پرش به محتوا

عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آندو' به 'آن‌دو')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
'''عصمت''' به معنای پاک‌دامنی و ناآلودگی به گناه است. در این که [[پیامبران]] باید [[معصوم]] باشند، جمیع ملل و شریعت‌ها اتفاق نظر دارند، جز این که آن را در برخی امور لازم می‌دانند و در برخی جایز و هر کدام را دلایلی است. شیعه با استناد به دلایل متعدد قرآنی و روایی، اهل بیت (ع) را نیز معصوم می‌داند.  
'''عصمت''' به معنای پاک‌دامنی و ناآلودگی به گناه است. در این که [[پیامبران]] باید [[معصوم]] باشند، جمیع ملل و شریعت‌ها اتفاق نظر دارند، جز این که آن را در برخی امور لازم می‌دانند و در برخی جایز و هر کدام را دلایلی است. شیعه با استناد به دلایل متعدد قرآنی و روایی، اهل بیت (ع) را نیز معصوم می‌داند.  


=معنای عصمت=
== معنای عصمت ==
 
عصمت یعنى آنکه انسان نه تنها گناه نکند بلکه در فکر گناه هم نباشد. ما در برخى گناهان حالت عصمت داریم، زیرا تاکنون مرتکب آن نشده‌‏ایم و فکر آن را هم نکرده‌‏ایم؛ نظیر عریان به کوچه و بازار رفتن، خودکشى و یا کشتن دیگران. همان گونه که ما در بسیارى گناهان به خاطر علم و آگاهى که به زشتى و پستى و بد عاقبتى آن داریم هرگز به فکر انجام آن نیستیم، امام و پیامبر هم به خاطر علم و یقینى که به ناپسندى همه گناهان دارد، هرگز گرد آن نمی‌‏رود. <ref>اصول عقاید، ص 400</ref>
عصمت یعنى آنکه انسان نه تنها گناه نکند بلکه در فکر گناه هم نباشد. ما در برخى گناهان حالت عصمت داریم، زیرا تاکنون مرتکب آن نشده‌‏ایم و فکر آن را هم نکرده‌‏ایم؛ نظیر عریان به کوچه و بازار رفتن، خودکشى و یا کشتن دیگران. همان گونه که ما در بسیارى گناهان به خاطر علم و آگاهى که به زشتى و پستى و بد عاقبتى آن داریم هرگز به فکر انجام آن نیستیم، امام و پیامبر هم به خاطر علم و یقینى که به ناپسندى همه گناهان دارد، هرگز گرد آن نمی‌‏رود. <ref>اصول عقاید، ص 400</ref>


=مفهوم عصمت=
== مفهوم عصمت ==
 
فاضل مقداد در تعریف عصمت می‌گوید: عصمت، لطفى است که خداوند در حق مکلف به جاى می‌آورد، به گونه‌اى که انگیزه‌اى براى ترک اطاعت و یا انجام معصیت در او باقى نمی‌ماند، هر چند این لطف، توان انجام گناه را از وى نمی‌ستاند. <ref>ارشاد الطالبین، ص ۳۰۱ - ۳۰۲</ref> این متکلم برجسته امامیه در ادامه اسباب تحقق لطف الهى را چنین برمى‌شمارد:
فاضل مقداد در تعریف عصمت می‌گوید: عصمت، لطفى است که خداوند در حق مکلف به جاى می‌آورد، به گونه‌اى که انگیزه‌اى براى ترک اطاعت و یا انجام معصیت در او باقى نمی‌ماند، هر چند این لطف، توان انجام گناه را از وى نمی‌ستاند. <ref>ارشاد الطالبین، ص ۳۰۱ - ۳۰۲</ref> این متکلم برجسته امامیه در ادامه اسباب تحقق لطف الهى را چنین برمى‌شمارد:


