confirmed، مدیران
۳۷٬۲۳۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'قبیله اش' به 'قبیلهاش') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''یزید بن معاویه''' دومین [[خلیفه]] اموى است که پس از پدرش [[معاویه بن ابی سفیان]] (م. ۶۰ق.) نزدیک چهار سال حکومت کرد (۶۰ ــ ۶۴ق.) و در شام (دمشق) در گذشت. او نخستین کسی بود که بر خلاف سنت خلفای پیشین به انتصاب پدرش و به صورت موروثی مدعی خلافت شد. حکومت او به مرکزیت [[شام]] سه سال و هشت ماه به طول انجامید. بیعت گرفتن اجباری او از خویشاوندان نزدیک و برخی صحابه پیامبر(ص) که با مقاومت برخی از آنان رو به رو شد، وقایع دلخراشی را در تاریخ اسلام رقم زد. | '''یزید بن معاویه''' دومین [[خلیفه]] اموى است که پس از پدرش [[معاویه بن ابی سفیان]] (م. ۶۰ق.) نزدیک چهار سال حکومت کرد (۶۰ ــ ۶۴ق.) و در شام (دمشق) در گذشت. او نخستین کسی بود که بر خلاف سنت خلفای پیشین به انتصاب پدرش و به صورت موروثی مدعی خلافت شد. حکومت او به مرکزیت [[شام]] سه سال و هشت ماه به طول انجامید. بیعت گرفتن اجباری او از خویشاوندان نزدیک و برخی صحابه پیامبر(ص) که با مقاومت برخی از آنان رو به رو شد، وقایع دلخراشی را در تاریخ اسلام رقم زد. | ||
واقعه [[عاشورا]] که به شهادت امام حسین (ع) و یارانش منجر شد به دستور او پدید آمد. او جوانی عیاش، خوشگذاران و خونریز بود. کشتار مردم مدینه در [[واقعه حره]] و حمله به کعبه نیز از وقایع دوران خلافت اوست. | واقعه [[عاشورا]] که به شهادت امام حسین (ع) و یارانش منجر شد به دستور او پدید آمد. او جوانی عیاش، خوشگذاران و خونریز بود. کشتار مردم مدینه در [[واقعه حره]] و حمله به کعبه نیز از وقایع دوران خلافت اوست. | ||
=زندگینامه یزید= | == زندگینامه یزید == | ||
یزید درسال ۲۶ هجری قمری به دنیا آمد. <ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶</ref> پدر او معاویه فرزند ابوسفیان و مادرش <big>میسون</big> دختر بجدل کلبی است. میسون پس از ازدواج با [[معاویه]] نتوانست زندگی در دمشق را تحمل کند و پس از جدایی از معاویه به صحرا بازگشت. بنا بر احتمال منابع او در این هنگام یزید را باردار بوده یا یزید شیرخوار وی بوده است. <ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۲۷۱؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۳۳۹</ref> یزید کودکی خود را در قبیله میسون و در کنار مادرش گذراند. مردمان آن قبیله از قبایل حُوّارین(در منطقه حمص شام) با پیشینه [[مسیحیت]] در زمان پیش از [[اسلام]] و اهل فصاحت و شعر عربی بودند و یزید نیز تحت تأثیر آنان سخنپرداز و شاعر شد.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶۱</ref> | یزید درسال ۲۶ هجری قمری به دنیا آمد. <ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶</ref> پدر او معاویه فرزند ابوسفیان و مادرش <big>میسون</big> دختر بجدل کلبی است. میسون پس از ازدواج با [[معاویه]] نتوانست زندگی در دمشق را تحمل کند و پس از جدایی از معاویه به صحرا بازگشت. بنا بر احتمال منابع او در این هنگام یزید را باردار بوده یا یزید شیرخوار وی بوده است. <ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۲۷۱؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۳۳۹</ref> یزید کودکی خود را در قبیله میسون و در کنار مادرش گذراند. مردمان آن قبیله از قبایل حُوّارین(در منطقه حمص شام) با پیشینه [[مسیحیت]] در زمان پیش از [[اسلام]] و اهل فصاحت و شعر عربی بودند و یزید نیز تحت تأثیر آنان سخنپرداز و شاعر شد.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶۱</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۰: | ||
