confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نسل ها' به 'نسلها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
|- | |- | ||
|مدفن | |مدفن | ||
| | |نجف اشرف | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''علی بن ابیطالب (ع)''' امام اول [[شیعیان]] چهارمین [[خلیفه]] نزد [[اهل سنت]] پسر عمو و داماد [[حضرت محمد]] (ص) همسر [[حضرت زهرا]] (س) و پدر [[امام حسن]] و [[امام حسین]] (ع) است. آن حضرت اولین مردی است که به [[پیامبر اسلام]] ایمان آورد و همواره یار و یاور ایشان بود. بنا بر ادله ای كه شیعیان از پیامبر اکرم (ص) نقل میکنند، ایشان آن حضرت را به دستور خدا به عنوان [[خلیفه|جانشین]] خود تعیین نمود و از مردم برای او بیعت گرفت، اما پس از رحلت پیامبر در سال ۱۱ هجری، عدهای از مهاجرین و انصار در مکانی به نام [[سقیفه بنی ساعده]]، از این دستور سرپیچی نموده و با ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمانان بیعت نمودند! این واقعه موجب شد که علی بن أبی طالب عملا از سال ۳۵ هجری قمری و پس از عثمان به خلافت برسد. دوران ریاست ایشان بر حکومت اسلامی عموما به درگیری با معاویه، اصحاب جمل و خوارج گذشت و سرانجام آن حضرت در سال ۴۰ هجری در ۶۳ سالگی به دست یکی از [[خوارج]] به نام [[ابن ملجم مرادی]] به شهادت رسید. موضوع خلافت آن حضرت مسئله ای است که به سبب آن مسلمانان به دو گروه [[شیعه]] و [[سنی]] تقسیم میگردند. شیعیان، امام علی (ع) را خلیفه بلافصل پیامبر و اهل سنت ایشان را خلیفه چهارم پیامبر اکرم (ص) میدانند. | '''علی بن ابیطالب (ع)''' امام اول [[شیعیان]] چهارمین [[خلیفه]] نزد [[اهل سنت]] پسر عمو و داماد [[حضرت محمد]] (ص) همسر [[حضرت زهرا]] (س) و پدر [[امام حسن]] و [[امام حسین]] (ع) است. آن حضرت اولین مردی است که به [[پیامبر اسلام]] ایمان آورد و همواره یار و یاور ایشان بود. بنا بر ادله ای كه شیعیان از پیامبر اکرم (ص) نقل میکنند، ایشان آن حضرت را به دستور خدا به عنوان [[خلیفه|جانشین]] خود تعیین نمود و از مردم برای او بیعت گرفت، اما پس از رحلت پیامبر در سال ۱۱ هجری، عدهای از مهاجرین و انصار در مکانی به نام [[سقیفه بنی ساعده]]، از این دستور سرپیچی نموده و با ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمانان بیعت نمودند! این واقعه موجب شد که علی بن أبی طالب عملا از سال ۳۵ هجری قمری و پس از عثمان به خلافت برسد. دوران ریاست ایشان بر حکومت اسلامی عموما به درگیری با معاویه، اصحاب جمل و خوارج گذشت و سرانجام آن حضرت در سال ۴۰ هجری در ۶۳ سالگی به دست یکی از [[خوارج]] به نام [[ابن ملجم مرادی]] به شهادت رسید. موضوع خلافت آن حضرت مسئله ای است که به سبب آن مسلمانان به دو گروه [[شیعه]] و [[سنی]] تقسیم میگردند. شیعیان، امام علی (ع) را خلیفه بلافصل پیامبر و اهل سنت ایشان را خلیفه چهارم پیامبر اکرم (ص) میدانند. | ||
=تولد امام علی | == تولد امام علی == | ||
علی بن ابیطالب(ع)، جمعه ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل (۲۳ سال قبل از هجرت) در مکه و داخل کعبه متولد شد. <ref> مفید، الارشاد، ۱: ۵</ref> ولادت وی در کعبه را عالمان شیعه از جمله [[شیخ صدوق]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ صدوق</ref>، [[سید رضی]]، [[شیخ مفید]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ مفید</ref>، [[قطب راوندی]]، [[ابن شهرآشوب]] و بسیاری از عالمان [[اهل سنت]] مانند [[حاکم نیشابوری]]، [[حافظ گنجی شافعی]]، [[ابن جوزی حنفی]]، [[ابن صباغ مالکی]]، حلبی و مسعودی، متواتر میدانند. <ref> امینی، کتاب، ۶: ۲۳-۲۱</ref> | علی بن ابیطالب(ع)، جمعه ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل (۲۳ سال قبل از هجرت) در مکه و داخل کعبه متولد شد. <ref> مفید، الارشاد، ۱: ۵</ref> ولادت وی در کعبه را عالمان شیعه از جمله [[شیخ صدوق]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ صدوق</ref>، [[سید رضی]]، [[شیخ مفید]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ مفید</ref>، [[قطب راوندی]]، [[ابن شهرآشوب]] و بسیاری از عالمان [[اهل سنت]] مانند [[حاکم نیشابوری]]، [[حافظ گنجی شافعی]]، [[ابن جوزی حنفی]]، [[ابن صباغ مالکی]]، حلبی و مسعودی، متواتر میدانند. <ref> امینی، کتاب، ۶: ۲۳-۲۱</ref> | ||
=نام و نسب امام علی | == نام و نسب امام علی == | ||
پدر ایشان ابوطالب عموی گرامی رسول خدا (ص) و مادرش فاطمه بنت اسد نام داشتند که هر دو از تیره بنیهاشم از قبیله قریش در [[مکه]] بودند.<ref>الأئمة الإثنا عشر، ابن طولون، ص:۴۷</ref> علی بن ابیطالب ۱۰ سال پیش از بعثت رسول خدا در روز جمعه سیزدهم ماه رجب<ref>الإرشاد، المفید، ج۱،ص:۵؛إعلام الوری، الطبرسی، ج۱،ص:۳۰۶</ref> در خانه کعبه<ref>إثبات الهداة، الحر العاملی، ج۳،ص:۴۴۱؛ تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی، ص:۲۰؛ کشف الغمة ج۱ ص۱۲۵؛ إزالة الخفاء (ط باکستان) ص۲۵۱؛ مرآة المؤمنین (ط الهند) ص۲۱؛ حلیة الأبرار ج۲ ص۲۱ </ref> متولد شد. | پدر ایشان ابوطالب عموی گرامی رسول خدا (ص) و مادرش فاطمه بنت اسد نام داشتند که هر دو از تیره بنیهاشم از قبیله قریش در [[مکه]] بودند.<ref>الأئمة الإثنا عشر، ابن طولون، ص:۴۷</ref> علی بن ابیطالب ۱۰ سال پیش از بعثت رسول خدا در روز جمعه سیزدهم ماه رجب<ref>الإرشاد، المفید، ج۱،ص:۵؛إعلام الوری، الطبرسی، ج۱،ص:۳۰۶</ref> در خانه کعبه<ref>إثبات الهداة، الحر العاملی، ج۳،ص:۴۴۱؛ تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی، ص:۲۰؛ کشف الغمة ج۱ ص۱۲۵؛ إزالة الخفاء (ط باکستان) ص۲۵۱؛ مرآة المؤمنین (ط الهند) ص۲۱؛ حلیة الأبرار ج۲ ص۲۱ </ref> متولد شد. | ||
خط ۶۱: | خط ۵۹: | ||
به نقل از فاطمه بنت اسد: من به درون [[کعبه]] رفتم و از میوه ها و روزی های بهشتی خوردم. پس چون خواستم بیرون بیایم، کسی مرا ندا داد: ای فاطمه! او را علی بنام که او علی (بلند مرتبه) است و خداوندِ علیّ اعلی میفرماید: نامش را از نام خود برگرفته ام و به ادب خود، تربیتش کردهام و بر دشواری های دانشم آگاهش کردهام. اوست که بت ها را در خانه ام می شکند، و اوست که بر بام خانه ام اذان میگوید و مرا تقدیس و تمجید میکند. پس خوشا به سعادت کسی که دوستش بدارد و اطاعتش کند، و وای بر کسی که سرپیچی اش کند و دشمنش بدارد!. <ref>وقد روی عن فاطمة بنت أسد أنها قالت: إنی دخلت بیت الله الحرام، وأکلت من ثمار الجنة وأرزاقها، فلما أردت أن أخرج هتف بی هاتف: یا فاطمة! سمیه علیاً، فهو علی، والله العلی الأعلی یقول: إنی شققت اسمه من اسمی، وأدبته بأدبی، ووقَّفته علی غامض علمی، وهو الذی یکسر الأصنام فی بیتی، وهو الذی یؤذن فوق ظهر بیتی، ویقدسنی ویمجدنی، فطوبی لمنحبه وأطاعه، و ویل لمن عصاه وأبغضه (موسوعة الإمام علی بن أبیطالب "علیهالسلام" فی الکتاب والسنة والتاریخ ج۱ ص۷۶ و ۷۷ وعلل الشرائع ج۱ ص۱۶۴ و (ط المطبعة الحیدریة) ج۱ ص۱۳۶ ومعانی الأخبار ص۶۲ و ۶۳ وروضة الواعظین ص۷۷ والأمالی للشیخ الصدوق ص۱۹۵ والأمالی للشیخ الطوسی ص۷۰۷ والثاقب فی المناقب لابن حمزة الطوسی ص۱۹۷ و ۱۹۸ والمحتضر لحسن بن سلیمان الحلی ص۲۶۴ وکتاب الأربعین للشیرازی ص۶۱ والجواهر السنیة للحر العاملی ص۲۳۰ وحلیة الأبرار للسید هاشم البحرانی ج۲ ص۲۲ ومدینة المعاجز ج۱ ص۴۸ وبحار الأنوار ج۳۵ ص۹ و ۳۷ والأنوار البهیة ص۶۸ والإمام علی بن أبیطالب "علیهالسلام" لأحمد الرحمانی الهمدانی ص۶۳۶ وبشارة المصطفی لمحمد بن علی الطبری ص۲۷ والدر النظیم لابن حاتم العاملی ص۲۳۵ وکشف الغمة للإربلی ج۱ ص۶۱ وکشف الیقین للعلامة الحلی ص۱۹ والخصائص الفاطمیة للکجوری ج۲ ص۹۹ وشرح إحقاق الحق (الملحقات) ج۵ ص۵۷.)