۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نمی ش' به ' نمیش') |
جز (جایگزینی متن - ' نمی ر' به ' نمیر') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
شخصیت حجر بن عدی چنان درخشان است که پس از شهادت وی به دستور مستقیم [[معاویه]]، بزرگان صحابه و همسران پیامبر به این سبب وی را سرزنش می کردند<ref> الاستیعاب، ابن عبدالبر 1: 332 و البدایه و النهایه، ابن کثیر 6: 225.</ref> و سرانجام معاویه در پایان عمر بارها می گفت: «مرا چه کار با حجر» و این جمله را پیوسته تکرار می کرد<ref>اریخ الطبری، طبری 5: 207 «لما حضرته الوفاه جعل یغر غر بالصوت و یقول: یومی منک یا حجر یوم طویل». الاعلام من الصحابه و التابعین، حسین شاکرج6.</ref> و بالاخره این شخصیت بزرگوار علاوه بر صحبت و دیدار با رسول خداصلیاللهعلیهوآلهوسلماز فضیلت [[جهاد]] در راه خدا و دین حق و حمایت از [[ولایت]] نیز برخوردار بوده است<ref> اعیان الشیعه از مرآه الجنان نقل میکند که وی در ضمن حوادث سال 51هجری مینویسد: «فیها قتل حجر بن عدی الکندی و اصحابه یقال: بامر معاویه وله صحبه و وفاده و جهاد و عباده». لازم به ذکر است که شهادت حجر بن عدی به دستور مستقیم معاویه بن ابی سفیان جزء مسلمات و مسائل قطعی تاریخی است. 4: 570.</ref>. | شخصیت حجر بن عدی چنان درخشان است که پس از شهادت وی به دستور مستقیم [[معاویه]]، بزرگان صحابه و همسران پیامبر به این سبب وی را سرزنش می کردند<ref> الاستیعاب، ابن عبدالبر 1: 332 و البدایه و النهایه، ابن کثیر 6: 225.</ref> و سرانجام معاویه در پایان عمر بارها می گفت: «مرا چه کار با حجر» و این جمله را پیوسته تکرار می کرد<ref>اریخ الطبری، طبری 5: 207 «لما حضرته الوفاه جعل یغر غر بالصوت و یقول: یومی منک یا حجر یوم طویل». الاعلام من الصحابه و التابعین، حسین شاکرج6.</ref> و بالاخره این شخصیت بزرگوار علاوه بر صحبت و دیدار با رسول خداصلیاللهعلیهوآلهوسلماز فضیلت [[جهاد]] در راه خدا و دین حق و حمایت از [[ولایت]] نیز برخوردار بوده است<ref> اعیان الشیعه از مرآه الجنان نقل میکند که وی در ضمن حوادث سال 51هجری مینویسد: «فیها قتل حجر بن عدی الکندی و اصحابه یقال: بامر معاویه وله صحبه و وفاده و جهاد و عباده». لازم به ذکر است که شهادت حجر بن عدی به دستور مستقیم معاویه بن ابی سفیان جزء مسلمات و مسائل قطعی تاریخی است. 4: 570.</ref>. | ||
[[ابو معشر]] گوید: حجر عابدی بود که [[محدث]] نمیشد مگر اینکه وضو میگرفت و پس از هر وضو نماز میخواند و نیز آبی | [[ابو معشر]] گوید: حجر عابدی بود که [[محدث]] نمیشد مگر اینکه وضو میگرفت و پس از هر وضو نماز میخواند و نیز آبی نمیریخت مگر اینکه وضو میساخت و نماز میخواند<ref>تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر 12: 212. وی هیچ وقت بیوضو نبود، و هر وقت تجدید وضو میکرد حداقل دو رکعت نماز میخواند.</ref>. | ||
