confirmed، مدیران
۳۷٬۲۶۱
ویرایش
(جایگزینی صفحه با ' {{جعبه اطلاعات شخصیت | عنوان = | تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg | نام = | نامهای دیگر = | سال تولد = | تاریخ تولد = | محل تولد = | سال درگذشت = | تاریخ درگذشت = | محل درگذشت = | استادان = | شاگردان = | دین = | مذهب = | آثار = | فعالیتها = | وبگاه = }} [[رده:عالمان]...') برچسب: جایگزین شد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
احمد بن محمد بن ابي غريب ضبي، (000 – حدود 325ق) | |||
ابوالحسن. محدث امامي. لقب «ضبي»(به فتح ضاد و تشديد باء) يا از اين جهت است كه وي اهل روستايي به همين نام در «تهامه» واقع در ساحل دريا در مسير شام است، و يا بدين سبب است كه وي منسوب به طائفهاي از عرب است كه نسب آنها به «ضبه بن ادّ بن طابخه» منتهي ميشود. در بعضي از منابع به همراه «ضبي» لقب «نصيبي» نيز ضبط شده است. در اينصورت وي از مردم «نصيبين» واقع در ديار بكر از اهالي شمال عراق نزديك موصل خواهد بود. در باره زمان وفات او تنها ميتوان گفت كه يكبار در سال 322هجري «تلعكبري»(م385ق) بهطور مستقيم از او حديث شنيده است اما بيشتر استماعات تلعكبري از طريق پدرش از او بوده است، بنابراين شاگردي تلعكبري نزد او ميبايست در اواخر عمر ابيغريب بوده باشد، از اينرو وفات او را ميتوان حدود 325هجري تخمين زد. وي بخش عمدهاي از حيات علمي خود را در بصره گذرانده است و در آنجا از «محمد بن زكريا غلابي»(م298ق) بهرههاي فراوان برد و به اندازهاي از دانش رسيد كه اجازه نقل تمام رواياتش را دريافت كرده است. وي همچنين در بصره رواياتي از «حسن بن محمد بن جمهور عمي»(م.ح310ق) شنيد و در علوم حديث تبحر يافت. سپس به بغداد آمد و در آنجا شاگردان چندي تربيت نمود. اكنون تعداد انگشتشماري از احاديث او در جوامع روايي شيعه به چشم ميخورد كه در باره فضيلت حضرت فاطمه(س) و دعاهاي وارده است. بيشتر صاحبنظران روايات او را قابل قبول دانسته و در باره شخصيت او اظهار رضايت نمودهاند. از شاگردان او غير از تلعكبري و پدرش ميتوان به «احمد بن محمد بن عياش»(م401ق، صاحب كتاب مقتضب الاثر) اشاره كرد. از تأليفات او چيزي در منابع گزارش نشده است. | |||
منابع: (رجال طوسي، ص410 شماره 5951؛ مستدرك الوسائل، ج14ص204 حديث 15612، وص311 حديث 16798؛ اقبال الاعمال، ج3ص209؛ طرائف المقال، ج1ص158 شماره 785؛ معجم رجال الحديث، ج3ص17 شماره 801، تنقيح المقال(حجري)، ج1ص77 شماره 466) | |||