پرش به محتوا

امین احسن اصلاحی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''امین احسن اصلاحی''' عالم و [[مفسر]] پاکستانی در دورۀ معاصر است. وی در سال ۱۹۰۴ م، در روستای بَمهور شهر اعظم‌گره در [[هندوستان]]، در خانواده‌ای متدین متولد شد. پدرش، محمد مرتضی، از خرده‌زمین‌داران منطقه بود و معاش خانواده با کشاورزی بر روی همان زمین تأمین می‌شد. امین احسن، تحصیلات ابتدایی‌اش را در زادگاهش به پایان رساند. در سال ۱۹۱۴ م، در سرای‌میر، از توابع اعظم‌گره، در مدرسۀ اصلاح به تحصیل ادامه داد و [[زبان عربی]] و [[زبان فارسی|فارسی]]، [[قرآن]] و [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[فلسفه]] و [[منطق]] را فراگرفت و در سال ۱۹۲۲ م، از آنجا فارغ‌التحصیل شد و به همین مناسبت، شهرت اصلاحی را برای خود برگزید.
'''امین احسن اصلاحی''' عالم و [[مفسر]] پاکستانی در دورۀ معاصر است. وی در سال ۱۹۰۴ م، در روستای بَمهور شهر اعظم‌گره در [[هندوستان]]، در خانواده‌ای متدین متولد شد. پدرش، محمد مرتضی، از خرده‌زمین‌داران منطقه بود و معاش خانواده با کشاورزی بر روی همان زمین تأمین می‌شد. امین احسن تحصیلات ابتدایی‌اش را در زادگاهش به پایان رساند. در سال ۱۹۱۴ م، در سرای‌میر از توابع اعظم‌گره در مدرسۀ اصلاح به تحصیل ادامه داد و [[زبان عربی]] و [[زبان فارسی|فارسی]]، [[قرآن]] و [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[فلسفه]] و [[منطق]] را فراگرفت و در سال ۱۹۲۲ م، از آنجا فارغ‌التحصیل شد و به همین مناسبت، شهرت اصلاحی را برای خود برگزید.


== تحصیل و تدریس ==
== تحصیل و تدریس ==
خط ۲۴: خط ۲۴:
   
   
== حیات سیاسی ==
== حیات سیاسی ==
با تشکیل حزب‌ جماعت اسلامی به رهبری [[سید ابو علی مودودی|ابوالأعلی مودودی]] در سال ۱۹۴۱ م، اصلاحی به‌ عضویت مجلس شورا تعیین شد. چون دفتر مرکزی حزب در دارالاسلام از توابع [[پتهان‌کوت]] در [[پنجاب شرقی]] قرار داشت، در سال ۱۹۴۳ م ایشان، به درخواست مودودی، مدرسۀ اصلاح را رها کرد و از سرای‌میر به دارالاسلام رفت. وی قائم‌مقام جماعت اسلامی بود و در توسعۀ نظری و فکری در حزب نقش ویژه‌ای داشت. پس از تأسیس دولت مستقل [[پاکستان]]، وی نیز به همراه دیگر اعضای جماعت اسلامی از دارالاسلام به لاهور نقل مکان کرد. در سال ۱۹۵۱ م، به‌عنوان نامزد حزب جماعت اسلامی در انتخابات شرکت کرد، ولی حزب او شکست خورد. وی در سال ۱۹۵۳ م، در قیام برضد قادیانیه نقش داشت و به اتهام برهم‌ زدن نظم عمومی، محاکمه و به یک سال و نیم حبس محکوم شد. در سال ۱۹۵۶ م، رئیس‌جمهوری وقت، ''سکندر میرزا''، او را به‌ عضویت «هیئت قانون اسلامی» در آورد. این هئیت موظف بود که برای اسلامی‌شدن قانون اساسی مصوب، پیشنهادهایی بدهد، اما با کودتای ژنرال ''محمد ایوب'' منحل شد. وی با این تجربۀ ناموفق، دیگر هیچ منصب حکومتی را نپذیرفت. و در سال ۱۹۵۸ م، در پی اختلافاتش با مودودی دربارۀ رسالت حزب، از حزب کناره گرفت. او معتقد بود که فعالیت اصلی حزب باید در جهت اصلاح جامعه باشد، اما مودودی قائل به فعالیت سیاسی حزب بود.
با تشکیل حزب‌ جماعت اسلامی به رهبری [[سید ابو علی مودودی|ابوالأعلی مودودی]] در سال ۱۹۴۱ م، اصلاحی به‌ عضویت مجلس شورا تعیین شد. چون دفتر مرکزی حزب در دارالاسلام از توابع پتهان‌کوت در پنجاب شرقی قرار داشت، در سال ۱۹۴۳ م به درخواست مودودی مدرسۀ اصلاح را رها کرد و از سرای‌میر به دارالاسلام رفت. وی قائم‌مقام جماعت اسلامی بود و در توسعۀ نظری و فکری در حزب نقش ویژه‌ای داشت. پس از تأسیس دولت مستقل [[پاکستان]]، وی نیز به همراه دیگر اعضای جماعت اسلامی از دارالاسلام به لاهور نقل مکان کرد. در سال ۱۹۵۱ م، به‌عنوان نامزد حزب جماعت اسلامی در انتخابات شرکت کرد، ولی حزب او شکست خورد. وی در سال ۱۹۵۳ م، در قیام برضد قادیانیه نقش داشت و به اتهام برهم‌ زدن نظم عمومی، محاکمه و به یک سال و نیم حبس محکوم شد. در سال ۱۹۵۶ م، رئیس‌جمهوری وقت، ''سکندر میرزا''، او را به‌ عضویت «هیئت قانون اسلامی» در آورد. این هئیت موظف بود که برای اسلامی‌شدن قانون اساسی مصوب، پیشنهادهایی بدهد، اما با کودتای ژنرال ''محمد ایوب'' منحل شد. وی با این تجربۀ ناموفق، دیگر هیچ منصب حکومتی را نپذیرفت. و در سال ۱۹۵۸ م، در پی اختلافاتش با مودودی دربارۀ رسالت حزب، از حزب کناره گرفت. او معتقد بود که فعالیت اصلی حزب باید در جهت اصلاح جامعه باشد، اما مودودی قائل به فعالیت سیاسی حزب بود.
   
