۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = | | عنوان = محمد قریب | ||
| تصویر = دکتر قریب و نشان ملی فرانسه.jpg | | تصویر = دکتر قریب و نشان ملی فرانسه.jpg | ||
| نام = محمد قریب | | نام = محمد قریب | ||
| نامهای دیگر = پدر طب اطفال ایران | | نامهای دیگر = دکتر قریب، پدر طب اطفال [[ایران]] | ||
| سال تولد = 1288 ش | | سال تولد = 1288 ش | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
خط ۱۵: | خط ۱۴: | ||
| دین = [[اسلام]] | | دین = [[اسلام]] | ||
| مذهب = [[شیعه]] | | مذهب = [[شیعه]] | ||
| آثار = | | آثار = {{فهرست جعبه افقی |بیماریهای کودکان|مسائل مشکل طب کودکان|}} | ||
| فعالیتها = | | فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |تأسیس مرکز انتقال خون |راهاندازی انجمن اطبا اطفال|}} | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
''' | '''محمد قریب''' از پزشکان سرشناس و مطرح در [[ایران]] که تمام وقت خود را به طبابت بیماران و بخصوص کودکان این مرز و بوم پرداخت و با تأسیس مراکز مختلف و کسب افتخارات متعدد از جمله '''نشان ملی فرانسه''' همچون نگین انگشتری در رشته و تخصص خود درخشید. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
شنیدن نام | شنیدن نام '''«دکتر محمد قریب»''' هر فردی را به یاد مردی میاندازد که به دلیل عشق فراوان به وطن، بلافاصله پس از پایان تحصیلات خود در [[اروپا]] به ایران بازگشت و چندین دهه به خدمت مشغول بود؛ او که به پاس خدماتی که به علم پزشکی ایران انجام داد، نامش برای همیشه جاودان ماند. «محمد قریب» در روزهای نخستین تابستان ۱۲۸۸ شمسی در [[تهران]] چشم به جهان گشود. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان رساند و در ۱۳۰۶ شمسی برای فراگرفتن دانش پزشکی راهی [[فرانسه]] شد. وی پشتکاری مثال زدنی در آموختن علوم مختلف داشت به طوری که در پایان سال اول موفق شد، ''جایزهٔ لابراتوار تشریح دانشکده پزشکی'' را دریافت کند. | ||
او در سال دوم در بیمارستانهای [[پاریس]] مشغول به کار شد و در آغاز سال چهارم در آزمون ''اکسترنای بیمارستان'' این شهر پذیرفته شد. قبولی در کنکور ''انترنای بیمارستان پاریس'' یکی دیگر از افتخارات قریب به شمار میرود. او در واقع نخستین ایرانی محسوب میشد که در چنین امتحانی پذیرفته شده بود. '''«وقفههای تنفسی شیرخواران»''' عنوانی بود که او برای رساله دکتری خود انتخاب کرد. محمد قریب در ۱۳۱۷ شمسی به میهن بازگشت؛ زیرا اعتقاد داشت که این دانش تنها باید در ایران عرضه شود. '''پروفسور لاپلان''' که از استادان و از نزدیکان او در دوران تحصیل در [[فرانسه|فرانسه]] بود، دربارهٔ قریب میگوید: «در فرانسه، برای یک دانشجوی برجسته کافی نیست کـه مسیر طبیعی تحصیلات پزشکی را طی کند و امتحانات را حتی به بهترین وجه ممکن بگذراند. هیچ کس نمیتواند مدعی مقام استادی فردا بشود، مگر آنکه راه دراز و دشوار و آکنده از موانع کنکورهای بیمارستانی و به دنبال آن اکسترنا و بـخصوص انترنای بیمارستانهای پاریس را گذرانده باشد. قریب با روحیهای دوستانه اما روشـنبـینانه و حـتی انتقادی با فرهنگ [[فرانسه]]<ref>ر. ک مقالهٔ: [[فرهنگ در فرانسه]].</ref> برخورد کرد و از آن گزیدههایی که باعث استغنای فرهنگی وی شد، برگرفت و تـوانست مـیان مـیراث نیاکان خود و علوم نوین غربی، آشتی برقرار کند... میتوان چنین اندیشید که اگر قـریب در طـول زندگی شغلی خود متکی به این دو فرهنگ نبود، موهبتهای ذاتیاش به چنین درجـهای از شکوفایی نمیرسید. فرانسه از اینکه در چنین کامیابی خارقالعادهای سهم خود را ادا کرده است به خود میبالد...». | او در سال دوم در بیمارستانهای [[پاریس]] مشغول به کار شد و در آغاز سال چهارم در آزمون ''اکسترنای بیمارستان'' این شهر پذیرفته شد. قبولی در کنکور ''انترنای بیمارستان پاریس'' یکی دیگر از افتخارات قریب به شمار میرود. او در واقع نخستین ایرانی محسوب میشد که در چنین امتحانی پذیرفته شده بود. '''«وقفههای تنفسی شیرخواران»''' عنوانی بود که او برای رساله دکتری خود انتخاب کرد. محمد قریب در ۱۳۱۷ شمسی به میهن بازگشت؛ زیرا اعتقاد داشت که این دانش تنها باید در ایران عرضه شود. '''پروفسور لاپلان''' که از استادان و از نزدیکان او در دوران تحصیل در [[فرانسه|فرانسه]] بود، دربارهٔ قریب میگوید: «در فرانسه، برای یک دانشجوی برجسته کافی نیست کـه مسیر طبیعی تحصیلات پزشکی را طی کند و امتحانات را حتی به بهترین وجه ممکن بگذراند. هیچ کس نمیتواند مدعی مقام استادی فردا بشود، مگر آنکه راه دراز و دشوار و آکنده از موانع کنکورهای بیمارستانی و به دنبال آن اکسترنا و بـخصوص انترنای بیمارستانهای پاریس را گذرانده باشد. قریب با روحیهای دوستانه اما روشـنبـینانه و حـتی انتقادی با فرهنگ [[فرانسه]]<ref>ر. ک: مقالهٔ: [[فرهنگ در فرانسه]].