یزید چندین فرزند از جمله خالد، معاویه، ابوسفیان و عبدالله و همسرانی به نامهای فاخته، امکلثوم و اممسکین داشته است.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۳۱۲۳</ref> او پس از سه سال و هشت ماه حکومت در ۱۴ ربیعالاول سال ۶۴ق در ۳۸ سالگی درگذشت. <ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۵۴</ref> | یزید چندین فرزند از جمله خالد، معاویه، ابوسفیان و عبدالله و همسرانی به نامهای فاخته، امکلثوم و اممسکین داشته است.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۳۱۲۳</ref> او پس از سه سال و هشت ماه حکومت در ۱۴ ربیعالاول سال ۶۴ق در ۳۸ سالگی درگذشت. <ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۵۴</ref> | ||
=ویژگیهای شخصی و اخلاقی یزید= | == ویژگیهای شخصی و اخلاقی یزید == | ||
در بسیاری از منابع تاریخ اسلام یزید به لحاظ اخلاقی شخصی فاسد و هوسباز معرفی شده است. بلاذری (م. ۲۷۹ق) او را نخستین حکمران ارشد خلافت اسلامی میداند که گناهانی مانند شرابخواری را آشکارا مرتکب شد. <ref>بلاذری، ج ۵، ص:۲۹۷</ref> مسعودی (م. ۳۴۶ق) از ابومخنف، نقل کرده که در ایام یزید، شرابخواری و فسق به دست کارگزاران او در مکه و مدینه به صورت علنی رواج یافت. <ref>مسعودی، ج ۳، ص۶۸</ref> شهرت یزید در لهو و لعب و عدم پایبندیاش به موازین و اخلاقیات اسلامی، گویا شهره خاص و عام بوده است و حتی برخی صحابه مشهور پیامبر(ص) و نیز امام حسین(ع) به صراحت او را فاسق و اهل گناه و هرزگی خواندهاند. | در بسیاری از منابع تاریخ اسلام یزید به لحاظ اخلاقی شخصی فاسد و هوسباز معرفی شده است. بلاذری (م. ۲۷۹ق) او را نخستین حکمران ارشد خلافت اسلامی میداند که گناهانی مانند شرابخواری را آشکارا مرتکب شد. <ref>بلاذری، ج ۵، ص:۲۹۷</ref> مسعودی (م. ۳۴۶ق) از ابومخنف، نقل کرده که در ایام یزید، شرابخواری و فسق به دست کارگزاران او در مکه و مدینه به صورت علنی رواج یافت. <ref>مسعودی، ج ۳، ص۶۸</ref> شهرت یزید در لهو و لعب و عدم پایبندیاش به موازین و اخلاقیات اسلامی، گویا شهره خاص و عام بوده است و حتی برخی صحابه مشهور پیامبر(ص) و نیز امام حسین(ع) به صراحت او را فاسق و اهل گناه و هرزگی خواندهاند. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۷: | ||
بنابر منابع تاریخی، در سال ۵۲ق یزید با سپاهیان [[مسلمان]] که برخی بزرگان صحابه نیز در میان آنان بودند، به سوی [[روم]] رفت. او با همسرش امکلثوم میان راه ایستاد و سرگرم عیاشی و میگساری شد. اما سپاهیان که از پیش رفته بودند، به وبا و آبله مبتلا گشتند و خسارت و تلفات سنگینی دیدند. هنگامی که یزید مطلع شد، شعری با این مضمون بر زبان آورد که او را باکی نیست اگر مسلمانان از تب و آبله و وبا هلاک شوند. خبر به معاویه رسید و او به خشم آمد و دستور داد تا یزید به اردوگاه ملحق شود. <ref>یعقوبی،، ج ۲، ص:۱۶۰؛ بلاذری، ج۵، ص۸۶</ref> | بنابر منابع تاریخی، در سال ۵۲ق یزید با سپاهیان [[مسلمان]] که برخی بزرگان صحابه نیز در میان آنان بودند، به سوی [[روم]] رفت. او با همسرش امکلثوم میان راه ایستاد و سرگرم عیاشی و میگساری شد. اما سپاهیان که از پیش رفته بودند، به وبا و آبله مبتلا گشتند و خسارت و تلفات سنگینی دیدند. هنگامی که یزید مطلع شد، شعری با این مضمون بر زبان آورد که او را باکی نیست اگر مسلمانان از تب و آبله و وبا هلاک شوند. خبر به معاویه رسید و او به خشم آمد و دستور داد تا یزید به اردوگاه ملحق شود. <ref>یعقوبی،، ج ۲، ص:۱۶۰؛ بلاذری، ج۵، ص۸۶</ref> | ||
=یزید پیش از خلافت= | == یزید پیش از خلافت == | ||
یزید در سال ۲۵ هجرى در ماطِرون (مکانی در نزدیکی دمشق) به دنیا آمد.<ref>الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۱۸۹</ref> مادر او زنی از قبیله چادرنشین کلب بود که میسون نام داشت. معاویه او را به زنی گرفت و به قصر خود در [[شام]] آورد اما او زندگی بدوی خود را بیشتر دوست میداشت واشعاری در مذمت قصر معاویه سرود که به گوش معاویه رسید و به همین خاطر معاویه او را طلاق داد و در حالی که به یزید حامله بود یا به او شیر میداد او را به نزد قبیلهاش فرستاد. <ref>الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۳۳۹</ref> گفته شده معاویه شخصی را برای خواستگاری دختر بهدل بن حسان کلبی فرستاده بود اما او به اشتباه به نزد بحدل بن انیف کلبی رفت و او دخترش میسون را به ازدواج معاویه در آورد.