۸۷٬۶۴۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حرفه ای' به 'حرفهای') |
جز (جایگزینی متن - ' می ک' به ' میک') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
بریان ویلسون<ref> Bryan Wilson</ref> در تعریف سکولاریسم گفته است: | بریان ویلسون<ref> Bryan Wilson</ref> در تعریف سکولاریسم گفته است: | ||
«دنیوی گری یا قول به اصالت دنیا یک ایدئولوژی است. قائلان و مبلغان این [[ایدئولوژی]] آگاهانه همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماوراء طبیعی و وسایط و کارکردهای مختص به آن را طرد و تخطئه | «دنیوی گری یا قول به اصالت دنیا یک ایدئولوژی است. قائلان و مبلغان این [[ایدئولوژی]] آگاهانه همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماوراء طبیعی و وسایط و کارکردهای مختص به آن را طرد و تخطئه میکنند و از اصول غیر دینی و ضد دینی به عنوان مبنای اخلاق شخصی و سازمان اجتماعی حمایت میکنند»<ref>فرهنگ و دین، ص ۱۲۶.</ref>. | ||
==واژه سکولاریزاسیون: Secularization== | ==واژه سکولاریزاسیون: Secularization== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ویلسون دراینباره چنین گفته است: | ویلسون دراینباره چنین گفته است: | ||
«این مفهوم (سکولاریزاسیون) با دنیویگری، که گاهی با آن مشتبه میشود، تفاوت دارد. جداانگاری دین و دنیا اساساً به فرایندی از نقصان و زوال فعالیتها، باورها، روشهای اندیشه و نهادهای دینی مربوط است که عمدتاً متلازم با سایر فرایندهای تحول ساختاری اجتماعی، یا به عنوان پیامد ناخواسته یا ناخودآگاه فرایندهای مزبور، رخ میدهد، در حالی که دنیویگری یا قول به اصالت دنیا یک ایدئولوژی است؛ قائلان و مبلغان این ایدئولوژی آگاهانه همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماوراء طبیعی و وسایط و کارکردهای مختص به آن را طرد و تخطئه | «این مفهوم (سکولاریزاسیون) با دنیویگری، که گاهی با آن مشتبه میشود، تفاوت دارد. جداانگاری دین و دنیا اساساً به فرایندی از نقصان و زوال فعالیتها، باورها، روشهای اندیشه و نهادهای دینی مربوط است که عمدتاً متلازم با سایر فرایندهای تحول ساختاری اجتماعی، یا به عنوان پیامد ناخواسته یا ناخودآگاه فرایندهای مزبور، رخ میدهد، در حالی که دنیویگری یا قول به اصالت دنیا یک ایدئولوژی است؛ قائلان و مبلغان این ایدئولوژی آگاهانه همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماوراء طبیعی و وسایط و کارکردهای مختص به آن را طرد و تخطئه میکنند و از اصول غیر دینی و ضد دینی به عنوان مبنای اخلاق شخصی و سازمان اجتماعی حمایت میکنند. | ||
این ایدئولوژی، احتمالاً تا حدودی به فرایندهای جداانگاری دین و دنیا مدد می رساند، ولی قراین و شواهد، حتی درباره جوامعی که همچون اتحاد شوروی (سابق) به طور رسمی به اصالت دنیا قایل بودهاند، نشان میدهد که این امر تنها به صورتی بسیار تدریجی و بسیار غیر بنیادی تر از تأثیری صورت می پذیرفته است که فرایندهای گسترده تر تحول ساختاری اجتماعی مانند صنعتی شدن و شهرنشینی بر جریان جدا انگاری دین و دنیا داشته است»<ref>فرهنگ و دین، ص ۱۲۶.</ref>. | این ایدئولوژی، احتمالاً تا حدودی به فرایندهای جداانگاری دین و دنیا مدد می رساند، ولی قراین و شواهد، حتی درباره جوامعی که همچون اتحاد شوروی (سابق) به طور رسمی به اصالت دنیا قایل بودهاند، نشان میدهد که این امر تنها به صورتی بسیار تدریجی و بسیار غیر بنیادی تر از تأثیری صورت می پذیرفته است که فرایندهای گسترده تر تحول ساختاری اجتماعی مانند صنعتی شدن و شهرنشینی بر جریان جدا انگاری دین و دنیا داشته است»<ref>فرهنگ و دین، ص ۱۲۶.</ref>. | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
دوم مبنایی که باید بر وفق آن عمل کند و با توجه به آن تصرف و سیاست گزاری کند. | دوم مبنایی که باید بر وفق آن عمل کند و با توجه به آن تصرف و سیاست گزاری کند. | ||
در نظم های سکولار، حکومتها به پشتوانه آراء مردم مقبولیت و مشروعیت پیدا | در نظم های سکولار، حکومتها به پشتوانه آراء مردم مقبولیت و مشروعیت پیدا میکنند، و عمل آنها را هم، قانون هایی تعیین و تحدید میکند که خود مردم وضع کردهاند. | ||
سکولاریسم در عرصه سیاست و حکومت به دو انگیزه پدید آمده است، گروهی از فیلسوفان چون دین را باطل می انگاشتند، ورود آن را در حوزه سیاست انکار کردند. | سکولاریسم در عرصه سیاست و حکومت به دو انگیزه پدید آمده است، گروهی از فیلسوفان چون دین را باطل می انگاشتند، ورود آن را در حوزه سیاست انکار کردند. |