confirmed
۳۸٬۰۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| نام = بنی هاشم | | نام = بنی هاشم | ||
}} | }} | ||
'''بنیهاشم''' تیرهای شریف از [[قریش]] منسوب به هاشم بن عبدمناف بود. سرسلسله بنیهاشم عمرو نام داشته که به هاشم ملقب بوده است و جایگاهی والا میان خویشاوندانش داشته و فردی اثرگذار بوده است. بنیهاشم جایگاهی بالا و اثرگذار هم پیش از [[اسلام]] و هم بعد از اسلام داشتند. فرزندان هاشم بن عبدمناف، جدّ اعلای [[رسول خدا]]. به [[اهل بیت]] | '''بنیهاشم''' تیرهای شریف از [[قریش]] منسوب به هاشم بن عبدمناف بود. سرسلسله بنیهاشم عمرو نام داشته که به هاشم ملقب بوده است و جایگاهی والا میان خویشاوندانش داشته و فردی اثرگذار بوده است. بنیهاشم جایگاهی بالا و اثرگذار هم پیش از [[اسلام]] و هم بعد از اسلام داشتند. فرزندان هاشم بن عبدمناف، جدّ اعلای [[رسول خدا]]. به [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت پیامبر اکرم]]، به همین جهت «بنیهاشم» گفته میشود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود. | ||
«بنیهاشم» بر اثر سکونت در مجاورت [[کعبه]] از قریش بِطاح محسوب میشدند. بنیعبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنینوفل بن عبدمناف از تیرههای همعرض بنیهاشماند. | «بنیهاشم» بر اثر سکونت در مجاورت [[کعبه]] از قریش بِطاح محسوب میشدند. بنیعبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنینوفل بن عبدمناف از تیرههای همعرض بنیهاشماند. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== هاشم بن عبدمناف == | == هاشم بن عبدمناف == | ||
بنیهاشم فرزندان هاشم بن [[عبدمناف]] جدّ اعلای رسول خدا بودند. به اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه) به همین جهت «بنیهاشم» گفته میشود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود | بنیهاشم فرزندان هاشم بن [[عبدمناف]] جدّ اعلای رسول خدا بودند. به [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه)]] به همین جهت «بنیهاشم» گفته میشود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود<ref>جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، 1376، ص79</ref>. «بنیهاشم» بر اثر سکونت در مجاورت کعبه از قریش بِطاح<ref>از طوایف ۲۵ گانه قریش، برخی در سرزمین بطحاء (مناطق هموار مکه) ساکن بودند که به «قریش بطاح» یا «قریش بطحاء» شهرت داشتند، و طایفههایی نیز در کوهها و بیرون شهر مکه ساکن بودند که به «قریش ظواهر» مشهور بودند</ref> محسوب میشدند. <ref> المحبر، ص 167؛ مروج الذهب، ج 2، ص 63؛ معجمالبلدان، ج 1، ص 444</ref>. بنیعبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنینوفل بن عبدمناف از تیرههای همعرض بنیهاشماند<ref>مروج الذهب، ج 2، ص 291 ـ 292؛ المنمق، ص 21</ref>. | ||
== اقدامات و جایگاه هاشم در میان قریش == | == اقدامات و جایگاه هاشم در میان قریش == | ||
