمن تحقیق بدست آوردند که معارف انجیل و تورات طابق النعل بالنعل و مو به مو مطابق با خرافات بودائیان و برهمانیان است، حتى بسیارى از داستانها و حکایاتى که در انجیلها موجود است عین همان حکایاتى است که در آن دو کیش موجود است، و در نتیجه براى هیچ محقق و اهل بحثى جاى هیچ تردیدى نمىماند که کاشف حقیقى این مطلب و مبتکر آن قرآن کریم " یضاهؤون..." میباشد. | ||
7-اخذ ربا: وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا | 7-اخذ ربا: وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا | ||
خط ۲۱۵: | خط ۲۱۰: | ||
...ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ یَأْتُوکُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذَٰلِکَ مِنْکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ | ...ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ یَأْتُوکُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذَٰلِکَ مِنْکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ | ||
محمد جواد مغنیه در تبیین نکته مذکور در تحریف یهودیان نسبت به حکم فدیه جهت | محمد جواد مغنیه در تبیین نکته مذکور در تحریف یهودیان نسبت به حکم فدیه جهت آزادی اسیران یهودی مینویسد : | ||
اوس و خزرج دو قبیله عربى از یک ریشه بودند؛ زیرا اوس و خزرج دو برادر بودند. این دو قبیله پیش از اسلام با یکدیگر نبرد و درگیرى داشتند. آنان مشرک بودند، نه به بهشت و دوزخ اعتقاد داشتند و نه به قیامت و کتاب آسمانى. یهود نیز سه تیره بودند: بنى قینقاع، بنى قریظه و بنى نضیر. میان این قبایل دشمنى و جنگ جریان داشت، چنانکه میان اوس و خزرج بود. | اوس و خزرج دو قبیله عربى از یک ریشه بودند؛ زیرا اوس و خزرج دو برادر بودند. این دو قبیله پیش از اسلام با یکدیگر نبرد و درگیرى داشتند. آنان مشرک بودند، نه به بهشت و دوزخ اعتقاد داشتند و نه به قیامت و کتاب آسمانى. یهود نیز سه تیره بودند: بنى قینقاع، بنى قریظه و بنى نضیر. میان این قبایل دشمنى و جنگ جریان داشت، چنانکه میان اوس و خزرج بود. | ||
خط ۲۳۶: | خط ۲۳۱: | ||
1-هر چند کشتن، همکارى در گناه و آواره کردن مردم از اوطانشان، همگى بر یهودیان حرام بود اما در آیه مذکور تنها یه اخراج ظالمانه انسانها از موطنشان یادآور شده است. | 1-هر چند کشتن، همکارى در گناه و آواره کردن مردم از اوطانشان، همگى بر یهودیان حرام بود اما در آیه مذکور تنها یه اخراج ظالمانه انسانها از موطنشان یادآور شده است. | ||
دلیل این امر شدت حرمت | دلیل این امر شدت حرمت آواره نمودن دیگران و تاکید بر آن میباشد است زیرا رنج آواره نمودن از خانه و شهر طولانى است، برخلاف کشتن که مدت رنج آن کوتاه مدت است. | ||
2-از آنجا که اقدام ستمگران در اخراج نمودن انسانها از موطن مستلزم معاضدت و معاونت ظالمین به یکدیگر است از اینرو در آیه مذکور امده است که برخی از یهودیان دراخراج یهودیانی که با آنان دشمنی میورزیدند – از موطنشان - حتی از غیر یهود در این ظلم بزرگ استمداد میجستند "وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ" | 2-از آنجا که اقدام ستمگران در اخراج نمودن انسانها از موطن مستلزم معاضدت و معاونت ظالمین به یکدیگر است از اینرو در آیه مذکور امده است که برخی از یهودیان دراخراج یهودیانی که با آنان دشمنی میورزیدند – از موطنشان - حتی از غیر یهود در این ظلم بزرگ استمداد میجستند "وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ" | ||
خط ۲۵۳: | خط ۲۴۸: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
{{پانویس | |||
== منابع == | == منابع == | ||
# طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ناشر: انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش | |||
# طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، ناشر: دار المعرفه، بیروت، 1412 ق | |||
# مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1424 ق | |||
# سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی، فى ظلال القرآن، ناشر: دارالشروق،بیروت- قاهره 1412 ق | |||
# طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، ناشر: دار احیاء التراث العربى، بیروت چاپ: اول | |||
# طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم | |||
# مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش | |||
# حقى بروسوى، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ناشر: دارالفکر، بیروت، چاپ: اول | |||
# عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ناشر: انتشارات اسماعیلیان، قم سال چاپ: 1415 ق | |||
# فخر رازى، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ناشر: دار احیاء التراث العربی -بیروت 1420 ق | |||
# آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، ناشر: دارالکتب العلمیه بیروت 1415 ق | |||
# ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ناشر: موسسه التاریخ، بیروت، چاپ: اول | |||
# قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ناشر: انتشارات ناصر خسرو، تهران 1364ش | |||
# ابن ابى حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ناشر: مکتبة نزار مصطفی الباز، ریاض: 1419 ق | |||
# حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشرى، ناشر: انتشارات میقات تهران1363 ش | |||
# مطهرى، مرتضى، یادداشتهاى استاد مطهرى، انتشارات صدرا، تهران، چاپ چهارم: 1385 | |||
[[رده:مقالهها]] | |||
[[رده: | |||
[[رده:قرآن]] | [[رده:قرآن]] | ||