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۱۴۹</ref> | یزید در سال ۲۵ هجرى در ماطِرون (مکانی در نزدیکی دمشق) به دنیا آمد.<ref>الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۱۸۹</ref> مادر او زنی از قبیله چادرنشین کلب بود که میسون نام داشت. معاویه او را به زنی گرفت و به قصر خود در [[شام]] آورد اما او زندگی بدوی خود را بیشتر دوست میداشت واشعاری در مذمت قصر معاویه سرود که به گوش معاویه رسید و به همین خاطر معاویه او را طلاق داد و در حالی که به یزید حامله بود یا به او شیر میداد او را به نزد قبیلهاش فرستاد. <ref>الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۳۳۹</ref> گفته شده معاویه شخصی را برای خواستگاری دختر بهدل بن حسان کلبی فرستاده بود اما او به اشتباه به نزد بحدل بن انیف کلبی رفت و او دخترش میسون را به ازدواج معاویه در آورد.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۱۴۹</ref> | ||
یزید در بادیه رشد یافت، و به همین خاطر زبان فصیحی داشت. او جوانى میگُسار، سگباز و اهل بوزینه بازى و عیاشى بود. <ref>سفینة البحار، ج ۱، ص ۵۲۸</ref> افراط او در شرب خمر موجب شد که پدرش معاویه نیز او را توبیخ کند. <ref> کتبی، فوات الوفیات، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۶۴۵</ref> | یزید در بادیه رشد یافت، و به همین خاطر زبان فصیحی داشت. او جوانى میگُسار، سگباز و اهل بوزینه بازى و عیاشى بود. <ref>سفینة البحار، ج ۱، ص ۵۲۸</ref> افراط او در شرب خمر موجب شد که پدرش معاویه نیز او را توبیخ کند. <ref> کتبی، فوات الوفیات، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۶۴۵</ref> | ||
=به خلافت رسیدن یزید= | == به خلافت رسیدن یزید == | ||
معاویه پیش از مرگ تلاش نمود تا برای یزید از مردم بیعت بگیرد. برخی شهادت امام حسن (ع) توسط معاویه را با همین تصمیم مرتبط دانستهاند. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵</ref> چرا که در مفاد صلحنامه آمده بود یزید حق ندارد برای خود جانشینی تعیین کند. | معاویه پیش از مرگ تلاش نمود تا برای یزید از مردم بیعت بگیرد. برخی شهادت امام حسن (ع) توسط معاویه را با همین تصمیم مرتبط دانستهاند. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵</ref> چرا که در مفاد صلحنامه آمده بود یزید حق ندارد برای خود جانشینی تعیین کند. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۳: | ||
با این حال امام حسین(ع) و عبدالله بن زبیر از بیعت با یزید امتناع کردند؛ سیدالشهدا (ع) وقتى با اصرار ولید و مروان براى بیعت با یزید مواجه شد به فسق او شهادت داد و فرمود: یزید، مردى فاسق، شرابخوار، آدم کش است که آشکارا گناه مىکند و کسى همچون من با کسى مثل او بیعت نخواهد کرد. <ref> بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۵</ref> | با این حال امام حسین(ع) و عبدالله بن زبیر از بیعت با یزید امتناع کردند؛ سیدالشهدا (ع) وقتى با اصرار ولید و مروان براى بیعت با یزید مواجه شد به فسق او شهادت داد و فرمود: یزید، مردى فاسق، شرابخوار، آدم کش است که آشکارا گناه مىکند و کسى همچون من با کسى مثل او بیعت نخواهد کرد. <ref> بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۵</ref> | ||
=به شهادت رساندن امام حسین | == به شهادت رساندن امام حسین == | ||
چون مردم [[کوفه]] از مرگ معاویه و امتناع امام حسین (ع) از بیعت یزید اطلاع یافتند نامههای فراوان در پشتیبانی از امام حسین (ع) امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند. امام حسین (ع) نیز در پاسخ به درخواست آنان [[مسلم بن عقیل]] را روانه کوفه نمود تا او را از حقانیت دعوت کوفیان مطلع کند. <ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۴</ref> | چون مردم [[کوفه]] از مرگ معاویه و امتناع امام حسین (ع) از بیعت یزید اطلاع یافتند نامههای فراوان در پشتیبانی از امام حسین (ع) امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند. امام حسین (ع) نیز در پاسخ به درخواست آنان [[مسلم بن عقیل]] را روانه کوفه نمود تا او را از حقانیت دعوت کوفیان مطلع کند. <ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۴</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۸۹: | ||
