confirmed، مدیران
۳۷٬۴۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عصمت''' به معنای پاکدامنی و ناآلودگی به گناه است. در این که [[پیامبران]] باید [[معصوم]] باشند، جمیع ملل و شریعتها اتفاق نظر دارند، جز این که آن را در برخی امور لازم میدانند و در برخی جایز و هر کدام را دلایلی است. شیعه با استناد به دلایل متعدد قرآنی و روایی، | '''عصمت''' به معنای پاکدامنی و ناآلودگی به گناه است. در این که [[پیامبران]] باید [[معصوم]] باشند، جمیع ملل و شریعتها اتفاق نظر دارند، جز این که آن را در برخی امور لازم میدانند و در برخی جایز و هر کدام را دلایلی است. شیعه با استناد به دلایل متعدد قرآنی و روایی، اهلبیت (علیه السلام) را نیز معصوم میداند. | ||
== معنای عصمت == | == معنای عصمت == | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== منظور از عصمت == | == منظور از عصمت == | ||
عصمت در لغت از ریشه عصم است که به معنی امساک و خوددارای و منع است. <ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ماده عصم</ref> | عصمت در لغت از ریشه عصم است که به معنی امساک و خوددارای و منع است. <ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ماده عصم</ref> | ||
در اصطلاح علم کلام، قوهای است که انسان را از واقع شدن در گناه و خط منع میکند و گاهی تعریف شده به اینکه لطفی است که خداوند در حق بنده خویش انجام میدهد به طوری که دیگر انگیزهای برای ترک طاعت و انجام گناه _ با اینکه قدرت بر انجام آندو دارد _ باقی میماند. <ref>سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق( | در اصطلاح علم کلام، قوهای است که انسان را از واقع شدن در گناه و خط منع میکند و گاهی تعریف شده به اینکه لطفی است که خداوند در حق بنده خویش انجام میدهد به طوری که دیگر انگیزهای برای ترک طاعت و انجام گناه _ با اینکه قدرت بر انجام آندو دارد _ باقی میماند. <ref>سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(علیه السلام)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۳، ص۱۵۸</ref> | ||
== عصمت در مقام دریافت و ابلاغ وحی == | == عصمت در مقام دریافت و ابلاغ وحی == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
ابلاغ در لغت به معنای <big>رساندن</big> است. و مراد از عصمت در مقام ابلاغ وحی این است که پیامبر همان مطالبی را که تلقی و دریافت کرده، بدون هیچ افزودن و کاستن به مردم برساند. یعنی نه پیامبر دچار خطا و یا تحریف عمدی آن شود و نه شیاطین در موقع تبلیغ پیامبر، دخالت کرده و مثلا با صدایی شبیه صدای پیامبر، مطالبی را به آیات الهی بیفزایند. | ابلاغ در لغت به معنای <big>رساندن</big> است. و مراد از عصمت در مقام ابلاغ وحی این است که پیامبر همان مطالبی را که تلقی و دریافت کرده، بدون هیچ افزودن و کاستن به مردم برساند. یعنی نه پیامبر دچار خطا و یا تحریف عمدی آن شود و نه شیاطین در موقع تبلیغ پیامبر، دخالت کرده و مثلا با صدایی شبیه صدای پیامبر، مطالبی را به آیات الهی بیفزایند. | ||
مساله عصمت انبیا در مقام تلقی و ابلاغ وحی، تقریبا مورد پذیرش همه طوایف مسلمین قرار گرفته است. <ref>سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق( | مساله عصمت انبیا در مقام تلقی و ابلاغ وحی، تقریبا مورد پذیرش همه طوایف مسلمین قرار گرفته است. <ref>سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(علیه السلام)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۳،ص۱۸۳</ref> | ||
== عصمت درقرآن == | == عصمت درقرآن == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== مراتب عصمت == | == مراتب عصمت == | ||
مراحل عصمت انبیا ( | مراحل عصمت انبیا (علیه السلام): | ||
# در تلقّی و دریافت وحی: وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ عَلیمٍ <ref> نمل/ 6</ref> | # در تلقّی و دریافت وحی: وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ عَلیمٍ <ref> نمل/ 6</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
== اگر عصمت موهوبی است، چه افتخاری است == | == اگر عصمت موهوبی است، چه افتخاری است == | ||