</ref> برخورد کرد و از آن گزیدههایی که باعث استغنای فرهنگی وی شد، برگرفت و تـوانست مـیان مـیراث نیاکان خود و علوم نوین غربی، آشتی برقرار کند... میتوان چنین اندیشید که اگر قـریب در طـول زندگی شغلی خود متکی به این دو فرهنگ نبود، موهبتهای ذاتیاش به چنین درجـهای از شکوفایی نمیرسید. فرانسه از اینکه در چنین کامیابی خارقالعادهای سهم خود را ادا کرده است به خود میبالد...». | ||
== تأسیس مرکز انتقال خون == | == تأسیس مرکز انتقال خون == | ||
خط ۳۸: | خط ۳۷: | ||
== آثار و فعالیتهای علمی == | == آثار و فعالیتهای علمی == | ||
'' | ''«بیماریهای اطفال»'' عنوان کتابی به شمار میرود که «محمد قریب» آن را به رشته تحریر درآورده است. در آن موقع هیچ کتابی به زبان فارسی دربارهٔ بیماریهای اطفال نوشته نشده بود. شاید او در آن برهه از زمان تنها فردی باشد که نخستین کتاب را در این زمینه تألیف کرد. کتابی که جان کلام را با بیانی بسیار شیوا و طنز ارائه میدهد. از آثار علمی ایشان میتوان به کتابهای «بیماریهای کودکان» در یک جلد و «مسائل مشکل طب کودکان» در ۲ جـلد و بـسیاری از مقالات ایشان در زمینهٔ طب کودکان در مجلههای پزشـکی فـارسی و غـیرفارسی و همچنین از مقدمههایی که بر کتابهای مختلف پزشـکی نـگاشتهاند، یاد کرد. | ||
== افتخارات == | == افتخارات == | ||
خط ۴۸: | خط ۴۷: | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
جسم قریب در واپسین سالهای زندگی، ناتوان شده بود و او از پروردگار، طلب رهایی از چنگال بیماری یا مرگ میکرد. با این وجود همواره نگران شرایط کودکان بیمار بود و توصیههای لازم برای درمان آنان را به دانشجویان میکرد. در هـنگام کسالتش که در [[آمریکا]] بود، نامهای برای یکی از دوستانش نگاشت که در آن اینگونه نوشته بود، '''من گرچه با مرگ دست به گریبان هستم؛ اما مطالعه را ترک نکردهام'''. | جسم قریب در واپسین سالهای زندگی، ناتوان شده بود و او از پروردگار، طلب رهایی از چنگال بیماری یا مرگ میکرد. با این وجود همواره نگران شرایط کودکان بیمار بود و توصیههای لازم برای درمان آنان را به دانشجویان میکرد. در هـنگام کسالتش که در [[آمریکا]] بود، نامهای برای یکی از دوستانش نگاشت که در آن اینگونه نوشته بود، '''من گرچه با مرگ دست به گریبان هستم؛ اما مطالعه را ترک نکردهام'''. | ||
با ایـنکه سـرطان کلیه داشت و میدانست کـه از ایـن بیماری جان سالم به در نخواهد برد، مطالعه و درس خود را ترک نکرد. با نهایت کوشش، سعی میکرد، طوری درس بدهد که شاگردانش به خوبی آزمـوده شـوند و برای کشور و مردم مفید باشند. سرانجام قریب در یکم بهمن ۱۳۵۳ شمسی درگذشت و بنا بر وصیت خودش، پیکرش به قم منتقل شد. برای مراسم خاکسپاری محمد قریب، [[محمدرضا شاه پهلوی]] به همراه خودروهای دربار شخصاً جنازهٔ محمد قریب را از [[تهران]] تا [[قم]] همراهی کرد و [[آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی]]، [[نماز میت]] بر پیکرش خواند و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد. | با ایـنکه سـرطان کلیه داشت و میدانست کـه از ایـن بیماری جان سالم به در نخواهد برد، مطالعه و درس خود را ترک نکرد. با نهایت کوشش، سعی میکرد، طوری درس بدهد که شاگردانش به خوبی آزمـوده شـوند و برای کشور و مردم مفید باشند. سرانجام قریب در یکم بهمن ۱۳۵۳ شمسی درگذشت و بنا بر وصیت خودش، پیکرش به قم منتقل شد. برای مراسم خاکسپاری محمد قریب، [[محمدرضا شاه پهلوی]] به همراه خودروهای دربار شخصاً جنازهٔ محمد قریب را از [[تهران]] تا [[قم]] همراهی کرد و [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی]]، [[نماز میت]] بر پیکرش خواند و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده:ایران]] |