</ref> | به نقل از فاطمه بنت اسد: من به درون [[کعبه]] رفتم و از میوه ها و روزی های بهشتی خوردم. پس چون خواستم بیرون بیایم، کسی مرا ندا داد: ای فاطمه! او را علی بنام که او علی (بلند مرتبه) است و خداوندِ علیّ اعلی میفرماید: نامش را از نام خود برگرفته ام و به ادب خود، تربیتش کردهام و بر دشواری های دانشم آگاهش کردهام. اوست که بت ها را در خانه ام می شکند، و اوست که بر بام خانه ام اذان میگوید و مرا تقدیس و تمجید میکند. پس خوشا به سعادت کسی که دوستش بدارد و اطاعتش کند، و وای بر کسی که سرپیچی اش کند و دشمنش بدارد!. <ref>وقد روی عن فاطمة بنت أسد أنها قالت: إنی دخلت بیت الله الحرام، وأکلت من ثمار الجنة وأرزاقها، فلما أردت أن أخرج هتف بی هاتف: یا فاطمة! سمیه علیاً، فهو علی، والله العلی الأعلی یقول: إنی شققت اسمه من اسمی، وأدبته بأدبی، ووقَّفته علی غامض علمی، وهو الذی یکسر الأصنام فی بیتی، وهو الذی یؤذن فوق ظهر بیتی، ویقدسنی ویمجدنی، فطوبی لمنحبه وأطاعه، و ویل لمن عصاه وأبغضه (موسوعة الإمام علی بن أبیطالب "علیهالسلام" فی الکتاب والسنة والتاریخ ج۱ ص۷۶ و ۷۷ وعلل الشرائع ج۱ ص۱۶۴ و (ط المطبعة الحیدریة) ج۱ ص۱۳۶ ومعانی الأخبار ص۶۲ و ۶۳ وروضة الواعظین ص۷۷ والأمالی للشیخ الصدوق ص۱۹۵ والأمالی للشیخ الطوسی ص۷۰۷ والثاقب فی المناقب لابن حمزة الطوسی ص۱۹۷ و ۱۹۸ والمحتضر لحسن بن سلیمان الحلی ص۲۶۴ وکتاب الأربعین للشیرازی ص۶۱ والجواهر السنیة للحر العاملی ص۲۳۰ وحلیة الأبرار للسید هاشم البحرانی ج۲ ص۲۲ ومدینة المعاجز ج۱ ص۴۸ وبحار الأنوار ج۳۵ ص۹ و ۳۷ والأنوار البهیة ص۶۸ والإمام علی بن أبیطالب "علیهالسلام" لأحمد الرحمانی الهمدانی ص۶۳۶ وبشارة المصطفی لمحمد بن علی الطبری ص۲۷ والدر النظیم لابن حاتم العاملی ص۲۳۵ وکشف الغمة للإربلی ج۱ ص۶۱ وکشف الیقین للعلامة الحلی ص۱۹ والخصائص الفاطمیة للکجوری ج۲ ص۹۹ وشرح إحقاق الحق (الملحقات) ج۵ ص۵۷.)</ref> | ||
=القاب و کنیههای امام علی | == القاب و کنیههای امام علی == | ||
امام علی (ع)، القاب و اوصاف بسیاری دارد که هر کدام، اشاره دارد به بُعدی از ابعاد والای شخصیت ایشان دارد. بیشتر این القاب را پیامبر خدا (ص) به ایشان داده بودند. برخی از این القاب چنین اند: | امام علی (ع)، القاب و اوصاف بسیاری دارد که هر کدام، اشاره دارد به بُعدی از ابعاد والای شخصیت ایشان دارد. بیشتر این القاب را پیامبر خدا (ص) به ایشان داده بودند. برخی از این القاب چنین اند: | ||
«أعلمُ الاُمّة»، «أقضَی الاُمّة»، «أوّلُ مَن أسلَمَ»، «أوّلُ مَن صلّی»، «خیر البشر»، «أمیر المؤمنین»، «إمام المتّقین»، «قائد الغُرِّ المُحَجَّلین»، «سید المسلمین»، «سید المؤمنین»، «یعسوب المؤمنین»، «الأنزع البطین»، «عمود الدین»، «سید الشهداء»، «سید العرب»، «رایة الهدی»، «باب الهدی»، «حَیدر»، «المرتضی»، «الولیّ» و «الوصیّ» <ref>تذکرة الخواصّ: ص ۵ </ref> و.... در میان القاب علی (ع)، دو لقب از بقیه مشهورتر است: | «أعلمُ الاُمّة»، «أقضَی الاُمّة»، «أوّلُ مَن أسلَمَ»، «أوّلُ مَن صلّی»، «خیر البشر»، «أمیر المؤمنین»، «إمام المتّقین»، «قائد الغُرِّ المُحَجَّلین»، «سید المسلمین»، «سید المؤمنین»، «یعسوب المؤمنین»، «الأنزع البطین»، «عمود الدین»، «سید الشهداء»، «سید العرب»، «رایة الهدی»، «باب الهدی»، «حَیدر»، «المرتضی»، «الولیّ» و «الوصیّ» <ref>تذکرة الخواصّ: ص ۵ </ref> و.... در میان القاب علی (ع)، دو لقب از بقیه مشهورتر است: | ||
== امیرالمؤمنین == | === امیرالمؤمنین === | ||
بر اساس برخی روایات لقب <sub>امیرالمؤمنین</sub>، اختصاص به علی (ع) داشته و دیگران حتی سایر [[امامان معصوم]] (ع) را با این لقب نمی خوانند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۳۷، ص۳۳۴؛ وسائلالشیعة، حر عاملی، ج۱۴، ص۶۰۰</ref> به عنوان نمونه پیامبر خدا (ص) فرمود: | بر اساس برخی روایات لقب <sub>امیرالمؤمنین</sub>، اختصاص به علی (ع) داشته و دیگران حتی سایر [[امامان معصوم]] (ع) را با این لقب نمی خوانند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۳۷، ص۳۳۴؛ وسائلالشیعة، حر عاملی، ج۱۴، ص۶۰۰</ref> به عنوان نمونه پیامبر خدا (ص) فرمود: | ||
خط ۷۵: | خط ۷۱: | ||
به باور [[شیعیان]] لقب امیرالمؤمنین، به معنای امیر، فرمانده و رهبر [[مسلمانان]] اختصاص به حضرت علی(ع) دارد. براساس روایات، شیعیان معتقدند این لقب در زمان پیامبر اسلام برای علی بن ابیطالب به کار میرفته و منحصر به اوست و نه تنها استعمال این لقب را برای خلفای راشدین و غیر راشدین جایز نمیدانند، بلکه به کار بردن این لقب را حتی برای سایر امامان خود هم صحیح نمیدانند. <ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۳۷، ص۳۳۴؛ حر عاملی، وسائلالشیعة، ج۱۴، ص۶۰۰</ref> | به باور [[شیعیان]] لقب امیرالمؤمنین، به معنای امیر، فرمانده و رهبر [[مسلمانان]] اختصاص به حضرت علی(ع) دارد. براساس روایات، شیعیان معتقدند این لقب در زمان پیامبر اسلام برای علی بن ابیطالب به کار میرفته و منحصر به اوست و نه تنها استعمال این لقب را برای خلفای راشدین و غیر راشدین جایز نمیدانند، بلکه به کار بردن این لقب را حتی برای سایر امامان خود هم صحیح نمیدانند. <ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۳۷، ص۳۳۴؛ حر عاملی، وسائلالشیعة، ج۱۴، ص۶۰۰</ref> | ||
== وصی == | === وصی === | ||
این عنوان، در زمان حیاتِ پیامبر (ص) برای علی (ع) مشهور بود زیرا رسول خدا (ص) و آله در زمان حیات خود بارها و بارها ایشان را با این عنوان یاد کردند. به عنوان نمونه در روز دعوت خویشاوندان که به [[یوم الدار]] یا [[یوم الانذار]] معروف است فرمودند: إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛ این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید». <ref>بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۳۸، ص: ۲۲۴</ref> | این عنوان، در زمان حیاتِ پیامبر (ص) برای علی (ع) مشهور بود زیرا رسول خدا (ص) و آله در زمان حیات خود بارها و بارها ایشان را با این عنوان یاد کردند. به عنوان نمونه در روز دعوت خویشاوندان که به [[یوم الدار]] یا [[یوم الانذار]] معروف است فرمودند: إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛ این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید». <ref>بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۳۸، ص: ۲۲۴</ref> | ||
امام علی (ع)، کنیه های متعدّدی داشته که مشهورترین آنها «ابوالحسن» است.<ref>الطبقات الکبری: ج ۳ ص ۱۹، المعجم الکبیر: ج ۱ ص ۹۲، تاریخ بغداد: ج ۱ ص ۱۳۳، المعارف لابن قتیبة: ص ۲۰۳، تاریخ دمشق: ج ۴۲ ص ۷ و ص ۱۰ ـ ۱۴، مروج الذهب: ج ۲ ص ۳۵۹، الاستیعاب: ج ۳ ص ۱۹۷ الرقم ۱۸۷۵، اُسد الغابة: ج ۴ ص ۸۸ الرقم ۳۷۸۹، الإصابة: ج ۴ ص ۴۶۴ الرقم ۵۷۰۴، تاریخ الإسلام للذهبی: ج ۳ ص ۶۲۱، صفة الصفوة: ج ۱ ص ۱۳۰، البدایة والنهایة: ج ۷ ص ۲۲۳؛ تهذیب الأحکام: ج ۶ ص ۱۹، الإرشاد: ج ۱ ص ۵، تاج الموالید: ص ۸۷، تاریخ موالید الأئمّة علیهمالسلام: ص ۱۶۹، المستجاد: ص ۲۹۴، روضة الواعظین: ص ۸۷، عمدة الطالب: ص ۵۹</ref> کنیه های دیگر ایشان، ابوالحسین، ابوالسبطین، <ref>الفصول المهمّة: ص ۱۲۹؛ تاج الموالید: ص ۸۸، إعلام الوری: ج ۱ ص ۳۰۷</ref> ابوالریحانتین و ابوتراب است. از روایات، چنین بر میآید که کنیه «ابوتراب»، محبوبترین کنیه نزد امام علیهالسلام بوده است و هرگاه ایشان را با آن میخواندهاند، شادمان میشده است. <ref> المعجم الکبیر ج۶ ص۱۶۷ و ۱۴۹ وتاریخ مدینة دمشق ج۴۲ ص۱۷ و ۱۸ وتاریخ الأمم والملوک ج۲ ص۴۰۹ وتذکرة الخواص ج۱ ص۱۲۷ وکشف الغمة ج۱ ص۱۳۶ وبحار الأنوار ج۳۵ ص۶۰ ومناقب علی بن أبیطالب "علیهالسلام" وما نزل من القرآن فی علی "علیهالسلام" لابن مردویه الأصفهانی ص۵۳ ومناقب آل أبیطالب لابن شهرآشوب ج۲ ص۳۰۵ وجواهر المطالب ج۱ ص۳۰ وشرح إحقاق الحق (الملحقات) ج۱۵ ص۵۹۷ وج۳۰ ص۱۳۸ ومقاتل الطالبیین ص۲۵ و ۲۶ وعن البخاری، ومسلم، والسنن الکبری للبیهقی ج۲ ص۶۲۵ وتاریخ الإسلام للذهبی ج۳ ص۲۶۲، وغیر ذلک</ref> | امام علی (ع)، کنیه های متعدّدی داشته که مشهورترین آنها «ابوالحسن» است.