اما یزید در حضور این بزرگان بنا به عادت همیشگی به شراب خواری و لهو و لعب پرداخت. رفتار یزید در برابر اعضای هیئت مدینه، ناراحتی و نارضایتی شدید آنان را در پی داشت و آنان پس از بازگشت به مدینه، آشکارا به یزید دشنام داده، معایب او را باز میگفتند. در پی التهاب در شهر مدینه، یزید نامه تندی خطاب به مردم مدینه نوشت؛ <ref>دینوری، ج۱، ص۲۲۹ </ref> اما این نامه بر آتش این التهاب دامن زد و قیام مردم را منجر گردید. یزید لشکری دوازده هزار نفری به فرماندهی مسلم بن عقبه مری به مدینه فرستاد. آنان به دستور یزید سه روز به مردم مدینه مهلت دادند تا به بیعت مجدد با یزید گردن نهند؛ <ref>بلاذری، ج۵، ص۳۲۳؛ طبری، ج۵، ص۴۹۴</ref> اما مردم مدینه نپذیرفتند. سرانجام جنگ آغاز شد که با شکست قیام کنندگان مدینه خاتمه یافت و باعث کشته شدن هزاران نفر از مردم مدینه و نیز اباحه جان و مال و ناموس آنان بر لشکر شام به مدت سه روز گردید. <ref>دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، ج۲، ص۲۴۳</ref> این واقعه در سال ۶۳ق. رخ داد. <ref>دینوری، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۲۲۹</ref> | اما یزید در حضور این بزرگان بنا به عادت همیشگی به شراب خواری و لهو و لعب پرداخت. رفتار یزید در برابر اعضای هیئت مدینه، ناراحتی و نارضایتی شدید آنان را در پی داشت و آنان پس از بازگشت به مدینه، آشکارا به یزید دشنام داده، معایب او را باز میگفتند. در پی التهاب در شهر مدینه، یزید نامه تندی خطاب به مردم مدینه نوشت؛ <ref>دینوری، ج۱، ص۲۲۹ </ref> اما این نامه بر آتش این التهاب دامن زد و قیام مردم را منجر گردید. یزید لشکری دوازده هزار نفری به فرماندهی مسلم بن عقبه مری به مدینه فرستاد. آنان به دستور یزید سه روز به مردم مدینه مهلت دادند تا به بیعت مجدد با یزید گردن نهند؛ <ref>بلاذری، ج۵، ص۳۲۳؛ طبری، ج۵، ص۴۹۴</ref> اما مردم مدینه نپذیرفتند. سرانجام جنگ آغاز شد که با شکست قیام کنندگان مدینه خاتمه یافت و باعث کشته شدن هزاران نفر از مردم مدینه و نیز اباحه جان و مال و ناموس آنان بر لشکر شام به مدت سه روز گردید. <ref>دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، ج۲، ص۲۴۳</ref> این واقعه در سال ۶۳ق. رخ داد. <ref>دینوری، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۲۲۹</ref> | ||
=شورش مکه در زمان خلافت یزید= | == شورش مکه در زمان خلافت یزید == | ||
این واقعه که همزمان با قیام مردم مدینه، در مکه به رهبری عبدالله بن زبیر صورت گرفت، موجب تسلط او و یارانش بر شهر مکه گردید. پس از واقعه حره و کشتار مردم مدینه، سپاه شام به فرماندهی حصین بن نمیر سکونی، راهی جنگ با ابن زبیر در مکه شد. اندکی بعد، شهر مکه به محاصره لشکر شام در آمد. در طول ایام محاصره این شهر، خانه خدا بر اثر اصابت سنگهایی که با منجنیقهای لشکر شام به سوی مکه پرتاب میشد آسیب دیده، به آتش کشیده شد. این محاصره تا زمانی که خبر مرگ یزید به لشکریانش رسید ادامه داشت.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص ۲۶۷-۲۶۸ </ref> | این واقعه که همزمان با قیام مردم مدینه، در مکه به رهبری عبدالله بن زبیر صورت گرفت، موجب تسلط او و یارانش بر شهر مکه گردید. پس از واقعه حره و کشتار مردم مدینه، سپاه شام به فرماندهی حصین بن نمیر سکونی، راهی جنگ با ابن زبیر در مکه شد. اندکی بعد، شهر مکه به محاصره لشکر شام در آمد. در طول ایام محاصره این شهر، خانه خدا بر اثر اصابت سنگهایی که با منجنیقهای لشکر شام به سوی مکه پرتاب میشد آسیب دیده، به آتش کشیده شد. این محاصره تا زمانی که خبر مرگ یزید به لشکریانش رسید ادامه داشت.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص ۲۶۷-۲۶۸ </ref> | ||