   
== فعالیت علمی ==
== فعالیت علمی ==
ایشان تمام وقت خود را صرف کارهای علمی و فکری کرد و به نوشتن [[تفسیر قرآن]] و تدریس پرداخت. مقاله‌هایش، نخست در مجلۀ منبر و در مجلۀ میثاق، که خود تأسیس کرده بود، منتشر می‌شد. در سال ۱۹۶۱ م، در «حلقۀ تدبر قرآن»، متشکل از گروهی از دانشجویان، به تدریس نحو و ادبیات عربی و قرآن و حدیث پرداخت. وی همواره از همکاری با حکومت پرهیز داشت و حتی دوبار، به سبب نقد سیاست‌های حکومت، به زندان افتاد. با این حال، گاهی شخصیت‌های سیاسی از مواضع فکری و دینی او به نفع خود بهره‌برداری می‌کردند. برای نمونه، در انتخابات سال ۱۹۶۵ م، ''فاطمه جناح'' از سوی برخی گروه‌های سیاسی، از جمله جماعت اسلامی، نامزد ریاست‌جمهوری شد. اصلاحی که مخالف ریاست زنان بود، در رد موضع جماعت اسلامی، در مجلۀ میثاق مقالاتی منتشر کرد. ژنرال ''محمد ایوب'' از دیدگاه او بر ضد نامزد رقیب سود جست و مقاله‌های او را در سراسر کشور توزیع کرد. پس از پیروزی ''ایوب‌خان'' در انتخابات، او برای سپاسگزاری منصبی حکومتی را به اصلاحی پیشنهاد کرد ولی او هرگونه همکاری با حکومت را رد نمود و تصریح کرد که این مقالات را نه در تأیید ''ایوب‌خان''، که صرفاً به‌عنوان انجام دادن وظیفۀ دینی نوشته است. اصلاحی از پذیرفتن جوایز، کمک‌های مالی، مناصب حکومتی و حتی شرکت در برنامه‌های تلویزیونی– که رئیس‌جمهوری‌های بعدی، [[ذوالفقار علی بوتو|ذوالفقارعلی بوتو]] و [[ضیاءالحق]]، به او پیشنهاد دادند– خودداری می‌کرد.
ایشان تمام وقت خود را صرف کارهای علمی و فکری کرد و به نوشتن [[تفسیر قرآن]] و تدریس پرداخت. مقاله‌هایش نخست در مجلۀ منبر و در مجلۀ میثاق که خود تأسیس کرده بود منتشر می‌شد. در سال ۱۹۶۱ م، در «حلقۀ تدبر قرآن»، متشکل از گروهی از دانشجویان به تدریس نحو و ادبیات عربی و قرآن و حدیث پرداخت. وی همواره از همکاری با حکومت پرهیز داشت و حتی دوبار به سبب نقد سیاست‌های حکومت به زندان افتاد. با این حال گاهی شخصیت‌های سیاسی از مواضع فکری و دینی او به نفع خود بهره‌برداری می‌کردند. برای نمونه در انتخابات سال ۱۹۶۵ م، ''فاطمه جناح'' از سوی برخی گروه‌های سیاسی از جمله جماعت اسلامی نامزد ریاست‌جمهوری شد. اصلاحی که مخالف ریاست زنان بود، در رد موضع جماعت اسلامی در مجلۀ میثاق مقالاتی منتشر کرد. ژنرال ''محمد ایوب'' از دیدگاه او بر ضد نامزد رقیب سود جست و مقاله‌های او را در سراسر کشور توزیع کرد. پس از پیروزی ''ایوب‌خان'' در انتخابات، او برای سپاسگزاری منصبی حکومتی را به اصلاحی پیشنهاد کرد ولی او هرگونه همکاری با حکومت را رد نمود و تصریح کرد که این مقالات را نه در تأیید ''ایوب‌خان''، که صرفاً به‌عنوان انجام دادن وظیفۀ دینی نوشته است. اصلاحی از پذیرفتن جوایز، کمک‌های مالی، مناصب حکومتی و حتی شرکت در برنامه‌های تلویزیونی– که رئیس‌جمهوری‌های بعدی، [[ذوالفقار علی بوتو|ذوالفقارعلی بوتو]] و [[ضیاءالحق]]، به او پیشنهاد دادند– خودداری می‌کرد.
   