<ref>الطبقات الکبری: ج ۳ ص ۱۹، المعجم الکبیر: ج ۱ ص ۹۲، تاریخ بغداد: ج ۱ ص ۱۳۳، المعارف لابن قتیبة: ص ۲۰۳، تاریخ دمشق: ج ۴۲ ص ۷ و ص ۱۰ ـ ۱۴، مروج الذهب: ج ۲ ص ۳۵۹، الاستیعاب: ج ۳ ص ۱۹۷ الرقم ۱۸۷۵، اُسد الغابة: ج ۴ ص ۸۸ الرقم ۳۷۸۹، الإصابة: ج ۴ ص ۴۶۴ الرقم ۵۷۰۴، تاریخ الإسلام للذهبی: ج ۳ ص ۶۲۱، صفة الصفوة: ج ۱ ص ۱۳۰، البدایة والنهایة: ج ۷ ص ۲۲۳؛ تهذیب الأحکام: ج ۶ ص ۱۹، الإرشاد: ج ۱ ص ۵، تاج الموالید: ص ۸۷، تاریخ موالید الأئمّة علیهمالسلام: ص ۱۶۹، المستجاد: ص ۲۹۴، روضة الواعظین: ص ۸۷، عمدة الطالب: ص ۵۹</ref> کنیه های دیگر ایشان، ابوالحسین، ابوالسبطین، <ref>الفصول المهمّة: ص ۱۲۹؛ تاج الموالید: ص ۸۸، إعلام الوری: ج ۱ ص ۳۰۷</ref> ابوالریحانتین و ابوتراب است. از روایات، چنین بر میآید که کنیه «ابوتراب»، محبوبترین کنیه نزد امام علیهالسلام بوده است و هرگاه ایشان را با آن میخواندهاند، شادمان میشده است. <ref> المعجم الکبیر ج۶ ص۱۶۷ و ۱۴۹ وتاریخ مدینة دمشق ج۴۲ ص۱۷ و ۱۸ وتاریخ الأمم والملوک ج۲ ص۴۰۹ وتذکرة الخواص ج۱ ص۱۲۷ وکشف الغمة ج۱ ص۱۳۶ وبحار الأنوار ج۳۵ ص۶۰ ومناقب علی بن أبیطالب "علیهالسلام" وما نزل من القرآن فی علی "علیهالسلام" لابن مردویه الأصفهانی ص۵۳ ومناقب آل أبیطالب لابن شهرآشوب ج۲ ص۳۰۵ وجواهر المطالب ج۱ ص۳۰ وشرح إحقاق الحق (الملحقات) ج۱۵ ص۵۹۷ وج۳۰ ص۱۳۸ ومقاتل الطالبیین ص۲۵ و ۲۶ وعن البخاری، ومسلم، والسنن الکبری للبیهقی ج۲ ص۶۲۵ وتاریخ الإسلام للذهبی ج۳ ص۲۶۲، وغیر ذلک</ref> | ||
=همسران و فرزندان= | == همسران و فرزندان == | ||
نخستین همسر امام علی(ع)، فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر(ص) بود. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ص۵ (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت، نسخه دوم)</ref> پیش از علی(ع) افرادی مانند [[ابوبکر]]<ref>ر. ک:مقاله ابوبکر</ref> و [[عمر بن خطاب]]<ref>ر. ک:مقاله عمر</ref> و عبدالرحمن بن عوف، ازدواج با فاطمه را از پیامبر درخواست کرده بودند، اما پیامبر(ص)، خود را دراینباره تابع دستور خداوند دانست و به آنان پاسخ منفی داد.<ref>مجلسی، ج۴۳، ص۱۲۵؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ ق؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ ق؛ ابن شاهین، فضائل فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه وسلم، ج۱، ص۴۷، ۱۴۱۵ ق/۱۹۹۴ م؛ نسائی، المجتبی من السنن، ج۶، ص۶۲، ۱۴۰۶/۱۹۸۶. حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین ج۲، ص۱۸۱، ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر ج۴، ص۳۴، مکتبه ابن تیمیه</ref> برخی منابع، ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) را اول ذی الحجه سال دوم هجری،<ref> مفید، مسار الشیعة، ص۱۷</ref> برخی آن را در ماه شوال و گروهی ۲۱ محرم دانستهاند.<ref>سید بن طاوس، ص۵۸۴</ref> امام علی و فاطمه، پنج فرزند داشتهاند؛ حسن، حسین، زینب و ام کلثوم<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ص۱۵۳</ref> و محسن که پیش از تولد سقط شد.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ۳: ۶۳</ref> | نخستین همسر امام علی(ع)، فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر(ص) بود. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ص۵ (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت، نسخه دوم)</ref> پیش از علی(ع) افرادی مانند [[ابوبکر]]<ref>ر. ک:مقاله ابوبکر</ref> و [[عمر بن خطاب]]<ref>ر. ک:مقاله عمر</ref> و عبدالرحمن بن عوف، ازدواج با فاطمه را از پیامبر درخواست کرده بودند، اما پیامبر(ص)، خود را دراینباره تابع دستور خداوند دانست و به آنان پاسخ منفی داد.<ref>مجلسی، ج۴۳، ص۱۲۵؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ ق؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ ق؛ ابن شاهین، فضائل فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه وسلم، ج۱، ص۴۷، ۱۴۱۵ ق/۱۹۹۴ م؛ نسائی، المجتبی من السنن، ج۶، ص۶۲، ۱۴۰۶/۱۹۸۶. حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین ج۲، ص۱۸۱، ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر ج۴، ص۳۴، مکتبه ابن تیمیه</ref> برخی منابع، ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) را اول ذی الحجه سال دوم هجری،<ref> مفید، مسار الشیعة، ص۱۷</ref> برخی آن را در ماه شوال و گروهی ۲۱ محرم دانستهاند.<ref>سید بن طاوس، ص۵۸۴</ref> امام علی و فاطمه، پنج فرزند داشتهاند؛ حسن، حسین، زینب و ام کلثوم<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ص۱۵۳</ref> و محسن که پیش از تولد سقط شد.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ۳: ۶۳</ref> | ||
خط ۹۹: | خط ۹۳: | ||
شیخ مفید از مادران این چند نفر اخیر نام نبرده و گفته است که از مادرانی مختلفاند. <ref>شیخ مفید، محمدبن نعمان، الارشاد، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱، قم، سعید بن جبیر، ۱۴۲۸ق</ref> | شیخ مفید از مادران این چند نفر اخیر نام نبرده و گفته است که از مادرانی مختلفاند. <ref>شیخ مفید، محمدبن نعمان، الارشاد، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱، قم، سعید بن جبیر، ۱۴۲۸ق</ref> | ||
=امام علی | == امام علی در دوران پیامبر == | ||
اولین مردی که بلافاصله پس از بعثت رسول خدا (ص) با ایشان بیعت کرد و رسالت ایشان را پذیرفت، امام علی (ع) بود.<ref>مرحوم علامه امینی متون احادیث و کلمات بسیاری از محدثان و مورخان اسلامی را پیرامون پیش قدم بودن علی علیهالسلام در ایمان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جلد سوم الغدیر، صفحات ۱۹۱ تا ۲۱۳ (چاپ نجف) آورده است. بسیاری از محدثان و تاریخ نویسان نقل میکنند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روز دوشنبه به رسالت مبعوث شد و حضرت علی علیهالسلام فردای آن روز ایمان آورد</ref> رسول اکرم (ص)، دراینباره به اصحاب چنین فرمودند: نخستین کسی که در روز رستاخیر با من در حوض (کوثر) ملاقات میکند پیش قدمترین شما در اسلام، علی بن ابیطالب است.<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۱ و ۴۲ و ۴۳؛ میزان الإعتدال، ج۲، ص۳ و ۴۱۶؛ المعجم الکبیر للطبرانی، ج۶، ص۲۶۹</ref> | اولین مردی که بلافاصله پس از بعثت رسول خدا (ص) با ایشان بیعت کرد و رسالت ایشان را پذیرفت، امام علی (ع) بود.<ref>مرحوم علامه امینی متون احادیث و کلمات بسیاری از محدثان و مورخان اسلامی را پیرامون پیش قدم بودن علی علیهالسلام در ایمان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جلد سوم الغدیر، صفحات ۱۹۱ تا ۲۱۳ (چاپ نجف) آورده است. بسیاری از محدثان و تاریخ نویسان نقل میکنند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روز دوشنبه به رسالت مبعوث شد و حضرت علی علیهالسلام فردای آن روز ایمان آورد</ref> رسول اکرم (ص)، دراینباره به اصحاب چنین فرمودند: نخستین کسی که در روز رستاخیر با من در حوض (کوثر) ملاقات میکند پیش قدمترین شما در اسلام، علی بن ابیطالب است.<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۱ و ۴۲ و ۴۳؛ میزان الإعتدال، ج۲، ص۳ و ۴۱۶؛ المعجم الکبیر للطبرانی، ج۶، ص۲۶۹</ref> | ||
== نجات جان پیامبر در شعب ابیطالب == | === نجات جان پیامبر در شعب ابیطالب === | ||
در مدت سه سالی که مسلمانان مکه تحت محاصره اقتصادی قریش بودند و در [[شعب ابیطالب]] اسکان داشتند، علی (ع) که نوجوان بود به فرمان پدرش ابوطالب در بستر پیامبر می خوابید تا در صورت هجوم شبانه قریش پیامبر خدا (ص) آسیبی نبیند.<ref>تفسیر نمونه ج۵، ص۱۹۸</ref> | در مدت سه سالی که مسلمانان مکه تحت محاصره اقتصادی قریش بودند و در [[شعب ابیطالب]] اسکان داشتند، علی (ع) که نوجوان بود به فرمان پدرش ابوطالب در بستر پیامبر می خوابید تا در صورت هجوم شبانه قریش پیامبر خدا (ص) آسیبی نبیند.<ref>تفسیر نمونه ج۵، ص۱۹۸</ref> | ||
== لیلة المبیت == | === لیلة المبیت === | ||
در سال سیزدهم بعثت، با اوج گرفتن فشار [[مشرکان]] مکه بر مسلمانان و همچنین دعوت مردم [[یثرب]] (مدینه) از رسول خدا (ص)زمینه مهاجرت مسلمانان به یثرب فراهم شد. در این شرایط مشرکان قریش تصمیم به قتل پیامبر (ص) گرفتند. آنها ۴۰ نفر از قبایل مختلف را برگزیدند تا شبانه به خانه پیامبر هجوم برده و ایشان را در بستر به قتل برسانند. | در سال سیزدهم بعثت، با اوج گرفتن فشار [[مشرکان]] مکه بر مسلمانان و همچنین دعوت مردم [[یثرب]] (مدینه) از رسول خدا (ص)زمینه مهاجرت مسلمانان به یثرب فراهم شد. در این شرایط مشرکان قریش تصمیم به قتل پیامبر (ص) گرفتند. آنها ۴۰ نفر از قبایل مختلف را برگزیدند تا شبانه به خانه پیامبر هجوم برده و ایشان را در بستر به قتل برسانند. | ||
رسول خدا به وحی الهی از این نقشه آگاهی یافته و از علی (ع) خواستند تا برای فریب قاتلان، در بستر ایشان بخوابد تا ایشان شبانه به سمت یثرب حرکت کنند. به این ترتیب در شبی که به <sub>لیلة المبیت</sub> معروف شد، علی (ع) فداکارانه در بستر پیامبر خوابید و پیامبر در غفلت مشرکان به مدینه مهاجرت نمود. <ref>شیخ مفید، الإرشاد، ترجمه رسولی محلاتی، ج۱، ص۴۳؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۱۹، ص۶۰؛الأمالی (للطوسی)، النص، ص۴۶۳</ref> آیه ۲۰۷ سوره بقره به مناسبت این واقعه در شأن علی (ع) نازل شد: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»؛ و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است. | رسول خدا به وحی الهی از این نقشه آگاهی یافته و از علی (ع) خواستند تا برای فریب قاتلان، در بستر ایشان بخوابد تا ایشان شبانه به سمت یثرب حرکت کنند. به این ترتیب در شبی که به <sub>لیلة المبیت</sub> معروف شد، علی (ع) فداکارانه در بستر پیامبر خوابید و پیامبر در غفلت مشرکان به مدینه مهاجرت نمود. <ref>شیخ مفید، الإرشاد، ترجمه رسولی محلاتی، ج۱، ص۴۳؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۱۹، ص۶۰؛الأمالی (للطوسی)، النص، ص۴۶۳</ref> آیه ۲۰۷ سوره بقره به مناسبت این واقعه در شأن علی (ع) نازل شد: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»؛ و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است. | ||
=جایگاه علی | == جایگاه علی == | ||
امیرمؤمنان علی (ع) در میان صحابه پیامبر دارای موقعیت و جایگاه خاصی بود;چنانکه مسعودی گوید: «از تمام فضایل ومناقبی که اصحاب پیامبر دارا بودند چون:سبقت در اسلام، هجرت، نصرت پیامبر، خویشی با آن حضرت، قناعت، ایثار، آگاهی ازکتاب خدا، جهاد، ورع، زهد، قضاوت، فقه و...علی (ع) بهره ای کامل و حظی وافر داشت. به علاوه فضائلی تنها در او بود مثل: اخوت باپیامبر، فرمایش پیامبر درباره او که تو از من به منزله هارون از موسی هستی و نیز فرمایش پیامبر به او که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست; بار خدایا دوستش رادوست و دشمنش را دشمن بدار، همچنین دعای پیامبر (ص) در مورد ایشان، آن هنگام که انس پرنده پخته ای را خدمت حضرت رسول آورد، حضرت فرمود: بار خدایا! محبوبترین خلقت را وارد کن که با من هم غذا شود. که سایر اصحاب پیامبر از این فضایل بی بهره بودند» <ref>مسعودی، علی بن الحسین: مروج الذهب، منشورات موسسة الاعلمی المطبوعات، بیروت،1411 ه. ق، ج 2، ص 446</ref> | امیرمؤمنان علی (ع) در میان صحابه پیامبر دارای موقعیت و جایگاه خاصی بود;چنانکه مسعودی گوید: «از تمام فضایل ومناقبی که اصحاب پیامبر دارا بودند چون:سبقت در اسلام، هجرت، نصرت پیامبر، خویشی با آن حضرت، قناعت، ایثار، آگاهی ازکتاب خدا، جهاد، ورع، زهد، قضاوت، فقه و...علی (ع) بهره ای کامل و حظی وافر داشت. به علاوه فضائلی تنها در او بود مثل: اخوت باپیامبر، فرمایش پیامبر درباره او که تو از من به منزله هارون از موسی هستی و نیز فرمایش پیامبر به او که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست; بار خدایا دوستش رادوست و دشمنش را دشمن بدار، همچنین دعای پیامبر (ص) در مورد ایشان، آن هنگام که انس پرنده پخته ای را خدمت حضرت رسول آورد، حضرت فرمود: بار خدایا! محبوبترین خلقت را وارد کن که با من هم غذا شود. که سایر اصحاب پیامبر از این فضایل بی بهره بودند» <ref>مسعودی، علی بن الحسین: مروج الذهب، منشورات موسسة الاعلمی المطبوعات، بیروت،1411 ه. ق، ج 2، ص 446</ref> | ||
== ویژگی علی | === ویژگی علی در میان بنیهاشم === | ||
بنیهاشم یعنی فرزندان هاشم، جد دوم پیامبر، طایفه آن حضرت و نزدیکترین مردم به ایشان بودند. هنگامی که پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد، چهار تن از عموهای پیامبر: ابوطالب، ابولهب، عباس و حمزه در قید حیات بودند و جز ابولهب بقیه مسلمان شدند. باوجود عموهای پیامبر در میان بنیهاشم، علی علیهالسلام نزدیکترین شخص به پیامبر بود; ازخردسالی در خانه پیامبر و با تربیت آن حضرت رشد یافته بود. <ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، منشورات الشریف الرضی، 1416 ه. ق، ص 41</ref> شب هجرت به جای پیامبر خوابید و ودایع و امانتهای آن جناب را به مردم بر گرداند و در مدینه به پیامبر ملحق شد. <ref>مروج الذهب، ص 294</ref> | بنیهاشم یعنی فرزندان هاشم، جد دوم پیامبر، طایفه آن حضرت و نزدیکترین مردم به ایشان بودند. هنگامی که پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد، چهار تن از عموهای پیامبر: ابوطالب، ابولهب، عباس و حمزه در قید حیات بودند و جز ابولهب بقیه مسلمان شدند. باوجود عموهای پیامبر در میان بنیهاشم، علی علیهالسلام نزدیکترین شخص به پیامبر بود; ازخردسالی در خانه پیامبر و با تربیت آن حضرت رشد یافته بود. <ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، منشورات الشریف الرضی، 1416 ه. ق، ص 41</ref> شب هجرت به جای پیامبر خوابید و ودایع و امانتهای آن جناب را به مردم بر گرداند و در مدینه به پیامبر ملحق شد. <ref>مروج الذهب، ص 294</ref> | ||
مهمتر از همه، جایگاه علی (ع) در اسلام بود; رسول اکرم صلی الله علیه وآله جایگاه علی (ع) را دراسلام از همان اوایل بعثت تعیین فرمود;آنگاه که به فرمان خدا مامور شد عشیره خویش را انذار کند و در آن جلسه تنها کسی که حاضر به یاری و موازرت نبی اکرم (ص) شد، علی (ع) بود. با اینکه سن آن جناب ازهمه حاضران کمتر بود، رسول اکرم در میان بزرگان و پیر مردان خاندانش اعلام کرد که علی وزیر، خلیفه و جانشین اوست. <ref>یوسفی غروی، محمد هادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، مجمع الفکر الاسلامی، قم، ط اول، 1417 ه. ق، الجزء الاول، ص 410</ref> | مهمتر از همه، جایگاه علی (ع) در اسلام بود; رسول اکرم صلی الله علیه وآله جایگاه علی (ع) را دراسلام از همان اوایل بعثت تعیین فرمود;آنگاه که به فرمان خدا مامور شد عشیره خویش را انذار کند و در آن جلسه تنها کسی که حاضر به یاری و موازرت نبی اکرم (ص) شد، علی (ع) بود. با اینکه سن آن جناب ازهمه حاضران کمتر بود، رسول اکرم در میان بزرگان و پیر مردان خاندانش اعلام کرد که علی وزیر، خلیفه و جانشین اوست. <ref>یوسفی غروی، محمد هادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، مجمع الفکر الاسلامی، قم، ط اول، 1417 ه. ق، الجزء الاول، ص 410</ref> | ||
== مقابله پیامبر با بدخواهان علی | === مقابله پیامبر با بدخواهان علی === | ||