خط ۱۶: خط ۱۴:
[[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]]<ref>ر. ک:مقاله علامه مجلسی</ref> در مورد اعتقاد [[امامیه]] در بحث عصمت می‌گوید: بدان که علماى امامیه رضوان اللّه علیهم اجماع کرده‌اند بر عصمت انبیا و اوصیا از [[گناهان کبیره]] و صغیره که صادر نمى‌شود از ایشان هیچ نوع از گناهان نه بر سبیل سهو و نسیان و نه بر سبیل خطاى در تأویل و نه بر سبیل مهاونه، نه پیش از پیغمبرى و نه بعد از آن، نه در کودکى و نه در بزرگى. و کسى در این باب مخالفت نکرده مگر ابن بابویه و شیخ محمد بن الحسن بن الولید رحمة اللّه علیهما که ایشان تجویز کرده‌اند که حق تعالى ایشان را براى مصلحتى سهو بفرماید که فراموش کنند چیزى را که متعلق به تبلیغ رسالت نباشد. <ref>حیوة القلوب‌، علامه مجلسى‌، ج۱، ص۶۵</ref>
[[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]]<ref>ر. ک:مقاله علامه مجلسی</ref> در مورد اعتقاد [[امامیه]] در بحث عصمت می‌گوید: بدان که علماى امامیه رضوان اللّه علیهم اجماع کرده‌اند بر عصمت انبیا و اوصیا از [[گناهان کبیره]] و صغیره که صادر نمى‌شود از ایشان هیچ نوع از گناهان نه بر سبیل سهو و نسیان و نه بر سبیل خطاى در تأویل و نه بر سبیل مهاونه، نه پیش از پیغمبرى و نه بعد از آن، نه در کودکى و نه در بزرگى. و کسى در این باب مخالفت نکرده مگر ابن بابویه و شیخ محمد بن الحسن بن الولید رحمة اللّه علیهما که ایشان تجویز کرده‌اند که حق تعالى ایشان را براى مصلحتى سهو بفرماید که فراموش کنند چیزى را که متعلق به تبلیغ رسالت نباشد. <ref>حیوة القلوب‌، علامه مجلسى‌، ج۱، ص۶۵</ref>


=منظور از عصمت=
== منظور از عصمت ==
 
عصمت در لغت از ریشه عصم است که به معنی امساک و خوددارای و منع است. <ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ماده ع‌ص‌م</ref>
عصمت در لغت از ریشه عصم است که به معنی امساک و خوددارای و منع است. <ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ماده ع‌ص‌م</ref>
در اصطلاح علم کلام، قوه‌ای است که انسان را از واقع شدن در گناه و خط منع می‌کند و گاهی تعریف شده به اینکه لطفی است که خداوند در حق بنده خویش انجام می‌دهد به طوری که دیگر انگیزه‌ای برای ترک طاعت و انجام گناه _ با اینکه قدرت بر انجام آن‌دو دارد ‌_ باقی می‌ماند. <ref>سبحانی، ‌ جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۳، ص۱۵۸</ref>
در اصطلاح علم کلام، قوه‌ای است که انسان را از واقع شدن در گناه و خط منع می‌کند و گاهی تعریف شده به اینکه لطفی است که خداوند در حق بنده خویش انجام می‌دهد به طوری که دیگر انگیزه‌ای برای ترک طاعت و انجام گناه _ با اینکه قدرت بر انجام آن‌دو دارد ‌_ باقی می‌ماند. <ref>سبحانی، ‌ جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۳، ص۱۵۸</ref>


=عصمت در مقام دریافت و ابلاغ وحی=
== عصمت در مقام دریافت و ابلاغ وحی ==
 
پیش از شروع بحث این قسم از عصمت، ‌ لازم است توضیحی پیرامون دو واژه تلقی و ابلاغ داده شود:
پیش از شروع بحث این قسم از عصمت، ‌ لازم است توضیحی پیرامون دو واژه تلقی و ابلاغ داده شود:
تلقی به معنای <big>دریافت کردن</big> می‌باشد. منظور از عصمت در مقام تلقی وحی این است که پیامبر [[وحی]] را همانطور که در لوح و خزانه علم الهی است، بدون کم و زیاد، دریافت می‌کند و در این میان نه شیاطین می‌توانند در آن تصرف کنند؛ نه فرشتگانی که واسطه در رساندن پیام خداوند می‌باشند مرتکب خطا می‌گردند و نه ابزار ادراکی پیامبر در فهم و دریافت کامل آن به اشتباه می‌رود.
تلقی به معنای <big>دریافت کردن</big> می‌باشد. منظور از عصمت در مقام تلقی وحی این است که پیامبر [[وحی]] را همانطور که در لوح و خزانه علم الهی است، بدون کم و زیاد، دریافت می‌کند و در این میان نه شیاطین می‌توانند در آن تصرف کنند؛ نه فرشتگانی که واسطه در رساندن پیام خداوند می‌باشند مرتکب خطا می‌گردند و نه ابزار ادراکی پیامبر در فهم و دریافت کامل آن به اشتباه می‌رود.
خط ۲۹: خط ۲۵:
مساله عصمت انبیا در مقام تلقی و ابلاغ وحی، تقریبا مورد پذیرش همه طوایف مسلمین قرار گرفته است. <ref>سبحانی، ‌ جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۳،ص۱۸۳</ref>
مساله عصمت انبیا در مقام تلقی و ابلاغ وحی، تقریبا مورد پذیرش همه طوایف مسلمین قرار گرفته است. <ref>سبحانی، ‌ جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۳،ص۱۸۳</ref>


=عصمت درقرآن‏=
== عصمت درقرآن ‏==
 
لفظ عصمت با تمام مشتقّات خود 13 مرتبه در [[قرآن]] آمده و به معنای تمسّک و نگهداری و منع و بازداری است.
لفظ عصمت با تمام مشتقّات خود 13 مرتبه در [[قرآن]] آمده و به معنای تمسّک و نگهداری و منع و بازداری است.


خط ۳۸: خط ۳۳:
* عصمت وصف قرآن کریم: لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ <ref>فصلت/ 42</ref>
* عصمت وصف قرآن کریم: لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ <ref>فصلت/ 42</ref>


=مراتب عصمت‏=
== مراتب عصمت =‏=
 
مراحل عصمت انبیا (ع):  
مراحل عصمت انبیا (ع):  


خط ۴۷: خط ۴۱:
#
#


=مقام عصمت=
== مقام عصمت ==
 
'''آیا عصمت موهبت خدایی است یا اکتسابی؟'''  
'''آیا عصمت موهبت خدایی است یا اکتسابی؟'''  


خط ۵۷: خط ۵۰:
شیخ مفید: العصمة تفضل من الله تعالی علی من علم أنه یتمسک بعصمته <ref>تصحیح‏ الاعتقاد، ص 128</ref> قال السید المرتضی رحمه الله فی کتاب الغرر و الدرر:" أن العصمة هی اللطف الذی یفعله الله تعالی فیختار العبد عنده الامتناع من فعل القبیح" <ref>بحارالانوار، ج 17، ص 93</ref> و به چند آیه استدلال کرده‏اند: وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الاخْیارِ <ref>بحارالانوار، ج 17، ص/ 47</ref> وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلی عِلْمٍ عَلَی الْعالَمین <ref>دخان/ 32</ref> إِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً <ref>احزاب/ 33</ref>  
شیخ مفید: العصمة تفضل من الله تعالی علی من علم أنه یتمسک بعصمته <ref>تصحیح‏ الاعتقاد، ص 128</ref> قال السید المرتضی رحمه الله فی کتاب الغرر و الدرر:" أن العصمة هی اللطف الذی یفعله الله تعالی فیختار العبد عنده الامتناع من فعل القبیح" <ref>بحارالانوار، ج 17، ص 93</ref> و به چند آیه استدلال کرده‏اند: وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الاخْیارِ <ref>بحارالانوار، ج 17، ص/ 47</ref> وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلی عِلْمٍ عَلَی الْعالَمین <ref>دخان/ 32</ref> إِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً <ref>احزاب/ 33</ref>  


=اگر عصمت موهوبی است، چه افتخاری است=
== اگر عصمت موهوبی است، چه افتخاری است ==
 
حقیقت این است که عصمت الهی با توجّه به زمینه‏‌های طهارت و لیاقت‏‌های فرد است. یعنی خداوند متعال با علم بی پایان خویش مى‌دانسته که اشخاصی لیاقت بهره‌مندی از این موهبت را دارند و آن را به ایشان اعطاء نموده است. مانند مجاهدت‏‌های ابراهیم (ع) و پیامبر اسلام(ص) و یوسف (ع) و سایر انبیا (ع)  
حقیقت این است که عصمت الهی با توجّه به زمینه‏‌های طهارت و لیاقت‏‌های فرد است. یعنی خداوند متعال با علم بی پایان خویش مى‌دانسته که اشخاصی لیاقت بهره‌مندی از این موهبت را دارند و آن را به ایشان اعطاء نموده است. مانند مجاهدت‏‌های ابراهیم (ع) و پیامبر اسلام(ص) و یوسف (ع) و سایر انبیا (ع)  


در دعای ندبه می‏‌خوانیم: الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دِینِکَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ الَّذِی لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِه <ref>إقبال الاعمال، ص 295</ref>  
در دعای ندبه می‏‌خوانیم: الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دِینِکَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ الَّذِی لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِه <ref>إقبال الاعمال، ص 295</ref>  


