۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
=نقشآفرینی صوفیان در اجتماع= | =نقشآفرینی صوفیان در اجتماع= | ||
صوفیان در زمان [[صفویه]] که بزرگترین امپراطوری شیعی ایرانی بود، کنشگری اجتماعی بالایی داشتند. به طور مثال در ویژگیهای منطقهای مانند [[لیبی]] که کشور بزرگی است و قبایل زیادی هم دارد، میبینید که تاریخ رازورزان آنجا سرشار از کنشگری اجتماعی و حتی نظامی است. | |||
در [[الجزایر]] رازورزان انقلاب کردند و مقابل [[استعمار]] ایستادند. صوفیان [[مراکش]] و [[سودان]] هم در تاریخ خود چنین صفحاتی دارند. حتی در تاریخ [[سومالی]] هم که بالنسبه جنوبیتر است هم مبارزات ضد استعماری صوفیه را میبینیم. اینها مثالهایی هستند از کنشگران متصوفه. اما فرضاً در صوفیان شبه قاره و به خصوص [[هند|هندیها]] این کنشگری خیلی مشاهده نمیشود. | |||
ورای ویژگیهای منطقهای این کنشگری به طریقتشان هم مربوط است. پس همه طریقتها مثل هم نیستند. مثلاً [[قادریه]]، [[شاذلیه]]، [[ادریسیه]] و [[سنوسیه]] سابقهای طولانی در درگیری با استعمارگران دارند و از قرن ۱۸ شروع به جنگهای پی در پی کردند و بالاخره پیروز شدند. | |||
نقشبندیها هم درونگراییشان ضعیف است و شعاری دارند با عنوان «خلوت در انجمن». یکی دیگر از این موارد بکتاشیه است که بسیار کنشگری دارند. ارتش امپراطوری عثمانی هرجا را که میگرفتند بازوی فرهنگیشان اینها بودند؛ یعنی قلمروهای تصرفشده به دست اینها میدادند تا اهالی آنجا را مسلمان کنند. | |||
در بالکان و بطور کلی شرق و جنوب اروپا که ۵ قرن تحت سلطهٔ عثمانیها بوده است، الان در هر شهر اروپای شرقی قلعههای دوران عثمانی را میتوان مشاهده کرد. عثمانیها به زور شمشیر جایی را تصرف میکردند و بعد که مقاومتها تمام میشد و همه تسلیم میشدند، صوفیان بکتاشی میآمدند و ملت را به روش خود جذب اسلام میکردند. |