بعد از اینکه اسلام گسترش یافت و تقریبااکثر مناطق [[جزیرة العرب]] را گرفت و افرادزیادی با انگیزه های مختلف به سلک مسلمانان در آمدند، حتی عده کثیری از آنهادر مدینه ساکن شدند، در حالی که به گواهی [[قرآن]] ایمان در قلوبشان جاگیر نشده بود; به ویژه عدهای از قریشیان که علاوه بر این مطلب پیوسته بر بنیهاشم حسدمی ورزیدند، به خصوص علی (ع) به خاطرسابقه و جهادش بیشتر از همه مورد حسدآنان بود. از این رو پیامبر اکرم (ص) وآله مواظب رفتار اصحابش با علی (ع) بود و درمناسبت های مختلف، مقام و موقعیت آن جناب را به آنان گوشزد میکرد و بر جایگاه علی (ع) تاکید مینمود; ابن شهر آشوب ازعمر بن خطاب نقل کرده که من علی را اذیت میکردم، پیامبر (ص) مرا ملاقات کرد و فرمود:«تو مرا آزردی ای عمر! گفتم: پناه بر خدا ازاذیت رسول خدا.»، فرمود: «تو علی را آزردی وهر کس علی را بیازارد، مرا آزرده است» ;مصعب بن سعد از پدرش سعد بن ابی وقاص نقل کرده که او گفته است: «من و مرد دیگری در [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> بودیم و به علی بد میگفتیم، پیامبربا حالت غضب به سوی ما آمد و فرمود: چرا مرامی آزارید هر کس علی را بیازارد، مرا آزرده است».<ref> ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 211</ref> | بعد از اینکه اسلام گسترش یافت و تقریبااکثر مناطق [[جزیرة العرب]] را گرفت و افرادزیادی با انگیزه های مختلف به سلک مسلمانان در آمدند، حتی عده کثیری از آنهادر مدینه ساکن شدند، در حالی که به گواهی [[قرآن]] ایمان در قلوبشان جاگیر نشده بود; به ویژه عدهای از قریشیان که علاوه بر این مطلب پیوسته بر بنیهاشم حسدمی ورزیدند، به خصوص علی (ع) به خاطرسابقه و جهادش بیشتر از همه مورد حسدآنان بود. از این رو پیامبر اکرم (ص) وآله مواظب رفتار اصحابش با علی (ع) بود و درمناسبت های مختلف، مقام و موقعیت آن جناب را به آنان گوشزد میکرد و بر جایگاه علی (ع) تاکید مینمود; ابن شهر آشوب ازعمر بن خطاب نقل کرده که من علی را اذیت میکردم، پیامبر (ص) مرا ملاقات کرد و فرمود:«تو مرا آزردی ای عمر! گفتم: پناه بر خدا ازاذیت رسول خدا.»، فرمود: «تو علی را آزردی وهر کس علی را بیازارد، مرا آزرده است» ;مصعب بن سعد از پدرش سعد بن ابی وقاص نقل کرده که او گفته است: «من و مرد دیگری در [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> بودیم و به علی بد میگفتیم، پیامبربا حالت غضب به سوی ما آمد و فرمود: چرا مرامی آزارید هر کس علی را بیازارد، مرا آزرده است».<ref> ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 211</ref> | ||
ابن شهر آشوب از محدثان اهل سنت چون: [[ترمذی]]، [[ابونعیم]]، [[بخاری]] و [[موصلی]] نقل میکند: عمران بن حصین و ابن عباس و بریده گفتهاند، که: «علی (ع) از میان غنائم جنگی، خواست کنیزی را بخرد، حاطب بن ابی بلتعه و بریده اسلمی با او رقابت کردند و قیمت کنیزرا بالا بردند و علی (ع) با آن قیمت کنیز راخرید، وقتی که برگشتند، بریده مقابل پیامبرایستاد و از علی (ع) شکایت کرد، پیامبرصورتش را از او برگرداند، از راست و چپ وپشت سر آمد و شکایت خود را تکرار کرد، آنگاه حضرت رو کرد به او و رنگش تغییر نمودو صورت مبارکش سرخ شد و فرمود:ای بریده! چه شده، تا امروز رسول خدا را اذیت نکرده بودی؟! مگر نشنیدی خدای تعالی میفرماید:«ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة و اعد لهم عذابامهینا» ؟!<ref>آیه 57 سوره احزاب</ref> مگر نمی دانی که علی از من است ومن از علی؟! هر کس او را بیازارد، مرا آزرده وهر کس مرا بیازارد، خدا را آزرده است و هرکس خدا را بیازارد، خدا حق دارد که او را با سختترین عذابش در آتش جهنم بیازارد! ای بریده! تو آگاهی یا خدا؟ تو آگاهی یاصاحبان لوح محفوظ آگاهند؟ تو آگاهی یافرشته رحمها آگاه است؟ ای بریده! تو آگاهی یا فرشتگان مواظب علی بن ابیطالب؟ گفتم:بلکه فرشتگان حافظ او. حضرت فرمود:جبرئیل به من خبر داد از فرشتگان مواظب علی، که آنان از روز تولدش، حتی یک خطابرای او ننوشتهاند; فرشته رحمها و فرشتگان صاحب لوح محفوظ نیز همین طور. بعد سه بار فرمود: از علی چه می خواهید؟ او از من است و من از او، او ولی هر مؤمنی بعد از من است.» <ref> ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 211 و 212</ref> | ابن شهر آشوب از محدثان اهل سنت چون: [[ترمذی]]، [[ابونعیم]]، [[بخاری]] و [[موصلی]] نقل میکند: عمران بن حصین و ابن عباس و بریده گفتهاند، که: «علی (ع) از میان غنائم جنگی، خواست کنیزی را بخرد، حاطب بن ابی بلتعه و بریده اسلمی با او رقابت کردند و قیمت کنیزرا بالا بردند و علی (ع) با آن قیمت کنیز راخرید، وقتی که برگشتند، بریده مقابل پیامبرایستاد و از علی (ع) شکایت کرد، پیامبرصورتش را از او برگرداند، از راست و چپ وپشت سر آمد و شکایت خود را تکرار کرد، آنگاه حضرت رو کرد به او و رنگش تغییر نمودو صورت مبارکش سرخ شد و فرمود:ای بریده! چه شده، تا امروز رسول خدا را اذیت نکرده بودی؟! مگر نشنیدی خدای تعالی میفرماید:«ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة و اعد لهم عذابامهینا» ؟!<ref>آیه 57 سوره احزاب</ref> مگر نمی دانی که علی از من است ومن از علی؟! هر کس او را بیازارد، مرا آزرده وهر کس مرا بیازارد، خدا را آزرده است و هرکس خدا را بیازارد، خدا حق دارد که او را با سختترین عذابش در آتش جهنم بیازارد! ای بریده! تو آگاهی یا خدا؟ تو آگاهی یاصاحبان لوح محفوظ آگاهند؟ تو آگاهی یافرشته رحمها آگاه است؟ ای بریده! تو آگاهی یا فرشتگان مواظب علی بن ابیطالب؟ گفتم:بلکه فرشتگان حافظ او. حضرت فرمود:جبرئیل به من خبر داد از فرشتگان مواظب علی، که آنان از روز تولدش، حتی یک خطابرای او ننوشتهاند; فرشته رحمها و فرشتگان صاحب لوح محفوظ نیز همین طور. بعد سه بار فرمود: از علی چه می خواهید؟ او از من است و من از او، او ولی هر مؤمنی بعد از من است.» <ref> ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 211 و 212</ref> | ||
== علی | === علی میزان ایمان و نفاق === | ||
بیان مناقب امیرالمؤمنین توسط پیامبراکرم صلی الله علیه وآله موجب افزایش محبوبیت آن جناب در میان صحابه شده بود، به حدی که با وجودپیامبر(ص)، علی (ع) سمبل و معیار حق وایمان شده بود; چنانکه انس بن مالک نقل کرده: «ما در عصر پیامبر اکرم (ص) اگرمی خواستیم بفهمیم کسی زنازاده است بابغض علی بن ابیطالب می فهمیدیم; بعد ازجنگ خیبر مردی بچه خود را به آغوش گرفته و میرفت، در راه که علی را دید; باءدستش او را به بچه نشان داد; از طفل پرسید:این مرد را دوست داری؟ اگر میگفت: آری، اورا می بوسید و اگر میگفت: نه، او را به زمین می انداخت و میگفت: نزد مادرت برو». | بیان مناقب امیرالمؤمنین توسط پیامبراکرم صلی الله علیه وآله موجب افزایش محبوبیت آن جناب در میان صحابه شده بود، به حدی که با وجودپیامبر(ص)، علی (ع) سمبل و معیار حق وایمان شده بود; چنانکه انس بن مالک نقل کرده: «ما در عصر پیامبر اکرم (ص) اگرمی خواستیم بفهمیم کسی زنازاده است بابغض علی بن ابیطالب می فهمیدیم; بعد ازجنگ خیبر مردی بچه خود را به آغوش گرفته و میرفت، در راه که علی را دید; باءدستش او را به بچه نشان داد; از طفل پرسید:این مرد را دوست داری؟ اگر میگفت: آری، اورا می بوسید و اگر میگفت: نه، او را به زمین می انداخت و میگفت: نزد مادرت برو». | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۲۴: | ||
درباره شناختن مؤمن و منافق با حب وبغض علی (ع) میتوان به حدیث ابن عباس هم اشاره کرد.... | درباره شناختن مؤمن و منافق با حب وبغض علی (ع) میتوان به حدیث ابن عباس هم اشاره کرد.... | ||
== اعلام جانشینی علی | === اعلام جانشینی علی === | ||
