confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| نام = بهشت، جنت | | نام = بهشت، جنت | ||
}} | }} | ||
بهشت جایگاه موعود اهل سعادت در [[جهان آخرت]] و نام سکونتگاه [[حضرت آدم(ع)]] پیش از [[هبوط]]. بیش از ۲۰۰ آیه [[قرآن]] درباره بهشت ویژگیهای آن است؛ از قبیل اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای بهشت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش بهشت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته بهشت میکند، محرومان از جنّت و روابط ساکنان جنّت با یکدیگر. [[احادیث]] بسیار زیادی نیز در اینباره وجود دارد. | '''بهشت''' جایگاه موعود اهل سعادت در [[جهان آخرت]] و نام سکونتگاه [[حضرت آدم(ع)]] پیش از [[هبوط]]. بیش از ۲۰۰ آیه [[قرآن]] درباره بهشت ویژگیهای آن است؛ از قبیل اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای بهشت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش بهشت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته بهشت میکند، محرومان از جنّت و روابط ساکنان جنّت با یکدیگر. [[احادیث]] بسیار زیادی نیز در اینباره وجود دارد. | ||
== معنای بهشت == | |||
بهشت در لغت ریشه اوستایی دارد و به معنای خوشتر، نیکوتر، جهان بهتر (فردوس، خلد، جنّت). جای خوش آب و هوا، فراوان نعمت و آراسته است که نیکوکاران پس از مرگ در آن جاودان باشند. <ref>لغت نامه دهخدا، ج3، ص4447.</ref> | بهشت در لغت ریشه اوستایی دارد و به معنای خوشتر، نیکوتر، جهان بهتر (فردوس، خلد، جنّت). جای خوش آب و هوا، فراوان نعمت و آراسته است که نیکوکاران پس از مرگ در آن جاودان باشند. <ref>لغت نامه دهخدا، ج3، ص4447.</ref> | ||
=بهشت در قرآن= | == بهشت در قرآن == | ||
{{متن قرآن |فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاأُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکمْ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی بَعْضُکمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فی سَبیلی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّـهِ وَ اللَّـهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّواب<ref>آل عمران، ۱۹۵</ref>}}. | |||
فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاأُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکمْ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی بَعْضُکمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فی سَبیلی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّـهِ وَ اللَّـهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّواب <ref>آل عمران، ۱۹۵</ref> | |||
خداوند، درخواست آنها را پذیرفت؛ (و فرمود:) من عمل هیچ عملکنندهای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما همنوعید و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانههای خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را میبخشم؛ و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند؛ و بهترین پاداشها نزد پروردگار است. | خداوند، درخواست آنها را پذیرفت؛ (و فرمود:) من عمل هیچ عملکنندهای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما همنوعید و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانههای خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را میبخشم؛ و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند؛ و بهترین پاداشها نزد پروردگار است. | ||
بیش از ۲۰۰ آیه [[قرآن]] درباره بهشت(جنّت) است. [[محمد باقر مجلسی]] | بیش از ۲۰۰ آیه [[قرآن]] درباره بهشت(جنّت) است. [[محمد باقر مجلسی]] در [[بحارالانوار]] بنا به روش خود در این جامع حدیثی، ابتدا آیات مرتبط با موضوع جنّت (حدود ۲۷۵ آیه) را به ترتیب سورهها، درج و تفسیر آنها را، به طور عمده از [[طبرِسی]]، [[فخر رازی]] و [[بیضاوی]] نقل کرده است. | ||