=فتوحات نظامی در زمان حکومت یزید= | == فتوحات نظامی در زمان حکومت یزید == | ||
در زمان حکومت یزید، به سبب درگیریها و قیامهای داخلی که علیه یزید صورت گرفت، روند فتوحات مسلمانان از حرکت بازایستاد. او با [[مسیحیان]] [[اروپا]] رویه مسالمت آمیزی اختیار کرد و حتی از برخی نقاط که در زمان معاویه با صرف هزینهها و تلفات بسیار فتح شده بود، عقب نشست و با دریافت رشوه سپاه خود را از [[قبرس]] فرا خواند. <ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۵۴</ref> همچنین به یزید بن جنادة بن ابی امیه دستور داد تا قلعه مسلمانان در جزیره «ارواد <ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۲۳</ref> را خراب کند و به شام برگردد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۲۳؛ ابن اثیر، ج۳، ص۴۹۷</ref> | در زمان حکومت یزید، به سبب درگیریها و قیامهای داخلی که علیه یزید صورت گرفت، روند فتوحات مسلمانان از حرکت بازایستاد. او با [[مسیحیان]] [[اروپا]] رویه مسالمت آمیزی اختیار کرد و حتی از برخی نقاط که در زمان معاویه با صرف هزینهها و تلفات بسیار فتح شده بود، عقب نشست و با دریافت رشوه سپاه خود را از [[قبرس]] فرا خواند. <ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۵۴</ref> همچنین به یزید بن جنادة بن ابی امیه دستور داد تا قلعه مسلمانان در جزیره «ارواد <ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۲۳</ref> را خراب کند و به شام برگردد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۲۳؛ ابن اثیر، ج۳، ص۴۹۷</ref> | ||
یزید همچنین نیروهایش را از رودس فرا خواند. <ref>طبری، ج۵، ص۲۸۸</ref> با این حال در سال ۶۱، مالک بن عبدالله خثعمی را به جنگ رومیان فرستاد که این جنگ به عنوان جنگ سوریا معروف است. <ref>.یعقوبی، ص۲۵۳</ref> یزید در شرق و در نواحی خوارزم، سلم بن زیاد (والی خراسان) تا نواحی [[سمرقند]]، پیش رفت. او سغد و [[بخارا]] را فتح کرد <ref>نرشخی، ص۵۶</ref> و در سال۶۲ هجری <ref>ابن خیاط، ص۱۴۶</ref> با اهل خوارزم به چهارصد هزار دینار صلح کرد. سلم بن زیاد هنگامی که در سغد بود سپاهی را نیز به خجند فرستاده بود؛ اما آنان شکست خوردند. سپس سلم به مرو رفت و با سغدیان جنگید تا اینکه خبر یافت که یزید به هلاکت رسیده است. در [[افریقا]] نیز عقبة بن نافع در سوس ادنی به فتوحاتی دست یافت. <ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۲۶</ref> | یزید همچنین نیروهایش را از رودس فرا خواند. <ref>طبری، ج۵، ص۲۸۸</ref> با این حال در سال ۶۱، مالک بن عبدالله خثعمی را به جنگ رومیان فرستاد که این جنگ به عنوان جنگ سوریا معروف است. <ref>.یعقوبی، ص۲۵۳</ref> یزید در شرق و در نواحی خوارزم، سلم بن زیاد (والی خراسان) تا نواحی [[سمرقند]]، پیش رفت. او سغد و [[بخارا]] را فتح کرد <ref>نرشخی، ص۵۶</ref> و در سال۶۲ هجری <ref>ابن خیاط، ص۱۴۶</ref> با اهل خوارزم به چهارصد هزار دینار صلح کرد. سلم بن زیاد هنگامی که در سغد بود سپاهی را نیز به خجند فرستاده بود؛ اما آنان شکست خوردند. سپس سلم به مرو رفت و با سغدیان جنگید تا اینکه خبر یافت که یزید به هلاکت رسیده است. در [[افریقا]] نیز عقبة بن نافع در سوس ادنی به فتوحاتی دست یافت. <ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۲۶</ref> | ||
=یزید بن معاویه از دیدگاه وهابیت= | == یزید بن معاویه از دیدگاه وهابیت == | ||