   
== توقف تدریس ==
== توقف تدریس ==
وی پس از مرگ پسرش ابوصالح، تدریس و انتشار مجله را متوقف کرد. در سال ۱۹۶۶ م، انتشار مجلۀ میثاق را به ''اسرار احمد'' واگذار نمود و مدتی بعد جلسات هفتگی [[تفسیر قرآن]] نیز در منزل ''اسرار احمد'' برپا شد. اما این همکاری دیری نپایید و به سبب اختلاف فکری میان این دو، ''اسرار احمد'' از نشر مقالات اصلاحی و تشکیل جلسۀ تفسیر قرآن سرباز زد. درسال ۱۹۷۱ م، ایشان بر اثر بیماری شدید از همۀ فعالیت‌های علمی‌اش بازماند. در سال ۱۹۷۲ م، از [[لاهور]] به روستای رحمان‌آباد، از توابع شیخوپور، رفت و همۀ همتش را صرف نوشتن [[تفسیر قرآن]] کرد. در سال۱۹۷۹ م، به لاهور بازگشت و در سال ۱۹۸۰ م، تفسیرش، '''«تدبّرِ قرآن»'''، را به پایان رساند. دربارۀ حکم زنای محصنه منازعه‌ای در کشور درگرفت. هیئت قضایی از علما خواست تا نظر خویش را در‌این‌باره بیان دارند. رأی ایشان مخالف دیدگاه رسمی بود. به عقیدۀ او بنابر قرآن حد زانی تازیانه است نه رجم. هیئت قضایی نخست همین رأی را برگزید، اما وقتی با مخالفت عمومی علما مواجه شد، دیدگاه رسمی را جانشین کرد. اصلاحی نیز تحت فشار قرار گرفت و تهدید شد، اما از موضع خود عقب ننشست. حتی دوستش ''اسرار احمد''، که متولی نشر تفسیر «تدبّرِ قرآن» بود، وقتی تفسیر اصلاحی به سورۀ نور رسید و ایشان حاضر نشد رأی خود را تغییر دهد، از نشر بقیۀ تفسیر خودداری کرد. اصلاحی پس از اتمام [[تفسیر قرآن]]، به تدریس [[حدیث]] رو آورد و نخست موطّأ مالک و سپس [[صحیح بخاری]] را برای شاگردانش شرح کرد. همچنین «ادارۀ تدبر قرآن و حدیث» و مجلۀ تدبر را تأسیس کرد که در آن درس‌ و گفتار‌هایش نیز منتشر می‌شد. درسال ۱۹۹۳ م، وی به سبب بیماری مجبور به ترک تدریس شد. و در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۹۷ م، در لاهور درگذشت<ref>عبدالرئوف، " مطالعه اندیشه سیاسی اجتماعی مولانا امین احسن اصلاحی "، ج ۱، ص ۱۸۴-۱۹۷، پایان‌نامه دکترا، موسسه ملی مطالعات پاکستان، ۲۰۰۷.</ref>.
وی پس از مرگ پسرش ابوصالح، تدریس و انتشار مجله را متوقف کرد. در سال ۱۹۶۶ م، انتشار مجلۀ میثاق را به ''اسرار احمد'' واگذار نمود و مدتی بعد جلسات هفتگی [[تفسیر قرآن]] نیز در منزل ''اسرار احمد'' برپا شد. اما این همکاری دیری نپایید و به سبب اختلاف فکری میان این دو، ''اسرار احمد'' از نشر مقالات اصلاحی و تشکیل جلسۀ تفسیر قرآن سرباز زد. درسال ۱۹۷۱ م، ایشان بر اثر بیماری شدید از همۀ فعالیت‌های علمی‌اش بازماند. در سال ۱۹۷۲ م، از [[لاهور]] به روستای رحمان‌آباد، از توابع شیخوپور رفت و همۀ همتش را صرف نوشتن [[تفسیر قرآن]] کرد. در سال۱۹۷۹ م، به لاهور بازگشت و در سال ۱۹۸۰ م، تفسیرش، '''«تدبّرِ قرآن»'''، را به پایان رساند. دربارۀ حکم زنای محصنه منازعه‌ای در کشور درگرفت. هیئت قضایی از علما خواست تا نظر خویش را در‌این‌باره بیان دارند. رأی ایشان مخالف دیدگاه رسمی بود. به عقیدۀ او بنابر قرآن حد زانی تازیانه است نه رجم. هیئت قضایی نخست همین رأی را برگزید، اما وقتی با مخالفت عمومی علما مواجه شد، دیدگاه رسمی را جانشین کرد. اصلاحی نیز تحت فشار قرار گرفت و تهدید شد، اما از موضع خود عقب ننشست. حتی دوستش ''اسرار احمد'' که متولی نشر تفسیر «تدبّرِ قرآن» بود، وقتی تفسیر اصلاحی به سورۀ نور رسید و ایشان حاضر نشد رأی خود را تغییر دهد، از نشر بقیۀ تفسیر خودداری کرد. اصلاحی پس از اتمام [[تفسیر قرآن]] به تدریس [[حدیث]] رو آورد و نخست موطّأ مالک و سپس [[صحیح بخاری]] را برای شاگردانش شرح کرد. همچنین «ادارۀ تدبر قرآن و حدیث» و مجلۀ تدبر را تأسیس کرد که در آن درس‌ و گفتار‌هایش نیز منتشر می‌شد. درسال ۱۹۹۳ م، وی به سبب بیماری مجبور به ترک تدریس شد. و در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۹۷ م، در لاهور درگذشت<ref>عبدالرئوف، " مطالعه اندیشه سیاسی اجتماعی مولانا امین احسن اصلاحی "، ج ۱، ص ۱۸۴-۱۹۷، پایان‌نامه دکترا، موسسه ملی مطالعات پاکستان، ۲۰۰۷.</ref>.
   