قرآن، در کنار تأکید بر پایان یافتن این جهان و وقوع رستاخیز و ادامه زندگی انسانها در عالمی دیگر، در یک تقسیمبندی کلی از جای زیست افراد سعید با تعبیرات گوناگون و غالباً متضمن اوصاف اصلی آن یاد میکند: جنّت (جمع آن جنّات) با بسامد بیش از صد بار <ref> جنّهالخلد، جنّه نعیمٍ/ النعیم، جنّاتالنعیم، جنّهالمأوی «، جنّاتالمأوی»، جنّه عالیه، جنّاتُ عدنٍ، جنّات الفردوس </ref> که گاه به واژهای اضافه یا با صفتی قرین شده است، روضه، <ref>روم: ۱۵ </ref> رَوضاتِ الجَنّات، <ref> شوری «: ۲۲ </ref> فردوس، <ref> مؤمنون: ۱۱</ref> دارالسَّلام، <ref>انعام: ۱۲۷؛ یونس: ۲۵ </ref> دارالاخره (نُهبار)، دارُالْخلد، <ref>فصّلت: ۲۸ </ref> دارَالْمُقامه، <ref> فاطر: ۳۵ </ref> دارُالْقرار، <ref>غافر: ۳۹ </ref> دارُالْمتّقین، <ref> نحل: ۳۰ </ref> مَقامٍ امین، <ref>دخان: ۵۱ </ref> مقعدِ صدق، <ref> قمر: ۵۵ </ref> علّیین/ علّیون <ref>مطففین: ۱۸، ۱۹</ref> و حُسنی. <ref> یونس: ۲۶ وچند آیه دیگر</ref> مجموعه تعابیر قرآن درباره جنّت و اوصاف آن در سورههای مکی و مدنی طنینی یکسان دارد. <ref> دایرهالمعارف قرآن، ذیل «Paradise» </ref> | قرآن، در کنار تأکید بر پایان یافتن این جهان و وقوع رستاخیز و ادامه زندگی انسانها در عالمی دیگر، در یک تقسیمبندی کلی از جای زیست افراد سعید با تعبیرات گوناگون و غالباً متضمن اوصاف اصلی آن یاد میکند: جنّت (جمع آن جنّات) با بسامد بیش از صد بار <ref> جنّهالخلد، جنّه نعیمٍ/ النعیم، جنّاتالنعیم، جنّهالمأوی «، جنّاتالمأوی»، جنّه عالیه، جنّاتُ عدنٍ، جنّات الفردوس </ref> که گاه به واژهای اضافه یا با صفتی قرین شده است، روضه، <ref>روم: ۱۵ </ref> رَوضاتِ الجَنّات، <ref> شوری «: ۲۲ </ref> فردوس، <ref> مؤمنون: ۱۱</ref> دارالسَّلام، <ref>انعام: ۱۲۷؛ یونس: ۲۵ </ref> دارالاخره (نُهبار)، دارُالْخلد، <ref>فصّلت: ۲۸ </ref> دارَالْمُقامه، <ref> فاطر: ۳۵ </ref> دارُالْقرار، <ref>غافر: ۳۹ </ref> دارُالْمتّقین، <ref> نحل: ۳۰ </ref> مَقامٍ امین، <ref>دخان: ۵۱ </ref> مقعدِ صدق، <ref> قمر: ۵۵ </ref> علّیین/ علّیون <ref>مطففین: ۱۸، ۱۹</ref> و حُسنی. <ref> یونس: ۲۶ وچند آیه دیگر</ref> مجموعه تعابیر قرآن درباره جنّت و اوصاف آن در سورههای مکی و مدنی طنینی یکسان دارد. <ref> دایرهالمعارف قرآن، ذیل «Paradise» </ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۰: | ||
مضامین این آیات عبارت است از اوصاف جنّت (جنّات)، شامل مشخصه اصلی و اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای جنّت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش جنّت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته جنّت میکند، محرومان از جنّت و مناسبات ساکنان جنّت با یکدیگر. | مضامین این آیات عبارت است از اوصاف جنّت (جنّات)، شامل مشخصه اصلی و اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای جنّت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش جنّت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته جنّت میکند، محرومان از جنّت و مناسبات ساکنان جنّت با یکدیگر. | ||
=بهشت در ادیان مختلف= | == بهشت در ادیان مختلف == | ||
[[ادیان الهی]] از جایگاهی ویژه نزد خداوند برای پرهیزکاران و بندگان صالح خدا خبر دادهاند و آن جایگاه را به گونهای که برای پیروانشان قابل درک باشد توصیف نمودهاند. | [[ادیان الهی]] از جایگاهی ویژه نزد خداوند برای پرهیزکاران و بندگان صالح خدا خبر دادهاند و آن جایگاه را به گونهای که برای پیروانشان قابل درک باشد توصیف نمودهاند. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۱: | ||
و اما [[قرآن کریم]] و روایات اسلامی در توصیف بهشت و بهشتیان به تفصیل سخن گفتهاند و عالمان [[مسلمان]] هر یک با مشرب و مکتب عرفانی، فلسفی و اعتقادی خود به تبیین و توصیف آن پرداختهاند. | و اما [[قرآن کریم]] و روایات اسلامی در توصیف بهشت و بهشتیان به تفصیل سخن گفتهاند و عالمان [[مسلمان]] هر یک با مشرب و مکتب عرفانی، فلسفی و اعتقادی خود به تبیین و توصیف آن پرداختهاند. | ||
=ویژگیهای بهشت و بهشتیان= | == ویژگیهای بهشت و بهشتیان == | ||
قرآن کریم در مقام ترسیم چهره و ویژگیهای بهشت و بهشتیان آیات فراوانی را اختصاص داده است؛ مانند: | قرآن کریم در مقام ترسیم چهره و ویژگیهای بهشت و بهشتیان آیات فراوانی را اختصاص داده است؛ مانند: | ||