برای اینکه مادرش در رخت خواب راحت استراحت کند، پیش از مادر دست بر رخت خواب میکشید و گاهی خود بر آن میخوابید تا مبادا چیزی بدن مادر را آزار دهد<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر 12: 212.</ref>. روزی خانواده ای نزد زیاد آمدند و از فردی شکایت کردند که یکی از ما را کشته است، اولیاء قاتل گفتند: البته مقتول نبطی است و قاتل عربی و هیچ عربی به خاطر نبطی [[قصاص]] نمی شود!! زیاد گفت: البته دیه اش را بپردازند بستگان مقتول گفتند: ما نیازی به [[دیه]] نداریم فکر میکردیم همه ی مردم مساوی هستند! حجر بن عدی برخواست وگفت: با این حکم و سخن کتاب خدا و سنت پیامبرش را تعطیل کردید. تا زمانی که جان دارم شمشیر میزنم تا اینکه بمیرم و اسلام عزیز گردد. به خدا سوگند آرام نمی گیرم تا اینکه چاقو زیر گلوی قاتل قرار گیرد<ref>تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر 12: 212.</ref>. | برای اینکه مادرش در رخت خواب راحت استراحت کند، پیش از مادر دست بر رخت خواب میکشید و گاهی خود بر آن میخوابید تا مبادا چیزی بدن مادر را آزار دهد<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر 12: 212.</ref>. روزی خانواده ای نزد زیاد آمدند و از فردی شکایت کردند که یکی از ما را کشته است، اولیاء قاتل گفتند: البته مقتول نبطی است و قاتل عربی و هیچ عربی به خاطر نبطی [[قصاص]] نمی شود!! زیاد گفت: البته دیه اش را بپردازند بستگان مقتول گفتند: ما نیازی به [[دیه]] نداریم فکر میکردیم همه ی مردم مساوی هستند! حجر بن عدی برخواست وگفت: با این حکم و سخن کتاب خدا و سنت پیامبرش را تعطیل کردید. تا زمانی که جان دارم شمشیر میزنم تا اینکه بمیرم و اسلام عزیز گردد. به خدا سوگند آرام نمی گیرم تا اینکه چاقو زیر گلوی قاتل قرار گیرد<ref>تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر 12: 212.</ref>. | ||
[[امام حسین علیهالسلام]] طی نامه توبیخ آمیزی به معاویه مینویسد: | [[امام حسین علیهالسلام]] طی نامه توبیخ آمیزی به معاویه مینویسد: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
معاویه نیز از کشتن حجر پشیمان شد و سخت خود را ملامت میکرد؛ حتی در موقع جان دادن مکرر میگفت: «یومی منک یا حجر یوم طویل»؛ روز محاکمه من و تو روز طولانی و سختی خواهد بود<ref> الاستیعاب، ابن عبدالبر 1: 332؛ الغارات، ثقفی کوفی 2: 814؛ تاریخ الطبری، طبری 5: 257 و الکامل، ابن اثیر 3: 488.</ref>. | معاویه نیز از کشتن حجر پشیمان شد و سخت خود را ملامت میکرد؛ حتی در موقع جان دادن مکرر میگفت: «یومی منک یا حجر یوم طویل»؛ روز محاکمه من و تو روز طولانی و سختی خواهد بود<ref> الاستیعاب، ابن عبدالبر 1: 332؛ الغارات، ثقفی کوفی 2: 814؛ تاریخ الطبری، طبری 5: 257 و الکامل، ابن اثیر 3: 488.</ref>. | ||
روزی همسر معاویه دید معاویه نمازش را طولانی کرد، خطاب به او کرد و گفت: ای امیرالؤمنین چه نماز نیکویی خواندی البته اگر حجر و اصحابش را به قتل | روزی همسر معاویه دید معاویه نمازش را طولانی کرد، خطاب به او کرد و گفت: ای امیرالؤمنین چه نماز نیکویی خواندی البته اگر حجر و اصحابش را به قتل نمیرساندی<ref> انساب الاشراف، بلاذری 5: 270.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |