پرش به محتوا

المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۲۲: خط ۲۲:
علامه فقید، حکیم الهی، مفسر [[قرآن]] و اسلام‌شناس بزرگ دوران معاصر، سید محمدحسین طباطبایی در ۲۹ ذیحجه سال ۱۳۲۱ قمری برابر با ۱۲۸۰ خورشیدی در یکی از محلات شهر [[تبریز]] در خاندان علم و [[تقوا]] و [[سادات حسنی]]، شیخ الاسلام طباطبایی قاضی، از خانواده‌های عالم این شهر که نسب آنان به حسن مثنی فرزند [[امام حسن مجتبی]] می‌رسید، به دنیا آمد.  
علامه فقید، حکیم الهی، مفسر [[قرآن]] و اسلام‌شناس بزرگ دوران معاصر، سید محمدحسین طباطبایی در ۲۹ ذیحجه سال ۱۳۲۱ قمری برابر با ۱۲۸۰ خورشیدی در یکی از محلات شهر [[تبریز]] در خاندان علم و [[تقوا]] و [[سادات حسنی]]، شیخ الاسلام طباطبایی قاضی، از خانواده‌های عالم این شهر که نسب آنان به حسن مثنی فرزند [[امام حسن مجتبی]] می‌رسید، به دنیا آمد.  
   
   
وی پس از خواندن مقدمات و ادبیات و [[فقه]] و [[اصول]] در سال ۱۳۴۴ قمری برای ادامه تحصیل راهی [[نجف]] شد و در این شهر ده سال دانش آموخت و از اساتیدی چون [[میرزا محمد حسین نائینی|میرزا محمدحسین نائینی]] (م ۱۳۵۴ق) و[[محمدحسین اصفهانی]] معروف به کمپانی در فقه و اصول و در [[فلسفه]] [[سید حسین بادکوبه ای]] و [[اخلاق]] و [[عرفان]] [[میرزا علی آقا قاضی]] و در ریاضیات [[سید ابوالقاسم خوانساری]] بهره برد. دوباره در سال ۱۳۵۴ ق به تبریز بازگشت.  
وی پس از خواندن مقدمات و ادبیات و [[فقه]] و [[اصول]] در سال ۱۳۴۴ قمری برای ادامه تحصیل راهی [[نجف]] شد و در این شهر ده سال دانش آموخت و از اساتیدی چون [[میرزا محمد حسین نائینی|میرزا محمدحسین نائینی]] (م ۱۳۵۴ق) و محمدحسین اصفهانی معروف به کمپانی در فقه و اصول و در [[فلسفه]] سید حسین بادکوبه‌ای و [[اخلاق]] و [[عرفان]] [[سید علی قاضی|میرزا علی آقا قاضی]] و در ریاضیات سید ابوالقاسم خوانساری بهره برد. دوباره در سال ۱۳۵۴ ق به تبریز بازگشت.  


در تبریز به مدت دو سال ماند و آنگاه در سال ۱۳۶۵ق (۱۳۲۵ش) به شهر [[قم]] آمد و به تدریس فلسفه و تفسیر و تألیف کتاب‌های بسیار نفیس و گرانقدر پرداخت. علامه طباطبایی در سال ۱۳۶۴/ ۱۳۲۵ ق، به قم بازگشت<ref>خضیر جعفر، تفسیر القرآن بالقرآن عند العلامة الطباطبائی، ص ۱۶</ref> و تفسیر خود را در دهه سی آغاز کرد و جلد اول و دوم المیزان در سال ۱۳۳۵ نشر یافت ولی شکل‌گیری تفسیر در دهه چهل تحقق یافته است. در نهایت این شخصیت عالی مقام و بی‌نظیر پس از دورانی طولانی از نقاهت و بیماری، در شب هیجدهم [[محرم الحرام]] ۱۴۰۲قمری / ۱۳۶۰ خورشیدی در سن هشتاد و یک سالگی در قم از دنیا رفت و مرگ ایشان مصیبتی بزرگ و جبران ناپذیر برای [[جهان اسلام]] و [[حوزه‌های علمیه|حوزه‌های علمیه]] بود و مراسم تشیع جنازه باشکوهی در شهر قم برگزار و در کنار مرقد [[حضرت معصومه]] دفن شد و در شهرهای دیگر برای بزرگداشت وی مجالسی برگزار گردید.  
در تبریز به مدت دو سال ماند و آنگاه در سال ۱۳۶۵ق (۱۳۲۵ش) به شهر [[قم]] آمد و به تدریس فلسفه و تفسیر و تألیف کتاب‌های بسیار نفیس و گرانقدر پرداخت. علامه طباطبایی در سال ۱۳۶۴/ ۱۳۲۵ ق، به قم بازگشت<ref>خضیر جعفر، تفسیر القرآن بالقرآن عند العلامة الطباطبائی، ص ۱۶</ref> و تفسیر خود را در دهه سی آغاز کرد و جلد اول و دوم المیزان در سال ۱۳۳۵ نشر یافت ولی شکل‌گیری تفسیر در دهه چهل تحقق یافته است. در نهایت این شخصیت عالی مقام و بی‌نظیر پس از دورانی طولانی از نقاهت و بیماری، در شب هیجدهم [[محرم الحرام]] ۱۴۰۲قمری / ۱۳۶۰ خورشیدی در سن هشتاد و یک سالگی در قم از دنیا رفت و مرگ ایشان مصیبتی بزرگ و جبران ناپذیر برای [[جهان اسلام]] و [[حوزه‌های علمیه|حوزه‌های علمیه]] بود و مراسم تشیع جنازه باشکوهی در شهر قم برگزار و در کنار مرقد [[حضرت معصومه]] دفن شد و در شهرهای دیگر برای بزرگداشت وی مجالسی برگزار گردید.  
خط ۳۷: خط ۳۷:


== ویژگی مهم تفسیر المیزان ==
== ویژگی مهم تفسیر المیزان ==
ویژگی مهم این تفسیر، به کارگیری [[تفسیر قرآن به قرآن]] به آن معنای خاص خود، یعنی خود بسنده بودن قرآن در فهم و تفسیر است. این روش در کار ایشان، تنها در کنار هم گذاشتن آیات، برای درک معنای واژه خلاصه نمی‌شود، بلکه موضوعات مشابه و مشترک در سوره‌های مختلف را کنار یکدیگر قرار می‌دهد و برای درک پیام آیه، از موارد دیگر کمک نمی‌گیرد.  
ویژگی مهم این تفسیر، به کارگیری «تفسیر قرآن به قرآن» به آن معنای خاص خود، یعنی خود بسنده بودن قرآن در فهم و تفسیر است. این روش در کار ایشان، تنها در کنار هم گذاشتن آیات، برای درک معنای واژه خلاصه نمی‌شود، بلکه موضوعات مشابه و مشترک در سوره‌های مختلف را کنار یکدیگر قرار می‌دهد و برای درک پیام آیه، از موارد دیگر کمک نمی‌گیرد.  
   
   
[[علامه طباطبایی]]، در آغاز تفسیر، مقدمه‌ای نگاشته و در آن نگاهی اجمالی به سیر تطور تفسیر و روش‌های آن دارد. در این مقدمه دیدگاه خود را درباره تفسیر و چگونگی برخورد با آن و تفاوت کلی این برخورد با روش گروهی از اخباری مسلکان و [[حشویه]] که قرآن را از حجیت ساقط می‌کنند و تفسیر را تنها از زاویه [[حدیث]] قابل استناد می‌دانند و حتی گاه می‌گویند قرآن قابل فهم برای ما نیست، نگاهی انتقادی می‌اندازد و به دلایلی که بر می‌شمارد آن را رد می‌کند. در پایان این مقدمه، روش خود را بازگو می‌کند. ایشان روش [[اهل‌بیت|اهل‌بیت (علیهم السلام)]] را در تفسیر قرآن به قرآن می‌داند و در این زمینه به نمونه‌هایی از تفسیر اهل‌بیت (علیهم السلام) در جای جای کتاب ارجاع می‌دهد.  
[[علامه طباطبایی]]، در آغاز تفسیر، مقدمه‌ای نگاشته و در آن نگاهی اجمالی به سیر تطور تفسیر و روش‌های آن دارد. در این مقدمه دیدگاه خود را درباره تفسیر و چگونگی برخورد با آن و تفاوت کلی این برخورد با روش گروهی از اخباری مسلکان و [[حشویه]] که قرآن را از حجیت ساقط می‌کنند و تفسیر را تنها از زاویه [[حدیث]] قابل استناد می‌دانند و حتی گاه می‌گویند قرآن قابل فهم برای ما نیست، نگاهی انتقادی می‌اندازد و به دلایلی که بر می‌شمارد آن را رد می‌کند. در پایان این مقدمه، روش خود را بازگو می‌کند. ایشان روش [[اهل‌بیت|اهل‌بیت (علیهم السلام)]] را در تفسیر قرآن به قرآن می‌داند و در این زمینه به نمونه‌هایی از تفسیر اهل‌بیت (علیهم السلام) در جای جای کتاب ارجاع می‌دهد.