در پی درگذشت عبدمناف هاشم به همراه برادران خود نسبت به انحصاری بودن مناصب کعبه در دست بنیعبدالدار (عموزادگان خود) معترض شدند، از این رو با جمعآوری متحدانی و بستن پیمان «حلف المطیّبین» در برابر پیمان «لعقة الدم» که میان بنی عبدالدار و متحدان آنان از جمله بنیمخزوم بسته شده بود مناصب سقایت (آب دادن به حاجیان) و رفادت (طعام دادن به حاجیان) و قیادت (فرماندهی و رهبری جنگها) را برای خود بدست آورند <ref> السیرةالنبویه، ابن هشام، ج 1، ص 132؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63</ref> (بنیعبدمناف) که در آن میان سقایت و رفادت به هاشم سپرده شد | در پی درگذشت عبدمناف هاشم به همراه برادران خود نسبت به انحصاری بودن مناصب کعبه در دست بنیعبدالدار (عموزادگان خود) معترض شدند، از این رو با جمعآوری متحدانی و بستن پیمان «حلف المطیّبین» در برابر پیمان «لعقة الدم» که میان بنی عبدالدار و متحدان آنان از جمله بنیمخزوم بسته شده بود مناصب سقایت (آب دادن به حاجیان) و رفادت (طعام دادن به حاجیان) و قیادت (فرماندهی و رهبری جنگها) را برای خود بدست آورند <ref> السیرةالنبویه، ابن هشام، ج 1، ص 132؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63</ref> (بنیعبدمناف) که در آن میان سقایت و رفادت به هاشم سپرده شد<ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 252</ref>. و قیادت نیز در دست برادرش عبدشمس ماند<ref>اخبار مکه، ج 1، ص 111</ref>. | ||
هاشم هر ساله در اجرای مسئولیت رفادت خود به هنگام موسم حج قریش، برای پذیرایی از زائران کعبه از مشارکت و کمکهای مالی خانوادههای قریش بهرهمند میشد | هاشم هر ساله در اجرای مسئولیت رفادت خود به هنگام [[حج|موسم حج]] قریش، برای پذیرایی از زائران [[کعبه]] از مشارکت و کمکهای مالی خانوادههای قریش بهرهمند میشد<ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63 ـ 64</ref>. او همچنین با حفر چاه «سَجْله» <ref>معجم البلدان، ج 3، ص 193؛ فتوح البلدان، ص 61؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> که با گسترده شدن فضای [[مسجدالحرام]] جزو محدوده [[مسجد]] قرار گرفت و همچنین چاه «بَذَّر» <ref>فتوح البلدان، ص 61؛ معجم البلدان، ج 1، ص 361؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> در راستای منصب سقایت تلاش کرد تا در امر آبرسانی به [[حجگزاران]] را تسهیل کند. | ||
هاشم همچنین در کار بازرگانی توانست اولین کسی باشد که برای قریش ایلاف و پیمان نامه گرفت. او توانست در پی انعقاد پیمانهای بازرگانی با شام و نیز بستن پیمانهایی با قبایل حاضر در مسیر کاروان های تجاری سفرهای تجاری قریش را به دو سفر تابستانی به سوی [[شام]] و زمستانی به سوی [[یمن|یمن]] و [[حبشه]] ارتقا دهد | هاشم همچنین در کار بازرگانی توانست اولین کسی باشد که برای قریش ایلاف و پیمان نامه گرفت. او توانست در پی انعقاد پیمانهای بازرگانی با شام و نیز بستن پیمانهایی با قبایل حاضر در مسیر کاروان های تجاری سفرهای تجاری قریش را به دو سفر تابستانی به سوی [[شام]] و زمستانی به سوی [[یمن|یمن]] و [[حبشه]] ارتقا دهد<ref> تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 242؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ المنمق، ص 42</ref>. و بدین شکل زمینه توسعه تجارت و فزونی ثروت در مکه و نیز گسترش ارتباطات با کشورهای همجوار را فراهم کند. به دنبال هاشم دیگر برادران او نیز معاهداتی را با شاهان سایر مناطق منعقد کردند<ref>تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 244؛ المحبر، ص 163؛ المنمق، ص 44</ref>. | ||
