۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حرکتها' به 'حرکتها') |
جز (جایگزینی متن - 'حرفها' به 'حرفها') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
آیا حادث است یا قدیم؟ درباره نبوت و حقیقت وحی بحث میکردند، درباره شیطان بحث میکردند، درباره توحید و ثنویّت بحث میکردند، درباره اینکه آیا عمل رکن ایمان است که اگر عمل نبود ایمانی نیست، یا اینکه عمل در ایمان دخالتی ندارد بحث میکردند، درباره قضا و قدر بحث میکردند، درباره جبر و اختیار بحث میکردند. یک بازار فوقالعاده داغی متکلمین به وجود آورده بودند. | آیا حادث است یا قدیم؟ درباره نبوت و حقیقت وحی بحث میکردند، درباره شیطان بحث میکردند، درباره توحید و ثنویّت بحث میکردند، درباره اینکه آیا عمل رکن ایمان است که اگر عمل نبود ایمانی نیست، یا اینکه عمل در ایمان دخالتی ندارد بحث میکردند، درباره قضا و قدر بحث میکردند، درباره جبر و اختیار بحث میکردند. یک بازار فوقالعاده داغی متکلمین به وجود آورده بودند. | ||
از همه اینها خطرناکتر- نمیگویم داغتر، و نمیگویم مهمتر- پیدایش طبقهای بود به نام «زنادقه». زنادقه از اساس منکر خدا و ادیان بودند، و این طبقه- حال روی هرحسابی بود- آزادی داشتند. حتی در حرمین، یعنی مکه و مدینه، و حتی در خود مسجد الحرام و در خود مسجد النبی مینشستند و | از همه اینها خطرناکتر- نمیگویم داغتر، و نمیگویم مهمتر- پیدایش طبقهای بود به نام «زنادقه». زنادقه از اساس منکر خدا و ادیان بودند، و این طبقه- حال روی هرحسابی بود- آزادی داشتند. حتی در حرمین، یعنی مکه و مدینه، و حتی در خود مسجد الحرام و در خود مسجد النبی مینشستند و حرفهایشان را میزدند، البته به عنوان اینکه بالاخره فکری است، شبههای است برای ما پیدا شده و باید بگوییم زنادقه، طبقه متجدد و تحصیل کرده آن عصر بودند، طبقه ای بودند که با زبانهای زنده آن روز دنیا آشنا بودند، زبان سُریانی را که در آن زمان بیشتر زبان علمی بود میدانستند، بسیاری از آنها زبان یونانی میدانستند، بسیاریشان ایرانی بودند و زبان فارسی میدانستند، بعضی زبان هندی میدانستند و زندقه را از هند آورده بودند، که این هم یک بحثی است که اصلًا ریشه زندقه در دنیای اسلام از کجا پیدا شد؟ و بیشتر معتقدند که ریشه زندقه از مانویهاست. | ||
جریان دیگری که مربوط به این زمان است (همه، جریانهای افراط و تفریطی است) جریان خشکه مقدسی متصوفه است. متصوفه هم در زمان امام صادق طلوع کردند، یعنی ما طلوع متصوفه را به طوری که اینها یک طبقهای را به وجود آوردند و طرفداران زیادی پیدا کردند و در کمال آزادی | جریان دیگری که مربوط به این زمان است (همه، جریانهای افراط و تفریطی است) جریان خشکه مقدسی متصوفه است. متصوفه هم در زمان امام صادق طلوع کردند، یعنی ما طلوع متصوفه را به طوری که اینها یک طبقهای را به وجود آوردند و طرفداران زیادی پیدا کردند و در کمال آزادی حرفهای خودشان را میگفتند در زمان امام صادق میبینیم. اینها باز از آن طرفِ خشکه مقدسی افتاده بودند. اینها به عنوان نحلهای در مقابل اسلام سخن نمیگفتند، بلکه اصلًا میگفتند حقیقت اسلام آن است که ما میگوییم. | ||
اینها یک روش خشکه مقدسی عجیبی پیشنهاد میکردند و میگفتند اسلام نیز همین را میگوید و همین، یک زاهدمآبی غیر قابل تحملی!. | اینها یک روش خشکه مقدسی عجیبی پیشنهاد میکردند و میگفتند اسلام نیز همین را میگوید و همین، یک زاهدمآبی غیر قابل تحملی!. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
کتابی نوشته به نام کتاب الحیوان که حیوانشناسی است و امروز نیز مورد توجه علمای اروپایی است و حتی چیزهایی در کتاب الحیوان جاحظ در شناختن حیوانات پیدا کردهاند که میگویند در دنیای آن روز- در دنیای یونان و غیر یونان- سابقه ندارد، با اینکه در آن زمان هنوز علوم یونان وارد دنیای اسلام نشده بود. برای اولین بار این نظریات در کتاب الحیوان جاحظ پیدا شده است. | کتابی نوشته به نام کتاب الحیوان که حیوانشناسی است و امروز نیز مورد توجه علمای اروپایی است و حتی چیزهایی در کتاب الحیوان جاحظ در شناختن حیوانات پیدا کردهاند که میگویند در دنیای آن روز- در دنیای یونان و غیر یونان- سابقه ندارد، با اینکه در آن زمان هنوز علوم یونان وارد دنیای اسلام نشده بود. برای اولین بار این نظریات در کتاب الحیوان جاحظ پیدا شده است. | ||
جاحظ نیز یک سنی متعصب است. او مباحثاتی دارد با بعضی از شیعیان که برخی او را به خاطر همین مباحثاتش ناصبی دانستهاند، که البته من نمیتوانم بگویم او ناصبی است (در مباحثاتش یک | جاحظ نیز یک سنی متعصب است. او مباحثاتی دارد با بعضی از شیعیان که برخی او را به خاطر همین مباحثاتش ناصبی دانستهاند، که البته من نمیتوانم بگویم او ناصبی است (در مباحثاتش یک حرفهایی مطرح کرده). زمانش با زمان امام صادق تقریباً یکی است. شاید اواخر عمر حضرت صادق را درک کرده باشد در حالی که کودک بوده؛ و یا حضرت صادق یک نسل قبل از اوست. غرض این است که زمانش نزدیک به زمان امام صادق است. | ||
تعبیرش راجع به امام صادق چنین است: «جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الَّذی مَلَأَ الدُّنْیا عِلْمُهُ وَ فِقْهُهُ» جعفر بن محمد که دنیا را علم و فقاهت او پر کرد «وَ یُقالُ انَّ ابا حَنیفَةَ مِنْ تَلامِذَتِهِ وَ کَذلِکَ سُفْیانُ الثُّوریُّ» و گفته میشود ابوحنیفه و سفیان ثوری- که یکی از فقها و متصوفه بزرگ آن عصر بوده- از شاگردان او بودهاند. | تعبیرش راجع به امام صادق چنین است: «جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الَّذی مَلَأَ الدُّنْیا عِلْمُهُ وَ فِقْهُهُ» جعفر بن محمد که دنیا را علم و فقاهت او پر کرد «وَ یُقالُ انَّ ابا حَنیفَةَ مِنْ تَلامِذَتِهِ وَ کَذلِکَ سُفْیانُ الثُّوریُّ» و گفته میشود ابوحنیفه و سفیان ثوری- که یکی از فقها و متصوفه بزرگ آن عصر بوده- از شاگردان او بودهاند. |