# باغهای طربانگیز که زیر درختان آن نهرها جاری است. این بیان حدود 70 بار در قرآن آمده است. | |||
# | |||
# درختان و سایههای آن مانند میوههایش همیشگی است: {{متن قرآن |«أکلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها<ref>سوره رعد، آیه 35</ref>».}} | |||
# | |||
# فرشتگان بر بهشتیان وارد میشوند و سلام و تحیّت میگویند. <ref>سوره رعد، آیه 23</ref> | |||
# | |||
# لباسهای آنان از حریر و پرنیان است. | |||
# | |||
# بر تختها تکیه زده، نه آفتاب سوزان میبینند و نه سرما. | |||
# | |||
# سایه درختان بهشتی بر سر بهشتیان و میوههایش در دسترس آنان است. | |||
# | |||
# ساقیان زیبارو و حوریان با جامهای سیمین و بلورین بر آنان دور میزنند. | |||
# | |||
# شرابهایی مینوشند که طبعش چون زنجبیل و عطرآگین است. | |||
# | |||
# چشمه سلسبیل در آن جاست. | |||
# | |||
# جهانی است بزرگ و کشوری است پر نعمت. | |||
# | |||
# لباسشان از استبرق و دست بندهایشان نقرهفام است. | |||
# | |||
# ساقی شرابشان پروردگار و شرابشان طاهر و پاک است. <ref>سوره دهر، آیات 12 ـ 21</ref> | |||
# | |||
# در رخسارشان شادمانی نعمتهای بهشتی پایدار است. | |||
# | |||
# شرابشان ناب و سر به مهر و دست نخورده است. | |||
# ترکیب طبع آن شراب این که به مشک مهر کردهاند و از عالم بالا است: {{متن قرآن |«وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ<ref>سوره مطفّفین، آیات 24 ـ 27</ref>».}} '''تذکر:''' برخی از چشمههای بهشتی خالص و ناب است، مانند چشمه تسنیم و برخی از چشمهها مزیجی و امتزاجی از تسنیم دارد مانند چشمه رَحِیق. آبهای بهشت هیچ گاه گندیده نمیشود و طعمش تغییر نمیکند. | |||
# | |||
# نهرهایی از شراب ناب که برای نوشندگان لذتبخش است و چشمههایی از شیر که طعمش تغییر نیابد و چشمههایی از عسل مصفّا در آن جاست. <ref>سوره محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ، آیه 15</ref> | |||
'''تذکر:''' برخی از چشمههای بهشتی خالص و ناب است، مانند چشمه تسنیم و برخی از چشمهها مزیجی و امتزاجی از تسنیم دارد مانند چشمه رَحِیق. | # | ||
# جایگاه امن، امان و سلامتی است. <ref>سوره انعام، آیه 127</ref> | |||
# | |||
# در آن جا برای بهشتیان از همه میوهها به اضافه لطف و بخشش پروردگارشان هست. <ref>سوره محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ، آیه 15</ref> و آنچه که انسان بخواهد و چشمها را به شوق و لذت اندازد مهیاست و انسان در آن جاوید باشد: ». {{متن قرآن |«وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فِیها خالِدُونَ<ref> سوره زخرف، آیه 71</ref>».}} | |||
# | |||
گفتنی است قرآن در اوصاف بهشت و همچنین در ویژگیهای جهنم، به بیان آن دسته از مطالبی که برای همگان قابل ادراک است پرداخته، با بیان نمونههایی که در این جهان وجود دارد مطلب را نزدیک ساخته است و گرنه، نظام [[آخرت]] با نظام دنیایی تفاوت اساسی دارد و واژه دنیایی توان تفسیر کنه آن را ندارد؛ آن سان که جنین در رحم مادر توان درک واقعیتهای خارج از رحم را ندارد. | گفتنی است قرآن در اوصاف بهشت و همچنین در ویژگیهای جهنم، به بیان آن دسته از مطالبی که برای همگان قابل ادراک است پرداخته، با بیان نمونههایی که در این جهان وجود دارد مطلب را نزدیک ساخته است و گرنه، نظام [[آخرت]] با نظام دنیایی تفاوت اساسی دارد و واژه دنیایی توان تفسیر کنه آن را ندارد؛ آن سان که جنین در رحم مادر توان درک واقعیتهای خارج از رحم را ندارد. | ||
از این رو قرآن در موارد زیاد به مثال و نمونه اکتفا کرده، میفرماید: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» <ref>سوره رعد، آیه 35</ref> و «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَیْرِ آسِنٍ... | از این رو قرآن در موارد زیاد به مثال و نمونه اکتفا کرده، میفرماید: {{متن قرآن |«مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» <ref>سوره رعد، آیه 35</ref> و «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَیْرِ آسِنٍ...<ref>سوره محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ، آیه 15</ref>.»}} و گرنه نعمتهایی فراهم آورده است که از دسترس فهم و ادراک بشر خارج و خرد را توان تعقل آنها نیست، بلکه هیچ کس بر آنها آگاه نیست: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛ <ref>سوره سجده، آیه 17</ref> هیچ کس نمیداند که پاداش نیکوکاریش چه نعمتها و لذّتهای روشنیبخش دل و دیده است و در عالم غیب برای او چه ذخیره شده است. با این که میدانیم قرآن مقام و مرتبه رضا و خشنودی خداوند را نسبت به بسیاری از مقامها برتر به شمار آورده است: «و رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ». <ref>سوره توبه، آیه 72</ref> بنابراین، نعمتها و لذتهای بینهایت که روشنیبخش دل و دیده است به مراتب باید برتر از مقام رضا باشد. | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس|3}} | {{پانویس|3}} | ||