خداوند در سوره قریش به این | خداوند در [[سوره قریش]] به این پیمانها با عنوان «ایلاف»<ref>تفسیر قرطبی، ج 20، ص 139؛ مبهمات القرآن، ج 2، ص 745؛ مجمع البیان، ج 10، ص 829</ref> اشاره کرده است: «لاِیلفِ قُرَیش ایلفِهِم رِحلَةَ الشِّتاءِ والصَّیف<ref>سوره قریش/106، 1 ـ 2</ref>». | ||
شاید بر اثر همین ارتباط ها بود که هاشم توانست در سال قحطی مکه که قریش دچار گرسنگی شده بودند با تهیه آرد و نان از شام <ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62</ref> یا [[فلسطین|فلسطین]] <ref>تاریخ طبری، ج 2، ص 252؛ سبل الهدی، ج 1، ص 268</ref> و درآمیختن آن با گوشت شتر با تهیه ترید و اطعام آن به مکیان لقب «هاشم» (تهیه کننده ترید) را برای خود به جا گذارد. <ref> البدء والتاریخ، ج 4، ص 111؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ التاریخ الکبیر، ج 1، ص 4</ref> | شاید بر اثر همین ارتباط ها بود که هاشم توانست در سال قحطی [[مکه]] که [[قریش]] دچار گرسنگی شده بودند با تهیه آرد و نان از [[شام (شامات)|شام]]<ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62</ref>. یا [[فلسطین|فلسطین]]<ref>تاریخ طبری، ج 2، ص 252؛ سبل الهدی، ج 1، ص 268</ref> و درآمیختن آن با گوشت شتر با تهیه ترید و اطعام آن به مکیان لقب «هاشم» (تهیه کننده ترید) را برای خود به جا گذارد. <ref> البدء والتاریخ، ج 4، ص 111؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ التاریخ الکبیر، ج 1، ص 4</ref> | ||
== صفات و ویژگیهای بنیهاشم == | == صفات و ویژگیهای بنیهاشم == | ||
دوری هاشم و عبدالمطلب از [[بت پرستی]] و دیگر ناپاکی های آن روزگار مورد تأکید برخی از منابع است <ref>المنمق، ص 53؛ القول الجازم، ص 156</ref> تا جایی که برخی به استناد درخواست [[حضرت ابراهیم (علیه السلام)]] از [[خداوند]] برای دوری فرزندانش از عبادت بت ها که در آیه «واِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءامِنـًا واجنُبنی وبَنِیَّ اَن نَعبُدَ | دوری هاشم و عبدالمطلب از [[بتپرستی|بت پرستی]] و دیگر ناپاکی های آن روزگار مورد تأکید برخی از منابع است<ref>المنمق، ص 53؛ القول الجازم، ص 156</ref> تا جایی که برخی به استناد درخواست [[حضرت ابراهیم |حضرت ابراهیم (علیه السلام)]] از [[خداوند]] برای دوری فرزندانش از عبادت بت ها که در آیه «واِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءامِنـًا واجنُبنی وبَنِیَّ اَن نَعبُدَ الاَصنام<ref>سوره ابراهیم/14،35</ref>» بدان تصریح شده، هاشم را از پرستش بت بری میدانند و عدم وجود هرگونه گزارشی از بت پرستی هاشم را مؤیّدی بر ادّعای خود قلمداد میکنند<ref>القول الجازم، ص 156</ref>. | ||
همچنین وجود صفات پسندیدهای چون جود و بخشش، دوری از رذایل و زشتیها و جوانمردی برای فرزندان هاشم و عبدالمطلب (بنیهاشم و بنی عبدالمطلب) نیز در گزارشها دیده میشود | همچنین وجود صفات پسندیدهای چون جود و بخشش، دوری از رذایل و زشتیها و جوانمردی برای فرزندان هاشم و [[عبدالمطلب]] (بنیهاشم و بنی عبدالمطلب) نیز در گزارشها دیده میشود<ref>کنزالدرر، ج 4، ص 53؛ القول الجازم، ص 157؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 75</ref>. پیمان حلف الفضول (که در آن بنیهاشم به همراه بنو زهره، بنو تمیم و بنو مطّلب متعهد شدند که از مظلوم تا ستاندن حقش دفاع کنند، اگرچه آن مظلوم در مکه غریب یا بنده باشد) نمونهای گویا از فتوت و جوانمردی بنیهاشم و بنیعبدالمطلب است<ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 103؛ الاغانی، ج 17، ص 290؛ المحبر، ص 167</ref>. | ||