اگر چه از اوایل بعثت، جانشینی علی (ع) مطرح شده بود و پیامبر اکرم (ص) در میان خویشان نزدیکش آن جناب را وزیر وجانشین خود اعلام کرده بود، ولی این مطلب در میان عده خاصی بود. اما با گذشت سالهای آخر عمر پیامبر، مساله جانشینی علی (ع) عمومی تر میشد، به حدی که لقب «وصی» ازالقاب شایع آن حضرت گشت که دوست ودشمن آن را قبول داشتند، به خصوص بعد اززمانی که پیامبر اکرم (ص) به علی (ع) فرمود:«انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» که این قضیه پیش از رفتن به جنگ تبوک بود. | اگر چه از اوایل بعثت، جانشینی علی (ع) مطرح شده بود و پیامبر اکرم (ص) در میان خویشان نزدیکش آن جناب را وزیر وجانشین خود اعلام کرده بود، ولی این مطلب در میان عده خاصی بود. اما با گذشت سالهای آخر عمر پیامبر، مساله جانشینی علی (ع) عمومی تر میشد، به حدی که لقب «وصی» ازالقاب شایع آن حضرت گشت که دوست ودشمن آن را قبول داشتند، به خصوص بعد اززمانی که پیامبر اکرم (ص) به علی (ع) فرمود:«انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» که این قضیه پیش از رفتن به جنگ تبوک بود. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۳۵: | ||
اما این که چگونه ورق برگشت و ابوبکر برمسند خلافت نشست و از این جهت بامخالفت جدی روبرو نشد؟ باید در نفوذسیاسی و نقش تبلیغاتی قریش و نوبنیادبودن جامعه اسلامی جستجو کرد. | اما این که چگونه ورق برگشت و ابوبکر برمسند خلافت نشست و از این جهت بامخالفت جدی روبرو نشد؟ باید در نفوذسیاسی و نقش تبلیغاتی قریش و نوبنیادبودن جامعه اسلامی جستجو کرد. | ||
=نقشآفرینی امام علی | == نقشآفرینی امام علی در غزوات == | ||
امام علی(ع) در [[غزوه|غزوات]] و [[سریه]]های صدر اسلام، نقش مؤثری داشت و در همه غزوات جز غزوه تبوک همراه پیامبر(ص) جنگید. | امام علی(ع) در [[غزوه|غزوات]] و [[سریه]]های صدر اسلام، نقش مؤثری داشت و در همه غزوات جز غزوه تبوک همراه پیامبر(ص) جنگید. | ||
<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۴</ref> امام علی(ع) در بسیاری از غزوات پرچمدار اصلی سپاه اسلام بود. <ref> احمدی، «تحلیل روایی - تاریخی پرچمداری امیرمومنان علی(ع) در غزوات پیامبر اکرم»، ص۳۷</ref> او همچنین در جنگهایی که عموم مسلمانان در آن فرار کردند، در کنار پیامبر باقی ماند و به جنگ ادامه داد. <ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۰</ref> | <ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۴</ref> امام علی(ع) در بسیاری از غزوات پرچمدار اصلی سپاه اسلام بود. <ref> احمدی، «تحلیل روایی - تاریخی پرچمداری امیرمومنان علی(ع) در غزوات پیامبر اکرم»، ص۳۷</ref> او همچنین در جنگهایی که عموم مسلمانان در آن فرار کردند، در کنار پیامبر باقی ماند و به جنگ ادامه داد. <ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۰</ref> | ||
خط ۲۰۴: | خط ۱۸۹: | ||
سریه «علی بن أبیطالب» به یمن - رمضان سال دهم. <ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج ۴، ص ۳۱۹؛ واقدی، کتاب المغازی، ۱۴۰۹، ج۳، ص۸۲۶ و رسولی محلاتی، تاریخ اسلام، ۱۳۷۴، ج ۱، ص۱۴۱ و ۱۵۳</ref> | سریه «علی بن أبیطالب» به یمن - رمضان سال دهم. <ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج ۴، ص ۳۱۹؛ واقدی، کتاب المغازی، ۱۴۰۹، ج۳، ص۸۲۶ و رسولی محلاتی، تاریخ اسلام، ۱۳۷۴، ج ۱، ص۱۴۱ و ۱۵۳</ref> | ||
=وفات پیامبر و سقیفه= | == وفات پیامبر و سقیفه == | ||
در آخرین لحظات عمر پیامبر (ص)، علی (ع) نزد او آمد و رسول خدا (ص) رازی طولانی را با او در میان گذاشت و پس از آن بیماریاش شدت یافت و به علی (ع) فرمود: سرم را در دامان خود قرار ده، زیرا فرمان الهی رسیده است، هرگاه روح از بدنم مفارقت کرد آن را با دست خود برگیر و بر صورت خویش بکش و آنگاه مرا رو به قبله نما و تجهیز کن و قبل از همه مردم بر بدنم نماز بگزار و تا پیکرم را در خاک نهان میسازی، از من جدا مشو، و از خدای متعال یاری بخواه. <ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۱، ص۱۸۶</ref> | در آخرین لحظات عمر پیامبر (ص)، علی (ع) نزد او آمد و رسول خدا (ص) رازی طولانی را با او در میان گذاشت و پس از آن بیماریاش شدت یافت و به علی (ع) فرمود: سرم را در دامان خود قرار ده، زیرا فرمان الهی رسیده است، هرگاه روح از بدنم مفارقت کرد آن را با دست خود برگیر و بر صورت خویش بکش و آنگاه مرا رو به قبله نما و تجهیز کن و قبل از همه مردم بر بدنم نماز بگزار و تا پیکرم را در خاک نهان میسازی، از من جدا مشو، و از خدای متعال یاری بخواه. <ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۱، ص۱۸۶</ref> | ||
بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص)، در حالی که علی و [[بنیهاشم]] مشغول تجهیز و تدفین حضرت بودند، بعضی از مهاجران و انصار از جمله ابوبکر، عمر، عامر بن ابوعبیده جراح، [[عبدالرحمن بن عوف]]، سعد بن عباده، ثابت بن قیس، عثمان بن عفان به راه افتادند و در جایی به نام [[سقیفه بنی ساعده]] جمع شده تا تکلیف حکومت را روشن کنند که پس از مشاجراتی که میان آنها واقع شد، در نهایت بدون توجه به [[واقعه غدیر]]، ابوبکر را به عنوان [[خلیفه]]<ref>ر. ک:مقاله خیفه</ref> معرفی کردند. <ref>ابن ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهجالبلاغه، ج۶، ص۶.</ref> | بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص)، در حالی که علی و [[بنیهاشم]] مشغول تجهیز و تدفین حضرت بودند، بعضی از مهاجران و انصار از جمله ابوبکر، عمر، عامر بن ابوعبیده جراح، [[عبدالرحمن بن عوف]]، سعد بن عباده، ثابت بن قیس، عثمان بن عفان به راه افتادند و در جایی به نام [[سقیفه بنی ساعده]] جمع شده تا تکلیف حکومت را روشن کنند که پس از مشاجراتی که میان آنها واقع شد، در نهایت بدون توجه به [[واقعه غدیر]]، ابوبکر را به عنوان [[خلیفه]]<ref>ر. ک:مقاله خیفه</ref> معرفی کردند. <ref>ابن ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهجالبلاغه، ج۶، ص۶.</ref> | ||
=امام علی | == امام علی در نگاه اهل سنت == | ||
برجسته گی شخصیت آن حضرت، آنگاه چشمگیری خاصی مییابد که در سخنان و دیدگاههای دیگران تجلی کند که چنین باوری، دست مایه ای گران بار در هنگام سخن وری بوده و لذت خاصی در کلام شیعیان می آفریند همچنین در بحثها و گفت و شنودها با صاحب نظران دیگر مذاهب و یا در عرصههائی مختلف مانند حج و عمره دلائل نیرومندی بر حقانیت [[شیعه]] خواهد بود. | برجسته گی شخصیت آن حضرت، آنگاه چشمگیری خاصی مییابد که در سخنان و دیدگاههای دیگران تجلی کند که چنین باوری، دست مایه ای گران بار در هنگام سخن وری بوده و لذت خاصی در کلام شیعیان می آفریند همچنین در بحثها و گفت و شنودها با صاحب نظران دیگر مذاهب و یا در عرصههائی مختلف مانند حج و عمره دلائل نیرومندی بر حقانیت [[شیعه]] خواهد بود. | ||
در این جا، چند آیه از آیات قرآن و دیدگاههای اهل سنت را درباره ی شان نزول هر یک از باب نمونه بیان میکنیم: | در این جا، چند آیه از آیات قرآن و دیدگاههای اهل سنت را درباره ی شان نزول هر یک از باب نمونه بیان میکنیم: | ||
== آیة 207 از سورة 2 (بقره) == | === آیة 207 از سورة 2 (بقره) === | ||
«ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» ; از مردم، کسی است که جان خود را در برابر خشنودی خداوند می فروشند و خداوند نسبت به بنده گان مهربان است. | «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» ; از مردم، کسی است که جان خود را در برابر خشنودی خداوند می فروشند و خداوند نسبت به بنده گان مهربان است. | ||
== تفسیر آیة در کلام اهل سنت == | === تفسیر آیة در کلام اهل سنت === | ||
مفسر معروف اهل سنت، ثعلبی میگوید: | مفسر معروف اهل سنت، ثعلبی میگوید: | ||
خط ۲۳۴: | خط ۲۱۵: | ||
ابن ابی الحدید معتزلی که از اهل سنت است - درباره ی تفسیر این آیه معتقد است که حماسه ی علی (ع) در لیلة المبیت - شب خوابیدن به جای رسول الله صلی الله علیه و آله - مورد تایید همه است جز کسانی که مسلمان نیستند و افراد سبک مغز... ، آن را انکار نمیکنند.<ref>شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 270 ; احیاء العلوم، غزالی، ج 3، ص 238 ; نزهة المجالس، صفوری، ج 2، ص 209 ; فصول المهمه، ابن صباغ مالکی; تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی حنفی، ص 21 ; مسند احمد حنبل، ج 1، ص 348 ; تاریخ طبری، ج 2، ص 101 تا 99 با سیره ی ابن هشام، ج 2، ص 291 با تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 29</ref> | ابن ابی الحدید معتزلی که از اهل سنت است - درباره ی تفسیر این آیه معتقد است که حماسه ی علی (ع) در لیلة المبیت - شب خوابیدن به جای رسول الله صلی الله علیه و آله - مورد تایید همه است جز کسانی که مسلمان نیستند و افراد سبک مغز... ، آن را انکار نمیکنند.<ref>شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 270 ; احیاء العلوم، غزالی، ج 3، ص 238 ; نزهة المجالس، صفوری، ج 2، ص 209 ; فصول المهمه، ابن صباغ مالکی; تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی حنفی، ص 21 ; مسند احمد حنبل، ج 1، ص 348 ; تاریخ طبری، ج 2، ص 101 تا 99 با سیره ی ابن هشام، ج 2، ص 291 با تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 29</ref> | ||
== آیه 3 از سوره ی 9 (توبه) == | === آیه 3 از سوره ی 9 (توبه) === | ||
«واذان من الله ورسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان الله بری ء من المشرکین ورسوله فان تبتم فهو خیر لکم وان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزی الله وبشر الذین کفروا بعذاب الیم». | «واذان من الله ورسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان الله بری ء من المشرکین ورسوله فان تبتم فهو خیر لکم وان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزی الله وبشر الذین کفروا بعذاب الیم». | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۲۴: | ||
احمد حنبل - پیشوای معروف اهل سنت - از ابن عباس نقل میکند که پیامبر فلان شخص (خلیفه ی نخست) را فرستاد و سوره ی، توبه را به او داد - تا به مردم، هنگام [[حج]] ابلاغ کند - سپس علی (ع) را به دنبال او فرستاد -، آن را از وی بگیرد و فرمود: «ابلاغ این سوره، تنها، به وسیله ی کسی باید باشد که او از من است و من از اویم». <ref>مسند احمد حنبل، ج 1، ص 231 (طبع مصر) ; همان، ج 23، ص 212 ; همان، ج 21 ص 150 ; خصایص نسائی، ص 28</ref> | احمد حنبل - پیشوای معروف اهل سنت - از ابن عباس نقل میکند که پیامبر فلان شخص (خلیفه ی نخست) را فرستاد و سوره ی، توبه را به او داد - تا به مردم، هنگام [[حج]] ابلاغ کند - سپس علی (ع) را به دنبال او فرستاد -، آن را از وی بگیرد و فرمود: «ابلاغ این سوره، تنها، به وسیله ی کسی باید باشد که او از من است و من از اویم». <ref>مسند احمد حنبل، ج 1، ص 231 (طبع مصر) ; همان، ج 23، ص 212 ; همان، ج 21 ص 150 ; خصایص نسائی، ص 28</ref> | ||
== آیه 29- 30 از سوره ی 83 (مطففین) == | === آیه 29- 30 از سوره ی 83 (مطففین) === | ||
«ان الذین اجرموا کانوا من الذین امنوا یضحکون واذا مروا بهم یتغامزون». تا بدکاران [در دنیا] پیوسته به مؤمنان می خندیدند و هنگامی که از کنار آنها میگذشتند، با اشاره ی چشم و ابرو، به تحقیر و عیب جویی آنان بر میخواستند. | «ان الذین اجرموا کانوا من الذین امنوا یضحکون واذا مروا بهم یتغامزون». تا بدکاران [در دنیا] پیوسته به مؤمنان می خندیدند و هنگامی که از کنار آنها میگذشتند، با اشاره ی چشم و ابرو، به تحقیر و عیب جویی آنان بر میخواستند. | ||
خط ۲۵۴: | خط ۲۳۴: | ||
روزی علی (ع) و جمعی از مؤمنان، از کنار جمعی از کفار مکه گذشته، آنها به حضرت و مؤمنان خندیدند و آنان را استهزا کردند. این آیات [به دفاع و جانب داری امام و مؤمنان] نازل شد و سرنوشت مسخره کنندگان، را در قیامت روشن ساخت.<ref>تفسیر فخر رازی، قرطبی، روح المعانی و کشاف زمخشری، ذیل آیه 29 و 30 از سوره ی مطففین; تفسیر نمونه، ج 26، ص 238 و 284 ; تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 4 و 535 ; تفسیر احسن الحدیث ج 8، ص 324 و ج 11، ص 68 ; تفسیر البیان، ج 2، ص 99 ; ج 3، ص 556 ; تفسیر الجدید ج 6، ص 365 ; تفسیر الکاشف، ج 1، ص 196 و ج 2، ص 414</ref> | روزی علی (ع) و جمعی از مؤمنان، از کنار جمعی از کفار مکه گذشته، آنها به حضرت و مؤمنان خندیدند و آنان را استهزا کردند. این آیات [به دفاع و جانب داری امام و مؤمنان] نازل شد و سرنوشت مسخره کنندگان، را در قیامت روشن ساخت.<ref>تفسیر فخر رازی، قرطبی، روح المعانی و کشاف زمخشری، ذیل آیه 29 و 30 از سوره ی مطففین; تفسیر نمونه، ج 26، ص 238 و 284 ; تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 4 و 535 ; تفسیر احسن الحدیث ج 8، ص 324 و ج 11، ص 68 ; تفسیر البیان، ج 2، ص 99 ; ج 3، ص 556 ; تفسیر الجدید ج 6، ص 365 ; تفسیر الکاشف، ج 1، ص 196 و ج 2، ص 414</ref> | ||
== آیه 61 از سوره 3 (آل عمران) == | === آیه 61 از سوره 3 (آل عمران) === | ||
«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین». | «فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین». | ||
هر گاه بعد از علم و دانش که [درباره ی مسیح] به تو رسیده [باز] کسانی ستیز با تو برخیزند، به آنها بگو: «بیایید فرزندان مان و فرزندان تان و زنان مان و زنان تان و خودمان و خودتان را بخوانیم آنگاه مباهله میکنیم و نفرین ایزد را بر دروغ گویان قرار دهیم. | هر گاه بعد از علم و دانش که [درباره ی مسیح] به تو رسیده [باز] کسانی ستیز با تو برخیزند، به آنها بگو: «بیایید فرزندان مان و فرزندان تان و زنان مان و زنان تان و خودمان و خودتان را بخوانیم آنگاه مباهله میکنیم و نفرین ایزد را بر دروغ گویان قرار دهیم. | ||
خط ۲۶۵: | خط ۲۴۴: | ||
انبوه بی شماری از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آیه را اشاره به حسن و حسین (علیهما السلام) و «نساءنا» را فاطمه و «انفسنا» را اشاره به علی (ع) دانستهاند. که نشان از چشمگیری مقام علی (ع) در عرصه ی اثر بخشیدن به نفرین بر دشمنان و آشکار شدن حق، و در کنار رسول الله بودن و حتی همانند جان او گردیدن، دارد.<ref>صحیح مسلم، ج 7، ص 120 ; مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 185 ; تفسیر طبری، ج 3، ص 192 ; مستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 150 ; دلائل النبوة، حافظ ابوفهیم اصفهانی، ص 297 ; روح المعانی، آلوس، ج 3، ص 167 ; کشاف زمخشری، ج 1، ص 193 ; فصول المهمة ابن صباغ، ص 108 ; الجامع لاحکام القرآن، علامه قرطبی، ج 3، ص 104</ref> | انبوه بی شماری از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آیه را اشاره به حسن و حسین (علیهما السلام) و «نساءنا» را فاطمه و «انفسنا» را اشاره به علی (ع) دانستهاند. که نشان از چشمگیری مقام علی (ع) در عرصه ی اثر بخشیدن به نفرین بر دشمنان و آشکار شدن حق، و در کنار رسول الله بودن و حتی همانند جان او گردیدن، دارد.<ref>صحیح مسلم، ج 7، ص 120 ; مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 185 ; تفسیر طبری، ج 3، ص 192 ; مستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 150 ; دلائل النبوة، حافظ ابوفهیم اصفهانی، ص 297 ; روح المعانی، آلوس، ج 3، ص 167 ; کشاف زمخشری، ج 1، ص 193 ; فصول المهمة ابن صباغ، ص 108 ; الجامع لاحکام القرآن، علامه قرطبی، ج 3، ص 104</ref> | ||
== آیه 1- 3 از سوره 70 (معارج) == | === آیه 1- 3 از سوره 70 (معارج) === | ||
«سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج». | «سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج». | ||
پرسنده ای از عذابی فرود آینده، پرسید که ویژه ی کافران است و هیچ کس نمیتواند آن را دفع کند، از سوی ایزد ذی المعارج - صاحب فرشته گانی که بر آسمانها صعود میکنند. | پرسنده ای از عذابی فرود آینده، پرسید که ویژه ی کافران است و هیچ کس نمیتواند آن را دفع کند، از سوی ایزد ذی المعارج - صاحب فرشته گانی که بر آسمانها صعود میکنند. | ||