[[وهابیت]] در حقیقت یک فرقه یزیدی است که تمام تلاش این فرقه مبتنی بر حمایت از بنی امیه و به ویژه از یزید بن معاویه است. دیدگاه وهابیت نسبت به یزید بن معاویه از ابن تیمیه نشأت گرفته و امروز وهابیها بسیار افراطی تر از یزید بین معاویه حمایت میکند و نه تنها لعن او را جایز نمیدانند بلکه او را به عنوان امیرالمؤمنین قبول دارند. انگیزه این حمایت و طرفداری وهابیها از یزید، دشمنی با اهل بیت و به ویژه با [[امام علی]] (ع) و [[امام حسین]](ع) میباشد. | [[وهابیت]] در حقیقت یک فرقه یزیدی است که تمام تلاش این فرقه مبتنی بر حمایت از بنی امیه و به ویژه از یزید بن معاویه است. دیدگاه وهابیت نسبت به یزید بن معاویه از ابن تیمیه نشأت گرفته و امروز وهابیها بسیار افراطی تر از یزید بین معاویه حمایت میکند و نه تنها لعن او را جایز نمیدانند بلکه او را به عنوان امیرالمؤمنین قبول دارند. انگیزه این حمایت و طرفداری وهابیها از یزید، دشمنی با اهل بیت و به ویژه با [[امام علی]] (ع) و [[امام حسین]](ع) میباشد. | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۲۶: | ||
یزید بن معاویه از نظر وهابیت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است تا حدی که وزارت معارف دولت [[عربستان سعودی]] کتابی را به عنوان <big>حقائق عن أمیر المؤمنین یزید بن معاویه</big> به چاپ رسانده و آن را یکی از متون درسی در مدارس رسمی این کشور قرار داده است.<ref> تیجانی، سید محمد، الشیعه هم أهل السنه، اول، ۱۴۲۷ق. ، مرکز الأبحاث العقایدیه، قم، ایران. تحقیق وتعلیق: مرکز الأبحاث العقائدیه پاورقى ص ۹۴؛ و أسعد وحید القاسم، حقیقه الشیعه الإثنی عشریه، اول، ۱۴۱۲ق. / ۱۹۹۲ م. ، دار الزهراء للطباعه والنشر، قم، ایران، ص۸۲٫</ref> | یزید بن معاویه از نظر وهابیت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است تا حدی که وزارت معارف دولت [[عربستان سعودی]] کتابی را به عنوان <big>حقائق عن أمیر المؤمنین یزید بن معاویه</big> به چاپ رسانده و آن را یکی از متون درسی در مدارس رسمی این کشور قرار داده است.<ref> تیجانی، سید محمد، الشیعه هم أهل السنه، اول، ۱۴۲۷ق. ، مرکز الأبحاث العقایدیه، قم، ایران. تحقیق وتعلیق: مرکز الأبحاث العقائدیه پاورقى ص ۹۴؛ و أسعد وحید القاسم، حقیقه الشیعه الإثنی عشریه، اول، ۱۴۱۲ق. / ۱۹۹۲ م. ، دار الزهراء للطباعه والنشر، قم، ایران، ص۸۲٫</ref> | ||
=اذعان علمای اهل سنت به کفر یزید= | == اذعان علمای اهل سنت به کفر یزید == | ||
# [[تفتازانی]] میگوید: «... حق این است که رضایت یزید بن معاویه به قتل حسین بن علی(ع) و اشاره او به این قتل و اهانت یزید به اهل بیت نبی اکرم صلی الله علیه و آله از چیزهای است که به تواتر رسیده است. پس ما برای یزید و ایمان وی ارزشی قائل نمی باشیم. سپس میگوید: «لعنت خدا بر یزید و انصار و اعوان او باد». <ref>شرح العقائد النَسَفِیَّه، ص181</ref> | |||
# | |||
# [[ابن خلدون]] نیز قتل امام حسین (ع) را جزء اعمال زشت یزید بن معاویه میشمارد.<ref>المقدمة. ابن خلدون، ص 255 و 254، عند ذكر ولایة العهد</ref> | |||
«... حق این است که رضایت یزید بن معاویه به قتل حسین بن علی(ع) و اشاره او به این قتل و اهانت یزید به اهل بیت نبی اکرم صلی الله علیه و آله از چیزهای است که به تواتر رسیده است. پس ما برای یزید و ایمان وی ارزشی قائل نمی باشیم. سپس میگوید: «لعنت خدا بر یزید و انصار و اعوان او باد». <ref>شرح العقائد النَسَفِیَّه، ص181</ref> | # | ||
# [[ابن مصلح حنبلی]] که یکی از بزرگان اهل تسنن است نیز یزید بن معاویه را عامل اصلی قتل امام حسین (ع)، سنگباران [[كعبه|کعبه]] و قتل عام مردم مدینه میداند...» <ref>الفروع، ج3، ص548 باب قتال اهل البغی، انتشارات المنار، سال 1345 ه</ref> | |||
# | |||
# [[ابن حزم]] نیز بر قتل امام حسین (ع) به دست یزید بن معاویه تأکید میکند و چنین میگوید: «...قیام یزید بن معاویه لفرض دنیا فقط فلا تأویل له و هو بغی مجرد» <ref>المُحَلّی، ج11، ص98</ref> | |||
# | |||
# [[جاحظ]] از علمای اهل سنت که قتل امام حسین (ع) را به دستور یزید بن معاویه میشمارد و بر کافر بودن یزید بن معاویه و جواز لعن بر او فتوی میدهد، جاحظ میباشد. وی دراینباره چنین میگوید: «...از منکراتی که یزید انجام داد قتل حسین بن علی و اسارت دختران رسول خدا (ص) و آله و اهانت به سرِ امام حسین (ع) بود و بعد از آن سنگ باران خانة خدا در مکه و اهانت به اهل مدینه و...» وی سپس میگوید: «...