ابنعباس 7 صفت را برای بنی عبدالمطلب نام برده است که عبارتاند از: جمال، سخنوری، بخشش و جوانمردی، شجاعت، علم، صبر و بردباری و گرامی داشتن زنان | [[عبدالله ابن عباس|ابنعباس]] 7 صفت را برای بنی عبدالمطلب نام برده است که عبارتاند از: جمال، سخنوری، بخشش و جوانمردی، شجاعت، علم، صبر و بردباری و گرامی داشتن زنان<ref>ذخائر العقبی، ص 15؛ القول الجازم، ص 157</ref>. ابنحبیب بغدادی به نقل از کلبی آورده که از [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] نیز در خصوص بنیهاشم و [[بنی امیه|بنیامیه]] پرسیدند؛ حضرت فرمود که بنیهاشم زیبا، سخنور و جوانمرد هستند<ref>المنمق، ص 41</ref>. | ||
== پیامبر و بنیهاشم == | == پیامبر و بنیهاشم == | ||
به رغم حمایتهای بنیهاشم و بنی عبدالمطلب از پیامبر (صلی الله علیه) چه در دوره حضور در مکه و چه پس از هجرت به [[ | به رغم حمایتهای بنیهاشم و بنی عبدالمطلب از پیامبر (صلی الله علیه) چه در دوره حضور در مکه و چه پس از [[هجرت]] به [[مدینه]]، [[پیامبر اسلام (ص)|پیامبر (صلی الله علیه)]] هیچ گاه امتیازی خاص برای بنیهاشم از آن جهت که از قبیله و نزدیکان او هستند قائل نشد. این در حالی است که بسیاری از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بر احادیثی منسوب به پیامبر تأکید کردهاند که در آنها تلاش شده بنیهاشم و بنیعبدالمطلب به عنوان بهترین عرب و حتی بهترین انسانها معرفی شوند<ref> شرح نهجالبلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153</ref>. | ||
اما با توجه به آن که این احادیث عموماً در دوره [[حکومت بنی عباس]] نقل شده ممکن است در حمایت از [[عباسیان]] حاکم نقل شده باشد، از این رو باید عکسالعمل های پیامبر (صلی الله علیه) در برابر برخی از افراد بنیهاشم را از منظر احترام آن حضرت به مؤمنان هاشمی و یاوران خود دانست. | اما با توجه به آن که این احادیث عموماً در دوره [[عباسیان|حکومت بنی عباس]] نقل شده ممکن است در حمایت از [[عباسیان]] حاکم نقل شده باشد، از این رو باید عکسالعمل های پیامبر (صلی الله علیه) در برابر برخی از افراد بنیهاشم را از منظر احترام آن حضرت به مؤمنان هاشمی و یاوران خود دانست. | ||
حرام شدن [[زکات]] بر بنیهاشم <ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسیر قرطبی، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص یافتن فیء و [[خمس]] به آنان از احکام ویژه این تیره است <ref> جامعالبیان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنی، ج 2، ص 714؛ المحلی، ج 7، ص 327</ref> که اعتبار آنان را در نزد خداوند نیز آشکار میکند. | حرام شدن [[زکات]] بر بنیهاشم<ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسیر قرطبی، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص یافتن فیء و [[خمس]] به آنان از احکام ویژه این تیره است<ref> جامعالبیان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنی، ج 2، ص 714؛ المحلی، ج 7، ص 327</ref> که اعتبار آنان را در نزد خداوند نیز آشکار میکند. | ||
== | == جستارهای وابسته == | ||
# [[قریش]] | |||
# [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل بیت]] | |||
# [[عبدالمطلب]] | |||
== پانویس == | == پانویس == |