خط ۲۸۱: | خط ۲۵۹: | ||
ناگاه سنگی بر سرش فرود آمد و او را هلاک کرد. ناگاه آیه «سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع» نازل شد.<ref>تفسیر نمونه، ج 25، ص 7</ref> | ناگاه سنگی بر سرش فرود آمد و او را هلاک کرد. ناگاه آیه «سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع» نازل شد.<ref>تفسیر نمونه، ج 25، ص 7</ref> | ||
== آیه 5 از سوره 1 (فاتحه الکتاب) == | === آیه 5 از سوره 1 (فاتحه الکتاب) === | ||
«اهدنا الصراط المستقیم». ما را به راه راست هدایت فرما. | «اهدنا الصراط المستقیم». ما را به راه راست هدایت فرما. | ||
خط ۳۰۷: | خط ۲۸۴: | ||
بی شک حکم کلی و معیار روشن این شیوه، آن است که تمامی دینباوران، در عصرها و نسلهای مختلف، در آشکار و مخفی بودن - و کیفیت اعمال صالح خود - جنبه های اخلاقی و اجتماعی و یا ابعاد شخصیت کمک گیران را مراعات کنند، آن جا که حفظ آبروی افراد لازم است، از انفاق آشکار دوری جویند و چون تعظیم شعائر مذهب و تشویق افراد به عمل شایسته مطرح شود - و در کنار آن آبروی افراد حفظ شود - در برابر نگاه و توجه دیگران کمک کنند. در کنار کمکهای خویش، هیچ گاه از فقر و تنگ دستی، بیمی نداشته باشند و به وعده های الهی امیدوار و به او توکل کنند تا بدین سان رضایت ایزد را کسب کرده و توشه ای همیشه گی برای آخرت خود بیندوزند <ref>تفسیر نمونه، ج 2، ص 267 ; تفسیر نور ; حجة الاسلام قراشی، ج 1، ص 549 ; و تفسیر مراغی، ج، ص </ref>، همانند امام متقیان و پیشوای ایزد خواهان، حضرت علی (ع). | بی شک حکم کلی و معیار روشن این شیوه، آن است که تمامی دینباوران، در عصرها و نسلهای مختلف، در آشکار و مخفی بودن - و کیفیت اعمال صالح خود - جنبه های اخلاقی و اجتماعی و یا ابعاد شخصیت کمک گیران را مراعات کنند، آن جا که حفظ آبروی افراد لازم است، از انفاق آشکار دوری جویند و چون تعظیم شعائر مذهب و تشویق افراد به عمل شایسته مطرح شود - و در کنار آن آبروی افراد حفظ شود - در برابر نگاه و توجه دیگران کمک کنند. در کنار کمکهای خویش، هیچ گاه از فقر و تنگ دستی، بیمی نداشته باشند و به وعده های الهی امیدوار و به او توکل کنند تا بدین سان رضایت ایزد را کسب کرده و توشه ای همیشه گی برای آخرت خود بیندوزند <ref>تفسیر نمونه، ج 2، ص 267 ; تفسیر نور ; حجة الاسلام قراشی، ج 1، ص 549 ; و تفسیر مراغی، ج، ص </ref>، همانند امام متقیان و پیشوای ایزد خواهان، حضرت علی (ع). | ||
== آیه ی 12 از سوره 69 (الحاقه) == | === آیه ی 12 از سوره 69 (الحاقه) === | ||
«لنجعلها لکم تذکرة وتعیها اذن واعیة». (تا آن را وسیله ی تذکری برای شما قرار دهیم و گوش های شنوا آن را نگهداری میکنند). | «لنجعلها لکم تذکرة وتعیها اذن واعیة». (تا آن را وسیله ی تذکری برای شما قرار دهیم و گوش های شنوا آن را نگهداری میکنند). | ||
خط ۳۲۱: | خط ۲۹۷: | ||
به دنبال سخن پیامبر صلی الله علیه و آله، علی (ع) فرمود: «من، هیچ سخنی بعد از آن، از رسول الله نشنیدم که آن را فراموش کنم <ref>تفسیر قرطبی، ح 10، ص 6743 ; مجمع البیان، روح البیان، روح المعانی، المیزان وتفسیر ابوالفتوح رازی، ذیل آیه 12 سوره معارج; مناقب ابن مغازلی شافعی، ص 245</ref>، بلکه همیشه، آن را به خاطر داشتم. | به دنبال سخن پیامبر صلی الله علیه و آله، علی (ع) فرمود: «من، هیچ سخنی بعد از آن، از رسول الله نشنیدم که آن را فراموش کنم <ref>تفسیر قرطبی، ح 10، ص 6743 ; مجمع البیان، روح البیان، روح المعانی، المیزان وتفسیر ابوالفتوح رازی، ذیل آیه 12 سوره معارج; مناقب ابن مغازلی شافعی، ص 245</ref>، بلکه همیشه، آن را به خاطر داشتم. | ||
== آیات 5 و 8 و 9 از سوره 76 (انسان) == | === آیات 5 و 8 و 9 از سوره 76 (انسان) === | ||
«ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا... ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا». | «ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا... ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا». | ||
خط ۳۶۸: | خط ۳۴۳: | ||
پیامبر (ص) علی (ع) را خواست و از ماجرا پرسش کرد. ناگاه جبریل نازل شد و گفت: «ای محمد! پروردگارت، به تو سلام میرساند و میگوید که این آیات را بر آنها بخوان: «اجعلتم سقایة الحاج...» <ref>آیه 19 سوره توبه</ref> | پیامبر (ص) علی (ع) را خواست و از ماجرا پرسش کرد. ناگاه جبریل نازل شد و گفت: «ای محمد! پروردگارت، به تو سلام میرساند و میگوید که این آیات را بر آنها بخوان: «اجعلتم سقایة الحاج...» <ref>آیه 19 سوره توبه</ref> | ||
=شهادت امام علی | == شهادت امام علی == | ||
امام علی(ع) در سحرگاه ۱۹ رمضان سال ۴۰ قمری در [[مسجد کوفه]]<ref>ر. ک:مقاله مسجدکوفه</ref> در حال [[سجده]]،<ref>شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۵؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۱۲، ص۲۵۱</ref> به دست ابن ملجم مرادی ضربت شمشیر خورد و دو روز بعد در ۲۱ [[رمضان]] به شهادت رسید و مخفیانه دفن شد.<ref>درباره تاریخ شهادت امام علی(ع)، اختلاف است. ابن ابی الحدید (از علمای اهل سنت) شهادت وی در شب ۱۷ رمضان را قول مشهور میداند و میگوید شب ۱۷ رمضان شب بدر است و روایاتی در دست بوده که وی در شب بدر کشته میشود. (شرح نهجالبلاغه، ج۱، ص۱۵-۱۶)</ref> ضربت خوردن علی بن ابیطالب، در شرایطی رخ داد که پس از جنگ نهروان، وی میکوشید مردم [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref> را برای جنگ دوباره با معاویه بسیج کند، اما تنها تعداد اندکی حاضر به یاری او شدند. در این حال، معاویه با آگاهی از اوضاع عراق، به نواحی مختلف حکومت امام علی(ع) در جزیرة العرب و عراق حمله کرد.<ref>جعفریان، گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ۱۳۹۱، ص۵۴-۵۳</ref> بنابر منابع تاریخی، سه تن از [[خوارج]] برای کشتن سه نفر یعنی امام علی(ع)، معاویه و عمرو بن عاص توافق کردند. ابن ملجم مرادی مامور قتل علی(ع) شد. <ref>جعفریان، گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ص۵۵</ref> | امام علی(ع) در سحرگاه ۱۹ رمضان سال ۴۰ قمری در [[مسجد کوفه]]<ref>ر. ک:مقاله مسجدکوفه</ref> در حال [[سجده]]،<ref>شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۵؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۱۲، ص۲۵۱</ref> به دست ابن ملجم مرادی ضربت شمشیر خورد و دو روز بعد در ۲۱ [[رمضان]] به شهادت رسید و مخفیانه دفن شد.<ref>درباره تاریخ شهادت امام علی(ع)، اختلاف است. ابن ابی الحدید (از علمای اهل سنت) شهادت وی در شب ۱۷ رمضان را قول مشهور میداند و میگوید شب ۱۷ رمضان شب بدر است و روایاتی در دست بوده که وی در شب بدر کشته میشود. (شرح نهجالبلاغه، ج۱، ص۱۵-۱۶)</ref> ضربت خوردن علی بن ابیطالب، در شرایطی رخ داد که پس از جنگ نهروان، وی میکوشید مردم [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref> را برای جنگ دوباره با معاویه بسیج کند، اما تنها تعداد اندکی حاضر به یاری او شدند. در این حال، معاویه با آگاهی از اوضاع عراق، به نواحی مختلف حکومت امام علی(ع) در جزیرة العرب و عراق حمله کرد.<ref>جعفریان، گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ۱۳۹۱، ص۵۴-۵۳</ref> بنابر منابع تاریخی، سه تن از [[خوارج]] برای کشتن سه نفر یعنی امام علی(ع)، معاویه و عمرو بن عاص توافق کردند. ابن ملجم مرادی مامور قتل علی(ع) شد. <ref>جعفریان، گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ص۵۵</ref> | ||
خط ۳۷۸: | خط ۳۵۲: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[ur:علی ابن ابی طالب]] | [[ur:علی ابن ابی طالب]] | ||
[[رده:امامان دوازدهگانه شیعه]] | [[رده:امامان دوازدهگانه شیعه]] | ||
[[رده:اهلبیت]] | [[رده:اهلبیت]] | ||
[[رده:معصومین]] | [[رده:معصومین]] |