یزید بن معاویه از اهل اسلام خارج است» و «فالفاسق ملعون و من نهی عن شتمه الملعون» فاسق، ملعون است و کسی که از شماتت کردن فاسق، نهی کند، او هم ملعون است. <ref>رسائل الجاحظ، ص298، رساله 11، در تاریخ بنی امیه</ref> | |||
# | |||
# [[شیخ محمد عبده]]، قیام امام حسین (ع) را علیه یزید بن معاویه، نمونه قیام عدل بر ظلم میداند و یزید بن معاویه را مردی میشمارد که با مکر و نیرنگ بر مسلمانان حکومت میکرد و چندین مرتبه او را لعن میکند. یزید بن معاویه بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز بارها خوشحالی خود را از قتل امام (ع) اظهار میکرد. <ref>تفسیر المنار، ج1، ص367 در تفسیر سوره مباركه مائده، آیه 37، و جلد 12، ص183 و 185</ref> | |||
# | |||
# [[سیوطی موّرخ]] و مفسر جهان اسلام در کتاب خویش چنین مینویسد: | |||
«...از منکراتی که یزید انجام داد قتل حسین بن علی و اسارت دختران رسول خدا (ص) و آله و اهانت به سرِ امام حسین (ع) بود و بعد از آن سنگ باران خانة خدا در مکه و اهانت به اهل مدینه و...» | # «..وقتی حسین بن علی کشته شد، یزید خوشحال شد و حال ابن زیاد پیش او خوب شد ولی بعداً پشیمان شد...». <ref>تاریخ الخلفاء، سیوطی، ج1، ص139 -احوال یزید بن معاویه</ref> | ||
وی سپس میگوید: «...یزید بن معاویه از اهل اسلام خارج است» و «فالفاسق ملعون و من نهی عن شتمه الملعون» فاسق، ملعون است و کسی که از شماتت کردن فاسق، نهی کند، او هم ملعون است. <ref>رسائل الجاحظ، ص298، رساله 11، در تاریخ بنی امیه</ref> | # | ||
# [[خوارزمی]] نیز نقل میکند: بعد از شهادت امام حسین (ع)، یزید بن معاویه نسبت به این عمل خوشحال بود و به نعمان بن بشیر گفت: «الحمدالله الذی قتل الحسین». <ref>مقتل خوارزمی، خوارزمی، ج2، ص59</ref> | |||
# | |||
# در این باره [[ابن مفلح الحنبلی]] چنین بیان میکند: «ابن عقیل و ابنجوزی خروج بر امام غیر عادل را به خاطر خروج حسین بن علی بر یزید بن معاویه برای اقامه حق، جایز دانستهاند؛ ... اگر ما اصل خلافت یزید را قبول کنیم، از او اموری ظاهر خواهد شد که موجب فسخ این بیعت میشود از اهانت به مردم مدینه، سنگ باران مکه، کشتن حسین بن علی(ع) و اهل بیت آن حضرت، اسارت اهل بیت، زدن چوب به دندانهای آن حضرت و حمل کردن سر آن حضرت بر نیزه...» <ref>الفروع، ج3، ص548</ref> | |||
یزید بن معاویه بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز بارها خوشحالی خود را از قتل امام (ع) اظهار میکرد. <ref>تفسیر المنار، ج1، ص367 در تفسیر سوره مباركه مائده، آیه 37، و جلد 12، ص183 و 185</ref> | |||
«..وقتی حسین بن علی کشته شد، یزید خوشحال شد و حال ابن زیاد پیش او خوب شد ولی بعداً پشیمان شد...». <ref>تاریخ الخلفاء، سیوطی، ج1، ص139 -احوال یزید بن معاویه</ref> | |||
«ابن عقیل و ابنجوزی خروج بر امام غیر عادل را به خاطر خروج حسین بن علی بر یزید بن معاویه برای اقامه حق، جایز دانستهاند؛ ... اگر ما اصل خلافت یزید را قبول کنیم، از او اموری ظاهر خواهد شد که موجب فسخ این بیعت میشود از اهانت به مردم مدینه، سنگ باران مکه، کشتن حسین بن علی(ع) و اهل بیت آن حضرت، اسارت اهل بیت، زدن چوب به دندانهای آن حضرت و حمل کردن سر آن حضرت بر نیزه...» <ref>الفروع، ج3، ص548</ref> | |||
== مرگ یزید == | |||
در اوج جنگ بین شامیان و مکیان، زمانی که شهر مکه هنوز در محاصره بود، خبر مرگ یزید در ربیعالاول سال ۶۴ هجری رسید. <ref> تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفةبن خیاط، ابنعمر، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴1۵ قمری. ، ج1، ص۳۲۰؛ الامامة و السیاسة، ابنقتیبه دینوری، ابومحمد عبداللهبن مسلم، چاپ طه محمد الزینی، بیروت: دارالمعرفه. ، ج2، ص20؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 13۸2 – 138۷ قمری / 1۹۶2 – 1967 میلادی. ، ج5، ص499؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: 1385-1386 قمری. ، ج4، ص125؛ البدایة و النهایة، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: 