   
== اندیشه ==
== اندیشه ==
خط ۶۴: خط ۶۴:
   
   
== فلسفه ==
== فلسفه ==
موضوع دیگر مورد علاقۀ وی [[فلسفه]] بود. وی از دورۀ تحصیل، آثار معروف این حوزه را مطالعه و فلسفۀ غرب و آثار آن را در کشورهای اسلامی بررسی کرده بود. اصلاحی در سخنرانی‌ها‌ و مقاله‌هایش – که بعداً در کتابی با عنوان «فلسفه کی بنیادی مسائل قرآن حکیم کی روشنی مین» در لاهور منتشر شد – آرای فلاسفۀ قدیم و جدید را دربارۀ [[خدا]]، [[انسان]]، [[خیر و شر]]، [[جبر و اختیار]]، و [[نبوت]] و [[معاد]] بررسی و تناقض‌های آنها را با [[اسلام]] بیان کرده است.  
موضوع دیگر مورد علاقۀ وی [[فلسفه]] بود. وی از دورۀ تحصیل، آثار معروف این حوزه را مطالعه و فلسفۀ غرب و آثار آن را در کشورهای اسلامی بررسی کرده بود. اصلاحی در سخنرانی‌ها‌ و مقاله‌هایش – که بعداً در کتابی با عنوان «فلسفه کی بنیادی مسائل قرآن حکیم کی روشنی مین» در لاهور منتشر شد – آرای فلاسفۀ قدیم و جدید را دربارۀ [[خدا]]، [[انسان]]، [[خیر و شر]]، [[جبر و اختیار]]، و [[نبوت]] و [[معاد]] بررسی و تناقض‌های آنها را با [[اسلام]] بیان کرده است.  
   
   
== آثار دیگر ==
== آثار دیگر ==
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
[[رده:مفسران]]
[[رده:مفسران]]
[[رده:مفسران اهل‌ سنت]]
[[رده:مفسران اهل‌ سنت]]
[[رده:پاکستان]]
[[ur:امین احسن اصلاحی]]
[[ur:امین احسن اصلاحی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش