پرش به محتوا

جریان‌های فکری دینی معاصر در ایران و مصر (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
این جریان در فضای اجتماعی سیاسی از نیمه قرن نوزدهم به بعد یعنی دورانی که خوشبینی‌های اولیه نسبت به اروپا رنگ باخته بود و مسلمانان دو کشور، علاوه بر چهره تمدنی و علمی اروپا، وجه استعماری اروپا و آثار سوء آن را آشکارا و بلاواسطه حس می‌کردند به وجود آمد. چنان که گفتیم جنبش‌های عرابی پاشا در مصر و رژی در ایران از چنین تجربه مشترکی حکایت دارد.
این جریان در فضای اجتماعی سیاسی از نیمه قرن نوزدهم به بعد یعنی دورانی که خوشبینی‌های اولیه نسبت به اروپا رنگ باخته بود و مسلمانان دو کشور، علاوه بر چهره تمدنی و علمی اروپا، وجه استعماری اروپا و آثار سوء آن را آشکارا و بلاواسطه حس می‌کردند به وجود آمد. چنان که گفتیم جنبش‌های عرابی پاشا در مصر و رژی در ایران از چنین تجربه مشترکی حکایت دارد.


'''''وضعیت مصر هنگام جنبش احیاء'''''
'''''اندیشه اصلاحی اعتدالی در مصر'''''


در مصر امور این کشور پس از شکست قیام عرابی پاشا که اهدافی ضداستعماری و ضداستبدادی را تعقیب می‌کرد، تحت نظارت و کنترل کامل انگلیس قرار گرفته بود. حضور مستقیم استعمار انگلیس، روند تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مصر را مختل کرد. بلافاصله پس از سلطه بریتانیا بر مصر تغییر زبان عربی به زبان انگلیسی و تعیین زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی آموزشی و محدود کردن آموزش به تربیت کادرهای اداری و حکومتی در دستور کار اشغالگران انگلیسی قرار گرفت.<ref>عبدالرازق، ۱۹۹۵،ج۱: ۱۲۸</ref>
در مصر امور این کشور پس از شکست قیام عرابی پاشا که اهدافی ضداستعماری و ضداستبدادی را تعقیب می‌کرد، تحت نظارت و کنترل کامل انگلیس قرار گرفته بود. حضور مستقیم استعمار انگلیس، روند تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مصر را مختل کرد. بلافاصله پس از سلطه بریتانیا بر مصر تغییر زبان عربی به زبان انگلیسی و تعیین زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی آموزشی و محدود کردن آموزش به تربیت کادرهای اداری و حکومتی در دستور کار اشغالگران انگلیسی قرار گرفت.<ref>عبدالرازق، ۱۹۹۵،ج۱: ۱۲۸</ref>
خط ۱۶۶: خط ۱۶۶:
«اسلام به هنگام ظهور، شرق همانند غرب در اسارت بندهای تقلید و استبداد بود. اسلام شرق را از اسارت استبداد آزاد کرد، اما پس از گذشت کمتر از نیم قرن استبداد بازگشت تا تقلید را تقویت و استقلال فکری را تضعیف کند و آزادیخواهان را منزوی سازد. اروپا نیز بیش از جوامع شرقی از استبداد رنج می‌برد... اما اروپا در راه استقلال فکر، جهادی تحسین‌برانگیز آغاز کرد تا بر دشمنانش یعنی رجال کلیسا و پادشاهان مستبد پیروز شد...این روند ادامه یافت تا اروپا به انگیزه استعمار شرق یا ترویج دین و یا منافع مادی به سرزمین‌های شرقی روی آورد و با مردم آن درآمیخت...و شرق از غرب شیوه بحث و استدلال و استنباط و استنتاج را آموخت و نسیم استقلال و حریت فکر و اندیشه را احساس کرد و این بهره‌ای مهم بود که از اروپاییان بردیم و باید قدردان آنان باشیم و به خاطر این آگاهی ایشان را ستایش کنیم. هیچ مسلمانی با استناد به مخالفت قرآن با تقلید و تشویق مسلمانان به استقلال فکر و پیروی از برهان نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند. اگر چه هدایت قرآن به نفی تقلید و دعوت به برهان و دلیل، یک حقیقت است و عالمان منصف اروپا نیز بدان معترفند، اما شرق و به ویژه مسلمانان تا این عصر بدان توجهی نداشتند. دلیل ما بر این سخن آنست که رجال دین ما هنوز غالبا اسیر تقلید و دشمن استقلال فکری هستند. بنابر این باید با خود منصف بوده و شکرگزار کسانی باشیم که ما را متوجه مصالح خویش کردند.» (رشید رضا، مجله المنار، ج۱۰،جزء۳: ۱۹۷- ۱۹۹)
«اسلام به هنگام ظهور، شرق همانند غرب در اسارت بندهای تقلید و استبداد بود. اسلام شرق را از اسارت استبداد آزاد کرد، اما پس از گذشت کمتر از نیم قرن استبداد بازگشت تا تقلید را تقویت و استقلال فکری را تضعیف کند و آزادیخواهان را منزوی سازد. اروپا نیز بیش از جوامع شرقی از استبداد رنج می‌برد... اما اروپا در راه استقلال فکر، جهادی تحسین‌برانگیز آغاز کرد تا بر دشمنانش یعنی رجال کلیسا و پادشاهان مستبد پیروز شد...این روند ادامه یافت تا اروپا به انگیزه استعمار شرق یا ترویج دین و یا منافع مادی به سرزمین‌های شرقی روی آورد و با مردم آن درآمیخت...و شرق از غرب شیوه بحث و استدلال و استنباط و استنتاج را آموخت و نسیم استقلال و حریت فکر و اندیشه را احساس کرد و این بهره‌ای مهم بود که از اروپاییان بردیم و باید قدردان آنان باشیم و به خاطر این آگاهی ایشان را ستایش کنیم. هیچ مسلمانی با استناد به مخالفت قرآن با تقلید و تشویق مسلمانان به استقلال فکر و پیروی از برهان نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند. اگر چه هدایت قرآن به نفی تقلید و دعوت به برهان و دلیل، یک حقیقت است و عالمان منصف اروپا نیز بدان معترفند، اما شرق و به ویژه مسلمانان تا این عصر بدان توجهی نداشتند. دلیل ما بر این سخن آنست که رجال دین ما هنوز غالبا اسیر تقلید و دشمن استقلال فکری هستند. بنابر این باید با خود منصف بوده و شکرگزار کسانی باشیم که ما را متوجه مصالح خویش کردند.» (رشید رضا، مجله المنار، ج۱۰،جزء۳: ۱۹۷- ۱۹۹)


'''''اندیشه اصلاحی اعتدالی در مصر'''''
در ایران نیز در همین دوران شاهد شکل‌گیری جریان اصلاحی اعتدالی در سطح اندیشه دینی هستیم. آخوند خراسانی و علامه نائینی در نجف و چهره‌هایی نظیر شیخ‌هادی نجم‌آبادی و سید محمد طباطبایی در تهران از متفکران جریان احیای اندیشه دینی با رویکرد اعتدالی به شمار می‌آیند. البته رهبران این جریان در ایران به علت درگیرشدن در جنبش مشروطه و حوادث پس از آن هرگز نتوانست همانند عبده و یارانش برنامه اصلاحی همه‌جانبه و گسترده‌ای را در حوزه اندیشه دینی و تربیت اجتماعی به اجرا در آورد. اما نگاه آنان به دین شباهت بسیاری به نگاه همگنان مصری معاصر خود داشت. مروری بر آرای علامه نائینی معروف‌ترین چهره روحانی این جریان در رساله تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله به روشنی این شباهت را نشان می‌دهد.
در ایران نیز در همین دوران شاهد شکل‌گیری جریان اصلاحی اعتدالی در سطح اندیشه دینی هستیم. آخوند خراسانی و علامه نائینی در نجف و چهره‌هایی نظیر شیخ‌هادی نجم‌آبادی و سید محمد طباطبایی در تهران از متفکران جریان احیای اندیشه دینی با رویکرد اعتدالی به شمار می‌آیند. البته رهبران این جریان در ایران به علت درگیرشدن در جنبش مشروطه و حوادث پس از آن هرگز نتوانست همانند عبده و یارانش برنامه اصلاحی همه‌جانبه و گسترده‌ای را در حوزه اندیشه دینی و تربیت اجتماعی به اجرا در آورد. اما نگاه آنان به دین شباهت بسیاری به نگاه همگنان مصری معاصر خود داشت. مروری بر آرای علامه نائینی معروف‌ترین چهره روحانی این جریان در رساله تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله به روشنی این شباهت را نشان می‌دهد.