=رابطه عصمت و اختیار=
== رابطه عصمت و اختیار ==
 
عصمت اختیار معصوم را سلب نمی‌کند و او قدرت بر گناه دارد و لکن گناه را انجام نمی‌‏دهد.  
عصمت اختیار معصوم را سلب نمی‌کند و او قدرت بر گناه دارد و لکن گناه را انجام نمی‌‏دهد.  
چنان‌که ما انسان‌‏ها در برخی از کارها معصوم هستیم. مانند انتحار، لخت بیرون آمدن، خود را به آتش افکندن. وَ اجْتَبَیْناهُمْ وَ هَدَیْناهُمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ ذلِکَ هُدَی اللَّهِ یَهْدی بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما کانُوا یَعْمَلُون <ref>انعام/ 87- 88</ref>
چنان‌که ما انسان‌‏ها در برخی از کارها معصوم هستیم. مانند انتحار، لخت بیرون آمدن، خود را به آتش افکندن. وَ اجْتَبَیْناهُمْ وَ هَدَیْناهُمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ ذلِکَ هُدَی اللَّهِ یَهْدی بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما کانُوا یَعْمَلُون <ref>انعام/ 87- 88</ref>


=عصمت پیامبران=
== عصمت پیامبران= =
 
'''سوال'''
'''سوال'''


خط ۱۰۳: خط ۹۳:
امیرمؤمنان (ع) در پاسخ به پرسشى از این دست، این نکته را خاطر نشان می‌سازند که یادآورى این کاستى‌ها براى آن است که مردم در بزرگداشت انبیا به خطا نروند و آنان را در جایگاه خدایى ننشانند و بدانند که آفریدگان هر اندازه درجات تعالى را بپیمایند، از کمال ویژهٔ الهى فروترند. <ref>الاحتجاج، ج ۲ـ۱، ص ۲۴۹</ref>  
امیرمؤمنان (ع) در پاسخ به پرسشى از این دست، این نکته را خاطر نشان می‌سازند که یادآورى این کاستى‌ها براى آن است که مردم در بزرگداشت انبیا به خطا نروند و آنان را در جایگاه خدایى ننشانند و بدانند که آفریدگان هر اندازه درجات تعالى را بپیمایند، از کمال ویژهٔ الهى فروترند. <ref>الاحتجاج، ج ۲ـ۱، ص ۲۴۹</ref>  


=عصمت امام (ع)=
== عصمت امام ==
 
هم دلیل عقلی گوید امام جامعه و حجت خدا برمردم باید معصوم باشد، و هم دلیل نقلی.  
هم دلیل عقلی گوید امام جامعه و حجت خدا برمردم باید معصوم باشد، و هم دلیل نقلی.  


== دلیل عقلی ==  
=== دلیل عقلی ===
 
بسیار روشن است که پیامبر (ص) و امام حافظ دین الهی است و اگر انحراف پیدا کند، غرض اصلی دین که هدایت مردم است، صورت نمی‏‌پذیرد و <ref>نقض غرض</ref> می‌شود. از آیه شریفه: لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمینَ <ref>بقره/ 124</ref> نیز عصمت امام استفاده می‌‏شود.  
بسیار روشن است که پیامبر (ص) و امام حافظ دین الهی است و اگر انحراف پیدا کند، غرض اصلی دین که هدایت مردم است، صورت نمی‏‌پذیرد و <ref>نقض غرض</ref> می‌شود. از آیه شریفه: لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمینَ <ref>بقره/ 124</ref> نیز عصمت امام استفاده می‌‏شود.  


خط ۱۲۰: خط ۱۰۸:
برای قسم اول و چهارم قطعا دعا نکرده و گروه سوم را هم قرآن نفی می‌‏کند. پس قسم دوم ثابت می‏‌شود.  
برای قسم اول و چهارم قطعا دعا نکرده و گروه سوم را هم قرآن نفی می‌‏کند. پس قسم دوم ثابت می‏‌شود.  


== دلیل نقلی ==
=== دلیل نقلی ===
 
دستور به اطاعت مطلق در آیات ذیل، دلیل بر عصمت است.  
دستور به اطاعت مطلق در آیات ذیل، دلیل بر عصمت است.  


خط ۱۳۳: خط ۱۲۰:
* فَبِعِزَّتِکَ لاغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین إِلا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ <ref>نساء/ ص/ 83- 82</ref>
* فَبِعِزَّتِکَ لاغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین إِلا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ <ref>نساء/ ص/ 83- 82</ref>
* وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الایْدی وَ الابْصارِ إِنّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکْرَی الدّارِ وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الاخْیار <ref>نساء/ ص/ 47- 45</ref>
* وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الایْدی وَ الابْصارِ إِنّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکْرَی الدّارِ وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الاخْیار <ref>نساء/ ص/ 47- 45</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مفاهیم اسلامی]]
[[رده:مفاهیم اسلامی]]
confirmed، مدیران
۳۷٬۴۸۵

ویرایش