۸۷٬۷۷۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سوء استفاده' به 'سوءاستفاده') |
جز (جایگزینی متن - 'خونریزی' به 'خونریزی') |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
== ادعای ادای تکلیف == | == ادعای ادای تکلیف == | ||
طلحه و زبیر اعلام کردند که در میان قبایل بصره باید از تمام کسانی که بر ضد خلیفه عثمان اقدام کردهاند، انتقام گرفت. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۰۴۷۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۴۴۷۵. </ref> سپس نامههایی به مردم شام و کوفه و مدینه نوشتند و اعلام کردند که قاتلان عثمان را از پای درآورده و تکلیف خویش را انجام دادهاند و آنان نیز باید چنین کنند. | طلحه و زبیر اعلام کردند که در میان قبایل بصره باید از تمام کسانی که بر ضد خلیفه عثمان اقدام کردهاند، انتقام گرفت. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۰۴۷۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۴۴۷۵. </ref> سپس نامههایی به مردم شام و کوفه و مدینه نوشتند و اعلام کردند که قاتلان عثمان را از پای درآورده و تکلیف خویش را انجام دادهاند و آنان نیز باید چنین کنند. | ||
عایشه هم در نامهای خطاب به مردم کوفه، در توجیه اقدامات شورشیان نوشت: اگر کسانی را به انتقام کشتهایم، معذور بودهایم، ما ۲۶ روز ماندیم و مردم بصره را به اجرای حدود خدا و جلوگیری از | عایشه هم در نامهای خطاب به مردم کوفه، در توجیه اقدامات شورشیان نوشت: اگر کسانی را به انتقام کشتهایم، معذور بودهایم، ما ۲۶ روز ماندیم و مردم بصره را به اجرای حدود خدا و جلوگیری از خونریزی دعوت کردیم اما آنان خیانت کردند و خداوند قاتلان عثمان را یکجا گردآورد و آنان را قصاص کرد، پس از قاتلان عثمان چشم نپوشید. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۲۴۷۴. </ref> عایشه همچنین در نامههایی به مردم مدینه و یمامه، آنان را به حمایت از شورشیان دعوت کرد. <ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۱۶۱. </ref> | ||
شورشیان قصد کشتن عثمان بن حنیف را نیز داشتند، اما از بیم انتقام برادرش (سَهل بن حُنَیف) و عشیره وی، به درخواست عایشه وی را رها کردند و او پیش علی (علیهالسلام) رفت. | شورشیان قصد کشتن عثمان بن حنیف را نیز داشتند، اما از بیم انتقام برادرش (سَهل بن حُنَیف) و عشیره وی، به درخواست عایشه وی را رها کردند و او پیش علی (علیهالسلام) رفت. | ||
تاریخ این حوادث را ۲۴ و ۲۵ ربیعالآخر (یا ماه جمادی الاولی) سال ۳۶ نوشتهاند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۲۸. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۳۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۴۴۷۵. </ref> | تاریخ این حوادث را ۲۴ و ۲۵ ربیعالآخر (یا ماه جمادی الاولی) سال ۳۶ نوشتهاند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۲۸. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۳۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۴۴۷۵. </ref> | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
=عاقبت طلحه و زبیر= | =عاقبت طلحه و زبیر= | ||
هنگامی که سپاه جمل میگریخت، مروان بن حَکَم تیری به پای طلحه زد و او را زخمی کرد، طلحه را به خانهای در بصره منتقل کردند و او در آنجا، به علت | هنگامی که سپاه جمل میگریخت، مروان بن حَکَم تیری به پای طلحه زد و او را زخمی کرد، طلحه را به خانهای در بصره منتقل کردند و او در آنجا، به علت خونریزی، درگذشت. | ||
گفتهاند که مروان به اَبان، پسر عثمان، گفت که یکی از کشندگان پدرت را از میان برداشتم. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۴۶. </ref> <ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۲. </ref> <ref>دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۴۸. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۰۸۵۰۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۲۷۵۲۸. </ref> در پارهای روایات، از طلحه به عنوان نخستین مقتول جنگ جمل یاد شده است. <ref>شیبانی عصفری، خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۸۵. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۹۸. </ref> بنابر برخی منابع، زبیر نیز، پشیمان از کار خویش، قبل از جنگ از میان اصحاب جمل بیرون رفت. <ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۲. </ref> <ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۷۰۴۷۱. </ref> از روایتی دیگر برمیآید که پس از شکست سپاه جمل، زبیر از معرکه گریخت و آهنگ مدینه کرد. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۱. </ref> | گفتهاند که مروان به اَبان، پسر عثمان، گفت که یکی از کشندگان پدرت را از میان برداشتم. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۴۶. </ref> <ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۲. </ref> <ref>دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۴۸. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۰۸۵۰۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۲۷۵۲۸. </ref> در پارهای روایات، از طلحه به عنوان نخستین مقتول جنگ جمل یاد شده است. <ref>شیبانی عصفری، خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۸۵. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۹۸. </ref> بنابر برخی منابع، زبیر نیز، پشیمان از کار خویش، قبل از جنگ از میان اصحاب جمل بیرون رفت. <ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۲. </ref> <ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۷۰۴۷۱. </ref> از روایتی دیگر برمیآید که پس از شکست سپاه جمل، زبیر از معرکه گریخت و آهنگ مدینه کرد. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۱. </ref> | ||
به هر روی، هنگامی که زبیر میدان را ترک کرد، عَمرو/ عُمَیر بن جُرموز، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی بهنام وادیالسِّباع او را غافلگیرانه کشت، <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۹. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۱. </ref> <ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۳. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۹۸۴۹۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۱۱. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۳۴ ۵۳۵. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۱۰۸.</ref> امام از این واقعه و کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیریهای زبیر در جنگهای صدر اسلام، فرمود این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا زدود. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۲. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۷۱۴۷۲. </ref> | به هر روی، هنگامی که زبیر میدان را ترک کرد، عَمرو/ عُمَیر بن جُرموز، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی بهنام وادیالسِّباع او را غافلگیرانه کشت، <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۹. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۱. </ref> <ref>یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۳. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۹۸۴۹۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۱۱. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۳۴ ۵۳۵. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۱۰۸.</ref> امام از این واقعه و کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیریهای زبیر در جنگهای صدر اسلام، فرمود این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا زدود. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۲. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۷۱۴۷۲. </ref> | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
=== شکستن پیمان و برپایی فتنه === | === شکستن پیمان و برپایی فتنه === | ||
امام علی (علیهالسّلام) در خطبهای ضمن فرمان آماده باش به مردم میفرمایند: همانا طلحه و زبیر بیعت و عهد را نقض کرده و عایشه را از خانهاش بیرون کشیدهاند تا فتنه به پا کنند و | امام علی (علیهالسّلام) در خطبهای ضمن فرمان آماده باش به مردم میفرمایند: همانا طلحه و زبیر بیعت و عهد را نقض کرده و عایشه را از خانهاش بیرون کشیدهاند تا فتنه به پا کنند و خونریزی راه بیاندازند.<ref>مفید، محمد بن نعمان، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصره، ص۱۲۹. </ref> | ||
=== کینه و کدورت دیرینه === | === کینه و کدورت دیرینه === |