حقیقت این است که عصمت الهی با توجّه به زمینههای طهارت و لیاقتهای فرد است. یعنی خداوند متعال با علم بی پایان خویش مىدانسته که اشخاصی لیاقت بهرهمندی از این موهبت را دارند و آن را به ایشان اعطاء نموده است. مانند مجاهدتهای ابراهیم ( | حقیقت این است که عصمت الهی با توجّه به زمینههای طهارت و لیاقتهای فرد است. یعنی خداوند متعال با علم بی پایان خویش مىدانسته که اشخاصی لیاقت بهرهمندی از این موهبت را دارند و آن را به ایشان اعطاء نموده است. مانند مجاهدتهای ابراهیم (علیه السلام) و پیامبر اسلام(ص) و یوسف (علیه السلام) و سایر انبیا (علیه السلام) | ||
در دعای ندبه میخوانیم: الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دِینِکَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ الَّذِی لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِه <ref>إقبال الاعمال، ص 295</ref> | در دعای ندبه میخوانیم: الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دِینِکَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ الَّذِی لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِه <ref>إقبال الاعمال، ص 295</ref> | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
۳. آنچه گذشت به معناى نادیده گرفتن لغزشهاى پیامبران نیست. بسیارى از کارها که بر همگان روا است، شایستهٔ مقربان درگاه الهى نیست، که «حَسَناتُ الابرارُ سَیئاتُ المُقَرّبین». <ref> این سخن مشهور در برخى از منابع، از احادیث نبوى به شمار آمده است. ر. ک: کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۵</ref> چه بسا از «معصومان» عملى سر زند که هر چند حرام شرعى نیست ولى با مقام و منزلت والاى آنان سازگارى ندارد و در اصطلاح «ترک اولى» خوانده میشود. این لغزشهاى کوچک به گونهاى در قرآن برجسته گردیدهاند که ظاهربینان و غیردقیق نگران را به تردید میافکند و این پرسش را پیش روى آدمى قرار میدهد که اگر پیامبران معصوماند، دلیل این همه پافشارى بر لغزشهاى آنان چیست. | ۳. آنچه گذشت به معناى نادیده گرفتن لغزشهاى پیامبران نیست. بسیارى از کارها که بر همگان روا است، شایستهٔ مقربان درگاه الهى نیست، که «حَسَناتُ الابرارُ سَیئاتُ المُقَرّبین». <ref> این سخن مشهور در برخى از منابع، از احادیث نبوى به شمار آمده است. ر. ک: کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۵</ref> چه بسا از «معصومان» عملى سر زند که هر چند حرام شرعى نیست ولى با مقام و منزلت والاى آنان سازگارى ندارد و در اصطلاح «ترک اولى» خوانده میشود. این لغزشهاى کوچک به گونهاى در قرآن برجسته گردیدهاند که ظاهربینان و غیردقیق نگران را به تردید میافکند و این پرسش را پیش روى آدمى قرار میدهد که اگر پیامبران معصوماند، دلیل این همه پافشارى بر لغزشهاى آنان چیست. | ||
امیرمؤمنان ( | امیرمؤمنان (علیه السلام) در پاسخ به پرسشى از این دست، این نکته را خاطر نشان میسازند که یادآورى این کاستىها براى آن است که مردم در بزرگداشت انبیا به خطا نروند و آنان را در جایگاه خدایى ننشانند و بدانند که آفریدگان هر اندازه درجات تعالى را بپیمایند، از کمال ویژهٔ الهى فروترند. <ref>الاحتجاج، ج ۲ـ۱، ص ۲۴۹</ref> | ||
== عصمت امام == | == عصمت امام == | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
* | * | ||
271 حدیث وارد شده که منظور از اولی الامر ائمه اطهار ( | 271 حدیث وارد شده که منظور از اولی الامر ائمه اطهار (علیه السلام) است. | ||
* فَبِعِزَّتِکَ لاغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین إِلا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ <ref>نساء/ ص/ 83- 82</ref> | * فَبِعِزَّتِکَ لاغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین إِلا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ <ref>نساء/ ص/ 83- 82</ref> |