1932 میلادی. ، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: 1932 میلادی. ، ج8، ص236؛ قس تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، 1379 قمری / 1960 میلادی. ، ج2، ص252، ماه صفر؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1861-1877 میلادی. ، ج3، ص281؛ 17 صفر؛ المحبّر، ابن حبیب، محمد، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدر آباد دکن: 1361 قمری/ 1942 میلادی. ، ص21، 19 صفر</ref> او یازده روز پس از آتشزدن کعبه مُرد. <ref>الامامة و السیاسة، ابنقتیبه دینوری، ابومحمد عبداللهبن مسلم، چاپ طه محمد الزینی، بیروت: دارالمعرفه. ، ج۲، ص2۰</ref> این خبر باعث تضعیف سپاهیان شام شد. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – 138۷ قمری / 1۹۶2 – 1967 میلادی. ، ج۵، ص۴99؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1861-1877 میلادی. ، ج3، ص281</ref> حصینبن نمیر با لشکر خود سوی شام بازگشت. <ref> الاخبار الطوال، ص۲۶۸؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / 196۰ میلادی. ، ج2، ص2۵2؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 قمری / 1962 – 1967 میلادی. ، ج5، ص۴99، 501-502؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1861-1877 میلادی. ، ج3، ص281</ref> مردم حجاز(مکه و مدینه)نیز با ابنزبیر به خلافت بیعت کردند. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹9۶ – ۲۰00 میلادی. ، ج6، ص۵؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1۸61-18۷7 میلادی. ، ج۳، ص267</ref> | در اوج جنگ بین شامیان و مکیان، زمانی که شهر مکه هنوز در محاصره بود، خبر مرگ یزید در ربیعالاول سال ۶۴ هجری رسید. <ref> تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفةبن خیاط، ابنعمر، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴1۵ قمری. ، ج1، ص۳۲۰؛ الامامة و السیاسة، ابنقتیبه دینوری، ابومحمد عبداللهبن مسلم، چاپ طه محمد الزینی، بیروت: دارالمعرفه. ، ج2، ص20؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 13۸2 – 138۷ قمری / 1۹۶2 – 1967 میلادی. ، ج5، ص499؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: 1385-1386 قمری. ، ج4، ص125؛ البدایة و النهایة، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: 1932 میلادی. ، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: 1932 میلادی. ، ج8، ص236؛ قس تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، 1379 قمری / 1960 میلادی. ، ج2، ص252، ماه صفر؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1861-1877 میلادی. ، ج3، ص281؛ 17 صفر؛ المحبّر، ابن حبیب، محمد، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدر آباد دکن: 1361 قمری/ 1942 میلادی. ، ص21، 19 صفر</ref> او یازده روز پس از آتشزدن کعبه مُرد. <ref>الامامة و السیاسة، ابنقتیبه دینوری، ابومحمد عبداللهبن مسلم، چاپ طه محمد الزینی، بیروت: دارالمعرفه. ، ج۲، ص2۰</ref> این خبر باعث تضعیف سپاهیان شام شد. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – 138۷ قمری / 1۹۶2 – 1967 میلادی. ، ج۵، ص۴99؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1861-1877 میلادی. ، ج3، ص281</ref> حصینبن نمیر با لشکر خود سوی شام بازگشت. <ref> الاخبار الطوال، ص۲۶۸؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / 196۰ میلادی. ، ج2، ص2۵2؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 قمری / 1962 – 1967 میلادی. ، ج5، ص۴99، 501-502؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1861-1877 میلادی. ، ج3، ص281</ref> مردم حجاز(مکه و مدینه)نیز با ابنزبیر به خلافت بیعت کردند. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹9۶ – ۲۰00 میلادی. ، ج6، ص۵؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1۸61-18۷7 میلادی. ، ج۳، ص267</ref> | ||